close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

مرگ خاموش استانکو؛ بابانوئل در آستانه ژانویه برای همیشه رفت

۳ دی ۱۳۹۷
گفتگوی ورزشی
خواندن در ۴ دقیقه
مرگ خاموش استانکو؛ بابانوئل در آستانه ژانویه برای همیشه رفت

به او لقب بابانوئل داده بودند. می‌گفتند احتمالا شب‌های تحویل سال میلادی، شنل قرمزی روی دوشش می‌اندازد، ریش سفیدی می‌چسباند به صورت و می‌رود سراغ درخت کریسمس بچه‌ها. یکی دو بار هم به گوش خودش رسید، ولی فقط لبخند زد. بابانوئل پرسپولیسی‌ها دقیقا در شب‌های نزدیک به کریسمس هم رفت.

نامش «استانکو پوکله‌پوویچ» است، اما تقریبا تمام ایرانیانی که با فوتبال زندگی می‌کنند بارها نام او را «استانکو پابله‌کوویچ» صدا زده‌اند. تلفظ نامش چندان سخت نبود، ولی نه برای گزارشگرانی که ۱۸ سال در فوتبال ملی ایران هیچ مربی خارجی جدیدی را روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران ندیده بودند. بعد از سال ۱۹۷۶ که فرانک اوفارل از تیم ملی فوتبال ایران رفت، دیگر هیچ مربی خارجی دیگری روی این نیمکت ننشسته بود.

مرحوم «بهرام شفیع» کار را برای همه راحت کرد. در نخستین گزارش خود از بازی‌های آسیایی ۱۹۹۴ گفت: «و سرمربی تیم هم مستر استانکو» از آن روز به بعد تلفظ نامش حتی برای بازیکنان راحت شد. استانکو البته با پیشینه‌ای درخشان به تهران آمد. مربیگری در تیم‌‌های مطرح فوتبال یوگوسلاوی سابق مانند رادنیچکی‌اشپیلت، هایدوک‌اشپیلت، بودوتشنوست تیتوگراد، بوراک بانیا لوکا و آپوئل برایش کارنامه‌ای درخشان ساخت. اما با یکی از درخشان‌ترین تیم‌های فوتبال ایران در مرحله گروهی حذف شد.

حذف تیم ملی در بازی‌های آسیایی هیروشیما، فقط یک پایان تلخ نبود. شاید همان ناکامی را هم بتوان سرآغاز خوشبختی‌های فوتبال ملی ایران دانست. امیر عابدینی و استانکو پابله‌کوویچ با هم از ریاست فدراسیون فوتبال و سرمربیگری تیم ملی عزل شدند. به یک ماه نکشید که امیر عابدینی با رانتی که در دولت «علی اکبر هاشمی رفسنجانی» داشت، کلید اتاق مدیریت باشگاه پرسپولیس را به دست آورد. هفته بعد، او استانکو را هم با خودش به پرسپولیس برده بود. آن هم در روزهایی که پرسپولیس هیچ حال و روز خوشی نداشت.

امیر عابدینی سال ۸۴ در خاطره نگاری‌اش با روزنامه «خبرورزشی» گفته بود: «استانکو را دوباره به تهران آوردم. گفتم ما هر دو شکست خورده‌ایم و اینجا اخرین نقطه ماست. یا بلند می‌شویم یا جوری به زمین می‌خوریم که دیگر بلند شدن ممکن نباشد. به من گفت اختیار تام می‌خواهم. من آدمی نبودم که به مربی تیم اختیار تام بدهم. پرسیدم برنامه‌ات چیست؟ گفت که این تیم بیمار است، بازیکن جدید می‌خواهیم و خون تازه. اما ستاره‌ نه. من سکوت کردم و پذیرفتم. همین الان هم می‌گویم که باورم نمی‌شد موفق شود.»

استانکو معادله‌های پرسپولیسی که آن روزها به معنی واقعی کلمه بیمار بود را تغییر داد. تیمی که احمدرضا عابدزاده، فرشاد پیوس، حمید درخشان، محمود شافعی و علی دایی را داشت را حفظ کرد، اما کنارشان به یک مشت جوان میدان داد. مهدی مهدوی کیا را در ۱۶ سالگی از بانک ملی آورد. مهرداد میناوند را از آتش نشانی، رضا شاهرودی که از کشاورز آمده بود در لیست مازاد پرسپولیس قرار گرفته بود، اما استانکو او را خواست و گفت باید بماند. یحیی گل محمدی را از تیم بی‌نام و نشان پورا خرید و مهره اصلی تیمش کرد. سیاهه نوگرایی‌هایش کم نیست. کریم باقری را هم به لیست او اضافه کنید. حتی وقتی در تیم ملی بود هم به کریم اعتقاد داشت.

نتیجه آن جوانگرایی که روزهای اول از نگاه امیر عابدینی «دیوانگی محض» می‌آمد در نتیجه به قهرمانی‌ پرسپولیس در فصل اول منجر شد. استانکو دو سال پیاپی با سیستم جدید ۱-۶-۳ که به تازگی به فوتبال ایران آورده بود و یک خط دفاعی رسوخ ناپذیر را می‌ساخت به قهرمانی رسید. اما وقتی دومین جام قهرمانی را بالای سر برد، عابدینی راندش. گفته بود: «پروژه ما تمام شده است. ما با شما کاری نداریم و احتمالا تو هم اینجا دیگر کاری نخواهی داشت.»

دستاورد استانکو را در تیم ملی جام ملت‌های ۱۹۹۶ دیدیم. تقریبا همان پرسپولیس با گزیده‌ای از بهترین‌های لیگ به مقام سوم آسیا رسیدند و خاطره‌انگیزترین جام ملت‌های پس از انقلاب را رقم زدند. استانکو البته دو بار دیگر هم به ایران آمد. سال ۱۳۸۰ و یک بار هم سال ۱۳۸۳ سرمربی سپاهان اصفهان شد و یک سال بعد هم سرمربی داماش گیلان بود. استانکو با امیر عابدینی به تیم ملی و فوتبال ایران آمد و با امیر عابدینی در داماش هم از فوتبال ایران رفت.

شهریورماه امسال استانکو پای چپش را به دلیل ناراحتی فشار خون از دست داد. همان زمان در پیامی ویدئویی برای مردم ایران گفت: «هنوز هم عاشقانه ایران را دوست دارم. هر روز به هواداران فوتبال ایران و پرسپولیس فکر می‌کنم. از شما می‌خواهم مانند من با مشکلات خود بجنگید و خستگی‌ناپذیر باقی بمانید.»

بابانوئل اما سه ماه بعد  کم آورد. کوله قرمزش را گذاشت، سوار سورتمه‌اش شد و برای همیشه رفت. هدایایی که بابانوئل در جوراب فوتبال ایران و کرواسی گذاشته هرگز فراموش نمی‌شود. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

حبس ۲۹۹ زن به دلیل بدهی مالی؛ فارس در رتبه نخست

۳ دی ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
حبس ۲۹۹ زن به دلیل بدهی مالی؛ فارس در رتبه نخست