close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

رنج ناتمام خانواده انصاری‌فر؛ داغ عزیز، درد زندان

۲۴ خرداد ۱۴۰۱
خواندن در ۸ دقیقه
فرزانه انصاری‌فر خواهر «فرزاد انصاری‌فر»، از کشته‌شدگان آبان ماه ۱۳۹۸، می‌گوید: «اولین بار به این دلیل که پدرم در دادگاه بین‌المللی آبان شرکت کرده بود، او را بازداشت کردند. آرمان برادرم هم، یک روز بعد از پدرم به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت شد
فرزانه انصاری‌فر خواهر «فرزاد انصاری‌فر»، از کشته‌شدگان آبان ماه ۱۳۹۸، می‌گوید: «اولین بار به این دلیل که پدرم در دادگاه بین‌المللی آبان شرکت کرده بود، او را بازداشت کردند. آرمان برادرم هم، یک روز بعد از پدرم به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت شد
تصویر احضاریه بانک برای فرزاد انصاری‌فر، از کشته شدگان اعتراضات آبان ۹۸
تصویر احضاریه بانک برای فرزاد انصاری‌فر، از کشته شدگان اعتراضات آبان ۹۸
«امین و آرمان انصاری‌فر»، پدر و برادر «فرزاد انصاری‌فر»، از کشته‌شدگان آبان ماه ۱۳۹۸، باید برای اجرای حکم حبس سه ماهه، خودشان را به اجرای احکام زندان بهبهان معرفی کنند
«امین و آرمان انصاری‌فر»، پدر و برادر «فرزاد انصاری‌فر»، از کشته‌شدگان آبان ماه ۱۳۹۸، باید برای اجرای حکم حبس سه ماهه، خودشان را به اجرای احکام زندان بهبهان معرفی کنند

نادر استعدادی، شهروندخبرنگار، بهبهان 

«فرشته تابانیان»، وکیل فرزانه انصاری‌فر در صفحه توییتر خود نوشت که «امین و آرمان انصاری‌فر»، پدر و برادر «فرزاد انصاری‌فر»، از کشته‌شدگان آبان ماه ۱۳۹۸، باید برای اجرای حکم حبس سه ماهه، خودشان را به اجرای احکام زندان بهبهان معرفی کنند. 

امین انصاری‌فر به همراه پسرش آرمان، در دادگاه انقلاب ماهشهر به اتهام تبلیغ علیه نظام به سه ماه حبس محکوم شده‌اند. پرونده‌ای که در بهبهان تکمیل شده و در یک حرکت نامتعارف، به زندانی در ماهشهر فرستاده شده است. 

بر اساس اظهارات این وکیل، این دو که پیش از آن هم به مدت ۲۶ روز در بازداشت موقت به سر برده‌اند، تا ده روز مهلت دارند که خودشان را به زندان بهبهان معرفی کنند. از سوی دیگر یک منبع نزدیک به خانواده انصاری‌فر می‌گوید: «هر روز داغ این خانواده را تازه‌تر می‌کنند. فرزاد از بانک توسعه تعاون یک وامی گرفته بوده که ماه به ماه قسطش را می‌داده، هفت میلیون از قسط باقی ‌مانده بود که او را کشتند. حالا از فرزاد شکایت کرده‌اند و احضاریه فرستاده‌اند که اگر تا ۷ روز دیگر باقی‌مانده پول پرداخت نشود، حساب ضامن‌ها را می‌بندیم.»

خانواده انصاری فرد در این سال‌ها چه کشیدند؟

***

ماجرای خانواده انصاری‌فر از غروب روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ شروع شد. فرزند بزرگ خانواده که پس از یک روز سخت کارگری و سرامیک‌کاری در حال بازگشت به خانه بود، در جریان اعتراضات آبان ۹۸ حوالی خانه پدر، از پشت سر مورد اصابت گلوله یک سلاح سنگین جنگی قرار گرفت و در جا کشته شد. جسدش را رهگذرها پشت یک وانت‌بار انداختند تا به پزشکی قانونی منتقل کنند، در حالی که سرش متلاشی شده بود. 

اداره تشخیص هویت پلیس آگاهی خوزستان در متن پرونده کارشناسی سلاحی که در مرگ فرزاد استفاده شده بود، نوشت: «مسیر عبور گلوله در جمجمه فرزاد از عقب به جلو بوده. در این شلیک از گلوله سلاح جنگی با کالیبر هفت میلیمتری، شبیه به کلاشینکف استفاده شده و گلوله از فاصله ۱۵ تا ۴۰ متری به سر فرزاد اصابت کرده است.» 

فرزاد متولد اسفند ۱۳۷۰ بود. روزی که گلوله خورد بیست‌وهشت‌ساله بود. او از کودکی کمک‌حال پدرش بود و کنار دست پدرش که یک جانباز جنگ بوده و با کار بنایی چرخ خانواده را می‌چرخاند، کاشی‌کاری می‌کرد. 

از همان روز سرنوشت آن خانواده تغییر مسیر داد. فرزانه انصاری‌فر، خواهر فرزاد می‌گوید، آن‌ها یک نفر را نکشتند؛ بلکه تمام خانواده ما را کشتند. 

و بعد از آن تاریخ بود که اغلب افراد بزرگسال این خانواده یا بازداشت شده و به زندان افتاده‌اند، یا در مراجع قضایی، با یک یا چند پرونده باز روبه‌رو شده‌اند. 

فرزانه انصاری‌فر می‌گوید: «اولین بار به این دلیل که پدرم در دادگاه بین‌المللی آبان شرکت کرده بود، او را بازداشت کردند. آرمان برادرم هم، یک روز بعد از پدرم به اتهام تبلیغ علیه نظام بازداشت شد. بعد از ۲۶ روز، با وثیقه هر کدام ۱۵۰ میلیون تومانی، آزاد شدند. بعدها در حکم دادگاه بدوی که به هر دوی آن‌ها ابلاغ شد، سه ماه زندان و پنج سال ممنوع‌الخروجی از کشور برایشان تعیین کردند. هم آرمان و هم پدرم روی حکم دادگاه بدوی اعلام تسلیم زدند و حالا بعد از چند ماه، این بار به آن‌ها ابلاغ شده که باید برای تحمل این سه سال، خودشان را به اجرای احکام معرفی کنند. آن‌ها مدت ده روز مهلت دارند که خودشان را تحویل زندان بدهند. مادرم نگران و آشفته است. من خودم هم منتظرم تایید حکم دادگاهم هستم. عملا کسی از خانواده باقی نمانده که از این ماجراها دور باشد و این وضعیت دشواری برای خانواده ماست. این که آن‌ها باید در طول ده روز خودشان را به زندان معرفی کنند باعث استرس و نگرانی شدید مادرم شده است.»

«مریم بهترپور»، مادر فرزاد،  تقریبا هر روز به مزار پسرش سر می‌زند. او ساعت‌ها در آن جایی که سر فرزاد قرار دارد، می‌نشیند و گوشه قبرش را نوازش می‌کند، به هوای آنکه آن نوازش‌ها، سر زخم خورده پسرش را مرهم باشد. 

او در یک ویدیو که در شبکه‌های مجازی منتشر شده می‌گوید: «فرزادم را دو سال پیش کشتند. دخترم را به جرم خونخواهی برادرش به چهار سال و شش ماه زندان محکوم کردند. پسر کوچکترم را به ناحق به زندان انداختند و ما به هر دادگاهی مراجعه کردیم، هیچ کس جوابگوی ما نبود. آیا یک فریادرس نیست که به داد ما برسد؟»

فرزانه انصاری‌فر که پیش از این در مورد پرونده‌هایش با رسانه‌ها گفت‌وگو می‌کرد، این بار از واهمه آنچه ممکن است دامن پدر و برادرش را بگیرد، حاضر به صحبت کردن با رسانه‌ها نیست. 

«امین و آرمان انصاری‌فر» که اواخر بهمن ماه سال ۱۴۰۰ بازداشت شده بودند، روز چهارشنبه ۲۵ اسفند همان سال با تودیع وثیقه از زندان آزاد شده بودند. 

پرونده امین و آرمان انصاری‌فر از روز ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ شروع شد. آن روز امین به دادسرای عمومی و انقلاب بهبهان فراخوانده شد. همان‌جا بازداشت شده و به زندان منتقل شد. اتهامش تبلیغ به نفع گروه‌ها یا سازمان‌دهی مخالف نظام جمهوری اسلامی عنوان شد. 

کیفرخواستی که از سوی شعبه چهار بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بهبهان به ریاست قاضی «کاظم طیب» برای او تشکیل شده بود، به دادگاه انقلاب بندر ماهشهر ارجاع داده شد. 

یک روز بعد، ماموران اداره اطلاعات بهبهان به خانه آقای انصاری‌فر هجوم برده و این بار فرزند کوچکتر خانواده، آرمان را هم به زندان منتقل کردند. 

یک منبع مطلع و نزدیک به خانواده انصاری‌فر می‌گوید، همین که پرونده آن‌ها را به جای دادگاهی در بهبهان به ماهشهر فرستاده و مایه زحمت و مرارت خانواده شده‌اند، نشانه دشمنی سیستم با خانواده جانباختگان است: «تصورش را بکنید که یک نان‌آور اصلی خانه را کشته باشند. حالا هر دو مرد باقیمانده را هم هر روز بکشانند ماهشهر برای پیگیری پرونده. بین بهبهان و ماهشهر ۱۴۰ کیلومتر فاصله است و هر رفت و آمدی مستلزم تعطیلی یک روز کاری است.»

دو روز بعد از بازداشت پدر و پسر ، این بار برای تحت فشار گذاشتن خانواده انصاری‌فر، حکم حبس چهار سال و شش ماه فرزانه، برای یکی از سه پرونده‌های بازش صادر شد. 

به گفته این منبع مطلع، فرزانه انصاری‌فر به شدت تحت فشار است تا سکوت اختیار کند. آن‌ها با تهدید اینکه برادر و پدرت را تحت فشار می‌گذاریم، جرات اظهار نظر را از او گرفته‌اند. 

فرزانه انصاری‌فر که بعد از مرگ فرزاد، دادخواه خون برادرش بود و مدام از مسئولان و دستگاه‌های قضایی می‌خواست که قاتل او را معرفی کنند. به همین دلیل هم در این سه‌ساله همواره تحت فشار بوده است. هنوز مدت زمان زیادی از قتل فرزاد نگذشته بود که یک شب وقتی دیدند همه تهدیدها کارساز نیست، یواشکی خانه و ماشین فرزانه را نیمه‌شب به آتش کشیدند. اما خوشبختانه کسی آسیب ندید. 

یک سال بعد و شب بیست و ششم ۱۴۰۰ ، یعنی همزمان با سالگرد فرزاد، فرزانه در حالی که در مسیر خانه پدرش بود، به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد. به گفته این منبع مطلع، فرزانه به مرکز تجمعات مردمی که به مناسبت سالگرد کشته‌شدگان آبان، در حد فاصل بین بانک ملی و جوانمردی تشکیل شده بود، نزدیک نبود. اما گفتند، او را شناسایی کرده‌اند و به اتهام توهین به رهبری، مشارکت در اخلال در نظم و آسایش عمومی و بر هم زدن امنیت کشور و همچنین اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی و خارجی، او را بازداشت کردند. 

فرزانه به زندان سپیدار اهواز منتقل شد و ده روز، بدون اجازه ملاقات با خانواده یا تماس با آن‌ها، در حبس بود و سرانجام با تودیع وثیقه آزاد شد. 

این فرد نزدیک به خانواده انصاری‌فر می‌گوید، دایره بازداشت‌ها در خانواده انصاری‌فر به اعضای درجه اول این خانواده محدود نشده است: «دو عموی فرزاد را هم بردند. محمدحسین و احمدرضا انصاری‌فر بازداشت شدند. محمدحسین به مدت یک ماه، در اداره اطلاعات اهواز تحت فشار و بازجویی بود و سرانجام، به زندانی در اهواز منتقل شد. او پنج ماه در حبس ماند و در نهایت، با وثیقه پانصد میلیون تومانی آزاد شد. اما عموی دیگر فرزاد را هم همزمان با خودشان بردند. احمدرضا انصاری‌فر که او هم، به مدت بیست روز در انفرادی و در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز نگهداری می‌شد.» 

یک فرد نزدیک به خانواده انصاری‌فر می‌گوید، سرعت ماجراهای ناگواری که به این خانواده تحمیل شده، آن قدر بالاست که مادر خانواده، درگیر افسردگی و اضطراب شده است. نگرانی از سرنوشت پسرش، حکم سنگین زندان برای دخترش و در نهایت، دستگیری همسرش، او را عملا از پای درآورده. او مدام توی خانه غمانه و شروه می‌خواند و به خدا بابت این همه ستم و ظلمی که خانواده‌اش را درگیر کرده شکایت می‌برد. 

یک هفته بعد از بازداشت امین و آرمان انصاری فر، مادربزرگ فرزاد هم وقتی شنید که علاوه بر کشتن نوه و بازداشت دو پسر دیگرش که ماه‌ها، بازجویی را تاب آورده بودند، این بار، امین و آرمان هم دستگیر شده‌اند، بلافاصله سکته کرده و در بیمارستان بستری شد. 

امین انصاری‌فر به عنوان شاهد شماره ۳۴ و بدون آنکه صورتش را پوشانده یا هویتش را پنهان کند، در جریان دادگاه بین‌المللی آبان، مرگ پسرش را این طور شهادت داده بود: «پسرم فرزاد سرامیک‌کار بود. از خانه ما تا جایی که او کشته شد، یک فاصله تقریبی صد تا صدوپنجاه متری بیشتر نبود. ما شکایت کردیم، اما هیچ جوابی ندادند. دخترم را هم به این دلیل که دادخواه خون برادرش بود، دستگیر کرده و به زندان اهواز انداختند و هنوز هم پرونده‌هایش در جریان است. ما فقط پرسیدیم کسی که پسرم را با تیر زده را به ما معرفی کنید. برای چه تیراندازی کردید؟ برای چه پسرم را کشتید؟ نیروهای امنیتی گفتند فرزندتان اغتشاشگر بوده. آن‌ها فیلم دوربین‌های امنیتی را بررسی کردند تا ثابت کنند که فرزاد از معترضان بوده. اما خانواده ما می‌پرسند، چرا به دنبال سرنخی از قاتل فرزند ما نیستید؟ چه کسی دستور این شلیک را داده تا فرزاد به راحتی کشته شود؟ چه فرقی می‌کند، او معترض بوده یا رهگذر؟ آیا مامور شما حق کشتن داشته؟»

حالا سرنوشت این خانواده به جای دلجویی و جبران مافات، به بازداشت و زندان مکرر و تهدید کشیده شده. خانواده‌ایی که یک فرزندشان، وسط شهر، با سلاح جنگی کشته شده، هر دو عموی خانواده حبس کشیدند، خانه‌شان نیمه‌شب به آتش عمدی سوخته و حالا، حکم به زندانی کردن پدر، پسر و دختر خانواده داده‌اند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

صفحه‌های ویژه

برکناری غیرفوتبالیِ مریم ایراندوست؛ دستور از بالا آمد

۲۴ خرداد ۱۴۰۱
شما در ایران وایر
خواندن در ۶ دقیقه
برکناری غیرفوتبالیِ مریم ایراندوست؛ دستور از بالا آمد