close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

رای می دهم؛خطر از جای دوری نمی آید

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶
رای می‌دهم
خواندن در ۴ دقیقه
رئیسی  نماد خشونت یک انقلاب است.
رئیسی نماد خشونت یک انقلاب است.

احمد پورمندی، کنشگر سیاسی، جمهوریخواه

خطر همینجاست. بیخ گوش ما ! در ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی. ابراهیم رئیسی کیست؟ مردی که حقوق نخوانده، قاضی شد تا خشونت بر آمده از انقلاب اسلامی، خشونتی بدوی، آلوده به خرافات دینی ،جهل، تعصب وفساد را نمایندگی کند. مدارج ترقی را با شتاب طی نماید و در بیست و هشت سالگی رکورد امضای حکم قتل بیش از چهار هزار زندانی زیر حکم را بر جای بگذارد و نامش را آنگونه که آیت الله منتظری  پیش بینی کرده بود، در تاریخ جنایتکاری جاودانه کند.

رئیسی اما، نه موجودی تنهاست و نه حتی موجودی ناهنجار. او نماد خشونت یک انقلاب است. انقلاب وقتی متولد می شود در جیغ نخستینش دو پیام رسا دارد : «آمده ام تا نظم موجود را ویران کنم  و آمده ام تا همه قدرت را تسخیر کنم.» در آهن ربای انقلاب، هر مولکول، خود آهن ربائی است که با قدرت طلبی و ویرانگری شناخته می شود و زندگی انقلاب یعنی مرگ دیگران! انقلاب برای آنکه بماند و ببالد باید موجودیتش را پاس بدارد. پس ویران می کند و در یک فرایند خودویرانگرانه، به سمت تمرکز قدرت تا هر جا که ممکن باشد، پیش می رود و در این مسیر فرزندان خود را هم می بلعد و برای آنکه موتور خونریزی و ویرانگری از نفس نیفتد، چوب دوی امدادی دست به دست می شود و از لاجوردی و خلخالی به مرتضوی و رئیسی می رسد.  

انقلاب مثل سیل بنیان کنی است که وقتی از دامنه جدا شد، نه به گله های گوسنفندان، نه به خانه های روستائیان و نه به گهواره کودکان، رحم نمی کند. می­غرد، جا کن می­کند، می کوبد، می برد و در انتهای مسیرش، جائی که دیگر از نفس افتاده باشد، گندابه ای آلوده به خون و اجساد متعفن بر جای می گذارد.

اگر خلخالی و لاجوردی نماد غرش های اولیه این سیل بنیان کن بودند و هنوز بوی تعفنشان به چشم نمی آمد، رئیسی، لاریجانی، مرتضوی و صلواتی به دورانی تعلق دارند که انقلاب به مرحله در خود تکیدگی، تباهی، پوسیدگی وفساد رسیده و از وجودش جز گاز های سمی متصاعد نمی شود.

آنچه در بهمن 57 اتفاق افتاد، در بدو امر یک انقلاب نبود. یک «اصقلاب» بود. تحولی با «دو بنه» اصلاح طلب و انقلابی و از فردای 22 بهمن تا امروز نبرد بین بنه رفرمیست بهمن و بنه انقلابی آن  و نبرد درونی ، میان فرزندان بنه انقلابی بهمن، خصلت نمای تحولات کشور بوده است و « انقلاب» تا توانست از درون و بیرون حذف کرد. مجاهدین، چپ ها، احزاب کردی،  بنی صدر، جبهه ملی، نهضت آزادی، منتظری، خاتمی، موسوی وکروبی بخشی از صف محذوفان انقلابند.

با تمام خونریزی ها، بنه رفرمیست اصقلاب بهمن ، سگ جان تر از آن بود که از پای در آید، روند تکثیر و بازتکثیر خود را رها کند و میدان را به طور کامل به بنه انقلابی آن واگذارد و چنین بود که بعد از هر تسویه ای در درون حکومت، رفرمیسم مثل بوته نعناع از جای دیگری سبز شد تا سرانجام توانست شترش را در منزل هاشمی رفسنجانی بخواباند، او را به مقام « شیائو پینگ» ایران برکشد و بیوه مائو را با میراث پیشوا و صدر مائو تنها بگذارد.

و حالا در آستانه 29 اردیبهشت ما در اینجا ایستاده ایم: در یک سو بیوه مائو و دار و دسته چهار نفره با شعار تداوم انقلابی که بوی گندش جهان را پر کرده، خشن ترین سیمای خود را به نمایش گذاشته و سنبل خشونت و آدمکشی را به میدان فرستاده اند و از سوی دیگر شاگردان « تنگ»در صددند که با آتش زدن« مرگ بر آمریکا» شیشه عمر انقلاب را بر زمین بزنند و با گذاشتن سنگی بر گور انقلاب اسلامی، به صدور تشعشعات مسموم کننده از پیکر بی رمق و تباه آن پایان بدهند.

خب، در این کارزاری که در پیش چشم ما از خزر تا خلیج جاریست ، جای ما کجاست؟ در این کشور خارج از کشور، حرف نا مربوط بسیار شنیده ایم. ولی شاید نامربوط ترینش این باشد که با اشاره به دستان آلوده « تنگ» – که بر منکرش لعنت- تعفنی را که از ستاد رئیسی به مشام  می رسد، نادیده بگیریم. دماغمان را بالا بگیریم و به بکارت جاودانمان افتخار کنیم. از انقلابیونی که هنوز در سودای انقلاب ربوده شده، استحاله شده، منحرف شده و...اشک می ریزند، چنین رفتاری البته بعید نیست. سیاست اما علم و فن تمشیت امور مردم است  و مردم در 29 بهمن، به سیاست عقلانی پاسخ جانانه ای خواهند داد و می گذارند که بیوه مائو بر مرقد صدر بگرید.           

ثبت نظر

عکس

تصاویر اختصاصی ایران وایر از تبلیغات انتخاباتی در شهر

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶
شما در ایران وایر
تصاویر اختصاصی ایران وایر از تبلیغات انتخاباتی در شهر