با تصمیم اعضای هیات اجرایی کمیته ملی المپیک، «سید مناف هاشمی» به عنوان دبیرکل کمیته ملی المپیک ایران انتخاب شده است.
این اتفاق در دومین نشست اعضای هیات اجرایی کمیته ملی المپیک، به ریاست «محمود خسرویوفا» افتاد. آقای خسروی وفا ۶شهریور در انتخابات مجمع انتخاباتی، به ریاست این کمیته رسید. او، بادیگارد و محافظ شخصی آیتالله «علی خامنهای» در دهه ۶۰ خورشیدی بود که از پایان جنگ ایران و عراق تاکنون، ریاست بر ورزشهای پارالمپیکی ایران را در دست دارد.
در این گزارش میپرسیم استاندار سابق گلستان و مدیر سابق شهرداری تهران چگونه به دبیرکلی کمیته ملی المپیک رسید و چرا حکومت علاقمند است مدیران امنیتی را در پستهای کلیدی ورزش ایران منصوب کند.
***
سید مناف هاشمی کیست؟
در آخرین روزهای اسفند سال ۱۳۹۷ و روزهای آغازین سال ۱۳۹۸ سیل، زندگی مردم گلستان را درنوردید، مردم را آواره و مزارع و خانهها را ویران کرد.
امدادرسانی در روزهای نخست، بسیار کند انجام شد. ۳فروردین، خبرگزاریهای ایران به نقل از «عبدالرضا رحمانی فضلی» ادعا کردند که استاندار گلستان، پیش از آغاز سیل از کشور خارج شده و در روزهایی که خانه و زندگی مردم استان زیر آب رفته بود نیز به کشور برنگشته است.
نام استاندار گلستان، سید مناف هاشمی بود؛ دبیرکل کنونی کمیته ملی المپیک که حالا دست راست محافظ پیشین رهبر جمهوری اسلامی، به عنوان دومین مقام عالیرتبه ورزش ایران نزد کمیته بینالمللی المپیک (IOC) شناخته میشود.
سفر خارج از کشور مناف هاشمی، با دوگانگیهایی که از سوی وزیر کشور وقت ایران مطرح میشد نیز همراه بود. آقای رحمانی فضلی ابتدا گفت که مناف هاشمی برای حل مشکلات خانوادگیاش، یک ماه قبل از سیل به خارج از کشور سفر کرده و در مصاحبهای دیگر ادعا کرد که آقای هاشمی، چون در جنگ ایران و عراق شیمیایی شده بود، برای درمان به خارج از ایران رفته است.
عاقبت سید مناف هاشمی روز ۴فروردین آن سال، با حکم «اسحاق جهانگیری» معاون اول رییس جمهور، از سمت خود برکنار شد. همان روز ایسنا خبر داد که قرار بود آقای هاشمی به زودی به عنوان رییس سازمان امور مالیاتی کشور منصوب شود.
او ۴فروردین به دلیل فاجعه سیل گلستان عزل و ۱۸اردیبهشت، با حکمی از سوی «پرویز حناچی» شهردار وقت تهران، به عنوان «مشاور توسعه منابع مالی پایدار» شهردار تهران منصوب شد. از فروردین ۱۳۹۹، ریاست معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران و از مرداد ۱۴۰۱، با حکم «علیرضا زاکانی» شهردار کنونی پایتخت، ریاست هیات مدیره شرکت بهره برداری متروی تهران را برعهده گرفت.
نگاهی به گذشته دور و نزدیک و پستهای مدیریتی مناف هاشمی نشان میدهد که او از سوی هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب نه تنها مورد پذیرش بوده، بلکه نوعی مصونیت هم داشته است.
نمونهاش هم استاندار دولت «حسن روحانی» بود، هم از «علیرضا زاکانی» پست گرفت و هم در دوران شهرداری «محمدباقر قالیباف»، سمتهایی مانند «معاونت برنامهریزی و توسعهٔ شهری»، «قائممقام معاونت خدمات شهری» و «مدیرکل تشخیص و وصول درآمد» را داشت.
نام سید مناف هاشمی در فهرست فساد شهرداری تهران در پرونده «املاک نجومی» هم دیده میشود.
مدیران امنیتی فقط در دولت ابراهیم رئیسی وارد کمیته المپیک شدند؟
آیا این نخستین بار است که کمیته ملی المپیک ایران را «بادیگاردها»، «استاندارها» یا نیروهای امنیتی و اطلاعاتی اداره میکنند؟ پاسخ به این سوال از دل یک سخنرانی در صحن مجلس بیرون میآید.
«برادر سیدرضا فلاح! بله، این اسم مستعار شما است. ما در این مملکت دست سربازان گمنامی را که برای امنیت مردم تلاش کنند، میبوسیم؛ مخصوصا اگر قصد ورود به حوزههای دیگر، از جمله فرهنگ را نداشته باشند. آیا سربازیِ گمنام امام زمان باعث خجالت شما بوده که آن را در سوابق خود ننوشتید و از نمایندگان مجلس پنهان میکنید؟»
این جملات «سید احسان قاضیزاده هاشمی»، نماینده مردم فریمان در دوره دهم مجلس شورای اسلامی، خطاب به «سیدرضا صالحی امیری» است. قاضیزاده هاشمی برادر «سید حسن قاضیزاده هاشمی»، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت حسن روحانی است که در مجلس دهم در مخالفت با وزارت صالحی امیری سخنرانی کرد.
۱۱آبان سال ۱۳۹۵، وقتی صالحی امیری قرار بود به جای «علی جنتی»، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بنشیند و از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد بگیرد، یکی از مهمترین مخالفانش قاضیزاده هاشمی بود.
او به صراحت از چهره اطلاعاتی و امنیتی صالحی امیری پرده برداشت و در بخشی دیگر از سخنانش گفت: «آیا اینکه زمانی سرباز گمنام امام زمان بودید را از قلم انداختید یا خیال کردید نمایندگان مردم حواسشان نیست؟ اگر از نمایندگان مردم رای اعتماد گرفتید، در مواجهه با هنرمندان سرزمینم چه کسی خواهید بود؟ سیدرضا صالحی امیری یا سیدرضا فلاح؟»
او در نهایت از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفت تا با «هنرمندان سرزمین» قاضیزاده هاشمی مواجه شود. یک سال و دو ماه بعد، رضا صالحی امیری به ریاست کمیته ملی المپیک ایران رسید؛ بالاترین مقام ورزشی رسمی هر کشور که از سوی کمیته بینالمللی المپیک به رسمیت شناخته میشود.
چرا کمیته ملی المپیک ایران کاملا امنیتی شده است؟
بخش عمدهای از فدراسیونهای ورزشی ایران هماکنون توسط سرداران سپاه یا نیروهای امنیتی و اطلاعاتی اداره میشوند. مدیران باشگاهی و بخصوص تیمهای سطح اول فوتبال ایران را نیز مدیرانی از همین جنس تشکیل دادهاند.
اما کمیته ملی المپیک، برای جمهوری اسلامی اهمیتی ویژه دارد؛ با وجود اینکه این نهاد هرگز به صورت مستقیم با باشگاهها در ارتباط نیست و کنترلی روی هیجانات هواداری در ورزشگاهها هم ندارد، باز هم روسا و دبیران آن بخصوص در یک دهه اخیر، از مدیران مورد اعتماد دستگاههای اطلاعاتی کشور انتخاب شدهاند.
یکی از مهمترین وظایف کمیته ملی المپیک هر کشور، آمادهسازی تیمهای ورزشی و ورزشکاران برای اعزام به رقابتهایی است که به صورت مستقیم زیر نظر کمیته بینالمللی المپیک IOC برگزار میشوند.
اما در جمهوری اسلامی، یکی از مهمترین وظایف تمامی روسای پیشین کمیته ملی المپیک ایران، فراری دادن کلیت ورزش کشور از خطر تعلیق بوده است.
موضوع «ممنوعیت مبارزه ورزشکاران ایران و اسراییل»، طی دو دهه اخیر حساسیتهای کمیته بینالمللی المپیک را به بالاترین حد خود رساند.
حضور مدیران سیاسی و دور ماندن همیشگی ورزشکاران مستقل از این سمت، موقعیتی است که جمهوری اسلامی برای خودش در ورزش بینالمللی خلق کرد تا از احتمال تعلیق فرار کند.
در کنار خطر تعلیق ورزش ایران به دلیل ممنوعیت مبارزه ورزشکاران ایرانی با حریفان اسراییلی، موضوعاتی مانند «سیاسی شدن فدراسیونها» و «امنیتی شدن کامل ورزش ایران با حضور نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در اردوهای تیمهای ملی»، از جمله دلایلی هستند که جمهوری اسلامی میلی به انتخاب یک چهره «غیرخودی» برای انتخابات ریاست این کمیته نشان ندهد.
حالا کلیت ورزش ایران که باید در رقابتهای آسیایی، المپیک تابستانی و زمستانی و رقابتهای پارالمپیک تابستانی، زمستانی و آسیایی شرکت کند، در دست دو مدیر است؛ محمود خسرویوفا و سید مناف هاشمی.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر