سهشنبه۲۹شهریور۱۴۰۱ – شهرک ووسندورف – وین – اتریش
پشت هتل تیم ملی فوتبال ایران، چسبیده به ساختمان، زمین چمنی صاف، هموار و شاید به مراتب سالمتر از زمین کمپ تیمهای ملی ایران قرار گرفته است. این، یکی از ۱۰ زمین چمن فوتبالی محسوب میشود که در یک شهرک کوچک در کناره شهر وین وجود دارد.
قرار است نخستین تمرین تیم ملی ایران با تمامی بازیکنانش از ساعت ۱۶:۳۰ آغاز شود. بازیکنان، از پانزده دقیقه قبل از آغاز تمرین در زمین هستند.
احسان حاجصفی، مهدی طارمی، سردار آزمون، کریم انصاریفرد، مهدی طارمی و حسین کنعانیزادگان، آخرین بازیکنان تیم ملی هستند که به اردوی تیم ملی ملحق شدهاند.
ما اجازه داشتیم حدود یک سوم از زمان تمرین را از نزدیک تماشا کنیم؛ در زمان اجرای تمرینات تاکتیکی، به درخواست «کارلوس کیروش»، باید همهچیز پشت درهای بسته انجام میشد.
آنچه در این تمرینات دیدیم، به دو بخش تقسیم شده بود؛ کارلوس کیروش، تیم کارلوس کیروش.
آیا این همان کارلوس کیروش است؟
در تناسب با آخرین باری که او را دیدهایم، به غایت لاغرتر، آرامتر و شاید شکستهتر شده است. حالا به ۶۹ سالگی رسیده و وقتی تیم ملی فوتبال ایران از جامجهانی برگردد، باید آماده ورود به ۷۰ سالگی شود.
نمیتوان منکر شد که او به مراتب در تناسب با آنچه طی سالهای آخر حضورش در ایران دیده بودیم، آرامتر شده است.
فرضیه اول را برخی از منتقدانش اینگونه تعریف میکنند که با صلح وارد شده، تا منتقدانش را برای حمایت از او در راه جامجهانی با خودش همراه کند. فرضیه دوم که شاید به حقیقت نزدیکتر است، این باشد که او اساسا زمان کافی برای جنگ ندارد.
کارلوس کیروش بعد از دستیارانش به زمین میآید. تیم را برای دویدن، گرمکردن و بعد کار با توپ اولیه، به دستیارانش میسپارد.
خودش اما گوشهای دیگر از زمین، «کونزها» و «موانع پلاستیکی» را روی زمین میچیند.
اینکه خودش میخواهد محل تمرین تاکتیکی تیمش را تنظیم کند عجیب نیست؛ پیش از این هم چنین عادتی را در تمرینات تیم ملی ایران از او دیده بودیم.
اما آنچه بیشتر جلب توجه میکند، وسواسی است که روی فاصلهها دارد. گاهی بارها فاصله دو کونز (موانعی پلاستیکی که زمین با آن تقسیم میشوند) را با پاهایش متر میکند، برمیگردد و چند سانتیمتر آنها را جابجا میکند. در حین قرار دادن کونزها، سر میچرخاند و بازیکنانش را میبیند.
آن طرفتر، دستیارانش صدایشان را بالاتر میبرند و تکرار میکنند: «با دقت پاس بده، دقت، دقت.»
یک تناسب همزمان بین فریاد دستیارانش در زمان گرم کردن بازیکنان با توپ، و قراردادن کونزها به دست خودش میبینیم؛ دقت.
جو تیم ملی چقدر تغییر کرده است؟
مهمترین اتفاق در مورد تیم ملی، دوگانگی و دستهبندی بازیکنان برای بقا یا اخراج «دراگان اسکوچیچ» و حضور یا عدم حضور کارلوس کیروش بود.
مسلما نمیتوان نقش مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش در برکناری دراگان اسکوچیچ را نادیده گرفت. همینطور نمیتوان اختلافاتی که میان برخی از بازیکنان، مانند سردار آزمون به صورت علنی با گروه مخالف سرمربی کروات و پیشین تیم ملی ایران شکل گرفته بود را هم منکر شد.
براساس آنچه از اردوی آخر تیم ملی در قطر شنیده میشد، برخی از بازیکنان تیم ملی حاضر به همراه شدن با دستورات دراگان اسکوچیچ و تمرین با سایر بازیکنان نبودند.
اولین تصویری که از تیم ملی در کمپ تمرینی ووسندورف جلب توجه میکند، بازیکنانی هستند که همگی در یک حلقه، بیش از ۱۵ دقیقه، مانند سالها گذشته، تمرین (بازی) پاس تک ضرب و خرس وسط میکنند.
جو تیم ملی، با آنچه شاید انتظارش را داشتیم متفاوت است. از اردوی تیم ملی هم خبر میرسد که کارلوس کیروش، طی دو روز نخست حضور در اردوی تیم ملی، جلساتی داشته است. شاید تغییر چهره تیم ملی که لااقل در حدود ۴۰ دقیقه نخست به چشم میخورد، محصول همان جلسات باشد.
بازیکنان از هم جدا تمرین نکردند، کنار هم بودند و شاید موظف شده بودند که از تیم بودن به فهم دوباره برسند.
ثبت نظر