close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

نامه هایی به چارلی رز: عنوان مقاله‌ام اولین جمله بازجو بود

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
بلاگ میهمان
خواندن در ۵ دقیقه
نامه هایی به چارلی رز: عنوان مقاله‌ام اولین جمله بازجو بود

شهرام رفیع زاده

 

شهرام رفیع زاده روزنامه نگاری است که سال 83 به دلیل فعالیت‌های مطبوعاتی‌ دستگیر شد. او هفتاد و سه روز در یک بازداشتگاه مخفی به سر می‌برد و پس از آن وادار به اعتراف اجباری شد. رفیع زاده در گفت وگو با «ایران وایر» از روزهای بازجویی و اتهاماتش می‌گوید.

من به صراحت و به شکل کاملا مستقیم در ارتباط با فعالیت روزنامه‌نگاری و همچنین وبلاگ‌نویسی بازداشت شدم. از جمله مواردی که برای آن دستگیر شدم، انتشار چند مقاله در سایت «امروز» به مدیریت اقای مصطفی تاجزاده بود.  من را به شکل اشکار و عیان از داخل روزنامه اعتماد در روز  17 شهریور 1383 بازداشت کردند و  به بازداشتگاهی مخفی انتقال دادند.  تمام بازجویی‌ها چه هفتاد و سه روزی که در بازداشتگاه مخفی بودم و چه سیزده روزی که در بازداشتگاه اوین گذراندم به صراحت به نوشته‌ها و مطالب مطبوعاتی من مربوط بود. زمانی که بازداشت شدم همان شب اولین جلسه بازجویی صورت گرفت و بازجو در اولین جمله‌هایش به یکی از مقاله‌های من با عنوان «اتاق معجزه» با کنایه اشاره کرد. مقاله «اتاق معجزه» درباره روشهای نادرست اعتراف‌گیری در ایران بود. بازجو از من پرسید؟ آیا می‌دانی الان کجا هستی؟ من گفتم با چشم بسته و دست بسته چطور می‌توانم بدانم کجا هستم. بازجو در جواب گفت: تو الان در اتاق معجزه هستی

علاوه بر این که در بازجویی‌ها تمام اتهاماتی که مطرح شد، مربوط به نوشته‌های من بود، بعد از آزادی موقت هم آقای سعید مرتضوی ما را به دادستانی احضار کرد و  ما را با  ارعاب و تهدید خانواده جلوی دوربین‌های صداو سیما وادار به اعترافات اجباری تن بدهیم. ایشان آنجا به صراحت به من گفتند که باید در اعترافات بگویی که حتی کتابهایی که من نوشته‌ام، همه به درخواست طیف‌های ‌ تندروی اصلاح‌طلبان بوده و قرار بوده با نوشتن کتاب اقدام به براندازی رهبر جمهوری اسلامی بکنیم.

یکی از کتابهایی که نوشته بودم «شلیک به اصلاحات» نام داشت که درباره ترور اقای حجاریان بود و یکی دیگر از کتابهایم هم «بازی قدرت» نام داشت.  در اعترافات اجباری من را وادار کردند که بگویم تمامی متنهایی که تا کنون نوشته‌ام هدف دار بوده و کتابهایی که از من منتشر شده با استفاده از نفوذ اصلاح‌طلبان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته است.  متن‌ اعترافات اجباری من در خبرگزاری فارس منتشر شد و همان اعترافات نشان دهنده این است که من تنها به دلیل  نوشتن مقالات، کتابها و فعالیت مطبوعاتی‌ بازداشت شدم.

زمانی که آقای ظریف در مصاحبه اعلام کرد که ما کسی را به خاطر عقیده‌ و فعالیت روزنامه نگاری دستگیر نکرده‌ایم حس منزجر کننده‌ای به من دست داد. برای اینکه دست کم در هشت سال دولت اقای احمدی‌نژاد چیزی که بیش از هر چیز هم من و هم دیگر ایرانیان را آزار داد، دروغ بود.  دروغ خط قرمز شهروندان  و آزاد اندیشان ایران است. آقای ظریف و آقای روحانی باید بدانند که دولتشان برامده از حمایت روزنامه نگارانی است که الان در زندان هستند و حتی بر امده از خواست اقای موسوی و آقای کروبی است که هنوز در حصر به سر می‌برند. در حقیقت دولت اقای روحانی دولت نیابتی است.

طرفداران و کسانی که در سال 92 به دولت اقای روحانی رای دادند، از مخالفان دولت اقای احمدی نژاد بودند و به دلیل اینکه دولت احمدی نژاد دولت دروغگویی بود و مردم به صراحت این موضوع را دریافته بودند و یکی از اصلی ترین شعارهای اصلی اقای روحانی مخالفت با دروغ بود به دولت اقای روحانی رای دادند.

بنابراین وقتی شنیدم که اقای ظریف همان دروغی را تکرار کرد که آقای  احمدی نژاد میگفت، خیلی متاسف شدم که حتی در  دولتی که دولت نیابتی است و به خواسته اکثریت مخالفان دروغ شکل گرفته بازهم کسانی حضور دارند که به راحتی دروغ می‌گویند.

انچه که در حال حاضر اتشفشان خشم و نارضایتی را در مقابل دروغ آقای ظریف  روشن کرده بیش از انکه به خود دروغ مرتبط باشد به عملکرد دولت اقای روحانی در طول دو سال گذشته مربوط است. برای نمونه باید بگویم که در روز 23 اردیبهشت سال 92 آقای روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی و طی یک سخنرانی در دانشگاه صنعتی شریف  وقتی از ایشان درباره رفع حصر آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد ئرسیدند. ایشان گفتند که به نظر من مشکلی نیست و می‌شود در یکسال اینده شرایطی فراهم کرد که این مشکلات رفع شود. حالا بیشتر از دوسال گذشته و  در کارنامه دولت اقای روحانی هیچ نمره مثبتی در حوزه سیاست داخلی، دفاع از حقوق شهروندی و حقوق بشر در ایران دیده نمی‌شود و به نظر من این دروغ آقای ظریف باعث شد که این نارضایتی افکار عمومی شکل علنی به خودش بگیرد. به قول اخوان ثالت می‌گوید از کسی که امیدی نمی‌دهد توقعی نیست اما کسی که امید می‌دهد و بعد مایوس می‌کند، خائن است.

البته پس از واکنشهای مردم به  این دروغ، آقای ظریف توضیحی در این رابطه منتشر کردند و این حرفها را فقط مربوط به جیسون رضائیان دانستند. عده‌ای هم این دفاع را پذیرفته‌اند. اما به عقیده من توضیح دوم آقای ظریف نشان  داد که ایشان به شکل سازماندهی شده و سیستماتیک این دروغ را بیان کرده. برای اینکه آقای جیسون رضائیان هم یک روزنامه نگار است مثل باقی روزنامه‌نگارانی که در ایران بازداشت می‌شوند و من یقین دارم که دستگری او در ارتباط با فعالیت مطبوعاتی است. چون اگر اینطور نبود نیازی نبود که او را حدود ده ماه در سلول انفرادی نگه دارند.شاید اگر اقای ظریف توضیح دوم را نمی‌داد، ما می‌توانستیم فکر کنیم که ایشان در ان مصاحبه دچار خطا شده است اما به عقیده من، توضیحی که منتشر کرد، نشان داد که ایشان به طور سیستماتیک در حال همکاری با همان بازجویانی است که رضائیان را بازداشت کردند، دیگر زندانیان را بازداشت کردند و ما را هم در گذشته بازداشت کرده بودند.

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

آقای ظریف! اگر زندانی عقیدتی نداریم پس چه داریم؟

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
بلاگ میهمان
خواندن در ۴ دقیقه
آقای ظریف! اگر زندانی عقیدتی نداریم پس چه داریم؟