close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

خانه شاعران و نویسندگان

۳ دی ۱۳۹۴
ادبیات و شما
خواندن در ۳ دقیقه
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش
خانه پروانه وحید‌منش

خانه نوزدهم، خانه «پروانه وحید‌منش»
محمد تنگستانی

در سال‌های گذشته بنا به دلایل مختلف فاصله‌ای بین نویسندگان و شاعران با مخاطبان ادبیات ایجادشده است. یکی از این دلایل عدم نقش رسانه‌ای ادبیات در جامعه امروز است، و یا مؤلفه‌هایی که، به وضعیت‌های ادبی افزوده ‌شده است و برای مخاطب ادبیات فارسی ناآشناست. شاید این فاصله در کم‌کاری مؤلف ریشه داشته باشد و یا بلعکس. نقش رسانه‌ها و تکثیر تریبون‌های اجتماعی هم قاعدتاً بی‌اثر نبوده‌ است. در «ادبیات و شما» به خانه شاعران  و نویسندگان  سر می‌زنیم. برای شما  شعر و یا داستان می‌خوانند و درد و دل می‌کنند. تا جایی که به ما اجازه بدهند خانه و فضایی که در آن زندگی می‌کنند را معرفی می‌کنیم.  قرار است با دنیای پشت اثر کمی بیشتر آشنا شویم. ما حرف‌های خودمانی آنها را  بدون دخل و تصرفی در نحوه نگارش با شما به اشتراک می‌گذاریم. هدف ما در این پروژه ایجاد ارتباط بین شما و نویسندگان است. «پروانه وحید‌منش» سی‌وسه  سال پیش در تهران متولد شد. نوشتن را از نوجوانی شروع کرده است و در حال حاضر ساکن پراگ است. سال گذشته کتابی با عنوان «این‌روزها زنی در من راه می‌رود» را منتشر کرد. یکی از خصوصیات داستان‌های   پروانه، صداقت و سلامت در  روایت‌های زبانی ست. روایت‌های بکری که روزانه ما به راحتی از کنار آنها می‌گذریم و یا بی‌تفاوت با آنها برخورد می‌کنیم، محوریت نوشته‌های پروانه‌ است. گاهی آنقدر به راحتی بر زبان و روایت‌های زبانی سوار است که مابین شعر و نثر و یا داستان و روایتی عادی، مخاطب را سردرگم رها می‌کند.  نثر و روایت پروانه وحیدمنش به راحتی شما را می‌تواند عاشق یک اتفاق و یا متنفر از یک ماجرا بکند، به نظر من این خصوصیت نوشتاری بیشتر از آنکه به نفع متن باشد به ضرر یک متن و نویسنده‌ اوست، چرا که با کوچکترین اشتباه تمام بنای ساختمند یک اثر فرو می‌ریزد. 

درد و دل «پروانه وحیدمنش» با مخاطب
حالا که باید با تو بگویم ، بگذار از اینجا شروع کنم . از یک روز بارانی در پراگ ، نقطه‌ای از کره زمین که دلم برای کلمات فارسی، پوسترهای چسبیده به دیوار خیابان کارگر ، برای کتاب فروشی‌های خیابان انقلاب، برای تبلیغات بزرگراه‌های تهران  تنگ می‌شود . دلم تنگ می‌شود برای فارسی حرف زدن مغازه داری که می‌گوید نسیه نمی‌دهیم ، تخفیف نداریم. دلم تنگ می‌شود برای صدای اذان غروب‌های بارانی تهران و زنی چادری  که پیچ کوچه را تند می‌گذرد و نگاه من که در غروب خاکستری تهران گم می‌شود. دلم تنگ می‌شود برای تو که مرا بخوانی که مرا ببینی ، برای جلد کتابم که دوست دارم روی پیشخوان نشرچشمه ، نشر مروارید ، کتابخانه طهوری باشد. دلم تنگ می‌شود برای تو که مرا بشنوی در خانه هنرمندان ، مرا ببینی در تالار انتظامی . مرا تصویر کنی در ارسباران.
غربت سرنوشت کسانی می‌شود که  یکجا نشین نیستند اما من دلم برای خانه‌ای تنگ شده که تو از ایوانش مرا نگاه کنی،  برایم دست تکان بدهی و زیر لب شعر حافظ بخوانی .  اینجا که من ایستاده ام جهان وزنی ندارد ، خاطره‌ای شکل نمی گیرد، خانه‌ها قدمت  حرمت بزرگترها را ندارد  . وقتی در سرمای یک عصر پاییزی دلت آغوش مادر بخواهد باید صبوری کنی ، مرزها آنقدر دورند که تو نمی‌توانی به فکر هیچ آغوشی دلخوش باشی. اینجا که من ایستاده‌ام ، دلتنگی درونت رسوب می‌کند و تو شبیه سایه های ممتد روی دیواری می‌شوی که مال تو نیست.

روایتی دیگر از پروانه وحیدمنش


یک داستان از پروانه وحید‌منش

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

سیاست

ده نکته مهم درباره قانون انتخابات مجلس خبرگان

۳ دی ۱۳۹۴
ایران وایر
خواندن در ۳ دقیقه
ده نکته مهم درباره قانون انتخابات مجلس خبرگان