close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
فرهنگ

حیات دوباره با طعم هالیوود، زوج جوان بازمانده از سانحه هواپیما

۲۴ مرداد ۱۳۹۳
علاء محسنی
خواندن در ۴ دقیقه
حیات دوباره با طعم هالیوود، زوج جوان بازمانده از سانحه هواپیما
حیات دوباره با طعم هالیوود، زوج جوان بازمانده از سانحه هواپیما

این عکس می‌تواند صحنه آخر یک فیلم هالیوودی باشد. فیلمی نفس‌گیر از یک سانحه هوایی که به اتفاقی تراژیک ختم می‌شود، ولی پایان ماجرا حداقل برای این دو نفر با بقیه کاملا متفاوت است. این دو را می‌توان قهرمانان این داستان تلخ در نظر گرفت که با سناریویی باورنکردنی از مهیب حادثه رهیده‌اند. «محمد عابدزاده و مریم رهنما» همان زن و شوهری هستند که معجزه‌آسا از سقوط هواپیمای ایران ۱۴۰ جان سالم به در برده‌اند.

حیات دوباره با طعم هالیوود، زوج جوان بازمانده از سانحه هواپیما
محمد در صفحه فیس‌بوکش کنار این عکس نوشته: «مریم امروز مرخص شده و من هم به گمانم از یکشنبه آینده بتونم برم خونه. فقط و فقط صدا و کلام شما قوت قلب ما در روزهای کابوس‌وار گذشته بود. از داشتن چنین دوستانی به خود می‌بالیم. از همه‌تون ممنون‌ام.» 

قابل تصور است که خوش‌حالی دوستان و بستگان در پای این عکس چقدر زیاد باید باشد. بعضی شادی‌شان را هم با طنز ذاتی ترکیب کرده‌اند و کامنت‌های بامزه‌ای گذاشته‌اند، مثل:‌ «سوختگی بهت میاد، شبیه فرشته‌هایی شدی که تازه به زمین هبوط کردند!»، «سال دیگه توی برنامه ماه عسل می‌بینمتون!» و ... 
محمد اخیرا در مصاحبه با وبسایت «جام جم سرا» عنوان کرده بود که یکی از طرف‌داران پر و پا قرص فیلم‌های هالیوودی‌ست و از شروع این حادثه خودش را وسط یکی از این فیلم‌ها تصور کرده. البته او در تازه‌ترین پست فیس‌بوک‌اش انجام این مصاحبه را تکذیب کرده و آورده است:«در دو سه روز اخیر بیشتر از درد جسمی حادثه، دردمند بی مسئولیتی و بی وجدانی دوستانی قرار گرفته ایم که بدون مصاحبه با من یک قصه مبهم و موهوم سراسر کذب و خیالبافی را به عنوان مصاحبه با من منتشر کرده است. متاسفانه در این دو روز آماج انواع تهمت ها و قضاوت های نادرست دوستان قرار گرفته ام. امیدوارم یه روزی مطبوعات و رسانه هامون از شر آدم های بی سواد و بی وجدان و فرصت طلب پاک بشه.»

از قول او در آن مصاحبه آورده شده بود که پیش از این نیز یک‌بار دیگر از دو قدمی مرگ خودش را نجات داده‌است. آن‌بار اتفاقا از طبس با یکی از اتوبوس‌های پر حادثه اسکانیا به تهران می‌آمده که به علت سرعت زیاد دچار اتصال در سیستم برقی می‌شود و آتش می‌گیرد و چپ می‌کند، او هم که دقیقا کنار باک بنزین نشسته بوده با زحمت بسیار خودش را از لابه‌لای شیشه‌‌های شکسته به بیرون پرتاب می‌کند و هر طوری که هست دورتر می‌شود. تعداد زیادی از مسافران آن اتوبوس هم در آتش سوختند و جزغاله شدند. 

بار دوم سانحه خطرناک‌تری بر سر راه او قرار می‌گیرد. این‌دفعه همسرش هم همراهش هست. در آن هنگامه دود و آتش و سقوط، و در حالی‌که یکی از بال‌های هواپیما به علت برخورد با دیواری بتنی کنده شده و هواپیما بر زمین متوقف شده، کمربندهای ایمنی هر دو را باز می‌کند و از همسرش می خواهد که به بیرون بپرد، خودش هم پشت سر او بیرون می‌پرد. در آن مصاحبه که حالا تکذیب شده عنوان می‌شود که محمد برای برداشتن لپتاپ‌اش دوباره بر می‌گردد و آن را از درون هواپیما‌ی شعله‌ور بر می‌دارد. ظاهرا سوختگی دستش هم ناشی از همین است. مسافران دیگری‌ هم بیرون پریده‌اند ولی همان‌جا زمین‌گیر شده‌اند، اما او که قبلا سابقه رهایی از آتش‌سوزی را دارد دست همسرش را می‌گیرد و با تمام قوا شروع به دویدن می‌کنند. مسافت زیادی دور نشده‌اند که هواپیما با صدای مهیبی منفجر می‌شود. احتمالا این صحنه باید به‌صورت اسلوموشن در ذهن او ثبت شده باشد. دیگر چیزی یادش نمی‌آید تا این‌که خودش را روی تخت بیمارستان می‌بیند در‌حالی‌که پزشکان دارند دستش را پانسمان می‌کنند. 

ظاهرا آن‌چه که معدودی از خوانندگان معترض‌اش بوده‌اند و موجب ناراحتی محمد عابدزاده را فراهم کرده این است که چرا به‌جای برداشتن لپ‌تاپ به کسی کمک نکرده است. احتمالا این باید همان بخشی باشد که خبرنگار آن مصاحبه به اشتباه در مصاحبه آورده است. شاید حتی به داخل هواپیما برنگشته باشد. ولی اگر این اتفاق درست هم بوده واقعا انسان باید خودش را در آن لحظه جای او و همسرش بگذارد که چطور توانسته در یک زمان بسیار کوتاه و در میان دود و آتش، و بدتر از همه شوک ناشی از آن اتفاق وحشتناک، جانش را برهاند. شاید بهتر باشد قبل از قضاوت درباره دیگران کمی درباره شرایط حادثه فکر کنیم. سرعت عمل، جسارت و هوش آن‌ها آن‌قدر استثنایی بوده است که باید مورد تحسین قرار بگیرد و حتی با ساختن فیلم های مستند و داستانی به عنوان «سرعت عمل مناسب در شرایط بحران» به نمایش دربیاید تا به آسیب دیدگان احتمالی آینده کمک کند. 

حیات دوباره با طعم هالیوود، زوج جوان بازمانده از سانحه هواپیما
صفحه فیس‌بوکش فیلم‌هایی هنری و جدی از سینمای روز دنیا را لایک کرده که نشان‌ از سلیقه‌ی متفاوت‌اش در زمینه هنر هفتم دارد. از خودم می‌پرسم کدام‌یک از این فیلم‌ها می‌توانسته الهام‌بخش او باشد که این‌چنین در دل حادثه روحیه‌اش را حفظ کند و جانش را به در ببرد؟ به‌ناچار باید چند فیلم را از دور خارج کنم، فیلم‌هایی مثل «لولیتا»ی استنلی کوبریک، «املی» ژان پیر ژنه، «ویکی، کریستینا، بارسلونا»ی وودی آلن، و حتی «درباره الی» اصغر فرهادی. ولی بقیه می توانند الگوی مناسبی برای «بقا در شرایط حادثه» باشند. مثلا کاپیتان جان میلر (تام هنکس) در فیلم «نجات سرباز رایان»، و یا تایلر داردن (براد پیت) فیلم «باشگاه مشتزنی»، ولی شاید روبوت قهرمان فیلم-انیمیشن Wall-E بیشتر به او بخورد که بر اثر عشق به ایو(حوا)، حیات و زندگانی را دوباره به زمین بر می‌گرداند. 
از عیب هالیوود زیاد گفته‌اند که مثلا الگوی خلاف‌کاران است و یا تأثیر مخرب بر کودکان دارد و ... ولی به نظر می‌آید باید از هنرهایش هم ذکر شود، از جمله این‌که می‌تواند زوج عاشقی را از وسط یک حادثه، زنده برگرداند. 

 

 

 

 

عکس اصلی یادداشت از صفحه فیس‌بوک محمد عابدزاده

ثبت نظر

فرهنگ

سید فیلم گوزن‌ها در ماجرای آتش‌سوزی سینما رکس

۲۴ مرداد ۱۳۹۳
محمد تنگستانی
خواندن در ۸ دقیقه
سید فیلم گوزن‌ها در ماجرای آتش‌سوزی سینما رکس