خبرگزاری «فارس»، رسانه وابسته به سپاه پاسداران، «علی کریمی» ستاره پیشین فوتبال ایران را اغتشاش‌گر نامیده و خواهان برخورد نهادهای امنیتی و قضایی با او شده است.
علی کریمی در روزهای گذشته و پس از به قتل رسیدن «مهسا امینی» به دست نیروهای گشت ارشاد، همراه و هم‌قدم با معترضانی که به خیابان‌ها آمده بودند، در فضای مجازی فعالیت می‌ٰکند. از معرفی فیلترشکن‌ها و راه‌های دور زدن فیلترینگ تا معرفی ویژگی «لباس شخصی‌ها» در دل اعتراضات به مردم، یا نشان دادن خشونت نیروهای امنیتی، بخشی از فعالیت‌های اوست که از دید رسانه نزدیک به سپاه پاسداران، «اقدام علیه امنیت ملی» تعریف شده است.
علی کریمی، شاید پیش‌روترین چهره در همراهی مردم ایران و معترضان باشد، اما تنها چهره سرشناس میان مردم نیست که با آن‌ها همراه شد. حالا حتی «عادل فردوسی‌پور» که پشت دوربین، به محافظه‌کاری و سکوت مشهور شده بود، در پیامی ویدیویی از مسئولان خواست اینترنت را قطع نکنند و با خشونت، پاسخ مردم معترض را ندهند.
چرا علی کریمی تبدیل به چهره‌ای خاص برای جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی شده است؟ آیا تمام فعالیت‌های اجتماعی و ایستادن او کنار مردم به روزهای اخیر خلاصه می‌شود؟
***
از مچ‌بند سبز علی کریمی چه می‌دانیم؟
آن‌چه می‌خوانید، یک واقعه‌نگاری است از یک روز پیش از دیدار تیم ملی ایران مقابل کره جنوبی در سئول در خرداد سال ۱۳۸۸.
کسی شاید نیست که به یاد داشته باشد وقتی مرحوم «منصور پورحیدری» حرف می‌زد، صدای مخالفی بلند شود. ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ بود و یک شب پیش از دیدار ایران و کره جنوبی که ایران فقط با پیروزی به جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی می‌رسید. مرحوم پورحیدری از اتاق یکی از بازیکنان، زمزمه‌هایی شنیده بود. در زده بود: «علی آقا، بیا بیرون با شما کار دارم.»
«جواد نکونام»، «مهدی مهدوی‌کیا»، «مسعود شجاعی»، «حسین کعبی»، «محمد نصرتی» و «هادی عقیلی» در اتاق علی کریمی جمع شدند تا در مورد اعتراضات مردم در خیابان‌ها، پس از انتخابات ریاست جمهوری صحبت کنند.
منصور پورحیدری برای علی کریمی و بازیکنانی که تا نیمه شب، متاثر از تصاویر مخابره شده از ایران فقط کنار هم، صامت و آرام نشسته بودند، پیامی از «افشین قطبی» آورد: «دیر وقت است. فردا بازی داریم. به من گفت حرف تو را قبول می‌کنند. بگو بچه‌ها بروند به اتاق‌هایشان و بخوابند.»
علی کریمی نگاه کرده بود خیره به چشم‌های پورحیدری. همان اولین کسی که پیراهن تیم ملی ایران را به سال ۱۹۹۸ و وقتی هنوز ۱۹ سال داشت تنش کرد. گفته بود: «چشم منصورخان.»
فردای آن روز، شش بازیکن تیم ملی ایران با مچ‌بندهایی سبز وارد زمین شده بودند. نمادی از جنبش سبز؛ علی کریمی، مهدی مهدوی‌کیا، جواد نکونام، حسین کعبی و مسعود شجاعی و محمد نصرتی در ترکیب اصلی و وحید هاشمیان و خسرو حیدری روی نیمکت.
در سازمان صداوسیما خاطره‌ای هست که مدیران میانی هنوز گاهی هم نقل می‌کنند. می‌گویند وقتی اولین تصویر از ورود بازیکنان به زمین رسید، مدیران بخش «نظارت» روی پوشش زنده بازی دچار تردید شدند. تصاویر ورود بازیکنان و مراسم آغازین تا آخرین لحظه روی آنتن تلویزیونی نرفت. دیگر بحث چند زن بی‌حجاب و مردان عریان روی سکوها نبود که سانسورچی‌ها در فاصله ۳۰ ثانیه‌ای تاخیر برش بزنند.
هنوز نیمه اول به پایان نرسیده بود که «آسوشیتدپرس» نوشت: « در مسابقه‌ای که به‌طور زنده در سراسر ایران پخش می‌شود، تعدادی از بازیکنان تیم ملی ایران مچ‌بندهای سبزرنگی به دست خود بسته‌اند. این نشانه همبستگی با میرحسین موسوی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری تلقی می‌شود.»
وب‌سایت «تایم» آمریکا خبر فوری‌اش را به تیم ملی فوتبال ایران اختصاص داد: «دست کم هشت بازیکن ایرانی در اقدامی که مسلما بازتاب وسیع خبری در کشور داشت مچ‌بندهایی سبز به دست خود بستند.»
دقیقه ۳۰ بازی «مهدی تاج» که آن روزها نایب رییس فدراسیون فوتبال بود، از روی سکوهای بخش VIP بلند می‌شود و به سمت رختکن تیم ملی می‌رود. او پیش از آن‌که داور سوت پایان نیمه را بزند و بازیکنان سمت رختکن بروند، منتظرشان بود.
مهدی تاج به محض ورود بازیکنان می‌گوید: «آقایان. توجه کنید. از تهران با من تماس گرفتند. گفتند هیچ بازیکنی نیمه دوم با مچ‌بند سبز وارد زمین نشود. این یک بازی فوتبال است. لطفا مچ‌بندها را باز کنید.»
علی کریمی پیش از همه جواب داد: «اگر بازی فوتبال است به تهران بگویید دخالت نکنند.» تاج توضیح می‌دهد که این «دستور» از «بالا» آمده و باز کسی واکنشی نشان نمی‌دهد.
مهدی تاج حرف آخرش را می‌زند: «گفتند اگر مچ‌بندها را باز نکردند تیم نیمه دوم به زمین نرود.»
حالا صدای بازیکنان بلند می‌شود؛ ولوله، همهمه. «پس همین الان از رختکن برو بیرون زنگ بزن و بگو تیم نیمه دوم بازی نمی‌کند.»
اگر منصور پورحیدری نبود، کلنجار مهدی تاج و بازیکنان تیم ملی به همین فریاد آخر بازیکنان ختم می‌شد. پورحیدری ریش گرو می‌گذارد: «مگر برای مردم این کار را نمی‌کنید؟ چشم آن‌ها به شماست. من از شما می‌خواهم مچ‌بندها را باز کنید. بروید و برای همین مردم ببرید.»
علی کریمی بلند می‌شود و به بازیکنان می‌گوید به حرمت منصور پورحیدری، مچ‌بندها را باز کنید. وقتی مهدی تاج خطاب به مسعود شجاعی و علی کریمی می‌گوید که زیرپیراهنی‌های سبز‌شان را هم درآوردند، منصور پورحیدری مخالفت می‌کند.
چرا خبرگزاری فارس خواهان دستگیری علی کریمی شده است؟
خبرگزاری فارس در گزارش‌های خود سعی می‌کند با استفاده از عبارت‌هایی مانند «علی کریمی ۴۴ ساله» او را دور مانده از فوتبال نشان دهد و بازیکنی که دیگر تمام شده است.
فارس، همچنین کمپین‌هایی برای بازداشت و برخورد با علی کریمی را منتشر کرده که در آن‌ها توییت‌ها یا پست‌های اینستاگرامی «کاربران ارزشی» به منظور بازداشت کردن و برخورد قضایی با علی کریمی باز نشر می‌شوند. اما چرا؟
علی کریمی از سال ۱۳۸۸، تلاش کرد نشان دهد که سوی مردم ایستاده است. خبرگزاری فارس نیز در تمام این قریب به یک و نیم دهه اخیر، برای علی کریمی پرونده‌سازی‌های امنیتی کرد.
او در قبال مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سکوت نکرد و واکنشی داشت:
خشک شدن دریاچه ارومیه، حمایت‌های جمهوری اسلامی از شبهه‌نظامیان وابسته به این نظام در لبنان و عراق و غزه، ورود ریزگردها به کشور، ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه، آتش‌سوزی مدارس و کشته شدن دانش‌آموزان، غرق شدن کشتی سانچی، اعتراضات مردمی به افزایش سیصد درصدی قیمت بنزین، آتش‌سوزی پلاسکو، فرو ریختن متروپل، سیل و زلزله در ایران، سرنگونی هواپیمای اوکراینی، بازداشت فعالان محیط زیست، اعدام زندانیان، مشکلات اقتصادی، خروج ارز برای مبارزه با اسرائیل، مبارزه نکردن ورزشکاران ایرانی با حریفان اسرائیلی و هر آن‌چه دغدغه واقعی مردم ایران» بوده، علی کریمی زبان مردم بوده است.
خبرگزاری فارس، به عنوان رسانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پرونده‌سازی‌های امنیتی، بارها علیه علی کریمی نوشت و برایش پرونده‌های امنیتی ساخت.
آن‌چه این خبرگزاری منتشر کرده، نوشته‌ها، توییت‌ها و پست‌های اینستاگرامی کاربران ارزشی است که به صراحت از دستگاه‌های قضایی و امنیتی خواسته‌اند با علی کریمی برخورد کنند. برخی از آن‌ها به صراحت درخواست بازداشت علی کریمی را مطرح کرده‌اند. بررسی برخی از این اکانت‌ها نشان می‌دهد که تعدادی از این کاربران وجود خارجی نداشته یا اکانت‌های فیک دستگاه‌های امنیتی هستند.
چرا از علی کریمی می‌ترسند؟
علی کریمی حالا تبدیل به یکی از مهم‌ترین شخصیت‌هایی شده است که با مردم و معترضان به قتل مهسا امینی همراه شده است.
نگرانی از میزان فعالیت‌هایش برای نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی به حدی رسیده که حتی صداوسیمای جمهوری اسلامی، به کارکنانش دستور می‌دهد از لایک کردن یا اشتراک‌گذاری پست‌ها و استوری‌های او خودداری کنند.
سی‌ام شهریور ۱۴۰۱ «ایران وایر» مطلع شد «مجتبی پوربخش»، مجری شناخته شده صداوسیما، به دلیل حمایت از معترضان و انتشار و بازنشر پست‌های علی کریمی، از این سازمان اخراج شده است.
همچنین برنامه «فوتبال یک» که با اجرا و تهیه‌کنندگی مجتبی پوربخش بود، دیگر روی آنتن نخواهد رفت.
حساسیت‌های کنونی جمهوری اسلامی در مورد علی کریمی، به مقبولیت او نیز برمی‌گردد. او در جامعه ایران، صاحب مقبولیتی تک قطبی، میان هواداران یک تیم خاص نیست و به همین دلیل نظراتش می‌تواند باعث تهییج عمومی شود.
با ایران‌وایر همکاری کنید
ویدیوها و مطالب خود را برای ما بفرستید
ثبت نظر