close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

افغانستان، یک‌سال پس از طالبان؛ دختر فوتبالیست و سخت‌ترین دریبل تاریخ

۲۴ مرداد ۱۴۰۱
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۸ دقیقه
سوسن خجسته فوتبالیست هراتی می‌گوید برادرانم مرا از فوتبال بازی کردن منع کرده بودند، اما همین فوتبالیست بودن او برای خروج از بحران  به همه آن‌ها کمک کرده است
سوسن خجسته فوتبالیست هراتی می‌گوید برادرانم مرا از فوتبال بازی کردن منع کرده بودند، اما همین فوتبالیست بودن او برای خروج از بحران به همه آن‌ها کمک کرده است
سوسن خجسته پس از قهرمانی تیم هرات در لیگ دختران افغانستان، به تیم ملی فوتبال این کشور دعوت ش
سوسن خجسته پس از قهرمانی تیم هرات در لیگ دختران افغانستان، به تیم ملی فوتبال این کشور دعوت ش
جام قهرمانی در دستان سوسن خجسته؛ تیم دختران هرات موفق شد پس از سال‌ها نوار قهرمانی‌های مکرر تیم دختران کابل را پاره کند
جام قهرمانی در دستان سوسن خجسته؛ تیم دختران هرات موفق شد پس از سال‌ها نوار قهرمانی‌های مکرر تیم دختران کابل را پاره کند
کانال فاضلابی که زنان و مردان افغانستان باید از آن عبور می‌کردند تا به فرودگاه و هواپیماهایی برسند که قرار بود پس از ورود طالبان، خاک این کشور را ترک کنند
کانال فاضلابی که زنان و مردان افغانستان باید از آن عبور می‌کردند تا به فرودگاه و هواپیماهایی برسند که قرار بود پس از ورود طالبان، خاک این کشور را ترک کنند
آخرین تصویر از فرودگاه (میدان هوایی) کابل. سوسن خجسته و خانواده‌اش موفق شدند پس از ساعت‌ها رمزنگاری با ماموران ایتالیایی به هواپیما برسن
آخرین تصویر از فرودگاه (میدان هوایی) کابل. سوسن خجسته و خانواده‌اش موفق شدند پس از ساعت‌ها رمزنگاری با ماموران ایتالیایی به هواپیما برسن
مدارک سوسن خجسته در کانال فاضلاب از بین رفت. مدارکی که نشان می‌داد او در تیم هرات و تیم ملی دختران افغانستان حضور داشته است
مدارک سوسن خجسته در کانال فاضلاب از بین رفت. مدارکی که نشان می‌داد او در تیم هرات و تیم ملی دختران افغانستان حضور داشته است
دیدار با دختران تیم ملی فوتبال دختران ایتالیا در فلورانس. سوسن خجسته حالا در ایتالیا زندگی می‌کند
دیدار با دختران تیم ملی فوتبال دختران ایتالیا در فلورانس. سوسن خجسته حالا در ایتالیا زندگی می‌کند
او می‌گوید در دیدار با بازیکنان تیم ملی دختران ایتالیا، از آن‌ها احترام و امید گرفته است
او می‌گوید در دیدار با بازیکنان تیم ملی دختران ایتالیا، از آن‌ها احترام و امید گرفته است
حضور در تمرینات فوتبال، این بار در شهر فلورانس ایتالیا
حضور در تمرینات فوتبال، این بار در شهر فلورانس ایتالیا

«مربی‌ام سراغ من آمد و گفت آن خبرنگار ایتالیایی که پیش از این با ما مصاحبه کرده بود می‌خواهد کمک‌مان کند. گفت تو زبان انگلیسی بلدی. با او صحبت کن، شاید بتوانیم نجات پیدا کنیم.»

نامش «سوسن خجسته» است؛ ۲۲ساله، متولد هرات افغانستان. دختری فوتبالیست، کاپیتان تیم دختران هرات، بازیکن سابق تیم‌ ملی زنان افغانستان که با چنگ و دندان برای فوتبال جنگید و فوتبال زندگی خودش و خانواده‌اش را نجات داد.

در آستانه سالگرد بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، با دختری گفت‌وگو می‌کنیم که شاید اگر کمک دولت ایتالیا نبود، حالا زندگی‌ مخافیانه‌ای در یکی از شهرهای افغانستان داشت؛ مانند بسیاری از دختران ورزشکار افغان که در زادگاه‌شان ماندند و حالا نشانی از آن‌ها نیست.

***

خانواده‌ای که ابتدا مشوق بود، بعد مخالف

سوسن خجسته از چگونگی آغاز فوتبالش این‌گونه به «ایران‌وایر» می‌گوید: «سال ۲۰۱۵ فوتبال را آغاز کردم. قبل از آن در مدرسه، والیبال بازی کرده بودم، اما همیشه علاقه‌ام به سمت فوتبال بود. اوایل نه تنها از سوی خانواده‌ام مخالفتی وجود نداشت، که حتی خودشان من را به مدرسه فوتبال می‌بردند. اما به مرور وقتی جلوتر رفتم، مخالفت‌ها هم آغاز شد. یکی یکی جلویم ایستادند. اوایل تذکر می‌دادند، ولی بعدتر گفتند دیگر حق نداری به فوتبال ادامه بدهی.»

او ۱۴ساله بود که فوتبال را آغاز کرد و خیلی زود به تیم منتخب دختران هرات راه پیدا کرد: «من خیلی زحمت کشیده بودم. این را هم‌بازی‌ها و مربیانم می‌دیدند. هربار که خانواده‌ام با ادامه فوتبالم مخالفت می‌کردند مربی تیم به خانه‌مان می‌آمد، یا به پدر و برادرانم تلفن می‌زد. گاهی ساعت‌ها صحبت‌شان طول می‌کشید تا اجازه بازگشت من را بگیرند. می‌گفت من ضمانت می‌کنم که دختر شما را صحیح و سالم از شما تحویل بگیرم و صحیح و سالم به شما تحویل بدهم. این اصرارهایش در سال‌های آخر بیشتر هم شده بود. چون من کاپیتان تیم هرات شده بودم و او روی من در تیم حساب می‌کرد.»

 

خبر تعرض رییس فدراسیون افغانستان و مخالفت دوباره خانواده

بخش عمده‌ای از مخالفت خانواده سوسن خجسته، به خبری برمی‌گشت که سال ۱۳۹۷ نه تنها در افغانستان، که حتی در رسانه‌های بین‌المللی منتشر شد.

به صورت نمونه، گاردین خبر داده بود که تجاوز و تعرض «کرام‌الدین کریم» رییس فدراسیون فوتبال افغانستان به دختران فوتبالیست این کشور، اثبات شده است. رسانه‌های ایران از «کتک زدن» دخترانی که تن به خواسته‌های ربیس وقت فدراسیون فوتبال افغانستان نمی‌دادند نوشتند و در نهایت فدراسیون جهانی فوتبال، ربیس و برخی از مدیران این فدراسیون را در رابطه با این پرونده، تحریم کرد.

سوسن خجسته با یادآوری آن روزها می‌گوید: «این خبر به گوش همه رسید. تاثیر بسیار بدی روی اقوام داشت. برادرهایم من را نشاندند و گفتند دیگر حق نداری به فوتبال ادامه بدهی. خانواده‌ام نگران بودند. اوضاع روز به روز بدتر می‌شد و من نمی‌توانستم آن‌ها را قانع کنم.»

بازیکن سابق تیم‌ هرات می‌گوید که خبر تعرض رییس پیشین فدراسیون فوتبال افغانستان ادعا کرده بودند که این اتفاق فقط در سطح تیم ملی افغانستان رخ داده بود: «من یا بقیه هم‌بازی‌های من چیزی ندیدیم. برای همین نمی‌توانم بگویم این خبر چقدر صحت داشت. اما شخصا فکر می‌کنم این اتهام درست بود. این اتفاق زندگی ما را تغییر داد. ما داشتیم روی لیگ افغانستان و قهرمانی در این مسابقات برنامه‌ریزی می‌کردیم. ولی همه چیز داشت خراب می‌‌شد.»

او از دشواری‌هایی که تحمل کرده بود می‌گوید: «تیم دختران هرات حق داشت که فقط از ساعت ۱۲ تا ۱۴ در زمین فوتبال تمرین کند. چون این زمین عصرها در اختیار آقایان قرار می‌گرفت. ما در گرمای ۴۰ درجه تمرین می‌کردیم. وقتی به خانه برمی‌گشتم باز هم به پشت بام می‌رفتم و تمرین می‌کردم. قرار بود قهرمان لیگ شویم و ناگهان خانواده‌ام به من گفتند تو دیگر حق فوتبال بازی کردن نداری.»

سوسن می‌گوید مربی و مسئولین تیم بار دیگر با خانواده‌اش ساعت‌ها صحبت کردند. رضایت‌شان را گرفتند و او را همراه تیم به کابل بردند. تیم‌شان با جام قهرمانی برگشت: «ما بعد از پنج سال، نوار قهرمانی‌های دختران کابل را پاره کردیم. بعد از آن من و شش دختر دیگر از تیم هرات به تیم ملی دعوت شدیم. دیگر آن قدر انگیزه داشتم که حتی شب‌ها هم به تنهایی روی پشت بام تمرین کنم. اما اوضاع ناگهان بدتر از همیشه شد.»

 

جنگ به پشت پنجره خانه رسید

طالبان برگشته بود. شهر به شهر، ولایت به ولایت پیش می‌رفت و حالا سوسن خجسته، وقتی برای تمرین به پشت بام خانه‌اش می‌رفت، صدایی متفاوت با همیشه را به گوش می‌شنید: «گفتند طالبان به نزدیکی هرات رسیده و باید تمرینات را تعطیل کنیم. تا قبل از آن‌که طالبان بیاید، مشکل ما فقط با ملاامام‌ها (روحانیون) و امامان دینی بود. هرازگاهی نامه می‌زدند و می‌گفتند دختران حق ندارند فوتبال بازی کنند، شما علیه شریعت اسلام قدم برداشته‌اید و تهدیدمان می‌کردند. گاهی چند روز تمرینات را تعطیل می‌کردیم، بعد مربی تیم از ما عکس می‌گرفت و برای آن‌ها می‌فرستاد. شرح می‌داد که دختران همه با حجاب هستند و در محل تمرین هم هیچ مردی حضور ندارد. مشکل برای مدتی حل می‌شد. اما این بار طالبان آمده بود.»

طالبان را نمی‌شد با عکس قانع کرد. سوسن خجسته به یاد می‌آورد شب‌هایی را که برای تمرین به پشت بام خانه‌ می‌رفت و صدای انفجارها را می‌شنید: «صداها هر شب نزدیک‌تر می‌شدند. تا جایی که خانواده‌ام دیگر حتی اجازه تمرین روی پشت‌بام را هم نمی‌دادند. می‌گفتند خطرناک است؛ این دیگر بازی با جان و زندگی بود.»

او مجبور می‌شود به همراه خانواده‌اش به سرعت خانه‌شان را ترک کنند: «ما به خانه خواهرم که در مرکز شهر بودند رفتیم. فکر می‌کردیم آن‌جا امن‌تر است. اما کمتر از یک هفته بعد، صدای انفجار و درگیری‌ها به خانه خواهرمان هم رسید. ما از پنجره خانه‌‌اش جنگ خیابانی را می‌دیدیم. متاسفانه طالبان خیلی سریع هرات را گرفت و زمانی که هرات را گرفتند، بلافاصله، کابل هم سقوط کرد.»

 

تماس خبرنگار ایتالیایی برای کمک به دختران هرات  

«در مدتی که خانه خواهرم بودیم، وضعیت مالی و روحی‌مان صفر شده بود.» این جمله می‌تواند، تعریفی کامل از شرح حال زندگی خجسته در روزهای حضور طالبان در هرات باشد.

سوسن خجسته از روزی برای‌مان می‌گوید که یک تماس تلفنی، زندگی آن‌ها را کاملا تغییر داد: «مربی تیم با من تماس گرفت. به من گفت خبرنگار ایتالیایی که پیش از این به تمرین‌مان آمد و از ما گزارش تهیه کرد، می‌خواهد به ما کمک کند. من انگلیسی بلد بودم و مربی از من خواست با او حرف بزنم. من برای آن خبرنگار وضعیت‌مان را شرح دادم و گفتم در چه وضعیتی هستیم. به محض شنیدن حرف‌هایم گفت همه تلاشش را برای نجات جان‌مان خواهد کرد.»

او برای آن‌که اطمینان خبرنگار ایتالیایی را فراهم کند، چند فیلم و عکس هم از وضعیت زندگی‌شان در خانه خواهرش برای او ارسال می‌کند: «او خیلی زود به ما جواب داد و گفت دولت ایتالیا قبول کرده که به ما کمک کند. گفت فقط خیلی سریع باید خودتان را به کابل و فرودگاه برسانید.»

مشکل بزرگ، از این نقطه آغاز می‌شد؛ ناامنی در شهرها و جاده‌های افغانستان و مسیری که آن‌ها باید برای رسیدن به کابل طی می‌کردند. سوسن خجسته با بغض جملاتش را کنار هم قرار می‌دهد: «جاده خراب شده بود. طالب همه‌جا را گرفته بود. مسیر هرات تا کابل ۲۴ساعت طول کشید. من مجبور شده بودم اسنادم که ثابت می‌کرد بازیکن فوتبال و تیم ملی بودم را زیر لباس‌هایم پنهان کنم. طالبان خودروها را می‌گشتند، مردم را بازرسی می‌کردند. حتی وارد اتوبوس ما هم شدند. اما اسناد من را پیدا نکردند.»

 

عبور از فاضلاب با کدهای ایتالیایی

او در مسیر کابل، تمامی اطلاعاتش را از روی تلفن همراهش پاک کرده بود؛ حتی اپلیکیشن‌های پیام‌رسان مانند «واتس‌اپ» یا «تلگرام» را: «وقتی به کابل رسیدیم، سعی کردم دوباره برنامه‌ها را نصب کنم. وضعیت اینترنت اصلا خوب نبود. با زحمت این اتفاق افتاد و دیدم چندین تماس از سوی ایتالیایی‌ها داشتم. بلافاصله با آن‌ها تماس گرفتم. گفتند خودتان را به نیروهای ارتش و دولت ایتالیا برسانید.»

او از یادآوری صحنه‌هایی که در فرودگاه کابل دیده، هنوز عذاب می‌کشد: «هر دروازه میدان هوایی (ورودی فرودگاه) در اختیار یک گروه بود. یک دروازه در دست آمریکایی‌ها، یکی دست طالبان، یکی دست ایتالیایی‌ها و انگلیسی‌ها. آن‌جا درگیری‌ها بسیار زیاد بود. طالبان تا جایی که می‌توانست می‌خواست جلوی خروج مردم را بگیرد.»

عبور از دروازه‌ها و رسیدن به هواپیماها ساده نبود. سوسن خجسته و خانواده‌اش به هر دری زدند که خودشان را وارد فرودگاه کنند: «ما سه شب و سه روز بین دروازه‌های ورودی فرودگاه سرگردان بودیم. بعد از سه روز و سه شب موفق شدیم تازه ایتالیایی‌ها را پیدا کنیم. به ما گفتند باید از یک جوی آب عبور کنیم.»

آن اما یک کانال فاضلاب بود، نه یک گذرگاه آب. سوسن به یاد می‌آورد که برای رسیدن به آن سوی نیروهای ایتالیایی، باید کدهای رمز گذاری شده‌ای که برای‌شان فرستاده بودند را حفظ کنند: «یک ژنرال ایتالیایی، یک مربی والیبال و یک خبرنگار ایتالیایی، در فرودگاه منتظرمان بودند. اما ما باید اول از میان آب کثافت عبور می‌کردیم. چند ساعت در آن‌ کانال فاضلاب گیر کردیم. بسیاری از مدارک من آن‌جا از بین رفت یا مخدوش شد. سرانجام کدهای رمز را گفتیم و موفق شدیم به فرودگاه و طیاره‌های نظامی برسیم.»

سوسن و خانواده‌اش با یک پرواز نظامی اول به قطر می‌روند، سپس به رم و در نهایت فلورانس.

 

لذت تمرین پس از غروب آفتاب

او حالا در امنیت است. در آرامش، جایی که در آن متولد نشده، اما به واسطه همان فوتبالی که خانواده‌اش او را از آن گاهی بر حذر می‌داشتند، نجات‌شان داده است. هم خودش و هم خانواده‌اش را.

سوسن حالا می‌گوید: «من با دو خواهر و برادر و پدر و مادرم اینجا هستیم. خوشحالم که در ایتالیا زندگی می‌کنیم. چند وقت قبل من و دو بازیکن دیگر و مربی تیم که به ایتالیا رسیده‌ایم را به اردوی تیم ملی دعوت ایتالیا در فلورانس دعوت کردند. لباس‌های‌شان را به ما هدیه دادند، باهم غذا خوردیم و به ما احترام گذاشتند. واقعا از این ارزشی که برای ما قائل شدند ممنون هستیم.»

او هم‌اکنون عضو تیم دختران «فرنسی‌سیتی» ایتالیا است. می‌گوید که هیچ وقت فکرش را نمی‌کرد روزی بتواند شب به خیابان برود، چه برسد به این‌که بعد از غروب آفتاب تمرین کند: «امنیت داریم. من اینجا زبان می‌خوانم. شب‌ها به تمرین فوتبال می‌روم. در هرات هوا که تاریک می‌شد نمی‌توانستیم در خیابان‌ها قدم بزنیم. امنیت کافی وجود نداشت. اما اینجا، امنیت هست. شب‌ها تمرین می‌کنم، روزها زبان می‌خوانم و می‌خواهم به لیگ ایتالیا برسم.» 

ثبت نظر

گزارش

افغانستان، یک‌سال پس از طالبان؛ مرگ تدریجی زنان

۲۴ مرداد ۱۴۰۱
مریم دهکردی
خواندن در ۸ دقیقه
افغانستان، یک‌سال پس از طالبان؛ مرگ تدریجی زنان