روز پنجم مرداد ۱۴۰۰، رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از کشته شدن دو نفر از نیروهای «حزب حیات آزاد کردستان» یا «پژاک» و زخمی شدن سه نفر از آنها در یک درگیری با نیروهای «قرارگاه حمزه» سپاه پاسداران در نزدیکی بوکان خبر دادند. چند روز بعد افرادی ناشناس که مدعی بودند از پژاک هستند، با خانواده «ادریس فقیهی»، جوان ۳۶ ساله اهل سنندج تماس گرفتند و گفتند که او یکی از شبهنظامیان کشته شده در این درگیری بوده است.
اما دو ماه بعد، «شبکه حقوقبشر کردستان» اعلام کرد ادریس زنده است و در یکی از مخوفترین بازداشتگاههای سپاه موسوم به «پادگان المهدی» در حبس و تحت شکنجه قرار دارد. چند شاهد عینی بازداشت ادریس را که زخمی شده بوده، به این سازمان حقوقبشری خبر داده بودند.
یک فعال کُرد در بازداشتگاه «هفتتیر» که متعلق به سپاه پاسداران در ارومیه است نیز گفته بوده که ادریس را در این بازداشتگاه دیده که تحت شکنجه برای اعتراف علیه خود است.
از آن روز دیگر هیچکس نه از ادریس خبری شنیده و نه او با خانوادهاش تماس گرفته است. در مراجعههای چندباره خانوادهاش نیز مقامات امنیتی هر بار جوابهای سربالای متفاوتی به آنها دادهاند که این ظن را که ادریس فقیهی زنده و زخمی بازداشت شده و هماکنون تحت شکنجه است، تشدید میکند.
ادریس فقیهی کجا است و چرا مقامات امنیتی از دادن جواب سرراست به خانواده او که نزدیک به یک سال است در انتظار و عذابند، طفره میروند؟
«ایرانوایر» برای جزییات بیشتر، با فرد آگاهی که به خانواده فقیهی نزدیک است ولی نخواست نام و هویت او آشکار شود، گفتوگو کرده است.
***
ادریس فقیهی کیست و چرا ناپدید شده است؟
منبع مطلعی که با «ایرانوایر» درباره ادریس فقیهی گفتوگو کرده است، میگوید او متولد ۱۳۶۵ و اهل سنندج، مرکز استان کردستان است.
این منبع درباره شغل ادریس پیش از این که در اسفند ۱۳۹۵ خانواده خود را ترک کند، میگوید: «ادریس دیپلم تراشکاری داشت. سرکارگر ساختمانی بود و همه به عنوان مهندس او را میشناختند، آنقدر که در کارش ماهر بود.»
او توضیح میدهد: «خانوادهاش از اسفند ۱۳۹۵ تا روز ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ که یک نفر ناشناس تماس گرفت و گفت که از پژاک است و فرزندشان شهید شده است، از ادریس خبری نداشتند.»
این منبع درباره ناپدید شدن ادریس نیز میگوید: «ظاهرا در اسفند ۱۳۹۵، یک روز ادریس صبح از خانه بیرون میرود و خانوادهاش فکر میکنند که سر کار رفته است ولی هر چه صبر میکنند و از دوست و آشنا میپرسند، از او خبری نمیشود. خانوادهاش تا آن موقعی که خبر کشته شدنش را گرفتند هم از او بیخبر بودند.»
سازمانهای حقوقبشری چون «ههنگاو» و شبکه حقوق بشر کردستان ادریس فقیهی را بهعنوان عضو حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) معرفی و خبر کشته شدن او را به نقل از پژاک منتشر کردهاند.
البته شبکه حقوقبشر کردستان و شبکه تلویزیونی «آرین» بعدا در گزارشهایی از زنده بودن ادریس و تحت بازداشت بودن او در شهر ارومیه خبر دادهاند. تلویزیون آرین که اخبار حقوقبشری، به ویژه اخبار مربوط به مناطق کردنشین ایران را پوشش میدهد، خبر تایید بازداشت ادریس فقیهی توسط سپاه را به نقل از منابع مطلع منتشر کرده و نوشته که او زنده است و با وجود زخمی بودن، بدون دسترسی به خدمات درمانی و تحت شکنجه نیروهای اطلاعات سپاه ارومیه قرار دارد.
شبکه حقوقبشر کردستان نیز در گزارشی که مهر سال قبل منتشر کرد، نوشت که برخی افراد محلی شهادت دادهاند بازداشت ادریس توسط نیروهای سپاه پاسداران را دیدهاند.
در این گزارش عنوان شده که او در حالی که از ناحیه پا زخمی شده بوده، توانسته است خود را به مدت دو روز پنهان کند ولی در نهایت نیروهای سپاه او را پیدا کرده و با خود بردهاند.
در این گزارش همچنین نوشته شده منبع مطلعی که به شبکه حقوقبشر گفته ادریس زنده و در بازداشت است، مدعی است نیروهای سپاه ابتدا ادریس را برای درمان به بیمارستان «منصور عارفیان» در ارومیه که تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی ارومیه است، بردهاند و پس از آن، به بازداشتگاه سپاه به نام هفتتیر منتقل شده است.
منبع مطلعی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، ضمن تایید این گزارشها میگوید ادریس در پادگان المهدی در ارومیه نگهداری میشود.
پادگان المهدی یکی از پادگانهای آموزشی سپاه پاسداران است که در کیلومتر ۲۰ جاده (دریا) ارومیه به تبریز واقع شده است.
شبکه حقوقبشر کردستان پیشتر در گزارشی بازداشتگاه هفتتیر یا «بازداشتگاه پادگان مالک اشتر» را بخشی از پادگان المهدی، پادگان نظامی متعلق به سپاه پاسداران دانسته بود.
بنا بر این گزارش، بازداشتگاه هفتتیر تنها یکی از سه بازداشتگاه مخوف سپاه در این پادگان نظامی است که در مکانی کاملا غیرمسکونی ساخته شده است و ورود و خروج از آن تحت تدابیر بسیار شدید امنیتی انجام میشود.
فرد مطلعی که درباره ادریس فقیهی با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، درباره روزهای بعد از شنیدن خبر کشته شدن ادریس نیز میگوید: «خانواده ادریس بعد از این که آن فردی که به آنها زنگ زده و گفته بود ادریس کشته شده است، عکس، مدارک شناسایی و کد ملی ادریس را داده بود، قانع شدند که او راست میگوید. بعدش برای ادریس مراسم عزا گرفتند.»
او ادامه میدهد: «آنها هم مثل من و شما خبر زنده بودن ادریس را اول از رسانههای حقوقبشری شنیدند. بعد از آن چند بار رفتند ارومیه و هر بار یک جواب دروغی تحویل آنها دادند.»
این فرد آگاه همچنین میگوید: «خودشان که مستقیما چیزی نشنیدهاند ولی یکی از کارکنان سازمانهای حقوقبشری گفته بود که ادریس را در پادگان المهدی ارومیه دیدهاند. دو زندانی او را دیده و حتی صدایش را شنیده و شناخته بودند.»
او همچنین توضیح میدهد: «آن دو زندانی تایید کرده بودند که پای ادریس زخمی شده بوده و وقتی آنها او را دیدهاند، ماموران داشتند او را با واکر برای بازجویی میبردند.»
اشاره این فرد، احتمالا به بخشی از گزارش شبکه حقوقبشر کردستان است که در آن به وضوح میگوید: «یک فعال کُرد که بهتازگی بخشی از دوران بازداشت خود را در همان بازداشتگاه (هفتتیر ارومیه) گذرانده، با شبکه حقوقبشر کردستان گفتوگو کرده است. او به شبکه حقوقبشر کردستان گفته است که ادریس فقیهی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران در ارومیه، موسوم به هفتتیر نگهداری میشود.»
مادر ادریس میخواهد فقط ۵ دقیقه با او حرف بزند
منبع مطلعی که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده است، درباره شرایط خانواده فقیهی نیز میگوید: «۱۱ ماه است که این خانواده در برزخ هستند. ۱۱ ماه به زبان آسان میآید ولی زمانی طولانی است. در این مدت، خانواده ادریس بیشتر از ۱۵ بار رفتهاند ارومیه. هر بار یک دروغ تحویل آنها میدهند. یک بار میگویند، ادریس در درگیری کشته شده است. یک بار میگویند ادریس کشته شده و جنازهاش را دوستش با خودش برده است. یک بار میگویند دوستش چاله کنده و جنازهاش را گذاشته است در چاله ولی ما محل دفن را پیدا نکردهایم! یک بار میگویند گواهی فوت داریم. یک بار میگویند عکس جنازه را داریم و به شما نشان میدهیم ولی نشان نمیدهند. خانوادهاش آن قدر بلاتکلیف و در عذابند که گفتهاند فقط عکس جنازه را به ما نشان بدهید، ما میرویم پی کارمان.»
او در ادامه با تاکید بر بلاتکلیفی خانواده ادریس فقیهی از جوابهایی که با هم همخوانی ندارند، میگوید: «هر دفعه یک چیز تحویل میدهند و حرفهایشان یکی نیست که خانواده ادریس قانع شوند که او کشته شده است. همین هم نشان میدهد که احتمالا زنده و زیر شکنجه است. مادرش بارها به ماموران گفته است که هیچچیز نمیخواهد و اصلا نمیخواهد پسرش را آزاد کنند یا بگذارند هر هفته ببیندش، فقط میخواهد پنج دقیقه صدایش را بشنود یا ببیند و همین برایش کافی است.»
آنگونه که این فرد نزدیک به خانواده فقیهی میگوید، مادر ادریس فقیهی از بیماری قلبی رنج میبرد و این بیماری با خبر کشته شدن پسرش در درگیری شدت گرفته است؛ به نحوی که چند روز بعد از شنیدن این خبر، او ناچار به انجام عمل جراحی قلب باز شده است.
بنا بر گفته این فرد آگاه، در جریان یکی از پیگیریهای خانواده فقیهی، هنگامی که نیروهای امنیتی آنها را دست به سر میکردهاند، یکی از نیروهای لباس شخصی به خانواده ادریس نزدیک شده و به آنها گفته که او زنده است و آنها باید صبر کنند تا مراحل بازجویی تمام شود و بعد از آن ادریس با خانواده تماس خواهد گرفت.
این در حالی است که بنا به ادعای این فرد، خانواده ادریس تا به حال چندین وکیل اختیار کردهاند ولی بعد از مراجعه و پرس و جو توسط وکلا، آنها از در دسترس نبودن پرونده ادریس به خانواده خبر داده و گفتهاند پرونده در مرحلهای است که اجازه نمیدهند وکیل به آن دسترسی داشته باشد.
آن گونه که این فرد نزدیک به خانواده فقیهی میگوید، تنها خواسته خانواده او این است که از سرنوشتش اطلاع پیدا کنند و اگر زنده است، مادر پیرش اجازه داشته باشد تنها پنج دقیقه تلفنی یا حضوری با ادریس مکالمه کند.
او در همینباره توضیح میدهد: «الان ۱۱ ماه است هیچ خبری از او نیست. حق خانوادهاش است که بدانند سرنوشت فرزندشان چه شده است. حتی اگر قاتل، جانی و تروریست هم باشد، حق خانوادهاش است که بهعنوان انسان بدانند او کجا است، نه این که هر بار یکجور جواب تحویلشان دهند و به آنها بیاحترامی کنند.»
این منبع در پایان میگوید: «هر لحظه مادرش، مرگ است. نمیداند فرزندش زنده است یا مرده، شرایطش چهطور است و آیا پایش زخمی است و به او رسیدگی میشود؟ هر کس از راه میرسد، یک حرفی میزند و این زندگی را برای تمام آن خانواده تبدیل به عذاب جهنم کرده است.»
ثبت نظر