close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

طرز فکر دایی جان ناپلئونی هنوز قربانی می گیرد...

۳۱ تیر ۱۳۹۴
بلاگ میهمان
خواندن در ۴ دقیقه
طرز فکر دایی جان ناپلئونی هنوز قربانی می گیرد...
طرز فکر دایی جان ناپلئونی هنوز قربانی می گیرد...

مریم واحدی دهکردی

 

کمتر کسی است که در ایران کتاب «دایی جان ناپلئون» اثر «ایرج پزشکزاد» را نخوانده یا مجموعه  تلویزیونی آن را که پیش از انقلاب توسط «ناصر تقوایی» ساخته شد ندیده باشد. مجموعه ای با بازی های روان و طنزی فوق العاده که یک شعار در آن موج می زند «کار، کار انگلیس هاست» .

کاراکتر دایی جان ناپلئون با بازی غلامحسین نقشینه یک ستوان بازنشسته ی قزاق است که می گوید در جنگ های بین قوای قزاق و انگلیس در جنوب ایران با انگلیسی ها جنگیده. او مبتلا به بیماری انگلوفوبیا است. این توهم را دارد که چون شبیه به ناپلئون است، امپراتوری بریتانیا می خواهد او را از بین ببرد. خیالی عجیب و غریب که باعث می شود حتی فیوز برق خانه اش هم بپرد، فریاد بزند «کار، کار انگلیساس».

این طرز فکر البته از یک ماجرای تاریخی ریشه گرفته. در کتاب تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری؛ اثر راف گارثویت، با ترجمه مهراب امیری از یک جاسوس انگلیسی نام برده شده به نام مستر جیکاک. او به عنوان چوپانی کر و لال در طول هفت سال در میان ایل بختیاری زندگی کرده، فرهنگ و زبان بختیاری را آموخته و پس از آن به منطقه ی نفت خیز مسجد سلیمان می رود. سپس با فنون مختلفی خود را بعنوان یک روحانی شیعه جا می زند و توجه مردم محلی را به خود جلب می کند. البته او برای اینکار زحمت زیادی متحمل شده چرا که ناچار می شود اصول فقه را آموخته و به درجه اجتهاد می رسد. در کتاب مذکور نقل شده که او با اشاره عصا، گیوه هایش را جفت می کرد و مردم پذیرفته بودند که این از معجزات اوست. اما مسترجیکاک در کتاب خاطرات خودش این موضوع را چنین توضیح داده که:« آهنرباهایی در گیوه هایم قرار داده بودم، که با اشاره عصایی که تهش آهنی بود، گیوه ها جفت می شدند!...» در پایان نیز امتیاز نفت را به ترفندی عجیب به شرکت ویلیام دارسی می رساند که او را استخدام کرده بود. او به مسجد می آید و می گوید: «من حضرت علی (ع) را درخواب دیدم و او دستش را بر شانه ام نهاد و به من فرمود: "به مردم بگو از این ماده سیاه و نجس (نفت) دوری کنند." و برای اثبات ادعایش پیراهن و عبایش را کنار می زند و اثر سفیدی دستی روی شانه اش را نشان می دهد و می گوید این مدرکی بر حقانیت من ...
او درکتابش تشریح کرده روزی تکه ای کاغذ را بشکل دست بریدم و روی شانه ام قرار دادم و آنقدر زیر آفتاب داغ جنوب ماندم تا خوب اطراف ان کاغذ تیره شود و اثر دست بر شانه ام نقش ببندد.»

امروز هم بسیاری از ما هنوز  به روحیه ی دایی جان ناپلئونی دچاریم. حالا نه با آن شدت و حدت اما این اتفاق به کرات برایمان می افتد که در اولین واکنش نسبت به رویدادی که مطابق میلمان نیست به سرعت بدنبال دلیلی می گردیم که ثابت کنیم خطا از جای دیگری رخ داده است. از شهروندان عادی بگیرید که  ریشه مشکلات و مسائل را در داخلی ترین حالت و خصوصی ترین مواردش بیرون از خود جستجو می کنند تا رهبران و مدیران و وزیران و نمایندگان که هر کنش و اعتراض و حرکت مخالفی را به دشمنان خارجی و عوامل آنها نسبت می دهند. از زنان و مردانی که در مشاجراتشان به جای یافتن اشکالات فردی و رفتارهای نامناسب به دنبال مقصر در میان خانواده ها و دوستانشان می گردند تا دستگاه های قضایی و امنیتی که هر فرد با تابعیت دو گانه را که وارد ایران می شود، جاسوس و نوکر امپریالیسم و از ایادی استکبار می نامند. اتهام های واهی و برچسب زدن های کوچک و بزرگ همه از همین روحیه نشات می گیرد که یا با منی یا بر منی و هیچ انتخاب دیگری هم نیست...

اینها همه در عصری صورت می گیرد که بنا بر آمار منتشر شده در وبسایت رسمی مرکز آمار ایران 84.7 درصد از مردم ایران با سواد هستند. مطابق با همین آمار 71.4 درصد از مردم در شهرهای بزرگ زندگی می کنند. به این آمار اضافه کنید تکنولوژی جاری در زندگی امروز و امکان خواندن و آموختن و واکاوی اتفاق های پیرامون را نسبت به دورانی که مستر جیکاک به ایران آمد. او در آن دوران با توجه به ناآگاهی، بی سوادی و عامی بودن اغلب مردم توانست آنها را بفریبد اما امروز که هر کس با چند کلیک ساده و یک خط اینترنت پر سرعت در هر کجای جهان می تواند به کوهی از اطلاعات در هر زمینه ای دست یابد این شعار «کار، کار انگلیس هاست» دیگر نباید به ابزاری برای فریفتن جامعه تبدیل شود. کاش آنها که با توهم، همه ی جهان را دشمنانی می پندارند که کاری جز نابودی آنها ندارند حواسشان باشد وقتی انگشت اشاره شان به روبرو اشاره می کند چهار انگشت دیگر رو به خود آنهاست.

منابع: 

 - تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری؛ اثر راف گارثویت، ترجمه: مهراب امیری. تهران: سهند، ۱۳۷۳.

- اسنادی از روابط ایران و انگلیس (۱۳۲۰-۱۳۲۵ه. ش) نویسنده: زرین‌کلک، بهناز. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، ۱۳۸۲.

ثبت نظر

بلاگ

ظریف چه کسی را تهدید کرد؟

۳۱ تیر ۱۳۹۴
بلاگ میهمان
خواندن در ۵ دقیقه
ظریف چه کسی را تهدید کرد؟