close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

محمدرضا حاج‌رستم بگلو: فرهنگ بومی به بهای گزافی زنده مانده است

۱ مرداد ۱۳۹۷
ایران فقط تهران نیست
خواندن در ۶ دقیقه
محمدرضا حاج‌رستم بگلو: فرهنگ بومی به بهای گزافی زنده مانده است

محمد تنگستانی

پروژه جدید ایران‌وایر «ایران فقط تهران نیست» نام دارد. در این پروژه قصد داریم با کمک شما، هنرمندان و هنرآموزانِ شهرستان‌ها و روستاهای سراسر کشور را معرفی و با آنها گفت‌وگو کنیم. اولویت هم هنرمندانی هستند که یا در رسانه‌های غیرمستقل ایران سانسور شده‌اند و یا به دلیل «شهرستانی» بودن، به آن‌ها اهمیت داده نشده است. ما بدون گزینش و یا جهت‌گیری سیاسی، آنها را به مخاطبان «ایران‌وایر» معرفی خواهیم کرد.

در بخش اول این پروژه، اولویت ما هنرمندان استان‌های خوزستان، اصفهان و خراسان است. برای مشارکت در این پروژه و یا معرفی هنرمندانی که در شهرستان‌ و یا روستای شما زندگی و فعالیت می‌کنند، می‌توانید با [email protected] با ما در تماس باشید.

ما تصمیم گرفته‌ایم در کنار معرفی کارآموزان هنر، هنرمندان شناخته شده شهرستان‌ها را به شما معرفی کنیم.

»محمدرضا حاج‌رستم بگلو» شاعر است و چهل‌وچهار سال سن دارد. . دو سال پیش به دلیل فعالیت‌ ادبی به اتهام تشویش اذهان عمومی، تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات بازداشت شد و بعد از آزادی، با قید وثیقه هفتاد میلیون تومانی، از ایران گریخت و اکنون ساکن ترکیه است. تا کنون کتاب‌هایی مانند «پر از ستاره‌ام اما»، «واپسین تانگو در مهتاب» ، و «دختری با کلکسیون کبریت‌هایش» را منتشر کرده است.

در ادامه بخش اول گفت‌وگوی ایران‌وایر با محمدرضا حاج‌رستم بگلو را می‌خوانید:

در انقلاب ۱۳۵۷ هنرمندان نقشی کلیدی داشتند به عنوان مثال شاعران پیامبران احزاب سیاسی بودند. آیا هنر و هنرمندان استان شما در اعتراضات اخیر دی  ۱۳۹۶ حضور داشتند و کنار مردم بودند؟

  • آن‌روز‌ها  بنا به مغالطات موجود در گفتمان سیاسی و ذهنیت اجتماعی، هر اهل قلم و کتابی، روشنفکر تلقی می‌شد و این باعث ایجاد مصایب زیادی در روند سیاسی و سرخوردگی‌های آتی در نظام اجتماعی بود. اما علی‌ایحال دستکم یک مزیتی هم داشت و آن اینکه موتور محرکه جنبش‌های اعتراضی، قشر آکادمیک و نیز هنرمندان و درس خوانده‌ها بودند. این چیزی است که در اعتراضات اخیر عکس آنرا شاهد بودیم. باتوجه به غیر‌قابل پیش‌بینی بودن حوادث سیاسی در ایران، نمی‌توانم بگویم اینکه توده مردم لایه اصلی اعتراضات را تشکیل بدهند بهتر است یا نه. چنانکه طبق الگوی جمهوریت افلاطون که همچنان در روح سیاسی جهان جاریست اینگونه نیست. حالا باید ببینیم در این مدل اخیر که قاطبه اعتراضات الزاما آزادی خواهانه نیست و بیشتر از به تنگ‌آمد‌گی و نابسامانی‌های اقتصادی نشات می‌گیرد، هنر‌مندان و شاعران چه نقشی می‌توانند و باید داشته باشند. بنظر من در این برهه این نقش بسیار کلیدی و مهم است. برای اینکه بتواند جریانات اعتراضی را از خشم صرف، به آرمانی آزادی خواهانه و لیبرال هدایت کند. تا اینجای ماجرا  این مساله بسیار کمرنگ بوده و با توجه به وجود  فشار‌های موجود بخش اعظم این جریان بیرون از ایران و  از هنرمندان تبعیدی آبشخور می‌گیرد که مزایا و آفات خود را دارد. آنچه که مسلم است جنبش اعتراضی مردم در حال حاضر بسیار جلو‌تر از هنرمندان و نخبگان در استان‌ها حرکت می‌کند که به نظر می‌تواند خطرات بزرگی داشته باشد. به باور من در حال حاضر هنرمندان باید در جبران اتفاق ۵۷ به مردم بپیوندند. در آن زمان مردم دنبال هنرمندان رفتند حالا که گذشت زمان نشان داده است، اشتباه کرده‌اند، باید جبران کنند و با مردم باشند.

 

هر منطقه با توجه به آب و هوا، زبان و گویش محلی، فرهنگ بومی خود را می‌سازد که خرده فرهنگ تعریف می‌شود و خرده فرهنگ‌ها در کنار هم فرهنگ یک کشور را شکل می‌دهند. در چهار دهه گذشته، سیستم ایده‌ئولوژی و فکری حاکم بر ایران دنبال یک‌دست‌سازی و اسلامیزه کردن هنر معاصر و نزدیک کردن آن به ایده‌ئولوژی‌های حکومتی و مذهبی بوده است. گمان می‌کنید این تلاش‌ها به نتیجه رسیده و موفق شده‌اند؟

  • ـدر مورد یک‌دست‌سازی فرهنگی، توسط رژیم توتالیتر فعلی، اگر چه این جریان بصورت جدی و تاکیدی توسط نهاد‌های متصل به حاکمیت، از ارشاد و صدا و سیما گرفته تا حوزه هنری در حال اجرا بوده و در بسیاری موارد موفق به مسخ قابلیت‌های بومی_فرهنگی شده است، اما با توجه به اینکه بدنه اصلی این قابلیت‌ها و این شاخصه‌های بومی (سعی دارم ازكلمه ی قومی و قومیتی پرهیز کنم) متصل به یک جریان قوی و خوش سابقه تاریخی هستند و نیز از آنجایی که بیش از دو هزار سال است تمام این موتیف‌های متفاوت، فرهنگ بومی از سابقه تبعیت از یک دولت مرکزی و کشور یکپارچه برخوردارند و هر یک با تمام  تفاوت‌ها با یکدیگر خود را ایرانی می‌دانند.تا به امروز خوشبختانه آن ققنوس فرهنگی خود را در زیر خاکستر سیستم ایدئولوگ مخفی و زنده نگاه داشته‌اند.
    چنانکه با تمام  تبلیغات هنرکش و ضد فرهنگ‌هایی که شبانه روز از  تریبون‌های انحصاری حاکمیت ایدئولوگ القا می‌شود مردم، در نقاط مختلف ایران، بعنوان مثال رقص‌های محلی خود را ولو در خفا حفظ کرده‌اند حتی به قیمت ستیز‌های گاه و بیگاه با عوامل مسلح انتظامی و امنیتی... همین که هنوز صدا‌های  درخشان موسیقی از خراسان و خوزستان و نوای دلنواز تنبور کردستان بگوش می‌رسد و به هر بهانه‌ای شاهد رقص‌های زیبای آذربایجانی و ملاحت بازیگری و خنیاگری طبرستان و دیلمان هستیم و چشمه سوارکاری دشت مغان و ترکمنستان هنوز نخشکیده و طنز اصفهانی و رندانگی شیرازی در نهاد جامعه جاریست، جای امید دارد. اگرچه باید تاکید کنم اینها به بهای گزافی زنده مانده‌اند و مردم در این راه از جان و جیب و امنیت خود برای حفظ این میراث مایه گذاشته‌اند، با نگاهی به حوادث غیر مترقبه مثل زلزله و سیل که دولت با تمام ثروت به یغما برده و مالیات‌های اخذ کرده، می‌بینیم کنار می‌ایستد و مردم خودشان به یاری هم‌وطنان‌ آسیب دیده می‌روند، عرصه فرهنگ و هنر بومی نیز به همین شکل است مضاف بر آنکه در هنر، دولت و حاکمیت کنار نمی ایستد ،بلکه با تمام توان و ثروت و  اسلحه و .... می‌کوشد تا این قابلیت‌های بومی را از بین ببرد و همانطور که گفتید به افتضاح اسلامیزه کردن آنهم به طریق بدعت رافضی بکشد. مساله دیگری هم در کنار این بدسامانی وجود دارد و آن  ضدفرهنگ گرایی است که  دارد بیداد می‌کند. نویسندگان و اصولا هنرمندانی که از اصالت آبشخور برخوردارند و دارای پشتوانه و سابقه تاریخی  هستند، بالطبع در جوامع بشری باید نقش  قهرمان‌های مردمی را بازی کنند. اما در ایران اینگونه نیست. به مدد همت اسلام القایی عموما یا خانه نشین شده‌اند  یا در تبعید و زندان به سر می‌برند. این خلا را سلبریتی‌های پوشالی و بی‌مایه پر‌ کرده‌اند. بطور مثال صداوسیما که تنها تریبون رسمی و انحصاری ایران است عملا دارد فرهنگ لاتی و لات پروری را چه در گفتمان‌های اجتماعی-فرهنگی و چه در عرصه دیالوگ‌های کشوری و لشکری اشاعه می‌دهد. در بهترین حالت در برنامه‌های پر‌مخاطب مضحک‌ترین رفتارها را آموزش می‌دهند. مثلا بازیکن فوتبال را می‌آورند در برنامه خندوانه و مجری می‌گوید: «شنیده‌ایم خیلی باحال لاتی راه میروی، کمی لاتی راه برو ببینیم»  و یا سوال کلیدی برنامه‌ای دیگر از هنرمندان این است: «تا به حال عاشق شدی؟چند بار؟» بعد خنده‌های مضحک در استدیو طنین می‌اندازد. خوب از چنین رسانه‌ای باید انتظار چه جامعه‌ای را داشت؟ مسلما جامعه ما آسیب‌های عمیق و زخم‌های سختی را از این دوره  سیاه تاریخی به ارث خواهد برد که مرمت آنها تلاش نستوه یک قرن اهل کتاب را در پی‌خواهد داشت. اما علی‌ایا‌حاله چاره‌ای جز امیدواری به سبقه  تاریخی و فرهنگ‌های بومی نیمه زنده نداریم.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

Abbas Nohesara
۱ مرداد ۱۳۹۷

به بسیاری از مسایل ومصایب جامعه دین زده ایرانی بسیار بجا ،اما کوتاه اشاره شد این سوالات جای بحث بسیار بیشتریداشته ومیطلبد ،ضمن تشکر از شما اگر وحدت ملی رادراین بین مد نظر قرار دهید بسیار نتیجه بهتری ،از نظر من، خواهید گرفت .برقرار وپاینده باشید

ویدیو

تحریم‌های آمریکا گریبانگیر کی‌روش شد

۱ مرداد ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
تحریم‌های آمریکا گریبانگیر کی‌روش شد