close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

بزرگداشت «شهبانوی هنر ایران» در کتابی جدید

۷ فروردین ۱۴۰۰
بلاگ میهمان
خواندن در ۸ دقیقه
در سال‌های پایانی حکومت پهلوی، شهبانو فرح یک هنرگردان جوان آمریکایی به نام دانا اِستِین را مامور کرد که آثاری برای آشنایی جامع ایرانیان با تاریخ هنر مدرن خریداری کند
در سال‌های پایانی حکومت پهلوی، شهبانو فرح یک هنرگردان جوان آمریکایی به نام دانا اِستِین را مامور کرد که آثاری برای آشنایی جامع ایرانیان با تاریخ هنر مدرن خریداری کند
موزه هنرهای معاصر تهران پس از ۳۰ ماه تعطیلی سرانجام در بهمن‌ماه بازگشایی شد. آن گنجینه قیمتی در زیرزمین این موزه نگهداری می‌شود
موزه هنرهای معاصر تهران پس از ۳۰ ماه تعطیلی سرانجام در بهمن‌ماه بازگشایی شد. آن گنجینه قیمتی در زیرزمین این موزه نگهداری می‌شود
دانا استین اکنون در حومه لس‌انجلس زندگی می‌کند و می‌گوید ماموریتش برای گردآوری آن گنجینه مسیر زندگی‌اش را عوض کرد
دانا استین اکنون در حومه لس‌انجلس زندگی می‌کند و می‌گوید ماموریتش برای گردآوری آن گنجینه مسیر زندگی‌اش را عوض کرد
اندی وارهول در کنار شهبانو فرح. وارهول یکی از نام‌های فهرست بزرگان هنر مدرن بود که آثارشان در آن مجموعه گردآوری شد
اندی وارهول در کنار شهبانو فرح. وارهول یکی از نام‌های فهرست بزرگان هنر مدرن بود که آثارشان در آن مجموعه گردآوری شد
دانا استین می‌گوید: «عشق شهبانو هنر بود و برای پیشرفت هنری و آموزشی مردمش هر کار می‌توانست کرد.» سالوادور دالی در کنار فرح پهلوی
دانا استین می‌گوید: «عشق شهبانو هنر بود و برای پیشرفت هنری و آموزشی مردمش هر کار می‌توانست کرد.» سالوادور دالی در کنار فرح پهلوی

رابرت واینر

گنجینه استثنایی و بسیار با ارزشی که امروز در انبار موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می‌شود به همت و نظارت شهبانو فرح پهلوی گردآوری شد. شهبانو برای خرید این آثار یک هنرگردان آمریکایی به نام دانا استین را استخدام کرد تا با جست‌وجو در گالری‌ها و حراجی‌های مختلف دنیا، بهترین‌ها را سفارش دهد. خانم استین سرانجام پس از چهار دهه با انتشار کتابی به بازگویی آن روزها پرداخته است. گزارش زیر به قلم رابرت واینر نگاهی است به ماجرای دانا استین.

***

از سال ۱۳۵۶ ساختمانی بتونی در کنار پارک لاله تهران قد علم کرده است که معمارش آن را به سبک زبره‌کاری (بروتال) ساخته است. پنجره‌های بنا نیز ربع دایره‌هایی الهام‌گرفته از بادگیرهای قدیم ایران است.

این بنا «موزه هنرهای معاصر تهران» است. موزه‌ای که چندی پیش بالاخره پس از ۳۰ ماه تعطیلی بازگشایی شد.

مراسم بازگشایی موزه با دو نمایشگاه همراه بود: نمایشگاه عکاسی مفهومی و نمایشگاهی شامل آثار معاصر ایرانی. اما چیزی که نمایش داده نشد گنجینه‌ای است که پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷ در زیرزمین این موزه نگهداری می‌شود و ارزشمندترین کلکسیون هنر مدرن در بیرون از آمریکا و اروپا به شمار می‌رود.

اما این مجموعه چگونه فراهم آمد؟

در سال‌های پایانی حکومت پهلوی، از طرف شهبانو فرح به یک هنرگردان جوان آمریکایی به نام «دانا اِستِین» اختیار تام داده شد تا هر اثری را که فکر می‌کرد برای آشنایی جامع ایرانیان با تاریخ هنر مدرن لازم است خریداری کند.

استین برای خرید نقاشی، مجسمه، عکس و آثار چاپی به گالری‌ها و حراجی‌های گوناگون دنیا سر زد و در نهایت ۳۵۰ اثر را به بهایی کمتر از یکصد میلیون دلار خریداری کرد.

فهرست آثاری که او تهیه کرد در واقع فهرست بزرگان مدرنیسم است: رنوآر، گوگن، ونگوگ، پیکاسو، روتکو، پولاک، وارهول، جاکومتی و دیگران. ارزش این گنجینه پنهان امروز بالغ بر میلیاردها دلار برآورد می‌شود.

دانا استین بالاخره پس از چهار دهه ماجرای فوق‌العاده‌اش را در کتابی جدید روایت کرده است: «شهبانو و من». کتابی که به گفته خود او، آمیزه‌ای از زندگینامه، تاریخ هنر و تاریخ سیاسی است.

او می‌گوید: «نخستین سطر را در سال ۱۹۷۷ نوشتم؛ اما می‌دانید، زندگی نگذاشت. باید کار می‌کردم. شغل‌هایی پیدا کردم که همسو با علایقم بود. از کارهایم خوشحال بودم: هنرگردانی و نوشتن. و البته یک بچه هم داشتم.»

فرح پهلوی در طول سال‌های گذشته از دانا استین خواسته بود: «باید این کتاب را بنویسید. اطلاعاتی را که شما دارید هیچ کس دیگری ندارد.»

دانا استین در سال ۲۰۱۶ بازنشسته شد و بالاخره فرصت کرد همه مدارکی را که در این ۴۰ سال حفظ کرده بود پیش رو بگذارد و خاطرات آن زمانش را بنویسد.

استین خود را «ماجراجو در سراسر عمر» می‌خواند. همین روحیه بی‌باکی‌اش بود که در سال ۱۹۷۳ او را برای انجام یک پژوهش روانه تهران کرد.

در تهران یکی دو مکالمه و یکی دو آشنایی و دیدار پیش آمد. همین آشنایی‌ها بود که بعدا زمانی که او به آمریکا بازگشته بود به کمیسیون فوق‌العاده شهبانوی ایران دعوت شد. استین که امروز ساکن حومه لس‌آنجلس است می‌گوید: «این تجربه مطلقا مرا عوض کرد.»

ایده راه‌اندازی موزه‌ای برای هنرهای مدرن را ابتدا «ایران درودی»، نقاش سوررئالیست، پیشنهاد کرد. پس از آن فرح پهلوی این ایده را پی گرفت و پسرعمویش، «کامران دیبا»، را به عنوان معمار و سپس اولین مدیر موزه هنرهای معاصر منصوب کرد. بخش بزرگ بودجه ساخت این موزه و تهیه آثار آن را شرکت نفت تامین می‌کرد.

استین کارشناس چاپ بود و در آمریکا بود که از او خواسته شد مجموعه‌ای از آثار پرینت را گردآوری کند. با این حال او از راه دور توانست همکاران ایرانی‌اش را قانع کند که عکس‌های مهم را هم به فهرست خرید بیفزایند. به هر حال وقتی برای نخستین مصاحبه‌اش به ایران رفت، از آثاری که خریداری شده بود چندان خوشش نیامد. از این رو، مدیر پروژه ماموریت او را تمدید کرد.

او می‌گوید: «برای چهار ماه به نیویورک رفتم و کار را از آنجا آغاز کردم. به من گفتند که به دنبال آثار نقاشی و مجسمه‌سازی باشم. بنابر این شروع کردم به پرس و جو از هر طریقی؛ به دنبال آثار باکیفیت، پرارزش و نایاب بودم.»

استین شماری از آثار خوب را انتخاب کرد و سفارش داد. اما بعدا که همکاران ایرانی‌اش برای خرید نهایی به نیویورک آمدند از شیوه معامله آنها با گالری‌ها شگفت‌زده شد. «اصلا راحت نبود! شیوه‌ای که داشت انجام می‌شد برایم خجالت‌آور بود. ابله نبودم که فکر کنم کسی در روند خرید چانه نمی‌زند؛ ما هم اینجا چانه‌زنی داریم، ولی نه دقیقا به همین شکل. راستش کمی از شیوه آنها شوکه شدم.»

دانا استین یک زن فمینیست بزرگ‌شده در دهه ۱۹۶۰ بود و به هر حال این تنها باری نبود که برخی تفاوت‌ها حساسیت او را برانگیخت. او بعدا هم که به ایران رفت و در آنجا ساکن شد، به چالش‌های دیگری برخورد؛ اقدامات غیرمتعارف، بوروکراسی تو در تو و بازی قدرت در دفتر شهبانو باعث شد که او احساس انزوا کند. کسی انگلیسی صحبت نمی‌کرد و ضمنا کسی را نمی‌شناخت که بتواند درباره انتخاب‌هایش با او رایزنی کند.

در نهایت، زمانی که قراردادش رو به اتمام بود و مشخص هم نبود آیا تمدید می‌شود یا خیر، به دیدار مدیر طرح می‌رود. «خیلی صریح با آن آقا حرف زدم؛ که البته او از این صراحت تشکر کرد. اما گفت سفارش‌های زیاد من کار را گاهی دشوار می‌کند. ولی خب این سفارش‌ها برای آنها بود نه برای خودم. با اینکه چیز چندانی نصیب من نمی‌شد ولی به شدت احساس می‌کردم باید مجموعه‌ای باکیفیت فراهم کنیم کنیم. به همین خاطر با دقت بسیار در همه جا جست‌وجو می‌کردم و نظرم را بدون پرده‌پوشی بر زبان می‌آوردم. به هر حال رفته رفته بین من و آقای مدیر رابطه کاری خوبی پدید آمد. احساسم این بود که او از من حمایت می‌کند.»

باری، مجموعه ارزشمندی که به تدریج گردآوری شد، بجز سه استثنا، همگی امروز در موزه است. دو اثر از بین رفت و یکی نیز از ایران خارج شد.

«پرتره شهبانو» اثر اندی وارهول را انقلابیون پاره کردند. شهبانو بعدا می‌گفت: «کاش آن را می‌فروختند».

مجسمه‌ای ساخت «بهمن محصص» نیز تخریب شد. به باور استین «همجنسگرا بودن محصص باعث شد که سراغ اثر او بروند. به هر حال آنها همجنسگرایی عیان و افتخار به آن را را مخالف فطرت تلقی می‌کردند.» اما نکته جالب توجه اینکه در نمایشگاه جدیدی که به مناسبت بازگشایی موزه پس از ۳۰ ماه برگزار شد، اثری از «گیلبرت و جورج»، زوج هنری بریتانیایی، به نمایش گذاشته شد.

گذشته از این دو اثر که از بین رفت، یک مورد نیز از ایران خارج شد: تابلوی نقاشی «زن ۳»، اثر نقاش اکسپریونیست هلندی «ویلم دکونینگ» که سرنوشت عجیبی داشت. این تابلو هنگام وقوع انقلاب اسلامی به صورت امانی در گالری ملی واشینگتن بود. دولت آمریکا مدتی آن را ضبط کرد ولی در نهایت آن را به تهران پس داد. با این حال دولت ایران در سال ۱۳۷۲ این تابلو را با برگ‌هایی از «شاهنامه شاه طهماسبی» معاوضه کرد.

استین می‌گوید در آن روزها شهبانو از اینکه شاهنامه طهماسبی به ایران بازمی‌گشت بسیار هیجان‌زده بود «اما می‌پرسید "چرا باید آن را با اثری دیگر معاوضه کرد. می‌توانستند آن را بخرند". آن‌قدر از این موضوع ناراحت بود که به طور ناشناس به موزه تهران زنگ زد و به آنها گفت: "هرگز چیزی از این مجموعه را نفروشید. این مجموعه‌ای استثنایی است. همه‌اش را حفظ کنید.»

استین پیش از وقوع انقلاب اسلامی کارش در ایران تمام شد و به آمریکا بازگشت. هنگام حضور در ایران متوجه تلاطمی که علیه سلطنت سر برمی‌آورد نشده بود. خودش می‌گوید: «من گرایش سیاسی نداشتم و به همین دلیل در کانون همه اتفاق‌های سیاسی آن زمان نبودم. ضمنا تنها فرد خارجی در دفتر ملکه بودم. نمی‌دانم آیا سایر خارجی‌ها در نهادهای ایران واقعا از آنچه آن روزها در جریان بود مطلع بودند یا خیر.»

استین می‌گوید امروز که به گذشته می‌نگریم بدون هیچ تردیدی نقش مهم شهبانو در زیست فرهنگی ایران را درمی‌یابیم. «ماموریت او هنر بود؛ فرهنگ بود؛ آموزش و رفاه اجتماعی بود. شهبانو بسیار فعال بود و کارهای درخشانی کرد؛ در سراسر کشور موزه‌هایی برپا کرد، نقشی عظیم در احیای بناها و باغ‌های قدیمی داشت، به توسعه صنایع دستی سنتی ایران اهتمام ورزید. هنر عشق او بود و برای پیشرفت هنری و آموزشی مردمش هر کار می‌توانست کرد. به نظر من انقلاب چیز بهتری نیاورد.»

گردآوری این گنجینه با کوششی بسیار و مبلغی هنگفت ممکن شد. با وجود این، شهبانو هرگز راضی به خروج این مجموعهاز ایران نبوده است. استین می‌گوید: «شهبانو خیلی هم خوشحال است که مجموعه هنوز آنجاست. و دلش می‌خواهد که آنجا هم بماند. او هرگز فکر این را هم نکرده که کاری برای بیرون آوردن آن مجموعه بکند. دلش می‌خواهد این گنجینه در دسترس کسانی باشد که او هنوز آنها را مردم خود می‌داند.»

از این گنج پنهان که در زیرزمین موزه هنرهای معاصر تلنبار شده، چند اثری نیز در چشم‌رس قرار داشته است: «ماهی نارنجی»، یکی از مجسمه‌های متحرک الکساندر کالدر، در راهروی اصلی موزه قرار داشته و در بین تندیس‌هایی که در محوطه سبز بیرون موزه قرار دارد اثری از ماگریت و هنری مور هم دیده می‌شود.

استین امیدوار است یک روز بتواند دوباره به دیدن آن آثار برود و کشور و مردمی که مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر دادند دوباره ببیند. او در کتاب جدیدش می‌نویسد: «من هنوز مفتون خاطراتم از ایران هستم؛ از دیده‌ها و از بوهای ایران؛ از مهربانی بی‌اندازه آن مردم سرزنده و البته گاه گداری هم از ذهنیت‌های کوچک برخی از آنها. اگر شرایط مناسب بود قطعا بار دیگر به آنجا برمی‌گشتم.»

***

کتاب دانا استین در برخی کشورها در هفته‌های اخیر منتشر شد و در سایر کشورها نیز در حال انتشار است. عنوان کامل این اثر چنین است: «شهبانو و من؛ چگونه یک امپراتوری کهن به گردآوری هنر مدرن پرداخت، آن را پس زد و سپس آن را بازکشف کرد»

رابرت واینر نویسنده و تولیدکننده برنامه‌های رادیویی است و آثارش در نقد و معرفی نمایشگاه‌ها و آثار مختلف در منابعی مانند تلگراف، آپولو و ژورنال هنر بریتانیا منتشر شده است. او این گزارش را برای ایران‌وایر نوشته است.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

فیس‌بوک صفحه «پرس تی‌وی» را برای همیشه مسدود کرد

۷ فروردین ۱۴۰۰
خواندن در ۲ دقیقه
فیس‌بوک صفحه «پرس تی‌وی» را برای همیشه مسدود کرد