close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

قانون ازدواج در امریکا و گفتمان « به من چه؟ به تو چه؟»

۱۴ تیر ۱۳۹۴
رنگین‌کمانی
خواندن در ۵ دقیقه
قانون ازدواج در امریکا و گفتمان « به من چه؟ به تو چه؟»
قانون ازدواج در امریکا و گفتمان « به من چه؟ به تو چه؟»

سوده راد

حالا دیگر همه می‌دانیم هفته گذشته در امریکا چه اتفاقی در حوزه  حقوق رنگین کمانی‌ها افتاده است و شاید مقاله‌ها و مصاحبه‌های زیادی هم خوانده باشیم. لازم نیست جای دوری بروید، همین‌جا در «ایران‌وایر» هم چندین گزارش و مقاله به این موضوع اختصاص یافت. با قانونی شدن ازدواج هم‌جنس‌ها در همه ایالت‌های امریکا، یک مرز از مرزهایی که اقلیت جنسی و جنسیتی را در دسترسی به حقوق برابر مشخص می‌کرد، محو شد.

در اولین ساعت‌های پس از اعلام رأی دیوان عالی امریکا، «مارک زوکربرگ» تصویر خودش را در فیس‎بوک پشت پرچم شش‌رنگ منتشر کرد و از اهالی این شبکه اجتماعی دعوت کرد اگر می‌خواهند، با دو کلیک تصویر فیس‎بوکی‌ خود را رنگین‌کمانی کنند. در طول روزهای بعد، عکس‌های صفحه های بسیاری در فیس بوک یکی یکی تغییر می‌کردند و بحث‌ها هم بالا می‌گرفت.

جدای این که از قانون ازدواج هم‌جنس‌ها، به تکرار و اصرار فقط به ازدواج هم‌جنس‌گرایان اشاره می‌شد، موضوع دسته‌ای از این بحث‌ها که شاید داغ‌ترین آن ها هم بود، بین موافقان و مخالفان «شرعی»، «طبیعی» یا «محق» بودن «هم‎جنس‎گرایی» درگرفت که البته سیاه و سفید هم نبود و به راحتی می‌شد انواع طیف‌های موافقت و مخالفت را دید.
آن ها که هنوز رابطه با هم‌جنس را بیماری، انحراف اخلاقی و نشانه فساد می‌دانند یا گرایش جنسی را تنها به نوع برقراری رابطه جنسی تقلیل می‌دهند، حرف تازه‌ای برای گفتن نداشتند و تنها نوع استفاده از کلمه ها مانند «هم‎جنس‎گرایی، «هم‎جنس‎بازی»، «ک..ی» یا مشابه آن در نوشته‌های آن ها فرق می‌کرد.

اما  افرادی هم هم‎جنس‎گرایی را طبیعی یا شرعی می‌دانستند ولی فرد هم‎جنس‎گرا را والد مناسبی نمی‌دیدند. برخی دیگر پیشنهاد می‌دادند قرارداد عقد دیگری جز ازدواج برای «ازدواج هم‌جنس‌گرایان» طراحی شود چون از نظر تاریخی، ازدواج همواره بین یک زن و یک مرد رخ داده است! گروهی می‌پرسیدند مگر روابط دگرجنس‎گرایانه چه قدر اهمیت دارد که این قانون و گرایش جنسی هم‌جنس‎گرایان و دوجنس‎گرایان باید این طور در بوق و کرنا شود؟

اما گفتمانی هم در جریان این بحث‌ها رشد کرد که بین هردو دسته موافقان و مخالفان قانون ازدواج هم‌جنس‌ها دیده می‌شد:‌‌ «قانونی که در امریکا تصویب شده است، چه ربطی به ما در ایران دارد؟»

این دقیقاً سوالی بود از «بهرام رادان»، پس از توییت معروفش که از سوی روزنامه «کیهان» مطرح شد که می‌توانیداین‎جا بیش‎تر در مورد آن بخوانید.

شاید واکنش کیهان نسبت به اظهار نظر یک هنرپیشه معروف برای بسیاری از ما عادی باشد. کیهان نماینده تفکری است که رابطه بین دو هم‌جنس را به هیچ وجه نمی‌پذیرد و آن را نشانه فساد و انحطاط غرب می‌داند؛ همان تفکر و اعتقادی که با جمله «ما در ایران هم‌جنس‌باز نداریم»،‌ بر زبان احمدی‌نژاد در امریکا جلوه ‌کرد و موجب خنده حضار جلسه ‌شد. همان طرز فکری که رابطه با هم‌جنس را هم‌جنس‎گرایی تلقی می‌کند، مجازات‌های اعدام و شلاق را برای آن ها که با هم‌جنس خود رابطه دارند، وضع و اجرا می‌کند و در مجامع بین‌المللی هم از اعمالش دفاع می‌کند.

این در حالی است که عمل «تطبیق جنسیت» به عنوان تنها راه نجات به بسیاری از افرادی که به هم‌جنس‌ خود گرایش دارند، پیشنهاد می‌شود تا «گرایش جنسی»‌ با «تغییر هویت جنسیتی» درمان شود.

در نگاه به طرح پرسش « به من‌ چه؟ »  و یا «به تو چه؟» کاربران ایرانی رسانه‌های مجازی، می توان تأثیر قوی و غیرقابل انکار جریان حاکم را درک ‌کرد. در فضای سیاسی، فرهنگی و حقوقی که هر گرایش دیگری جز دگرجنس‌گرایی، بیماری به شمار می رود، هر رابطه جنسی خارج از ازدواج فساد تلقی و هر هویت جنسیتی دیگری جز آن چه در بدو تولد و بر اساس ظاهر آلت جنسی به فرد اطلاق می‌شود باید اصلاح شود، قانونی که دسترسی همه انسان‌ها به ازدواج را برابر می‌داند، نباید و نمی‌تواند جایی در گپ‌وگفت روزمره و اذهان عمومی داشته باشد.

آیا از این که دوست، همسایه، هم‌کلاسی، هم‌کار یا هر کس دیگری به شما بگوید قانون امریکا، به من چه و تو چه، تعجب می‌کنید؟ انتظار شادی به بهانه دست‌یابی به برابری انسان‌هایی در گوشه دیگر دنیا، از  جامعه‌ای که با جوک‌های قومیتی می‌خندد، گفتار جنسیت‌زده نقل مجالس و برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی آن است، تبعیض و تفکیک به هر بهانه‌ای در آن رواج دارد و هر کسی در دایره اطرافیانش خودی و ناخودی‌ها را جدا می‌کند، غیر واقعی می‌نماید؛ آن هم در کشوری که بیش از ۳۰ سال است تافته جدابافته در همه روابط سیاسی و فرهنگی بین‌المللی است، مهم ترین قلم صادراتی‌ آن «انقلاب اسلامی‌» است و برای هر ارتباط با خارج از مرزهایش باید مجهز به انواع قفل‌شکن‌ها، از روادید گرفته تا فیلترشکن بود.

یادمان نرود محدودیت در آموزش و دسترسی به اطلاعات یکی از مهم ترین ابزار حکومت دینی است که کمپین‌هایی چون «تقوا در فضای مجازی» را ارج می‌نهد و هم زمان از ورود زنان به استادیوم‌های ورزشی جلوگیری می‌کند.

شاید بزرگ ترین مزیت قانون ازدواج هم‌جنس‌ها در امریکا و سهولت استفاده از اپلیکیشن فیس بوک برای تغییر رنگ عکس‌هایمان در فیس بوک این باشد که فرصتی طلایی برای سنجش طرز فکر دایره دوستان و آشناها در این فضای مجازی که اتفاقاً می‌تواند بسیار نزدیک به واقعیت هم باشد، فراهم شد.

حالا می‌دانیم پرچم شش رنگ برای هرکدام از ما معنای متفاوتی از برابری دارد و رنگین‌کمانی‌ بودن از نظر نزدیک‌ترین دوستان‌مان هم‌چنان محکوم به در اقلیت ماندن است.

تاریخ به ما نشان داده که برابری همیشه بر تبعیض پیروز می‌شود؛ دیر یا زود.  این روزها فرصتی بود برای رنگین‌کمانی‌های ایرانی که خود را عضوی از جامعه بزرگ رنگین کمانی‌های دنیا ببینند و از رفع یکی از مظاهر تبعیض در جایی دیگر از کره زمین شاد باشند. اما این فرصت بی‌تردید زمانی هم برای درک طول و عرض و سختی و آسانی راهی است که برای رسیدن به برابری در ایران پیش روی ما قرار دارد.

برافراشتن پرچم رنگین‌کمانی در ایران و برگزاری رژه افتخار در شهرهای ایران، بدون این‌که تنها با تغییر نگرش دولت یا هویت حکومت میسر نمی‌شود، که باید تک تک اطرافیان خود را برای این تغییر بزرگ در آینده ‌ای که امروز دور به نظر می‌رسد، با ابزار آگاهی‌بخشی و با صبر و ثابت‌قدمی  آماده کنیم.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

فرهنگ

چهارده تیر روز ممنوع القلم ها

۱۴ تیر ۱۳۹۴
آیدا قجر
خواندن در ۸ دقیقه
چهارده تیر روز ممنوع القلم ها