«دوم شهریور، علیرضا ثقفی ۶٩ ساله شد. او ۶۹ سالگیاش را در حالی آغاز کرد که بیش از ۶ ماه است در یکی از مخوفترین زندانھای جمهوری اسلامی بدون بهرهمندی از حقوق شهروندی و حتی بهرهمندی از قوانین سازمان زندانها، زندانی است. مگر او چه کرده جز دفاع از حقوق کارگران؟»
این سخنان یکی از دوستان «علیرضا ثقفی خراسانی»، درباره اوست. آقای ثقفی یکی از فعالان کارگری است که در چهل سال اخیر، چندین سابقه بازداشت و حبس را در طول حیات جمهوری اسلامی داشته است. گزارش حاضر درباره این فعال صنفی، است.
***
علیرضا ثقفی کیست؟
۶اردیبهشت۱۳۹۸، «علیرضا ثقفی خراسانی»، سردبیر دوماهنامه توقیفشده «راه آینده» و «نقد نو» و یکی از بنیانگذاران کانون مدافعان حقوق کارگر (دبیر کانون) و از اعضای کانون نویسندگان ایران، در آستانه روز جهانی کارگر به همراه ۱۲ نفر از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران، در پارک «جهاننما» در اتوبان تهران-کرج هنگامی که برای برنامهریزی روز جهانی کارگر جمع شده بودند، بازداشت شد.
بازداشت شدگان آن روز در سالهای اخیر به دلیل فعالیتهای خود بارها تحت فشارهای امنیتی و قضایی از جمله احضار، بازداشت، بازجویی و تحمل حبس قرار گرفتهاند.
شنبه۹شهریور۱۳۹۸،«علیرضا ثقفی» و همسرش «هاله صفرزاده» که او هم از فعالان کارگری، مترجم و معلم است، به اتهام «تبلیغ علیه نظام» هر کدام به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند. این حکم از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی «آصف حسینی» صادر شده است.
۲۷دی۱۳۹۹، شعبه اجرای احکام دادسرای کرج، این دو فعال کارگری را از طریق اخطار به وثیقهگذار، جهت تحمل دوران محکومیت خود به شعبه احضار کرد. با توجه به بیماریهای متعددی که آقای ثقفی از آنها در رنج است و همچنین شیوع ویروس کرونا، تلاشهایی برای به تاخیر انداختن اجرای حکم صورت گرفت. اما در نهایت حکم جلب «علیرضا ثقفی» برای اجرای یک سال حبس به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در ۱۵آذر۱۴۰۰، صادر و ماموران برای بازداشت این فعال کارگری بارها به منزل و محل کار او مراجعه کردند.
نیروهای امنیتی در نهایت دبیر کانون مدافعان حقوق کارگر را روز ۲۰اسفند۱۴۰۰، با یورش به مراسم یادبود «صمد شعبانی»، شاعر و نویسنده در کرج، پس از ضرب و شتم فراوان همراه با دستکم ۲۰ نفر بازداشت و به زندان کچویی کرج منتقل کردند.
زندان پیش از انقلاب
یکی از دوستان او در گفتوگو با «ایرانوایر»، به سوابق او در پیش و پس از انقلاب ۵۷ اشاره کرد و میگوید: «مرخصی پزشکی به او نمیدھند. گروه بزرگی از مفسدین و اختلاسگران هزاران میلیاردی، بیرون از زندان و بدون صدور حکم ھستند، ولی برای آقای ثقفی حکم پشت حکم صادر میکنند. مردم خودشان میدانند، حکم آقای ثقفی بهخاطر حمایت از کارگران زحمتکش است. چرا باید یک فعال کارگری ۶۹ ساله بیمار را در میان زندانیان جرایم عادی نگهدارند؟ او یک زندانی سیاسی محسوب میشود و باید در زندان اوین باشد. اما حکومت حتی از بودن او در میان کسانی که جرم و احکام مشابه او دارند هم میترسد.»
او در ادامه افزود: «آقای ثقفی پیش از انقلاب هم در بازداشتگاهھای ساواک شکنجه شد. او که مترجم، نویسنده و عضو کانون نویسندگان ایران هم هست، پیش از انقلاب ۵۷ پس از دستگیری و شکنجه در ساواک، در دادگاه نظامی به اعدام محکوم میشود. حکمی که به حبس تقلیل یافت و او با وقوع انقلاب همراه با سایر محکومان سیاسی از زندان آزاد شد.»
زندانی جمهوری اسلامی
به گفته این دوست نزدیک «آقای ثقفی در چهل سال گذشته هم بارها به زندان رفته است. هم انفرادی دهه شصت را تجربه کرده و هم ربایش در چند نوبت، تا دستگیریاش که با عصای زیر بغل در ۱۱اردیبهشت١٣٨٨ انجام شد. در حالی که تازه از بازجویی طولانی مدت بازگشته بود و با کمک دو عصای زیر بغل راه میرفت. در حضور مردم او را زیر مشت و لگد گرفتند و او را با سایر دستگیرشدگان زندانی کردند. او همان مردی است که تمام این سالها نه حق ادامه تحصیل داشته و نه حق کار کردن در محیط کارخانه و کارگاهها.
مجبور بود برای خودش کاری دست و پا کند. برای همین به مکانیکی و تراشکاری رو آورد. باورتان نمیشود در ۱۴سال اخیر اجازه سفر هم نداشته است. حسابهای بانکی او را بستهاند، از ھیچ اقدامی برای ساکت کردن او خودداری نکردهاند. از شنود تلفن تا توقیف کتاب، نوشتهھا، نداشتن اجازه سخنرانی و حق شرکت در جلسات عمومی.»
تبدیل غیرقانونی احکام
براساس گزارش کانون مدافعان حقوق کارگر: «علیرضا ثقفی در سال ۱۳۸۷هنگامی که از اجلاس جهانی کار برای دفاع از حقوق کارگران برگشته بود، در گورستان خاوران بازداشت شد. دو سال بعد، او را به سه سال حبس محکوم کردند. اما جرم او نه تنها شرکت در سازمان جهانی کار و بیان وضعیت سخت کارگران است، که به او گفتهاند رفتن به گلزار خاوران جرمی همیشگی است و لغو نمیشود. بار دوم، دستگیری چهل روزه او در روز کارگر در پارک لاله بود. او به صورت غیابی به سه سال حبس محکوم شده بود. هر دو حکم او بعد از ده سال باید باطل میشد، اما در کمال حیرت آن دو حکم را یکی کردهاند. حالا هم در حالی که او برای گذراندن حکم یک سال حبساش در زندان است و خانوادهاش هم نمیتواند کاری انجام دهند، خانه وثیقهگذار او را به حراج گذاشته و با اضافه کردن حکم زندان قبلی، او را به چهار سال حبس محکوم کردهاند.»
به گفته این فرد آگاه، پیش از بازداشت دبیر کانون مدافعان حقوق کارگر، ماموران امنیتی و دستگاه قضایی به وثیقه گذار او فشار آوردند تا علیرضا را به اجرای احکام معرفی کند. دستگاه قضایی با تهدید به حراج خانه وثیقهگذار، تلاش کرد تا ثقفی را به هر شکلی، علیرغم اطلاع از بیماریهای مختلف و شرایط عدم تحمل کیفر به زندان بفرستد. در نهایت هم علیرضا ثقفی همراه با همسرش هاله صفرزاده در مراسم سالگرد «صمد شعبانی، شاعر» با یورش ماموران امنیتی بازداشت و به زندان منتقل شدند.
در شرایطی که او در زندان حضور دارد، اما چون حکم حراج وثیقه از قبل برای اجرا رفته، دست او و خانوادهاش برای پیگیری حکم حراج کوتاه است. این مساله فشار مضاعفی را در زندان به او و در خارج از زندان به خانوادهاش وارد کرده است.
منع دوستان و فعالان صنفی از ارتباط با او
به گفته این فرد مطلع، برای کسانی که به او مراجعه کرده یا تماس میگرفتند هم اتهاماتی ساختند: «به آنها میگفتند حق ندارند با او در ارتباط باشند. اما میدانید واکنش آقای ثقفی به این ھمه فشار چه بود؟ نه تنها از گذشته و اقداماتش پشیمان نشد، که به دیگر فعالان صنفی روحیه داد تا با اعتماد به نفس بیشتری فعالیت کنند.»
دبیر کانون مدافعان حقوق کارگر، بیش از شش ماه است که با جسمی بیمار در زندان شهید کچویی کرج در بند است. کانون مدافعان حقوق کارگر در این مدت بارها در بیانیههای خود نسبت به وضعیت وخیم جسمی او هشدار داده است. «در سه ماه گذشته علیرضا ثقفی در جدال مرگ و زندگی در زندان کچویی قرار گرفته است. وضعیت بحرانی جسمی علیرضا ثقفی در رابطه با فشار خون بالا و کمردردهای مزمن بسیار حاد شده است. در هفتههای اخیر او بارها هنگام راه رفتن زمین خورده و در یکی از این دفعات بعد از زمین خوردن دندان او هم شکسته است.»
به گفته کانون مدافعان حقوق کارگر: «بهداری زندان در نامهای مستقیم به دادسرا اعلام کرده، ما امکانات نگهداری و امکانات پزشکی در حد رسیدگی به وضعیت او را نداریم. این مدارک را حتی پزشک قانونی هم تایید کرده است. چرا مسئولان زندان از فرستادن او به بیمارستان خودداری میکنند؟ چون نمیخواهند مخارج بیمارستان بدهند. ما میدانیم آخرالامر با یک مرخصی استعلاجی مسولیت را از دوش خود برخواهند داشت، تا اگر اتفاقی افتاد مسول نباشند.»
۳۱فروردین۱۴۰۱، کانون مدافعان حقوق کارگر گزارش کرد: «بعد از یک هفته وضعیت بسیار وخیم جسمی، ماموران زندان او را برای معاینات پزشکی و بررس وضعيت قلب ايشان به بیمارستانی در كرج بردند. معاينات و آزمايشهای قلبی او انجام شده، پزشکی قانونی خطر سلامتی مبنی بر فشار خون ۲۱ بر روی ۱۳را تایید میکند. اما متاسفانه به جای بستری شدن و معالجه، به زندان برگردانده میشود.»
بلاتکلیفی و تعلل در رسیدگی پزشکی به او
براساس اظهارات دوست مطلع آقای ثقفی: «یکی از دلایل این وضعیت و تعلل در رسیدگی به وضعیت جسمانی ثقفی این است که شعبه ششم اجرای احکام قاضی ندارد. چون بسیاری از قضات دادگاههای شهر کرج به خاطر فساد، سرکار نیستند و بلاتکلیف هستند. بهای این بلاتکلیفی را زندانی باید بپردازد. وضعیت تاسفبار زندانها و شرایطی که این زندانی مسن و بیمار در آن رها شده، نه تنها برای حاکمیت ارزشی ندارد، که میتواند راهی برای خاموش کردن صدای آنان در یک سیستم سرکوبگر باشد.
ما شاهد مرگ بسیاری از زندانیان در زندانهای ایران بودهایم. برای همین، وضعیت آقای ثقفی در زندانهای جمهوری اسلامی نگران کننده است. انعکاس شرایط بد زندانها تنها راه رسیدگی به وضعیت ناگوار بسیاری از زندانیان است. شاید باعث شود مسولین پاسخگو شوند، این کوچکترین کاری است که شهروندان میتوانند انجام دهند. مقامات جمهوری اسلامی باید پاسخگوی هر اتفاقی برای علیرضا ثقفی باشند.»
اعتصاب دارویی در زندان
این فرد مطلع با اشاره به پیام آقای ثقفی از زندان اعلام کرد: «برای همه زندانیان تلاش شود و نیاز به بزرگ کردن شخص نیست» او از عدم مصرف داروها [اعتصاب دارویی] از سوی علیرضا ثقفی در زندان کچویی کرج خبر داده و میگوید: «همبندان علیرضا ثقفی به ما خبر دادند که او بیش از چند ماه است که از مصرف دارو در زندان کچویی خودداری میکند، او اعلام کرده داروها هیچ تاثیری در حال او ندارند و ممکن است غیراستاندارد باشند.»
کانون مدافعان حقوق کارگر ۲۴تیر۱۴۰۱، در بیانیهای از نهادهای بینالمللی از جمله صلیب سرخ جهانی خواست تا به وضعیت زندانیان در ایران رسیدگی کرده و نسبت به اعزام یک هیات تحقیق برای بررسی وضعیت زندانیان به ایران اقدام کنند.
حمایت اتحادیههای کارگری جهانی
کمپین آزادی علیرضا ثقفی و همسرش هاله صفرزاده از طرف کنفدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری، کنفدراسیون کارگری یونی، کنفدراسیون جهانی خبرنگاران، کنفدراسیون اینداستریال و کنفدراسیون مواد غذایی حمایت شده است. این کمپین یکی از حرکتهایی است که با فرستادن نامه اعتراضی برای آزادی هاله صفرزاده و علیرضا ثقفی به امضای دستکم ۴۵۰۰ فعال کارگری جهانی رسیده است.
به گفته کانون مدافعان حقوق کارگر «این کمپینها برای آزادی دو فرد نیست. اشاره به شرایط هزاران انسانی است که برای دفاع از حقوق کارگران در زندان هستند. بسیاری از آنها نه در بند سیاسی بلکه در بند جرایم خطرناک برای اذیت و آزار و تحقیر به سر میبرند.»
در ماههای اخیر بسیاری از نهادها و کنفدراسیونهای کارگری جهانی از جمله کانون نویسندگان ایران، کانون صنفی معلمان ایران(تهران)، کنفدراسیونهای کارگری ترکیه و جمعی از بازنشستگان و کارگران شهرستان شوش و هفتتپه هم از آزادی او حمایت کردهاند.
«سیدعلی صالحی»، شاعر و نویسنده مشهور ایرانی، مرداد۱۴۰۱ با سرودن شعری از او حمایت کرده است:
خراسانی، اسم بیاور!
انفرادی
عین خانه خواهد شد
اسم بیاور!
کوه به سنگریزه سلام خواهد کرد.
اسم بیاور!
قفلها
همه به کرامت کلید
ایمان میآورند
اسم بیاور!
نومید خسته
روشنایی راه را
نشان خواهد داد
اسم بیاور!
چشم بند پوسیده
چراغ پیش پای تو
خواهد شد
اسم بیاور!
زندانبان خواب زده
بیداری تو را
تهنیت خواهد گفت
اسم…
اسم بیاور علیرضا!
فقط از آزادی اسم بیاور!
آزادی به احترام تو
از هیچ کسی
اسم نخواهد برد
ثبت نظر