«سردار آزمون» مهاجم تیم ملی فوتبال ایران، شاید مهمترین گل زندگیاش را شامگاه یکشنبه، سوم مهر۱۴۰۱ به ثمر رساند. گلی که بیرون از زمین مسابقه، در اتاقی از هتلی در شهر کوچک «ووسندورف» در اطراف شهر وین پایتخت اتریش زده شد.
متن و تصویری که در استوری اینستاگرام سردار آزمون نشست، گل تاریخی او در فوتبال ایران بود. او نوشت: «بهخاطر قانون تیم ملی تا الان نتوانستیم چیزی بگوییم تا اردو تمام شود. ولی دیگر طاقت نیاوردم. تهش خط خوردن من از تیم ملی است که فدای یک تار موی زنان ایرانی. به هیچ عنوان هم این (استوری) پاک نمیشود. هر کاری میخواهند، بکنند. شرم بر شما که به راحتی میکشید. زنده باد زنان ایرانی.»
«ورزش مدیا» رسانهای که در ایران فعالیت میکند برای او نوشت: «گلت را فراموش نخواهیم کرد.»
دقایقی بعد «علیرضا بیرانوند» و «مجید حسینی» دروازهبان و مدافع تیم ملی ایران نیز متنهایی در صفحات اینستاگرامی خود منتشر کردند، اما «مجبور» به حذف آنها از روی صفحات اجتماعیشان شدند.
ورق را فدراسیون تحت ریاست «مهدی تاج»، باز هم با اعمال فشارهایی به سبک نهادهای نظامی برگرداند. ابتدا صفحه رسمی تیم ملی فوتبال ایران در اینستاگرام، صفحه سردار آزمون را «آنفالو» کرد. این رفتار یک معنی بیشتر نداشت؛ او دیگر بازیکن تیم ملی ایران نیست.
ساعاتی بعد، تمامی پستها و استوریهای صفحه اینستاگرامی سردار آزمون پاک شد.
آیا کارلوس کیروش، روی نام سردار آزمون خط میزند؟
سردار آزمون سال ۲۰۱۴ درحالی که ۱۹ سال سن داشت، توسط «کارلوس کیروش» به اردوی تیم ملی ایران دعوت شد. اما از سال ۲۰۱۵ خودش را به عنوان بازیکن ثابت تیم ملی ایران معرفی کرد.
پس از آن، چه در دوران سرمربیگری کارلوس کیروش تا اوایل سال ۲۰۱۹ میلادی، چه در دوران حضور «مارک ویلموتس» و «دراگان اسکوچیچ»، او هرگز جایگاهش را از دست نداد. با بازگشت کارلوس کیروش و در حالی که تصور میشد او به دلیل نزدیکیاش به سرمربی کروات پیشین تیم ملی، دیگر جایی در تفکرات این سرمربی پرتغالی نخواهد داشت، اما او باز در بازی ایران مقابل اروگوئه در ترکیب اصلی قرار گرفت.
تا اینجا یعنی سردار آزمون در تفکرات قطعی سرمربی تیم ملی ایران جای داشت؛ اما حذف شدن او از فهرست دنبال کنندگان صفحه رسمی اینستاگرامی فدراسیون فوتبال که زیر نظر این مجموعه اداره میشود، میتواند یک پیام مستقیم برای سردار آزمون داشته باشد؛ او دیگر عضو تیم ملی ایران نیست.
اما حذف شدن نام سردار آزمون از تیم ملی، چه تبعاتی خواهد داشت؟ آیا میتوان پذیرفت که کارلوس کیروش سرمربی پرتغالی تیم ملی، ناگهان یکی از مجبوبترین بازیکنانش را به دلایل غیر فنی از تیم خود حذف کند؟ حذف شدن کامل سردار آزمون از تیم ملی، مصداق بارز و قطعی دخالت سیاست در ورزش خواهد بود.
کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی ایران، به نفوذناپذیر بودن و عدم مماشات با مدیران بالادست خود معروف است؛ آیا توان مقاومت مقابل دستوراتی که برای حذف سردار آزمون صادر میشود را دارد؟
فیفا بین مهدی تاج و قوانینش کدام یک را انتخاب میکند؟
اظهارنظر بازیکنان فوتبال در زمینههای سیاسی و اجتماعی، خلاف مقررات فدراسیون جهانی فوتبال نیست. پس از کشته شدن «جورج فلوید» توسط یکی از مامورین پلیس آمریکا، بسیاری از بازیکنان فوتبال با جنبشهای مدنی و اجتماعی که در ایالات متحده شکل گرفت، همراهی کردند. نمونه بارز آن، ادای احترام بازیکنان تیمهای لیورپول، دورتموند، بشیکتاش، تمامی تیمهای بوندسلیگا و لالیگا به جورج فلوید و معترضین در آمریکا بود.
فیفا اما این رفتار یا واکنش را، دخالت سیاست در ورزش نمیدانست. فدراسیون جهانی فوتبال حتی در نامهای که برای برخی از فدراسیونهای اروپایی ارسال کرد، خواهان «به کارگیری عقل سلیم» از سوی مدیران باشگاهی و فدراسیونها و «جلوگیری از هرگونه مجازات» برای این بازیکنان شد.
این یعنی فدراسیون جهانی فوتبال به زیرمجموعههای خود در اروپا دستور داده بود از هرگونه برخورد قهرآمیز که نشانهای از سلب آزادیهای اجتماعی بازیکنان فوتبال باشد پرهیز کنند.
آیا فیفا همین رفتار را در قبال مجموعه فدراسیون فوتبال ایران نشان خواهد داد؟
برخی باور دارند که «مهدی تاج» رییس فدراسیون فوتبال ایران، طی تمامی سالهای اخیر، به صورت محسوسی زیر چتر حمایتی فدراسیون جهانی فوتبال قرار داشته است. نمونه بارزش، چشم بستن فدراسیون جهانی فوتبال به روی فساد مالی گسترده و پروندههای باز قضایی او در ایران.
مهدی تاج از چهرههای امنیتی و عضو اطلاعات سپاه اصفهان محسوب میشود که سالهاست در بدنه ورزش ایران نفوذ کرده است.
در صورتی که فدراسیون فوتبال ایران نام سردار آزمون را پس از هشت سال حضور بیوقفه در تیم ملی از این مجموعه خط بزند، مشخصا میتوان دخالت سیاست در ورزش را بار دیگر در ایران لمس کرد.
واکنش فیفا به تهدید شدن دو ملیپوش ایران چه بود؟
فدراسیون جهانی فوتبال همواره در قبال فدراسیون ایران سکوت نکرده است؛ مرداد سال ۱۳۹۶ حضور «مسعود شجاعی» و «احسان حاجصفی»، بازیکنان ملیپوش ایرانی باشگاه پانیونیوس یونان در مقدماتی لیگ اروپا مقابل تیم «مکابی» اسراییل، واکنشهای گستردهای در داخل و خارج ایران به همراه داشت. صریحترین واکنش را «محمدرضا داورزنی» معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان نشان داد و ادعا کرد که این دو بازیکن، دیگر جایی در تیم ملی ایران ندارند.
اندکی بعد، «کریستوفر بکر» سردبیر بخش ورزشی «فرانکفورتر آلگماینه» در گزارشی از ورود فدراسیون جهانی فوتبال به پرونده این دو بازیکن داد و در گزارش خود، خبری محرمانه را هم منتشر کرد و نوشت که سه عضو «حزب سبز» مجلس فدرال آلمان، یعنی «مونیکا لازار» و «اوزکان موتلو» که اعضای کمیته ورزشی این مجلس هستند، در کنار«ولکر بک»، رییس گروه دوستی آلمان و اسراییل، در نامه به «جیانی اینفانتینو»، خواستار برخورد با فدراسیون فوتبال ایران شدهاند. پارلمان آلمان در این نامه از رییس فدراسیون جهانی فوتبال درخواست کرده است به پرونده حضور و ورود سیاست در ورزش ایران ورود کند.
فیفا به سرعت پرونده ایران را باز کرد. ساعاتی بعد از انتشار این گزارش فرانکفورتر آلگماینه در خبری کوتاه نوشت، فدراسیون جهانی فوتبال از ایران در مورد دلایل عدم دعوت احتمالی از دو بازیکن خود سوال کرده است.
همان روز خبرگزاری رویترز به نقل از یکی از نایب رییسهای فدراسیون جهانی فوتبال نوشت: «ما در حال حاضر به دقت در حال بررسی کردن موضوع هستیم و از فدراسیون فوتبال ایران خواستهایم تا درباره آن به ما توضیح بدهد. هماکنون نمیخواهیم هیچ اظهار نظری بکنیم و منتظر پاسخ فدراسیون فوتبال ایران خواهیم بود.»
رسانههای ایران در تحلیل این خبر اشاره کرده بودند «این بیم وجود دارد که به دلیل این که داورزنی از نظر سازمانی، عضو وزارت ورزش است، فیفا به موضوع به عنوان دخالت سیاست در ورزش نگاه کند.»
در نهایت فدراسیون فوتبال ایران به فیفا ضمانت داد که هر دو بازیکن به اردوی تیم ملی فوتبال ایران دعوت شوند. ایران مجبور شد برای عبور از تعلیق احتمالی، در دومین فهرست ملیپوشها پس از حضور این دو بازیکن مقابل مکابی اسراییل، نام مسعود شجاعی و احسان حاجصفی را در فهرست تیم ملی قرار دهد.
ثبت نظر