close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

از روان‌شناس بپرس؛ رضایت جنسی و اهمیت آن در رابطه

۳۱ شهریور ۱۴۰۰
از روان‌شناس بپرسید
خواندن در ۱۲ دقیقه

آیدا قجر 

هر هفته، ساعت هشت و ۳۰ دقیقه شب به وقت ایران، «شهرزاد پورعبدالله»، روان‌درمان‌گر در گفت‌وگوی زنده در صفحه اینستاگرام «ایران‌وایر» درباره یکی از مسائل مربوط به «سلامت روان» صحبت می‌کند. در این جلسه، به بخش دیگری از روابط میان‌فردی پرداختیم؛ یعنی رضایت جنسی در رابطه جنسی میان‌ فردی. در این گفت‌وگو درباره مسائل جنسی در خصوص افرادی صحبت می‌کنیم که در رابطه قرار دارند. 

آن‌چه می‌خوانید خلاصه‌ای از گفت‌وگوی این هفته «ایران وایر» با شهرزاد پورعبدالله است. 

***

شما هم شنیده‌اید که می‌گویند فلان تعداد سکس در یک هفته می‌تواند بیان‌گر رابطه جنسی موفق میان دو فرد باشد؟ یا مثلا برخی می‌گویند مردها همیشه آمادگی برقراری رابطه جنسی دارند و زنان میل جنسی پایین‌تری دارند. شاید هم شنیده باشید که رضایت جنسی صرفا در ارگاسم خلاصه می‌شود و اگر فردی در رابطه جنسی ارضای فیزیکی نشود، یا ناتوان است یا رضایتی از آن رابطه نداشته است. 

در این گفت‌وگو با «شهرزاد پورعبدالله» در همین‌باره صحبت کردیم و به نقش آموزش پرداختیم که در جوامعی مثل ایران و فارسی‌زبانان، فقدان آن می‌تواند باعث چه اختلالاتی شود. 

  • از عنوان برنامه شروع کنیم؛ رضایت جنسی یعنی چه و آیا رضایت به معنای ارگاسم است؟ 

متاسفانه در باور بسیاری رضایت جنسی به معنی ارضای جنسی است، در حالی‌که وقتی از رضایت جنسی صحبت می‌کنیم، دو نفری را در نظر می‌گیریم که در رابطه عاطفی هستند و از کیفیت رابطه جنسی‌شان راضی هستند. در واقع رابطه جنسی یک نوع ارتباط جسمی است که مکانیکی نیست، یعنی ارتباط جنسی عمیق عاطفی هم صورت می‌گیرد. در واقع در حین رابطه جنسی، خیلی مسایل عاطفی هم منتقل می‌شود. مثل دوست داشته شدن و احترام. فرض کنید در رابطه‌ای قرار بگیرید که یک طرف به علایق شما بی‌توجه باشد یا رضایت شما را در رفتار جنسی‌اش مورد نظر قرار ندهد، درکی که از چنین رابطه‌ای پیش می‌آید بی‌احترامی و بی‌توجهی خواهد بود. پس وقتی از رابطه جنسی صحبت می‌کنیم، تعریفی از میزان درک و تفاهم و احترام و اعتماد داریم که میان دو طرف تجربه می‌شود. 

  • در واقع حس دوست داشته شدن و احترام و مواردی که گفتید، می‌تواند در نهایت رضایت جنسی را در رابطه جنسی پیش بیاورد.

بله. دو نفر انسان می‌توانند با هم رابطه‌ای مکانیکی داشته باشند و یک طرف ارگاسم خیلی خوبی هم داشته باشد. اما طرف مقابل سرخورده باشد یا کم‌تر لذت برده باشد و بعد از رابطه جنسی، احساس کند فقط برای رابطه جنسی خواسته شده است و نه هیچ مورد دیگری مثل روحیات و عواطف و علاقه. به این نوع رابطه نمی‌توان گفت زندگی جنسی با رضایت. زندگی جنسی با رضایت، موارد دیگری را هم در خود دارد. تجاوز هم یک عمل جنسی است اما رضایت جنسی در آن وجود ندارد. وقتی از رضایت جنسی صحبت می‌کنیم درباره دو انسان بالغ حرف می‌زنیم که با رضایت وارد رابطه جنسی شده‌اند. بالغ منظورم بالای سن ۱۸ سال نیست، بلکه بلوغ فکری مد نظرم است. در این نوع رابطه، رفتارهای جنسی و مدل ارتباط آن‌ها مورد توافق دو طرف است.
مراجعه‌کننده‌ای داشتم که می‌گفت طرف مقابل او با بیان رکیک‌ترین حرف‌ها لذت می‌برد. شاید فانتزی جنسی او بود. اما این مراجعه‌کننده آزار می‌دید. دو نفر اگر راضی باشند مساله‌ای نیست. ولی اگر یک طرف رابطه با رفتار جنسی دیگری مشکل داشته باشد و نه تنها لذت نبرد، بلکه آزار ببیند دیگر از رضایت جنسی صحبت نکرده‌ایم. 

  • در واقع آزار این‌چنینی یکی از عوامل نارضایتی جنسی محسوب می‌شود؟ چه موارد دیگری می‌تواند نارضایتی جنسی در پی داشته باشد؟ 

یکی از مدل‌های نارضایتی جنسی این‌چنین است. انسان‌ها میل جنسی مثل هم ندارند. در یک رابطه بعید به نظر می‌رسد که دو نفر نیازهای جنسی مثل هم داشته باشند. معمولا سکسولوژیست‌ها معتقدند در یک رابطه فردی را داریم که میل جنسی بیشتری دارد و دیگری کم‌تر، و این رضایت جنسی را رابطه عاطفی آن‌ها تنظیم می‌کند. فرض کنید در یک رابطه فردی را داریم که در هفته سه بار سکس می‌خواهد و طرف مقابلش یک بار، حالا همین فرد که این‌جا میل جنسی کم‌تری دارد با فرد دیگری وارد رابطه شود که ماهی یک‌بار سکس می‌خواهد. پس حالا همین فرد در جایگاهی قرار گرفته است که میل جنسی بیشتری دارد. برای همین وقتی در رابطه عاطفی صحبت از رابطه جنسی می‌شود، یعنی به تفاهم رسیدن در دفعات سکس، شیوه و رفتارهای جنسی و مکان‌ها. مکان هم مهم است. مدتی پیش زنی استرالیایی می‌گفت پارتنرش دوست داشت در خانه باز باشد و همسایه‌ها شاهد رابطه جنسی باشند، اما آن زن اذیت می‌شد. در واقع باید در همه این موارد توافق صورت بگیرد که آزار اتفاق نیفتد. 

  • روی تعداد دفعات رابطه جنسی صحبت کردید. گاهی کلیشه‌هایی شنیده می‌شود، مثل این‌که رابطه‌ای موفق است که رابطه جنسی منظم هر هفته فلان تعداد باشد. یا مثلا گفته می‌شود زن‌ها میل جنسی نسبت به مردها یا جنسیت‌های مختلف کم‌تر است. چقدر این کلیشه‌ها عمومیت دارد و درست است؟ 

اول این‌که فقط مساله زن و مرد و رابطه دگرجنس‌خواه نیست. هر انسانی با هر جنسیتی را مد نظر قرار می‌دهیم فارغ از جنسی او. ما درباره افرادی هم صحبت نمی‌کنیم که خودشان را گروه جنسی A معرفی می‌کنند؛ یعنی انسان‌‌هایی که زندگی‌شان عاری از سکس تعریف می‌شود.
خیلی از افراد هستند که در رختخواب سکس خوبی دارند، ولی در زندگی روزمره رابطه موفقی ندارند. یا افرادی که همکارها و رفقای خوبی در رابطه هستند و در رختخواب مشکل دارند و سکس خوبی ندارند. همیشه گفته می‌شود که اتاق خواب روی اتاق هال خانه تاثیر می‌گذارد و هرچه در خانه می‌گذرد، روی رختخواب تاثیر می‌گذارد. تفکیک‌پذیر نیست. حالا تعیین‌کننده افرادی هستند که در رابطه قرار دارند. وقتی صحبت از رابطه می‌کنیم، یعنی نمی‌توانیم سکس را از رابطه عاطفی جدا کرد. از انسان‌هایی حرف نمی‌زنیم که می‌توانند سکس مکانیکی داشته باشند. 

  • حالا ما درباره فارسی‌زبانان مثل جامعه ایران صحبت می‌کنیم که آموزش جنسی وجود ندارد. در کشورهایی که مساله جنسی آموزش داده می‌شود، از مدرسه، کتاب و کارتون‌ها مساله جنسی و بدن جنسیت‌های مختلف آموزش داده می‌شود. کودک به سطحی از آگاهی می‌رسد. آیا نبود آموزش می‌تواند در رضایت جنسی تاثیرگذار باشد؟ 

در رضایت جنسی، برای رسیدن به پاسخ جنسی مناسب، باید ارتباط خوبی بین بدن، احساسات و مغز ما برقرار باشد. تمام دستورات از طرف مغز صورت می‌گیرد. در بخش مربوط به مغز، دو مساله مهم دخیل است؛ دانش جنسی و فانتزی. خیال‌پردازی جنسی خلاف آن‌که در افکار عمومی وجود دارد، فانتزی جنسی فعالیت طبیعی مغز است و به معنای خیانت نیست. مثل خیال‌پردازی درباره سناریوی جنسی که با شریک جنسی نیست. پس آموزش جنسی مهم است. مساله بعدی احساسات است. باید با کسی که رابطه جنسی داریم، احساس امنیت و اعتماد و احترام داشته باشیم. باید توجه داشت که استرس‌های ناشی از زندگی یا بیماری‌های جسمی در حد سردرد و کمردرد حتی، می‌تواند در میزان رابطه جنسی میان دو شریک جنسی-عاطفی تاثیرگذار باشد. 

به نظر من آموزش جنسی در اروپا هم کافی نیست. چون فقط ارائه اطلاعات درباره بدن و تولید مثل کافی نیست و برای رابطه آماده نمی‌کند. چیزی که باید در برنامه آموزشی مدارس و خانواده‌ها قرار می‌گیرد، آموزش جنسی عاطفی است. انسان هم جسم دارد و هم عاطفه، باید یاد بگیریم و یاد بدهیم که چطور جسم و عاطفه را کنار هم در نظر بگیریم. مثلا اگر یک طرف می‌خواهد سکس داشته باشد و در صورتی‌که پاسخ «نه» بشنود، شریک عاطفی جنسی‌اش را ترک می‌کند، همیشه یک طرف در ناامنی زندگی می‌کند. این ناامنی می‌تواند استرس و اضطراب و افسردگی را ایجاد کند. روح طرف مقابل پس مهم است. یا مثلا رفتارهای جنسی را تحمیل کنیم که طرف مقابل به آن علاقه ندارد. مراجعات بسیاری داشتم در همین رابطه. مثلا زنی که می‌گفت همسرش او را مجبور می‌کند تا با یک غریبه سکس کنم و خودش تماشا می‌کند. احتمالا همسر این زن از تماشای سکس همسرش لذت می‌برد، اما توجهی نداشت که همسرش علاقه‌ای ندارد و همین مساله به افسردگی آن زن منجر شده بود. 

  • در واقع این احساس ناامنی هم باعث تن دادن به آن‌چه نمی‌خواهند می‌شود و هم آسیب‌های روحی روانی پیش می‌آورد. به "فانتزی" اشاره کردید و آن را طبیعی دانستید. در رابطه میان فردی برخورد طرفین با این فانتزی‌ها چطور باید باشد؟ 

یکی از شاخصه‌های رضایت جنسی، توافق درباره خیال‌پردازی‌های جنسی یکدیگر است. برای عده‌ای دانستن این فانتزی‌ها جالب نیست. گروهی دیگر می‌خواهند این فانتزی‌ها را به اشتراک بگذارند و برانگیختگی بیشتری به آن‌ها می‌دهد. مشکل وقتی است که یک طرف می‌خواهد خیال‌پردازی‌های جنسی خود را تحمیل کند. اگر یک طرف نخواهد این فانتزی‌ها را بداند و شما به زور بگویید، یا آن‌قدر عجیب باشد که مورد پذیرش نباشد. این موارد درست نیست و کمکی به رضایت جنسی و رابطه میان‌فردی نمی‌کند. اگر دو طرف راضی نباشند نباید به اشتراک گذاشته شود ولی اگر دو طرف توافق داشته باشند و این سکس بهتری را در پی دارد، مشکلی نیست.
مواردی هم هست که باعث اختلاف میان زوجین می‌شود. بعضی‌‌ها برای تحمیل خواسته خود به طرف مقابل می‌گویند که تو خوب نیستی و بقیه همه پذیرا هستند. همین عمومی کردن مساله در نسبت با دیگران، ابزار تحمیل است که مشکل در پی خواهد داشت.
رضایت اولین شرط لازم داشتن زندگی جنسی سالم است. زمان، مدل، رفتار، گفتار و مکان و همه این موارد موثر است. مثلا شما نگران از بارداری هستید، قرص ضدبارداری هم نخورده‌اید و اگر بدون کاندوم ارتباط جنسی ایجاد شود، منصفانه نیست. چون بعد از آن سقط جنین در بهترین حالت متحمل خواهند شد. یکی از دلایل اهمیت رضایت، نداشتن آموزش جنسی عاطفی است.
ما دو مدل رابطه جنسی داریم، وقتی طرف مقابل را به شکل یک انسان می‌بینیم و حواس‌مان به او هست، و مدل دیگر شی‌انگاری طرف مقابل است. باید بدانیم ما نمی‌توانیم با یک انسان هر کاری می‌خواهیم بکنیم. خیلی افراد رابطه انسانی با طرف مقابل ندارند و او را مال خود می‌دانند؛ مثل تلفن و کامپیوتر و خودکار! یک دلیل اصلی این است که اطلاعات جنسی‌مان را از فضای نامناسبی کسب کرده‌ایم. در بسیاری موارد در فرهنگ ما اولین آموزش‌های جنسی از اینترنت و پورن است. در پورنوگرافی تنها چیزی که در نظر گرفته نمی‌شود، رابطه است و مکانیکی پیش می‌رود. در بیشتر موارد هم مردها زنان را به عنوان شی جنسی مورد استفاده قرار می‌دهند. حالا فردی که چنین آشنا شده با سکس، از شریک جنسی‌اش همین توقع را دارد و وقتی با پاسخ «نه» مواجه می‌شود، تهدید به ترک رابطه می‌کند. بسیاری از افراد روابط فرا زناشویی خود را به همین شکل توجیه می‌کنند که همسر من یک سری رفتارهای جنسی را نمی‌‌خواهد. در حالی‌که خیلی انسان‌ها ممکن است با آن رفتار جنسی مشکل دارند. زنان هم انتظارات نادرستی از مردها دارند. معمولا انتظار دارند که مردها همیشه آماده رابطه جنسی باشند. این انتظار که مرد به محض دیدن عریانی طرف مقابل، سریع تحریک شود، بتواند روزانه چندین بار سکس داشته باشد یا به شکل عالی ارگاسم شود، کلیشه‌هایی نادرست است که رواج پیدا کرده است. 

  • در واقع مردسالاری می‌تواند مردان را قربانی همین توقعات جنسی کند. مثلا این انتظار که همیشه مردها که به عنوان افرادی همواره آماده رابطه جنسی توصیف شده‌اند، بایستی آمادگی همیشگی برای ارتباط جنسی داشته باشند و در رابطه ارگاسم شوند. انگار غیر از آن باشد، از مردانگی‌شان کم شده است. آیا این کلیشه‌ها و همین‌طور تجربه‌های آزار جنسی و تجاوز می‌تواند در کسب رضایت جنسی موثر باشند؟ 

گفتیم که بدن، احساسات و مغز باید در رابطه خوبی باشند تا رضایت جنسی حاصل شود. هر کدام از این موارد آسیب دیده باشند، می‌توانند مشکل ایجاد کنند. کسی که آزار جنسی دیده است، وقتی لمس می‌شود، بازگشت به گذشته دارد. یک آن یادش می‌رود که این فرد، همسر یا شریک جنسی است که خودش انتخاب کرده است. خیلی افراد آسیب‌دیده ممکن است نتوانند رابطه موفقی داشته باشند.
به کلیشه‌های نادرست برگردم؛ چه کسی قدم اول را در رابطه جنسی برمی‌دارند؟ خیلی وقت‌ها زنان هم‌فرهنگ ما منتظر هستند که همیشه مردها طرف آن‌ها بیایند و قدم گذاشتن خودشان را ارزش‌گذاری منفی می‌‌کنند. در فرهنگ اروپا هم موارد بسیاری از زنان هستند که خود را مفعول می‌پندارند و منتظر قدم برداشتن از سوی مردها هستند. این باور غلط است. حتی در رفتار جنسی هم مفعول را زن می‌دانند و فاعل را مردان. حتی اگر هدایت سکس را برعهده بگیرند احساس می‌کنند غرور و کرامت‌شان زیر سوال رفته است. یا مثلا فکر می‌کنند همیشه سکس باید با دخول همراه باشد. در حالی‌که همیشه این‌گونه نیست. یا مثلا نعوظ مردان ممکن است به هر دلیلی مثل استرس‌ها یا مصرف دارو اتفاق نیفتد. این به معنای ناتوانی در برقراری ارتباط جنسی نیست. هزار مدل می‌توان سکس داشت. یا باور غلط دیگری که مطرح است مثل لزوم ارگاسم شدن در هر رابطه جنسی یا لزوم همزمانی در ارگاسم. همین باورها و کلیشه‌های غلط باعث می‌شود که انسان‌ها به غلط نارضایتی جنسی داشته باشند. یعنی خودشان را مساله‌ای مقایسه می‌کنند که اطلاعات نادرست است.
خیلی اوقات هم تظاهر به ارگاسم پیش می‌آید و حتی ممکن است هیچ‌وقت تجربه ارگاسم نداشته باشند. این اطلاعات نادرست باعث احساس ناکامی و شوربختی در زندگی جنسی می‌شود. در حالی‌که زندگی جنسی می‌تواند پیچیده نباشد و انسان‌ها به سادگی از رابطه جنسی‌شان می‌توانند لذت ببرند. همین نداشتن اطلاعات درست می‌تواند اختلالات جنسی را هم ایجاد کند. 

  • مثل چه نوع اختلالاتی؟ 

من به خانواده‌ها می‌گویم اگر نمی‌توانید راحت درباره سکس با کودکان خود صحبت کنید، حداقل چیزی نگویید. مثلا به دخترها می‌گویند که مردها همیشه می‌خواهند از زنان سوءاستفاده کنند یا زنان همیشه ابزار سوءاستفاده جنسی در اختیار مردان هستند. من با افرادی کار می‌کنم که دانش دارند، تحصیل‌کرده هستند اما همچنان گلایه دارند که دختر خوب را کسی می‌دانند که با هیچ مردی وارد رابطه نشود و موقعی سکس کند که ازدواج کرده باشد. با این تربیت به دنیای امروزی قدم می‌گذارید، با مشکل مواجه می‌شوید. بسیاری از افراد فقط به خاطر همین نوع تربیت، یا نمی‌توانند سکس داشته باشند یا با مشکل روبه‌رو هستند. حتی در یک رابطه رسمی هم نمی‌توانند سکس داشته باشند؛ چون همیشه فکر کردند مورد سواستفاده قرار می‌‌گیرند. ترس از دست دادن بکارت، برای آن‌ها حکم تجاوز پیدا کرده است. آن‌قدر بدن آن‌ها به این سیستم دفاعی عادت کرده است که حتی معاینه پزشکی هم نمی‌توانند بپذیرند؛ چون ناخودآگاه عضلات واژن آن‌ها دچار انقباضی می‌شود که ناتوان‌شان می‌کند. وقتی درباره واژینیسموس یعنی عدم توانایی سکس با دخول صحبت شد، خیال می‌کردند این زنان در خانواده‌ها و محیط‌های اجتماعی مذهبی کاتولیک رشد کرده‌اند. در حالی‌که مشخص شد چه مذهبی چه غیرمذهبی، ترساندن از رابطه جنسی تاثیر داشته است. زنی تعریف می‌کرد که وقتی کودک بود مادرش به او گفته بود که اگر سکس داشته باشی، سرت را گوشه باغچه می‌برم. اگر نمی‌توانید به کودکان‌تان آموزش دهید، پس پیام‌هایی به آن‌ها ندهید که زندگی جنسی‌شان را با اختلال ایجاد کند. 

  • لذت جنسی طرف مقابل برای لذت جنسی خودمان چه جایگاهی دارد؟ در واقع معمولا شنیده می‌شود که بسیاری خودخواه هستند و فقط خودشان را در نظر می‌گیرند. 

در رابطه جنسی پارادوکس جالبی وجود دارد. در حالی‌که به لذت طرف مقابل فکر می‌کنید، باید به لذت خودتان هم بیاندیشید. با توجه به این‌که تحمیل رفتارهای جنسی نیست، بلکه رهایی در سکس است یعنی همان‌طور که خودخواه هستم و به دیگری هم فکر می‌کنم،  به طرف مقابل هم اجازه می‌دهم در عین آن‌که به لذت من فکر می‌کند، به لذت‌ بردن خودش هم بیاندیشد. 

ثبت نظر

استان‌وایر

دختران ایران ۵– بنگلادش صفر؛ پیروزی پس از بحران مقنعه و مانتو

۳۱ شهریور ۱۴۰۰
خواندن در ۲ دقیقه
دختران ایران ۵– بنگلادش صفر؛ پیروزی پس از بحران مقنعه و مانتو