«مریم کریمبیگی»، خواهر «مصطفی کریمبیگی»، از جان باختگان اعتراضات سال ۸۸، بهتازگی از دانشگاه اخراج شده است. این خبر را «آتنا دائمی»، فعال مدنی مخالف حکم اعدام در صفحه توییتر خود اعلام و دلیل آن را نیز گشوده شدن پروندهای توسط وزارت اطلاعات، عنوان کرد. پیش از او نیز، «کسری نوری»، درویش زندانی و دانشجوی كارشناسی ارشد حقوقبشر دانشگاه تهران، به این دلیل که در حبس بوده و نتوانسته به دانشگاه مراجعه کند، اخراج شده بود. البته بعدتر حکم اخراج او، لغو شد.
اخراج دانشجویان به دلایل سیاسی و عقیدتی چقدر در جمهوری اسلامی ایران ریشهدار است؟ و حکومت با چه هدفی دانشجویان معترض، دادخواه و دگراندیش را از حق تحصیل محروم میکند؟ برای پاسخ به این سوالات با «مهدی عربشاهی»، فعال سیاسی و دبیر سابق دفتر تحکیم وحدت و «سورنا هاشمی»، فعال دانشجویی سابق که خود هم از دانشگاه اخراج شده، گفتوگو کردهایم.
***
درباره اخراج مریم کریمبیگی از دانشگاه چه میدانیم؟
مریم کریمبیگی، خواهر مصطفی کریمبیگی، از جانباختگان اعتراضات عاشورای سال ۱۳۸۸، روز یکشنبه ۲۱ فروردینماه با یک «تماس تلفنی»، از حکم اخراج خود از دانشگاه آزاد تهران، واحد علوم تحقیقات مطلع شد. خبر را اول، آتنا دائمی، فعال مدنی که خود بیش از ۵ سال را در زندان گذرانده و به تازگی آزاد شده است، منتشر کرد. بنا بر گزارشها، دلیل این اخراج که حتی به صورت رسمی نیز اعلام نشده، پروندهسازی جدید وزارت اطلاعات علیه خواهر دادخواه مصطفی کریمبیگی است.
اما، پیش از این و در دوم اسفندماه ۱۴۰۰، پس از حمله نیروهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به خانه خانم کریمبیگی و ضبط اموال و وسایل شخصی او و مادرش، ماموران او را تهدید کرده بودند که باید تا روز هشتم اسفند ماه به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات مراجعه کند. آنها در این حمله، حتی عکسها و تصاویری که خانم «شهناز اکملی»، مادر مریم، از پسر جانباختهاش و سایر جانباختگان اعتراضات سالهای اخیر در خانه داشته را نیز ضبط کرده بودند.
حالا، پس از دو بار بازجویی از این مادر و دختر دادخواه، حکم اخراج از دانشگاه، به صورت تلفنی به مریم ابلاغ شده است.
سرانجام پرونده اخراج کسری نوری از دانشگاه تهران چه شد؟
ماجرای اخراج دانشجویان که سابقه فعالیت دادخواهانه، عقیدتی و مدنی دارند، به مورد مریم کریمبیگی ختم نمیشود. در تیرماه ۱۴۰۰، اخراج «کسری نوری»، درویش زندانی و از مدیران وبسایت «مجذوبان نور»، خبرساز شد.
این خبر را «پوریا نوری»، برادر کسری نوری، در صفحه توییتر خود اعلام کرده و نوشته بود که آقای نوری، بهخاطر اینکه از نیمسال اول سال ۹۷-۹۸، به دانشگاه مراجعه نکرده، از تحصیل محروم شده است. این در حالی بود که کسری نوری، از زمان اعتراض در گلستان هفتم توسط شماری از درویشان گنابادی در بهمنماه ۹۶، در زندان بوده و عملا امکان حضور در دانشگاه را نداشته است.
اعتراضات گلستان هفتم مربوط به اعتراض جمعی از دراویش گنابادی به بازداشت همکیشان آنها و محدودیتها علیه قطب دراویش، «نورعلی تابنده» در خیابان گلستان هفتم محله پاسداران بود که با حمله نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شده و صدها نفر از دراویش، بازداشت و تعدادی از آنها به احکام بلندمدت زندان و «محمد ثلاث» نیز به اعدام محکوم شدند.
اما، چند روز بعد از انتشار خبر اخراج آقای نوری از دانشگاه تهران، وکیل او اعلام کرد که خانوادهاش قبلا به دانشگاه تهران اطلاع دادهاند که او در زندان است و حتی اگر دانشگاه خبر نداشته، مطابق آییننامه باید از او میخواستند توضیح دهد که چرا ثبت نام نمیکند.
همزمان با این امر، شماری از دانشجویان، در نامهای به رئیس وقت دانشگاه تهران، «محمود نیلی»، اخراج کسری نوری را «اقدامی پلیسی و حذفکننده» و «مطلقا غیرقانونی» خوانده بودند. همین هم باعث شد که نیلی، در نامهای خطاب به «غلامحسین محسنی اژهای»، رئیس قوه قضاییه خواستار آزادی کسری شود. اما، یک روز بعد، نیلی به دستور وزیر علوم، برکنار شد و به این ترتیب به اولین رئیس دانشگاهی تبدیل شد که وزارت علوم دولت رئیسی، او را عزل کرد.
سرانجام در روز چهاردهم تیرماه ۱۴۰۰، پوریا نوری، برادر کسری، در صفحه توییتر خود اعلام کرد که حکم اخراج برادرش در جلسهای اضطراری در دانشگاه تهران، باطل شده است. با اینوجود، کسری نوری هنوز در زندان تهران بزرگ، در بند است تا حکم ۱۲ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق، دو سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی و تبعید به شهرستان «ثلاث باباجانی» در استان کرمانشاه را تحمل کند.
سابقه محرومیت از تحصیل در جمهوری اسلامی به کجا میرسد؟
مهدی عربشاهی، فعال سیاسی و عضو همبستگی جمهوریخواهان ایران که در سالهای ۸۶ تا ۸۸ هم، دبیر «دفتر تحکیم وحدت» بوده است، میگوید که سابقه محرومیت از تحصیل در دانشگاهها، به قدمت تاریخ جمهوری اسلامی است.
این فعال دانشجویی سابق، معتقد است که اگرچه موضوع محرومیت از تحصیل در سال ۱۳۸۵ و با افشا شدن موضوع «ستارهدار کردن» دانشجویان و داوطلبان مقطع کارشناسی ارشد و دکترا، بر زبانها افتاد، ولی در مورد بهاییان ایران و خانواده زندانیان و جانباختگان اعدامهای دهه ۶۰، همیشه رایج بوده است.
در سال ۱۳۸۵، برخی از دانشجویان و داوطلبان ورود به دانشگاه در مقاطع ارشد و دکتری، خبر از سیستم جدیدی از محرومیت از تحصیل میدادند که به موجب آن، دانشجویانی که در لیست سازمان سنجش، یک ستاره مقابل نام آنها بود، باید با مراجعه به دفتر حراست دانشگاهی که انتخاب کرده بودند، تعهد میدادند که دیگر فعالیت سیاسی و صنفی دانشجویی نخواهند داشت. آنهایی که دو ستاره مقابل نامشان بود، باید به دفتر حراست سازمان سنجش میرفتند و آنها که سه ستاره داشتند، اساسا از ادامه تحصیل محروم میماندند.
عربشاهی، که خود به عنوان یک دانشجوی دو ستاره و با تعهد کتبی به سازمان سنجش وارد دانشگاه علامه طباطبایی تهران شد، ولی هرگز به او اجازه دفاع از پایاننامه داده نشد، میگوید: «واقعیت این است که از نگاه جمهوری اسلامی، بهعنوان حکومتی که اساس آن بر تبعیض بنا شده، چیزی به نام حق تحصیل وجود ندارد، بلکه امتیاز تحصیل وجود دارد. این امتیاز هم فقط میتواند به برخی افراد تعلق بگیرد و به افرادی که عقاید و باورهای متفاوتی از نظام سیاسی دارند، تعلق نگیرد.»
عربشاهی درباره تجربه خود از ستارهدار شدن و اخراج نیز میگوید: «من دوستاره بودم و برای تعهد، به سازمان سنجش مراجعه کردم. از صحبتهای کسانیکه من را بازجویی کردند، مشخص بود که نمیخواهند در دوره فوق لیسانس، فعالیت دانشجویی داشته باشم. ولی خب، من در آن دوره بیشترین فعالیت دانشجویی خود را داشتم.»
او ادامه میدهد: «در این بین از طرف نهادهای امنیتی با من تماسهایی گرفته شده بود که ادامه تحصیل من را با مشکل مواجه خواهند کرد. در نهایت هم، در حالیکه به مرحله دفاع از پایاننامه رسیده بودم و فقط دانشگاه باید به من وقت میداد که بتوانم دفاع کنم، از تحصیل محروم شدم.»
او که خبر اخراج خود را به صورت کتبی دریافت کرده، می گوید: «در موارد بسیاری از اخراجهای سال ۸۵ به بعد، به دانشجو مدتی تعلیق از تحصیل میدادند، مثلا دو یا سه ترم و بعد، با پر شدن سنوات، آن را تبدیل به اخراج میکردند.»
موضوعی که عربشاهی به آن اشاره میکند، برای «سورنا هاشمی»، دانشجوی رشته روانشناسی دانشگاه زنجان در سال ۱۳۸۷ نیز اتفاق افتاده است. سورنا هاشمی و چند تن از فعالان دانشگاه زنجان، با برملا کردن سوءاستفاده جنسی «حسن مددی»، معاون آموزشی وقت دانشگاه زنجان از یک دانشجوی دختر، بازداشت و هر یک به مدتی تعلیق از تحصیل محکوم شدند.
هاشمی که هماکنون ساکن آمریکاست، درباره تجربه خود از اخراج از دانشگاه به ایرانوایر میگوید: «من در زندان بودم که نامه کمیته انضباطی را دریافت کردم. برای من دو ترم تعلیق از تحصیل صادر شد ولی عملا ده ترم به طول انجامید و بعد از آن هم با یک تماس تلفنی که از قضا آن را ضبط کردم، به من اطلاع دادند که اخراج شدهام.»
او ادامه میدهد: «در این ده ترم، از حضورم به دانشگاه جلوگیری میشد و هر وقت که بهطور فیزیکی به دانشگاه مراجعه میکردم، اجازه ورود به من داده نمیشد. جالب است که وقتی پای من به زنجان میرسید و آنتن گوشی تلفنم به مخابرات زنجان وصل میشد، از وزارت اطلاعات زنگ میزدند و خانوادهام را تهدید میکردند.»
این فعال دانشجویی سابق توضیح میدهد: «این قضیه ادامه پیدا کرد و من ده ترم بلاتکلیف بودم. در این مدت، هیچ ارگانی جوابگو نبود و حتی نمیگفتند که این تعلیق کی برداشته خواهد شد، تا اینکه از کمیته انضباطی وزارت علوم با من تماس گرفتند و به من گفتند که اخراج شدهام.»
سورنا هاشمی، مدت هشت ترمی را که بدون حکم رسمی از کمیته انضباطی، در حالت تعلیق از تحصیل بوده، «غیرقانونی» خوانده و میگوید: «بدون اینکه جایی ثبت کنند و به صورت غیررسمی، من را از تحصیل محروم کردند و مجبورم کردند که تسویه حساب کنم و با مدرک کاردانی، از دانشگاه خارج شوم.»
چرا جمهوری اسلامی، دانشجویان معترض را از تحصیل محروم میکند؟
مهدی عربشاهی، دبیر سابق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای ایران، موسوم به «دفتر تحکیم وحدت»، با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی، به هرکس که ممکن است با آن مخالفت کند، اجازه تحصیل نمیدهد، میگوید: «هر چه درجه تحصیل بالاتر میرود، اعمال قدرت جمهوری اسلامی برای اعطا یا عدم اعطای امتیاز تحصیل، سختگیرانهتر میشود. مثلا، شاید در دوره لیسانس، چندان سخت نگیرند، ولی برای فوق لیسانس و دکترا سخت میگیرند. چون، بههر حال این امتیازی است که بهخصوص در رشتهها و دانشگاههایی که محدودیت ورود بالا است، باید نصیب خودیها شود.»
عربشاهی توضیح میدهد: «این خودیها کسانی هستند که از نظر مذهبی، سیاسی و حتی رفتار و سبک زندگی، همسو و هماهنگ با نظام باشند یا حداقل مخالف ایدئولوژی جمهوری اسلامی نبوده و نباشند.»
به گفته این فعال دانشجویی سابق، «جمهوری اسلامی افراد بسیاری را از تحصیل محروم میکند، چون میداند که حداقل تا چند سال گذشته، تحصیلات بالا میتوانسته منزلت اجتماعی بیشتری به همراه بیاورد. مقامات میدانند که تحصیل در مقاطع ارشد و دکترا، میتوانسته موقعیتهای شغلی بهتری برای افراد ایجاد کند. به این ترتیب کسانی را که با نظام مخالفند یا زاویه دارند، از این امکان که بتوانند شرایط بهتری داشته باشند، محروم میکنند.»
مهدی عربشاهی در پایان میگوید: «آنها نمیخواهند فردی که مخالف نظام است، استاد دانشگاه شود و در روند آموزش دانشجویان موثر باشد. نمیخواهند این افراد، در برخی مشاغل، مشغول به کار شوند و با مردم در ارتباط باشند و اینطور موقعیتها را فقط به خودیها اختصاص میدهند.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر