شایا گلدوست
«پانزده یا شانزده ساله بودم که متوجه شدم، علاوه بر گرایش به افراد غیرهمجنسام، تمایلاتی به همجنس خودم نیز دارم. در ابتدا تنها کشش جنسیام را احساس میکردم. داستان از اینجا آغاز شد و تا بیستوچهارسالگی مسیری را برای خودشناسی و درک و پذیرش خود طی کردم و در نهایت خودم را به عنوان یک فرد دوجنسگرا شناختم.»
«سایه»، بیست و پنج ساله ساکن یکی از کلانشهرهای ایران است. او خودش را زنی دوجنسگرا هویتیابی میکند. «گرایش جنسی» که از آن با عنوان «هویت جنسی» نیز نام برده میشود، یک طیف بسیار گسترده است که انسانها میتوانند هر کجای این طیف قرار بگیرند و گرایش جنسی خود را تعریف کنند. «دوجنسگرا» به افرادی گفته میشود که به بیش از یک جنس یا جنسیت کشش عاطفی و یا جنسی دارند، نه لزوما به یک شکل، نه لزوما به یک اندازه و نه لزوما همزمان.
او میگوید وقتی به گرایش جنسی خود پی برد، آنقدر این احساس برایش عجیب بود که اولین واکنش او گریه بود. شوکه بود از چیزی که درون خود احساس میکرد. به دلیل اینکه اطلاعات درستی درباره موضوعات جنسی و جنسیتی و جامعه رنگینکمانی نداشت و هرچه میدانست همان دیدگاه منفی عموم جامعه بود. آن زمان محیط بسیار بسته و شبکههای اجتماعی مانند امروز تا این اندازه فعال نبودند. اما رفتهرفته با تحقیق سعی کرد که این دیدگاه منفی را از خود دورکند. او در ادامه میگوید:
«خودم را که شناختم برای عده معدودی از اطرافیان و دوستان نزدیکم آشکارسازی کردم. با یکی از دوستانم که بسیار به طرز تفکر و دیدگاه او نسبت به مسائل مختلف اعتماد داشتم، حرف زدم و در کمال ناباوری با برخورد بسیار بدی که دور از انتظارم بود، مواجه شدم. میگفت به دلیل اینکه سن کمی دارم، به دنبال توجه و متفاوت بودن هستم. برای دیده شدن چنین رفتارهایی را از خودم نشان میدهم. باور نمیکردم که به خاطر گرایش جنسیام مورد قضاوت دوست نزدیکم قرار گرفتهام و این موضوع مرا سرخورده کرده بود.»
معمولا افراد با گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی مختلف، مخصوصا در سنین پایین، زمانی که گرایش و یا هویت خود را برای خانواده و اطرافیان آشکارسازی میکنند، مورد سرزنش و قضاوت آنها قرار گرفته و جدی گرفته نمیشوند. این در حالی است که حمایت و درک و پذیرش میتواند بهترین یاریرسان در مسیر خودشناسی و خودباوری باشد.
با وجودی که دوجنسگرایان بخش بزرگی از جامعه رنگینکمانی را تشکیل میدهند، اما معمولا نادیده گرفته میشوند و این امر میتواند آثار مخربی بر سلامت روانی فردی و اجتماعی آنها بگذارد. این نادیده گرفته شدن و مورد تبعیض قرار گرفتن، نه تنها از سوی عموم و جامعه دگرجنسگرایان، بلکه در بین جامعه رنگینکمانی نیز بسیار اتفاق میافتد.
«سایه» اعتقاد دارد که این تبعیضها برای افراد دوجنسگرا بیپایان است. به این دلیل که آنها به بیش از یک جنس و جنسیت گرایش جنسی و یا عاطفی دارند، همیشه با این تفکر از سوی اطرافیان روبهرو هستند که تکلیفشان با خودشان مشخص نیست و نمیدانند که چه میخواهند. یا اینکه افراد هوسباز و یا تنوعطلبی هستند. «سایه» حتی با این تفکر مواجه بوده است که برای جذب افراد غیرهمجنس به این بازیها دست میزند، اما واقعیت برای او چیزی فراتر از این تفکرات اشتباه بوده است. «سایه» در ادامه میگوید:
«این طرز تفکر بسیار آسیبزننده است و باعث میشود ما دوجنسگرایان برای سالهای طولانی نتوانیم با خود و گرایش جنسیمان کنار بیاییم. برای خود من این روند پذیرش سالها طول کشید و دلیل آن نیز قضاوت اطرافیان بود. تحت تاثیر حرفهای آنها مجبور بودم با خودم بجنگم، با وجودی که از گرایش جنسیام مطمئن بودم، اما بارها در طی این سالها دچار تردید شدم.»
متاسفانه اینطور تصور میشود که دوجنسگرایان تمایل دارند با هر کسی وارد رابطه جنسی شوند و اینگونه با برچسب هوسباز طرد و به حاشیه رانده میشوند. علاوه بر این تصور میشود که افراد دوجنسگرا نمیتوانند یک رابطه عاطفی پایدار با شریک جنسی خود داشته باشند و دنبال رابطه با افراد متعدد هستند و این تصورات اشتباه شرایط را برای افرادی که خود را دوجنسگرا هویتیابی میکنند، بسیار دشوار میکند و باعث میشود در موارد زیادی گرایش جنسی خود را پنهان کنند تا در معرض قضاوت و خشونت قرار نگیرند.
«سایه» به درستی به این موضوع اشاره میکند که گرایش جنسی و عاطفی دو مسئله جدا از هم هستند و افراد دوجنسگرا میتوانند به نسبتهای متفاوت به جنس یا جنسیتی گرایش جنسی و یا عاطفی داشته باشند. کشش جنسی به یک جنس یا جنسیت لزوما به معنای داشتن گرایش عاطفی نیست و همینطور داشتن گرایش و کشش عاطفی لزوما دلیلی بر وجود کشش جنسی نیست و حتی بسته به مکان و بازه زمانی نیز قابل تغییر است. این نگاه سیاه و سفید به مسائل جنسی و جنسیتی دیدگاه غلطی است که متاسفانه اکثر افراد به دلیل ناآگاهی به آن باوردارند.
او میگوید دیدگاه اشتباه او به این موضوع، او را برای سالها دچار تردید کرده بود، چون در ارتباط با همجنس خود تنها کشش جنسی داشت. متاسفانه در ایران مراجعه به اکثر روانشناسان و روانپزشکان نیز بیفایده است. چون باورهای غلط به این دوجنسگراهراسی دامن زده و مانع آن میشود تا وظیفه حرفهای خود را در قبال مراجعان به درستی انجام دهند. متاسفانه دگرجنسگراهنجاری، هنجار مسلط همه جوامع امروزی است، دوجنسگراهراسی و دوجنسگراستیزی در اکثر جوامع وجود دارد و فقط رابطه با جنس و جنسیت متفاوت طبیعی و اخلاقی تلقی میشود.
در سالهای اخیر با تلاش کنشگران و اعضای جامعه رنگینکمانی همجنسگرایی تا حدودی پذیرفته شده است، اما هنوز هم گرایش به بیش از یک جنس و یا جنسیت، زیادهخواهی و هوسرانی تلقی میشود. بر این اساس افراد دوجنسگرا به حاشیه رانده شده و کمتر به آنها و مسائل و مشکلات ایشان در جامعه پرداخته میشود که این امر زمینه خشونت، تبعیض و آسیبهای بیشتر را فراهم میکند.
توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که در چنین فضایی چند درصد از افراد دوجنسگرا میتوانند مانند «سایه» خود را به درستی شناخته و گرایش جنسی خود را ابراز کنند؟ بدیهی است که تعداد آنها بسیار اندک بوده و دوجنسگرایان زیادی همچنان با تردید در سایه زندگی میکنند.
ثبت نظر