زنان بدحجاب را جریمه کنید، سلبریتیهای بدحجاب را بازداشت کنید، چرا در استرالیا برای نگهداری سگ مالیات میگیرند و در ایران رایگان به سگها غذا میدهند، با چادرزدایی در مدارس برخورد جدی کنید، دانشگاه آزاد ابتذال را نهادینه کرده است، مردم را به فرزندآوری بیشتر تشویق کنید و نمونههای دیگر که از جمله اظهارات دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر ایران است. کسی که به تازگی گفته است بدحجابی جرم نیست بلکه تخلف است و متخلفان جریمه نقدی شوند.
«محمدصالح هاشمیگلپایگانی» کیست؟ از کجا و چطور به این سمت رسید؟ حامیان و همکاران او چه کسانی هستند و هدفشان از اعطای قدرت بیشتر به او چیست؟
تماسهای «ایرانوایر» با هاشمیگلپایگانی و دفتر او، بیپاسخ ماند.
***
نام «محمدصالح هاشمیگلپایگانی» برای بسیاری ناآشناست، خودش هم تا بهحال از سوابقاش در محافل عمومی و رسانهها صحبت نکرده است؛ شخصیتی که انگار ناگهان در دولت «ابراهیم رئیسی» مطرح شد و عزماش را برای برخوردهای بیشتر با زندگی مردم جزم کرد. ستاد زیر نظر او، مصداق ایجاد مزاحمت و تعرض در زندگی حتی خصوصی شهروندان به حساب میآید.
نخستین حضور عمومی هاشمیگلپایگانی به سالهای جنگ ایران و عراق برمیگردد. میگویند او کسی است که در جنگ بزرگ شد؛ یعنی یک کودکسرباز که بعدها سر از دانشگاه «امام صادق» درآورد و فرمانده بسیج دانشجویی آن دانشگاه شد.
دانشگاه «امام صادق» یعنی یکی از سه دانشگاهی است که در ایران فقط شیعیان را جذب میکند و در واقع سیستمی برای کادرسازی در مناصب حکومتی بهشمار میآید. هاشمیگلپایگانی در سالهای تحصیل خود همزمان با مسولیت بسیج دانشجویی، عهدهدار گزینش دانشجویان میشود. او با حکم «آیتالله محمدرضا مهدویکنی» ریاست دانشگاه امام صادق، واحد «گزینش» این دانشگاه را راهاندازی میکند.
مدیریت گزینش در دانشگاهها مقامی است برای دستچین کردن دانشجویان؛ طبیعتا در دانشگاه امامصادق افرادی پذیرفته میشوند که رویکردی مطابق با اهداف جمهوری اسلامی و ایدئولوژی آن داشته باشند تا بعدتر به عنوان نیرویی حکومتی در خدمت به نظام حاکم درآیند.
هاشمیگلپایگانی تا ابتدای سال تحصیلی ۱۳۸۹ مدیر گزینش دانشگاه امام صادق بود که ناگهان به خاطر اختلافات درونی، برکنار شد.
حکایت برکنار شدن هاشمیگلپایگانی را میتوان در یک وبلاگ خواند و ویدیوهای صحبتهای او را در جمع دانشجویان مشاهده کرد که به جزییات بیشتری از او پرداخته است. در مجموعهای از مطالب این وبلاگ مطرح شده است که فضایی در دانشگاه علیه هاشمیگلپایگانی ایجاد شده بود مبنی بر اینکه او به دنبال باندبازی و راهاندازی تشکیلات است و حتی به نقل از او آمده است که در صورت برکناری، ۵۰۰ نفر را جلوی دفتر مهدویکنی خواهد برد. اما او عزل شد.
عزل او از مدیریت گزینش در حالی اتفاق افتاده بود که تنها یکسال میشد توسط مهدویکنی به عنوان مدیر گروه معارف اسلامی نیز منصوب شده بود. تغییر کادرهای زیر نظر دولت «محمود احمدینژاد» خصوصا پس از تحولات سال ۸۸ و فاصله گرفتن رییس دولت از چهرههای نزدیک به جبهه پایداری، به حذف او از این سمت انجامید.
هاشمیگلپایگانی پس از برکناری تا وقتی ناگهان وارد ستاد امر به معروف و نهی از منکر شد، یعنی در دوران دولت دوم «محمود احمدینژاد» و «حسن روحانی» در مدرسه «تربیت اسلامی فیض» مشغولیت دیگری داشت؛ مدرسهای که نزدیک به جبهه پایداری به حساب میآید.
هاشمیگلپایگانی همراه با «حسین یکتا» در تیم رهبری مدرسه فیض هستند و به خودشان لقب «هادیان» میدهند. یکتا، از چهرههای امنیتی و حلقههای نزدیک «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی و از نزدیکان «ابراهیم رئیسی» و «مجتبی خامنهای» به شمار میرود. حسین یکتا و مجتبی خامنهای در دوران جنگ با هم در «گردان حبیب» همرزم بودند و از تیم او به حساب میآید. البته یکتا عضو شورای مرکزی «قرارگاه عمار» و از فرماندهان لباس شخصیها است که توسط ابراهیم رئیسی در زمان «تولیت آستان قدس رضوی» به ریاست «بنیاد کرامت امام رضا» گماشته شد. این بنیاد زیرمجموعه «آستان قدس رضوی» است که به ظاهر برای «حل مشکلات ازدواج و معیشتی مردم» در سال ۱۳۹۵ دایر شد.
جالب است که یکتا ضمن منحل شدن «جمعیت امام علی» و راه افتادن «جمعیت امامرضاییها» مسئولیت این جمعیت تازه را برعهده گرفت.
به هاشمیگلپایگانی برگردیم که جدا از رهبری مدرسه فیض، از اساتید آن هم به شمار میآید. طبق اطلاع «ایرانوایر» مدرسه فیض با جبهه پایداری مرتبط است و با هدف کادرسازی با محوریت ایدههای انقلابی، در سراسر ایران شعبه دارد. مدرسهای که البته مشخص نیست بودجهاش از کجا تامین میشود و پشتیبان آن کیست. طرح «مساجد انقلابی» از همین مدرسه برخاست تا بتواند در سراسر کشور با بودجه و هزینههایی نامعلوم، نیروهای ارزشی و انقلابی تربیت کند.
با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئيسی و با حمایت «کاظم صدیقی»، رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر، ناگهان هاشمیگلپایگانی به سرعت وارد ستاد امر به معروف و نهی از منکر شد و حالا قائممقام و دبیر این ستاد است. اگرچه پیشتر گزارشهایی مبنی بر حذف یا جذب نیروهای ارزشی و انقلابی توسط هاشمیگلپایگانی یا نقشآفرینی او در دانشگاهها منتشر شده بود، اما او چطور به دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر رسید؟
حلقههای وصل هاشمیگلپایگانی به رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر
هاشمیگلپایگانی با ریاست رئیسی بر دولت و قدرتگیری نیروهای نزدیک به او، حالا قدرتی مضاعف پیدا کرده است. نگاهی به وزرای کابینه دولت کنونی هم نشان میدهد که بیش از نیمی از آنها یا تحصیلکرده دانشگاه امام صادق هستند، یا دانشگاه «امام حسین»، یکی دیگر از سه دانشگاه شیعهپذیر و کادر حکومتیساز.
اما حکایت او با کاظم صدیقی که طی یک سال او را به قائممقامی و دبیری ستاد امر به معروف و نهی از منکر رساند، چیست؟
در اسفند ۱۳۹۹، هاشمیگلپایگانی با حکم کاظم صدیقی به قائممقامی این ستاد برگزیده شد. او البته در تیرماه همین سال، توسط رییس دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان رییس مرکز هیاتعلمی دانشگاه آزاد نیز منصوب شده بود. در کمتر از چهارماه بعد از قائممقامی، کاظم صدیقی، هاشمیگلپایگانی را به سمت دبیر این ستاد برگزید.
رابطه این دو به سالها پیش برمیگردد، یعنی همان دوران دانشگاه امام صادق. طبق اطلاع «ایرانوایر»، کاظم صدیقی که به خرافهگویی مشهور است، استاد درس اخلاق هاشمیگلپایگانی در دانشگاه امام صادق بود و هاشمیگلپایگانی هم دانشجویی وفادار به او که رابطه نزدیک خود را همواره با صدیقی حفظ کرد.
در واقع، هاشمیگلپایگانی نمونهای از همان بچه بسیجیهایی است که با سابقه شرکت در جنگ، وارد دانشگاهی حکومتی شد و ضمن گزینش چهرهها برای کادرسازی آکادمیک به عنوان مدیر گزینش، کادرسازی نیروهای بسیجی را نیز هم در دانشگاه و هم بعدها در طرحهایی مثل مساجد انقلابی، پیش برد. همان ارزشیهایی که به قول خودشان «به جمعیت میزنند»؛ حالا این جمعیت یک کنسرت است یا تظاهرات مردمی.
در عینحال، بنا به اطلاع «ایرانوایر»، حوزه علمیه با هاشمیگلپایگانی به عنوان دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر برای پیشبرد اهداف مشترک قرارداد بسته است.
طرحدهنده سرکوب اجتماعی بیشتر و طبقاتی شدن مسائلی مثل حجاب
طی یکسال اخیر که هاشمیگلپایگانی به سمت قائممقامی و دبیری ستاد امر به معروف و نهی از منکر درآمده است، نامهنگاریهای بسیاری با سه قوه داشته و خواستار اعمال فشار و سرکوب بیشتر بر جامعه ایران شده است. طرحهایی مثل دستگیری «سلبریتیهای بدحجاب»، حمله به دانشگاههای آزاد بابت «رواج و نهادینه کردن ابتذال»، نامه به معاون دادستان کل برای برخورد با سینماگران، پیشنهاد طرح «کرامت همسران خانهدار و حمایت از ازدواج و فرزندآوری»، نامه به وزیر آموزش و پرورش برای برخورد با «چادرزدایی در مدارس.»
هاشمیگلپایگانی همان کسی است که اخیرا گفته بود بیش از ۴هزار نفر از فرزندان مسئولان خارج از کشور هستند و در پی این اظهارات، گفتههایی پیرامون تحصیل فرزند او در مدرسه بینالمللی و تلاش برای پیوستناش به دانشگاهی خارج از ایران مطرح شد. در آن زمان هم هاشمیگلپایگانی حاضر به پاسخگویی مقابل پرسشهای «ایرانوایر» نشد.
اما ادعای اخیر او برای تعیین جریمه «بدحجابی» که به تازگی توسط خبرگزاری صداوسیما منتشر شده، مسالهای است که هاشمیگلپایگانی یک هفته پیش، در نشست «کارآمدسازی طرح جامع عفاف و حجاب» با مدیران، اساتید و طلاب حوزه علمیه سراسر ایران مطرح کرده بود. به نظر میرسد طرح دوباره این مساله، اینبار در نشست با روسای سه قوه، نشان از پیشبرد آن دارد.
اگرچه میتوان این پرسش را مطرح کرد که اخذ جریمه برای «بدحجابی» تا چه میزان نوع پوشش را طبقاتی خواهد کرد؟ طبقات توانمند با پرداخت این جریمه، پوششی متفاوت از اقشار کمدرآمد خواهند داشت؟
شاید نگاهی به دیگر مواضع هاشمیگلپایگانی بتواند ما را با رویکرد طبقاتی او آشناتر کند.
در مرداد سال جاری، هاشمیگلپایگانی درباره مساله مقابله جمهوری اسلامی با نگهداری سگ، از استرالیا مثال آورده بود که برای نگهداری سگ، دولت از شهروندان مالیات میگیرند. در مقابل توزیع غذای رایگان در مراکز نگهداری سگها و همینطور هزینه عقیمسازی آنها را مطرح کرده بود. به نوعی انگار طرح او، اخذ مالیات است.
در جایی دیگر، در همین مردادماه، بعد از مشخص شدن نتیجه کنکور، هاشمیگلپایگانی ضمن اشاره به آنکه میان ۴۰ رتبه برتر آزمون دانشگاههای سراسری، فقط دو نفر از مدارس دولتی هستند؛ به نامطلوبی صرف هزینه در مدارس دولتی پرداخته و از وجود مدارس غیردولتی دفاع کرده است.
در همین مواردی که به آنها اشاره کردیم، او به نوعی از اخذ جریمه «بدحجابی»، تا مالیات بر سگ و دفاع از مدارس غیردولتی، نگاه خود را بیان میکند که از طبقات مرفهتر باید پول بیشتری به جیب حکومت برود. اگرچه سابقه او هم بیانگر مواضعی موازی است که نتیجه آن ضمن کنترل بیشتر پوشش و حریم خصوصی شهروندان ایران، تربیت نیروهای سرکوب یا همان بچه بسیجیهای به اصطلاح ارزشی و انقلابی است؛ پیادهنظامهای خامنهای برای پیشبرد گام دوم انقلاب.
ثبت نظر