close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

حزب فمنیسم کردستان ( بخش دوم )

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
اندیشه
خواندن در ۶ دقیقه
مهین شکرالله پور، یکی از سخنرانان حزب فمنیست کردستان
مهین شکرالله پور، یکی از سخنرانان حزب فمنیست کردستان

سوسن محمدخانی غیاثوند

در بخش اول این نوشته، بیشتر به تاریخ مشارکت مدنی زنان کردستان و نحوه مواجهه احزاب و نهادهای سیاسی و اجتماعی کردستان به آن پرداخته شد. در بخش دوم، به مسائل مربوط به حزب فمنیست کردستان، روابطش با جمهوری اسلامی و برنامه های عملیاتی اش در آینده پرداخته شده است.

مطالعه تاریخ معاصر به خوبی نشان می دهد احزاب کرد زمانی خواست جامعه سنتی را برای ماندن زن در چارچوب خانه و خانواده نادیده گرفتند و رسما خواستار ورود زن به اجتماع و مشارکت وی در عرصه های مختلف شدند. جریان های کردی آن زمان نگران از دست دادن طرفداران سنتی خود نبودند پس چرا الان باید محافظه کار شوند؟ جوانمردی رحمان جوانمردی از فعالان کرد و عضو سابق همین حزب در این باره می گوید: «چون احزاب فعلی کرد در شرایط ضعف به سر می‌برند. این ضعف نگرانشان کرده است که بیشتر تضعیف بشوند و طرفدارانشان را بیشتر از دست بدهند. آنها در شرایط ترقی نیستند بلکه در شرایط از دست دادن نیرو قرار دارند. برای همین هم نگران هستند. البته من نگرانیشان را معقول و درست نمی دانم. چون با پرداختن به مسائل زنان و توجه نشان دادن به آنها درصد کسانی را که به دست می آورند نصف جامعه است. یعنی خیلی بیشتر از طرفداران سنتی شان است. در باکور و روژئاوا ثابت شد که رویکرد و توجه احزاب به سمت زنان جواب می دهد. آنها نگران نیستند که طرفداران سنتی خود را از دست بدهند. چون می دانند از این طرف نیروی خیلی عظیمتری را بدست می آورند. ولی احزاب شرق کردستان این نگاه و رویکرد را ندارند. محافظه کار هستند. ترس از دست دادن نیروی سنتی آنها را محافظه کار کرده و باعث شده بیشتر به نیروهای سنتی شان تکیه کنند.»

حزب فمینیست کردستان رسما فعالیت خود را آغاز کرده است. مهین شکرالله پور یکی از سخنرانان این حزب که چند سالی است دیگر عضو حزب کومله نیست، درباره چگونگی تاسیس حزب فمینیست کردستان می گوید: «زنان در کردستان سال هاست کە علیە بی عدالتی و نابرابری مبارزە می کنند. از دیوارهای آهنی تبعیض و نابرابری، سنت، شریعت و فرهنگی که اطرافشان کشیدە شدە بود، گذشتند و بر خلاف جریان ایستادند. این حضور پررنگ و قدرتمند زنان یک زمین لرزە سیاسی بود کە جامعە کردستان را متحول کرد. با بە میدان آمدن زنان در جامعە، بسیاری از تابوها شکستە شد. زنان علیە مردسالاری و نابرابری ایستادند و بر حقوق انسانی خویش پای فشردند. با این هدف و شیوە از مبارزە، نخستین گام هایشان برای مبارزە رادیکال را پایەگذاری کردند. زنان در کردستان با حضور در همە جریان های سیاسی، چە چپ و سوسیالیستی، چە ناسیونالیستی نقش آفرینی کردند و اهمیت فراوان تری بە مبارزە در این منطقە بخشیدند. جنبش زنان در کردستان بهای بسیار گزافی برای رسیدن بە خواسته هایش پرداختە است. صدها تن از زنان در راە رسیدن به برابری و گسستن زنجیرهای بردگی جنسیتی جانشان را از دست دادەاند. متاسفانە بەرغم همە این تلاش ها، فداکاری ها و از جان گذشتگی‌ها سهم ناچیزی در همە احزاب سیاسی کردستان کسب کردند. به زنان هیچگاە اجازە کسب جایگاە واقعیشان در عرصەی سیاست گذاری و مدیریتی داده نشده است. برای همین ما عدەای از زنان کرد با رویکردی فمنیستی تصمیم بە تاسیس حزب مستقلی برای زنان گرفتیم.»

حزب فمینیست کردستان از پسوند «روژهه لات» برای اسم خود استفاده نکرده است.  همین مسئله باعث می شود که فکر کنیم یک حزب سراسری است و برای هر چهار بخش کردستان یعنی روژهه لات، روژئاوا، باشور و باکور تاسیس شده است اما مهین شکرالله پور، یکی از سخنگوهای حزب فمینیست کردستان در این باره می گوید: «در اساسنامە حزب بطور مشخص نوشتە‌ایم حوزە فعالیت ما روژهەلات(شرق) کردستان است ولی دامنەی فعالیت های ما منحصر بە یک بخش از کردستان نخواهد بود. چون بر این باوریم علیرغم تفاوت هایی که فرهنگ غالب ایجاد کرده و علیرغم تفاوت در شیوه مبارزه، همگی از ستم هایی با ریشه‌های مشترک رنج می بریم. همانطور که با سایر زنان از طبقات مختلف سیاسی و اجتماعی در ایران دردهای مشترکی داریم.»

تاسیس کنندگان حزب فمینیستی نقد دارند به اینکه «علیرغم مشارکت زنان کرد در عرصەی سیاسی متاسفانە هیچگاه در رهبری سیاسی و مراکز تصمیم گیری سیاسی بویژە در بخش شرقی کردستان مشارکت واقعی و کارا نداشتەاند یا از چنین مشارکتی جلوگیری شدە است!» اما خود آنها حزبی را تاسیس می کنند که در آن مرد را به طور کامل کنار گذاشته‌اند. آیا این برابری خواهی است یا برتری طلبی؟ سخنگوی حزب فمینیست کردستان آن را نه برتری طلبی که تبعیض مثبت می داند: «در حال حاضر سهم زنان از قدرت سیاسی و مدیریتی در همە عرصه ها درصدِ ناچیزیست. ما برای بدست آوردن حقوق زنان و ارتقاء و جایگاە مدیریتی آنها در همە عرصەهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تلاش داریم و برای توانمندسازی زنان کوتاهی نخواهیم کرد. حزب فمینیست کردستان در حال حاضر اعضای زن را می پذیرد و تصمیم گیری در خصوص چگونگی مشارکت مردان برابری خواە را به زمان برگزاری اولین کنگرە این سازمان موکول کرده است. هدف اصلی این سازمان پرورش زنان است و البته از هرگونه طرح منطقی همکاری مردان برابری خواه نیز استقبال می‌کند.»

چند سالی است که صدای اسلحه احزاب کومله و دمکرات تقریبا خاموش شده است. این احزاب یا از اسلحه استفاده نکرده‌اند یا خیلی کم پیش آمده که دست به اسلحه ببرند. آنها طبق گفته خودشان به مبارزه مدنی و سیاسی روی آورده‌اند هر چند شاخه نظامی خود را همچنان حفظ کرده‌اند و هیچ گاه خلع سلاح نشده‌اند. باید دید حزب فمینیست کردستان برای تحقق مطالباتش کدام شیوه مبارزاتی را برگزیده است؟ شکرالله پور مبارزه مسلحانه را رد می کند و می گوید: «کار ما در حوزه فعالیت های مدنی و سیاسی و توانمندسازی زنان است که لزومی به مبارزه مسلحانه برای تحقق آن نمی بینیم.»

مسئله دیگری که درباره «حزب فمینیست کردستان» حائز اهمیت است اینکه رویکرد این حزب نسبت به جمهوری اسلامی چگونه خواهد بود؟ آیا به دنبال تغییرات و اصلاحات است یا براندازی؟ رفع تبعیض و نابرابری بر اساس صحبت های شکرالله پور از اولویت های این حزب است: «ما خواهان حکومتی سکولار و عاری از هرگونه تبعیض و نابرابری هستیم. ملت ایران حق دارند که از طریق یک انتخابات آزاد و دموکراتیک سرنوشت خود را تعیین کنند. حق انتخاب بدیهی ترین اصل دموکراسی است که ما خود را به آن پایبند می‌دانیم.»

زنان کرد فقط در کردستان ساکن نیستند. درصدی از آنها در خارج از سرزمین مادری‌شان زندگی می کنند. احزاب و سازمان های کردی نمی‌توانند نسبت به سرنوشت آنها بی‌تفاوت باشند. مسئله‌ای که قبلا وجود داشت اما در سال های اخیر برای تعامل با کردهای خارج از سرزمین کردستان از سوی احزاب تلاش هایی شده است. موضع حزب فمینیست کردستان چه خواهد بود؟ آیا به دنبال برقراری ارتباط و همکاری با زنان کرد در خارج از سرزمین مادریشان مثلا زنان کرد در قزوین و یا در خراسان و سایر نقاط ایران خواهد بود؟ شکرالله پور، در پاسخ به این سوال می گوید: «بدون شک زنان کرد در هر گوشه از این گیتی پهناور بخشی از تاریخ و فرهنگ کردستان هستند، اگرچه از لحاظ جغرافیایی و به جبر از آن جدا شده باشند. ما مشکلات آنها و خواسته هایشان را از خود جدا نمی دانیم. از نظر ما پیوند آنها با جامعە کردستان، خواسته ها و نیازهایشان بویژه از لحاظ فرهنگی قابل اهمیت هستند. زنان کرد در این بخش ها طعم نابرابریهای چندگانه را بیشتر چشیده و با ناملایماتی که عمدتا ناشی از ملیت و تبعید شدن و زندگی در سرزمینی که نه سرزمین اجدادی، بلکه تبعیدگاهشان بوده روبرو گشته اند. گرچه چندین نسل در آنجا متولد شده و طبیعتا نیازهای متفاوتی با نسل های گذشته دارند اما برای ما قابل اهمیت هستند و در تلاش برای ارتباط بیشتر و تنگاتنگ تری با آنها خواهیم بود.»

---------------------

منابع:

1: «زنان و ناسیونالیسم در جمهوری کردستان سال ١٩٤٦»- نوشته شهرزاد مجاب- ترجمه احمد اسکندری

2: «جنبش زنان کرد ایران، مروری بر تاریخ آن، ویژگیها و پیوندهایش با ناسیونالیسم کرد» – نوشته عصمت صوفیه

ثبت نظر

جامعه مدنی

مرگ فریناز، معمای هتل بزرگ شهر مهاباد

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴
شیما شهرابی
خواندن در ۴ دقیقه
مرگ فریناز، معمای هتل بزرگ شهر مهاباد