close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

مشاوره روانشناسی برای اهالی رسانه

۲۲ خرداد ۱۳۹۹
از روان‌شناس بپرسید
خواندن در ۲۳ دقیقه
«شهرزاد پورعبدالله»، روان‌درمانگر و مشاور ایران‌وایر به سوالات شما درباره مشکلات و فشارهای روانی، کنترل اضطراب، استرس و افسردگی پاسخ می‌دهد.
«شهرزاد پورعبدالله»، روان‌درمانگر و مشاور ایران‌وایر به سوالات شما درباره مشکلات و فشارهای روانی، کنترل اضطراب، استرس و افسردگی پاسخ می‌دهد.

شیوع ویروس کرونا، نظم و روال عادی زندگی همه ما را دستخوش تغییر کرده است، تغییراتی که مشخص نیست تا کی قرار است ادامه داشته باشد. در ایران اما پیش از شیوع کرونا (حدود ۴۱ سال قبل!) زندگی بسیاری از شهروندان از روال عادی خارج شده بود؛ اما شش ماه اخیر شاید پرالتهاب‌ترین بخش تاریخ معاصر ایران باشد. دومینوی اخبار تلخ و شوکه‌کننده از وضعیت بد اقتصادی و تاثیر آن بر معیشت مردم تا اعتراضات آبان‌ماه و کشته شدن جوانان، جنگ نیابتی حکومت با آمریکا در خاک عراق، شلیک سپاه به هواپیمای مسافربری، پنهان‌کاری و تهدید خانواده بازماندگان، بسیاری از شهروندان ایرانی را با احساساتی مثل خشم، غم، احساس افسردگی و اضطراب درگیر کرده بود و حالا احتمالا همه‌گیری کرونا این احساسات را دوچندان کرده است.

در این میان، اهالی رسانه یعنی هرکسی که با اطلاع‌رسانی سروکار دارد، از روزنامه‌نگاران و مستندسازان گرفته تا فعالان مدنی و اجتماعی که از طریق شبکه‌های اجتماعی اطلاع‌رسانی می‌کنند، بیش از دیگر گروه‌های جامعه ایران تحت‌فشار هستند.

این فشارها می‌توانند به دلیل فعالیت رسانه‌ای آن‌ها اعمال شود، ازجمله دستگیری و زندانی شدن به دلیل نوشتن یک گزارش، کشیدن یک کارتون یا عضویت در یک گروه تلگرامی و حتی اطلاع‌رسانی درباره فعالیت‌های مدنی کارگران و معلمان. از سوی دیگر، ممکن است تلاش برای خبررسانی شفاف در فضای و سانسور و خفقان غیرمستقیم بر اهالی رسانه و یا خانواده آن‌ها تاثیر گذاشته باشد.

اگر شما یا اعضای خانواده شما به دلیل فعالیت رسانه‌ای با مشکلات روحی و روانی ازجمله اختلافات خانوادگی، افسردگی، اضطراب یا پرخاشگری مواجه هستید، می‌توانید با ما از طریق شبکه‌های اجتماعی ایران‌وایر و یا ایمیل  [email protected] تماس بگیرید. «شهرزاد پورعبدالله»، روان‌درمانگر و مشاور ایران‌وایر به سوالات شما درباره مشکلات و فشارهای روانی، کنترل اضطراب، استرس و افسردگی پاسخ می‌دهد.

شهرزاد پورعبدالله، در رشته علوم اجتماعی و روان‌درمانگری تحصیل کرده است. دیپلم روان‌درمانگری سیستمی، دیپلم پیشرفته روان‌درمانگری زوج‌ها (Couples Therapy) از انستیتوی NAOS لندن و دیپلم روان‌درمانگری روابط جنسی و عاطفی (Psychosexual and Relationship Therapy)  مدارکی است که شهرزاد پورعبدالله طی سال‌ها تحصیل در شاخه‌های مختلف روان‌درمانی دریافت کرده است.

او سال‌ها به کودکان، نوجوانان، خانواده‌های مهاجر و زنان قربانی خشونت خانگی و قربانیان قاچاق انسان مشاوره داده و بیش از ده سال است که در چارچوب سازمان‌های غیرانتفاعی یا به‌طور خصوصی به ارایه خدمات روان‌درمانگری به خانواده‌ها، زوج‌ها و افراد مختلف می‌پردازد. مشاوره درباره مشکلات مربوط به روابط خانوادگی، عاطفی‌-جنسی زوج‌ها، خشونت خانگی، جدایی، طلاق، تنظیم رابطه با فرزندان و مهارت‌های فرزندپروری، افسردگی، اضطراب، عدم اعتمادبه‌نفس، مدیریت خشم، آسیب‌های جنسی، خودآزاری، از دست دادن نزدیکان، استرس و ترس‌های واهی از دیگر تجربیات شهرزاد پورعبدالله است.

همان‌طور که گفتیم این مشاوره‌ها در مرحله اول فقط برای اهالی رسانه و افرادی که به دلیل اطلاع‌رسانی دچار مشکلات روحی و روانی شده‌اند، در نظر گرفته شده است. امیدواریم در مرحله بعد، دایره افرادی که می‌توانند از مشاوره شهرزاد پور عبدالله استفاده کنند، وسیع‌تر شود.

 

سوال اول: پسردوازده ساله‌ام به پدربزرگش خیلی علاقه داشت. شاید ایشان را از ما که مادر و پدرش هستیم هم بیشتر دوست داشت. متاسفانه پدربزرگش براثر بیماری کوید-۱۹ و فوت کردند. پسرم از آن موقع تا الان افسردگی گرفته و ما نمی‌دانیم چه کار باید بکنی. لطفا ما را راهنمایی کنید 

سوال دوم: پسرانم در دو ماه اخیر مدرسه نرفته‌اند. اولش سرگرم بودند ولی چند وقت است که شروع کرده‌اند به اذیت کردن همدیگر و من و همسرم. بخصوص پسر بزرگم که ۱۴ سالش است خیلی برادر ۱۱ ساله‌اش را اذیت می‌کرد در حدی که من یک بار عصبانی شدم و پسر بزرگم را کتک زدم و دماغش خون آمد. این اولین باری بود که این کار را کردم و هر چقدر معذرت خواستم قبول نکرده و با من قهر است. چه راهی پیشنهاد می‌کنید که هم آشتی کنیم و هم برادرش را اذیت نکند؟

سوال سوم: من روزنامه نگار هستم و به همین دلیل همه از جمله خودم فکر می‌کنند که باید آدم مؤدب و معقولی باشم. اما پس از اعتراضات آبان و کشتار صدها نفر که چند نمونه را به چشم خودم دیدم، شلیک سپاه به هواپیمای مسافربری و کشتن ۱۷۶ انسان بی گناه و دروغ‌های حاکمیت درباره کرونا به شدت پرخاشگر شده‌ام. در خیابان حتی وقتی غریبه‌ها عصبانی‌ام می‌کنند فحاشی می‌کنم. چند روز قبل در خانه پدر و مادرم وقتی تلویزیون رهبر جمهوری اسلامی را نشان داد فحاشی کردم و این باعث خجالت خودم شد. واقعاً نمی‌دانم چه کار باید بکنم.

 

سوال چهارم: من معمولاً آدم آرامی هستم اما از دو ماه پیش که همسرم کرونا گرفت تا الان همیشه اضطراب دارم و منتظرم یک اتفاق بدی بیفتد. خوشبختانه حال همسرم خوب شد اما اضطراب من کماکان باقی مانده است. نمی‌دانم چه کار کنم؟ 

سوال پنجم: دختر ۲۲ ساله من به دلیل عضویت در یک کانال تلگرام شش ماه زندان بود. در این مدت آنقدر به‌او توهین شد و دروغ شنید که همیشه فکر می‌کند حکومت درباره همه چیز ما دروغ می‌گوید حتی شیوع ویروس کرونا. به همین دلیل اصلاً اصول جدایی‌سازی اجتماعی یا قرنطینه را اجرا نمی‌کند. ما می‌ترسیم هم خودش بیمار شود و هم ما را بیمار کند. چه کار کنیم؟ 

سوال ششم: مدتیست که همسرم شروع به مشروب خوردن کرده است. در ابتدا می‌گفت برای مبارزه با ویروس کرونا مشروب می‌خورد اما چند وقت است که حتی دلیل هم نمی‌آورد. قبلاً مشروب می‌خورد اما مثلاً دو یا سه بار در هفته یا در مهمانی‌ها. ولی الان از ظهر شروع می‌کند تا سه نصف شب. این هم در اخلاقش تأثیر گذاشته و هم در کارش. ایشان مهندس یک شرکت دولتی است و هفته‌ای دو یا سه بار باید برود سر کار ولی هر از گاهی زنگ می زند و می‌گوید بیمار است. چه کار باید کرد؟ 

 

سوال هفتم: من به دلیل روزنامه نگاری مدتها در سلول انفرادی بودم و از وقتی که از زندان بیرون آمدم نمی تونم فضاهای بسته را تحمل کنم. قبل از قرنطینه همیشه سعی می‌کردم از صبح تا شب بیرون باشم و فقط برای خواب برگردم خانه. برای تحمل قرنطینه چه کار باید بکنم؟ 

سوال هشتم: مادر من از دورانی که قرنطینه شروع شده دچار وسواس شده و مدام دارد نظافت می‌کند در حدی که یک بار به دلیل تنفس مواد شوینده از حال رفت. هر چقدر هم به او می‌گوییم دست بردار نیست. چه کار کنیم؟   

سوال نهم: مادر من سنش بالاست و تنها زندگی می‌کند. تا قبل از شیوع کرونا همیشه به او سر می‌زدیم. اما در این دو ماه اخیر فقط می تونیم هفته‌ای یک بار ملاقاتش کنیم. مادرم حوصله‌اش سر رفته و احساس تنهایی می‌کند و فکر می‌کند که ما ترکش کرده‌ایم. احساس می‌کند که بچه‌ها دیگر دوستش ندارند. چه کار باید بکنیم که هم از ناراحتی دربیاید و هم مواظب سلامتی خودش باشد؟

سوال دهم: پدر من در روزهای عادی معمولاً سر کار است و اضافه کاری می‌کند. اما از دو ماه پیش به دلیل ویروس کرونا ۲۴ ساعت روز در خانه است. با توجه به این که ما در یک آپارتمان دو اتاق خوابه زندگی می‌کنیم, این باعث شده که بالانس زندگی بین او و مادرم و من به هم بخورد و با هم برخورد کنیم. ما مدام داریم سربه سر هم می‌گذاریم و دعوایمان می‌شود. چه کار باید کرد؟ 

 

سوال یازدهم:سلام؛ من خیلی دچار استرس هستم و بیخواب شدم با کوچکترین صدایی از خواب بیدار می‌شوم. وای به وقتی که صدای بلند پیش بیاید حس می‌کنم قلبم از قفسه سینه می‌خواهد بیرون بزند و استرس زیادی دارم به حدی که گاهی دچار حالت تهوع شدید می‌شوم. چه باید بکنم؟

 

سوال دوازدهم: من مادرم را در این ایام بر اثر کرونا از دست دادم. همراه با خانواده و در جمع سه نفره خودمان عزاداری کردیم. اما حس بسیار بدی دارم ، احساس می کنم هنوز به طور کامل دِینَم را به مادرم ادا نکرده‌ام .از دست دادن‌ مادر درد بسیار بزرگی است ولی با شرایط موجود قطعا سنگین‌تر و سخت تر است. لطفا راهنمایی کنید چطور می توانم به این احساسات کنترل بهتری داشته باشم؟

 

سوال سیزدهم: با کودکان زیر سه سال چطور صحبت کنیم؟ فرزندان دوقلوی من از زمانی که در قرنطینه هستیم فقط می‌خواهند تلویزیون ببینند یا به کامپیوترهای من و پدرشان دست بزنند. من نمی‌دانم چطور بدون داد و بیداد آنها را متوجه کنم محدودیت دارند. لطفا در این مورد کمی توضیح بدهید.

سوال چهاردهم: من یک پسر پنج ساله دارم که متاسفانه تا سه سالگی او به خاطر مشکلات زندگی (از جمله بازداشت، زندان و طلاق) افسرده بودم و به بچه‌ام رسیدگی نکردم . او تا این سن هنوز دچار یبوست و یک سری مشکلات عمومی بچه‌های دیگر مثل بدغذایی و غیره است. من در دو سال گذشته سعی کردم روابطمون رو اصلاح کنم . خیلی با او بازی می‌کنم، کاردستی درست می‌کنیم و حرف می‌زنیم. می خواهم بدانم اشتباهات من در مورد او قابل جبران است یا نه؟ شنیده‌ام م تا آخر عمر عوارض اشتباه من در بچه ماندگارند و میخواهم بدانم مشکلات احتمالی چه خواهند بود؟

 

سوال پانزدهم: برادر من قبلا فعال حقوق. کودکان بود و چندین بار زندان رفت. الان دو سه سال است که افسردگی گرفته است. من شیراز هستم اما او تنها در تهران زندگی می‌کند. اصلاً مسائل بهداشتی را رعایت نمی‌کند و به خودش نمی رسد. دائم می‌پرسد: زندگی چه ارزشی دارد؟ شاید باور نکنید که دیشب به من زنگ زد و گفت که امیدوار است زلزله همه تهران را از بین ببرد، بخصوص خودش را. چند دقیقه پیش زنگ زد و خبر خودکشی یکی از دوستان مشترکمان را به من داد. این دوست فعال حقوق بشر بود که در آمریکا زندگی می‌کرد. خیلی نگران برادرم هستم. چه کار باید بکنم؟

سوال شانزدهم:دختر شش ساله‌ای دارم که از یازده ماهگی بسیار با او بدرفتار بوده‌ام. مدام او را تنبیه بدنی و تحقیر و سرزنش کرده‌ام. خودم هم فردی آسیب دیده از تحقیر و تنبیه در کودکی هستم. من با شوهر و دخترم بسیار عصبانی و خشمگین هستم. الان نزدیک به یکسال است که در کمپ پناهندگان در هلند هستیم. دخترم بسیار عصبانی است و مثل خودم دست بزن دارد. لطفا من را راهنمایی کنید.

سوال هفدهم: دخترم برخلاف ادعایی که دارد به شدت بین دو فرزند دختر و پسرش فرق می‌گذارد. من نگران نوه‌هایم هستم و می‌خواهم بدانم تبعیض میان فرزندان دختر و پسر از سوی والدین چه خطراتی دارد و چطور می‌شود مانع آن شد؟

سوال هجدهم:من خبرنگار هستم و به خاطر مسائل امنیتی ناچار شدم همراه با پسر شانزده شاله‌ام  از کشور خارج شوم و خودم را به جای امنی برسانم. همسر و دختر هشت ساله‌ام در ایران ماندند و همسرم علیرغم زندگی خوبی که داشتیم تحمل سختی پیش آمده را نداشت و دارد از من جدا می‌شود. زندگی‌ام از هم پاشیده و به شدت نگران دخترم هستم که به من وابسته بود و حالا غمگین و افسرده شده. نمی دانم می‌توانم در آینده این اتفاق را برایش توضیح بدهم و توجیه کنم؟

 

سوال نوزدهم:بسیاری از روزنامه‌نگاران در خانه و آنلاین کار می‌کنند، روزنامه‌نگاران داخل ایران در روزهای قرنطینه به دور کاری مشغول شدند اما روزنامه‌نگاران ایرانی در خارج اکثرا در خانه کار می‌کنند و تحریریه و اداره مشخصی ندارند. خیلی از همین روزنامه‌نگاران دور کار، دچار مشکلات روحی دیگری مثل افسرده گی و اضطراب هم هستند، ساعت ها ماندن در خلوت خانه هم باعث تشدید افسردگی و رکود روند کاریشان می‌شود. چه راهکاری برای این افراد قائل هستید؟ برای تمرکز بیشتر برای کار در خانه.

سوال بیستم: فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و فعالان مدنی خارج از ایران چه‌طور  با غم و افسردگی مرگ عزیزان ، دوستان و همکارانشان کنار بیایند در حالی که با آن‌ها فاصله دارند؟ وقتی امکان بازگشت به کشور و بودن در کنار بازمانده‌ها وجود ندارد؟ آیا کاری می شود برای کمک کردن به خودشان بکنند؟ صدها روزنامه‌نگار، فعال مدنی، فعال سیاسی و... از کشور خارج شده و در جهان پراکنده‌اند بدون اینکه قادر به بازگشت به کشور در زمان بیماری عزیزانشان و یا شرکت در مراسم خاکسپاریشان باشند. آیا این غم با آنها سال‌ها و تا همیشه خواهد بود؟

 

سوال بیست و یکم: روزنامه‌نگاران ایرانی که در خارج از ایران برای رسانه‌های فارسی زبان کار می‌کنند، تقریبا هر روز ۸ ساعت از وقتشان را روی خبرهای ایران می‌‌گذارند، به زبان فارسی حرف می‌زنند و می نویسند و انگار در آکواریومی هستند در یک جهان بزرگ که فقط ساعتی از شبانه روز با جهان فعلی و جدیدشان در ارتباطند، این واقعیت با خود افسردگی و احساس شکست همراه دارد. چطور می‌توان با این احساس کنار آمد؟ آیا اساسا راهکاری برای آن هست و یا باید به عنوان یک واقعیت تلخ آن را پذیرفت؟

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

خبرنگاری جرم نیست

گزارشگران بدون مرز از غلامرضا منصوری به دادستان آلمان شکایت کرد

۲۲ خرداد ۱۳۹۹
ایران وایر
خواندن در ۲ دقیقه
گزارشگران بدون مرز از غلامرضا منصوری به دادستان آلمان شکایت کرد