close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

شروین حاجی‌پور و «برای»؛ تاثیرگذاری شگفت‌انگیز یک ترانه

۱۸ مهر ۱۴۰۱
امید حسامیان
خواندن در ۱۲ دقیقه
ترانه «برای...» اثر شروین حاجی‌پور در فاصله کمتر از دو روز از انتشارش فقط در حساب کاربری اینستاگرام این هنرمند ۴۰ میلیون بار شنیده، و جدای از آن به دلیل تاثیرگذاری شگفت‌انگیز اجتماعی در هفته اول آغاز اعتراضات سراسری مردم ایران، بدل به یکی از مهم‌ترین ترانه‌های تاریخ معاصر ایران شد
ترانه «برای...» اثر شروین حاجی‌پور در فاصله کمتر از دو روز از انتشارش فقط در حساب کاربری اینستاگرام این هنرمند ۴۰ میلیون بار شنیده، و جدای از آن به دلیل تاثیرگذاری شگفت‌انگیز اجتماعی در هفته اول آغاز اعتراضات سراسری مردم ایران، بدل به یکی از مهم‌ترین ترانه‌های تاریخ معاصر ایران شد

ترانه «برای...» اثر «شروین حاجی‌پور»، در فاصله کمتر از دو روز از انتشارش فقط در حساب کاربری اینستاگرام این هنرمند ۴۰ میلیون بار شنیده، و جدای از آن به دلیل تاثیر گذاری شگفت‌انگیز اجتماعی در هفته اول آغاز اعتراضات سراسری مردم ایران، بدل به یکی از مهم‌ترین ترانه‌های تاریخ معاصر ایران شد. 

شروین حاجی‌پور هم بلافاصله توسط نیروهای امنیتی دستگیر و این ویدیو از صفحه اینستاگرامش حذف شد. اما ویدیو با سرعت زیادی تکثیر و توسط هنرمندان بسیاری بازخوانی شد. ایرانیان مهاجر در همراهی با هم‌وطنان خود در داخل ایران، در فاصله یک هفته از آغاز اعتراضات سراسری ایران که پس از کشته شدن «مهسا امینی» در بازداشت «گشت ارشاد» اتفاق افتاد، در ده‌ها شهر در نقاط مختلف دنیا برای حمایت از اعتراضات هم‌وطنان خود گردهم آمدند و این ترانه احساسی را به عنوان سرودی اعتراضی هم‌خوانی کردند. این دامنه تاثیرگذاری در مدتی کوتاه برای یک ترانه فارسی بی‌سابقه بود. 

***

انقلاب و ممنوعه‌های موسیقی

بعد از انقلاب اسلامی و برپا شدن جمهوری اسلامی در ایران، تا حدود دو دهه، موسیقی به محاق رفت. یعنی بسیاری از هنرمندان شاخص و برجسته، چه آنان که در قالب موسیقی سنتی ایرانی فعالیت می‌کردند و چه آن‌ها که ستاره‌های موسیقی پاپ بودند، یا خانه نشین شدند و یا به ناچار ترک وطن کردند. در سال‌های اول انقلاب تنها هنرمندان معدودی امکان فعالیت داشتند. سرآمد ‌آن‌ها «محمدرضا شجریان» و «شهرام ناظری» بودند که به دلیل همکاری با جریان چاووش که در ماه‌های منتهی به انقلاب اسلامی آثار انقلابی تولید می‌کرد، توانستند به فعالیت خود ادامه دهند. اما چهره‌های موسیقی پاپ و به ویژه خوانندگان زن، برای همیشه ممنوع‌الکار شدند. بعد از روی کار آمدن دولت اصلاحات در سال ۱۳۷۶، فضا کمی بهتر شد و موسیقی پاپ با چهره‌های جدید وارد بازار شد و اینگونه، روند فعالیت موسیقیدان‌ها کمی تغییر کرد. 

شما در ایران برای ارائه کار هنری موظف به دریافت مجوز از وزارت ارشاد هستید. این در مورد موسیقی به نسبت دیگر هنرها سخت‌تر هم است. قوانین فعالیت موسیقیدانان در ده سال اخیر سخت‌تر هم شد. هر موسیقیدانی که نیت به انجام فعالیت رسمی داشته باشد، اول پرونده‌ای برای او در «دفتر موسیقی وزارت ارشاد» تشکیل و پس‌زمینه او بررسی می‌شود و اگر بررسی‌های امنیتی حکایت از «بی مشکل» بودن شخص هنرمند داشته باشد، پس از آن اجازه فعالیت آن شخص صادر می‌شود. این در مورد شخص هنرمند، یا هنرمندان یک گروه بود. بعد از این، نوبت به بررسی خود موسیقی می‌رسید. اگر موسیقی‌ ارائه شده به ارشاد با کلام بود، اول شعر آن باید ارائه شود تا در «شورای برسی شعر و ترانه» مورد ارزیابی قرار بگیرد و بعد موسیقی‌اش ارائه شود تا در «شورای بررسی موسیقی» تایید شود و بعد اجازه انتشار پیدا کند، و اینگونه هر نوع موسیقی که کمی حرف اجتماعی و اعتراضی داشت از انتشار باز می‌ماند. این دو شورا به بهانه بررسی هنری، عملا نقش ابزار سانسور را در این سال‌ها ایفا کردند. 

اما شکل دومی هم وجود دارد؛ موسیقی زیرزمینی یا موسیقی غیررسمی، البته با یک تبصره مهم؛ در اغلب نقاط دنیا موسیقی زیرزمینی جنسی از موسیقی است که می‌خواهد مخالف خوان جریان اصلی باشد، ولی در ایران لزوما به این معنا نیست. در ایران به دلیل محدودیت‌های بسیاری که برای موسیقی وجود دارد، هنرمندان بسیاری از هر سبکی ناگزیر به فعالیت غیررسمی می‌شوند. اغلب کسانی که در ایران کار زیرزمینی انجام دادند، در ابتدا آثارشان را به وزارت ارشاد ارائه دادند و بعد از اینکه نتوانستند به شکل رسمی فعالیت کنند رو به کار غیررسمی آوردند، و این وجه تمایز موسیقی زیرزمینی در ایران و کشورهای دیگر است. در ایران اغلب مواقع فعالیت به شکل زیرزمینی یک انتخاب نیست، اجبار است. البته ماجرا به سادگی این چند جمله بالا نیست. چه بسیار هنرمندانی که فعالیت زیرزمینی کردند، دستگیر شدند و یا نیروهای امنیتی به استودیوهای آن‌ها ریخته و به عنوان مجرم با آن‌ها برخورد قهری انجام دادند. بسیاری از رپرهایی که در این سال‌ها مهاجرت کردند، در دوران فعالیت‌شان در داخل با این مشکلات مواجه بودند. یکی از نمونه‌های متاخر «رضا پیش‌رو»،‌ رپر مشهور و معترض بود که در دادگاه انقلاب برایش پرونده تشکیل دادند و او به ناچار غیرقانونی از ایران فرار کرد و به ترکیه پناهنده شد. 

در دوران اصلاحات، موسیقی زیرزمینی ایران به مدد ورود پدیده اینترنت به ایران مجال بروز پیدا کرد و با روند گسترش اینترنت این موسیقی هم توانست مخاطبان خودش را داشته باشد. اینکه می‌نویسم در دوران اصلاحات فضا کمی برای موسیقی باز شد، به این معنی نیست که موسیقی آزادی‌ پیدا کرد، فقط تعدادی ستاره‌ی پاپ مطرح شدند. در همان دوران اصلاحات گروه آلترناتیو راک «اوهام» به رغم اینکه اشعار حافظ را می‌خواند، نتوانست مجوز بگیرد. 

این مشت نمونه خروار است. در اواخر دهه ۱۳۷۰ و اوایل دهه ۱۳۸۰ گروه‌های راک بسیاری فعال بودند که به دلیل ممنوع بودن سبک «راک» در ایران نتوانستند کار کنند؛ گروه‌های خوب و مشهوری مثل ۱۲۷، اوهام، کیوسک(آرش سبحانی)،‌ سرخس، هک و ... . در همان دوران موسیقی رپ و هیپ‌هاپ هم در ایران آغاز شد. هیپ‌هاپ فارسی همیشه زیرزمینی ماند و به جز یکی دو مورد هیچ رپری در ۲۰ سال گذشته حتی درخواست مجوز نداده است. موسیقی‌های رپ، راک و متال از اسم‌های ممنوعه در فضای رسمی موسیقی ایران هستند، بله تعدادی آلبوم راک منتشر و اجراهایی از گروه‌های موسیقی راک برگزار شد، ولی اغلب در مرحله پر کردن فرم مجوز در وزارت ارشاد، سبک موسیقی خود را «پاپ» و یا «فیوژن» نوشتند و بدین صورت از زیر تیغ سانسور رد شدند. اما تفکر غالب وزارت ارشاد ممنوعیت این سبک‌هاست. 

این چشم‌انداز را نوشتم که بگویم شروین حاجی‌پور به عنوان کسی که در سبک «آر اند بی» و «هیپ‌هاپ» فعالیت می‌کند، هنرمندی غیررسمی و زیرزمینی است و تا پیش از انتشار این ترانه، شهرت چندانی هم نداشت. 

 

از آفتابکاران جنگل، تا تفنگت را زمین بگذار

اهمیت ترانه «برای...» وقتی روشن می‌شود که تاثیر ترانه در بزنگاه اجتماعی ایران را هم کوتاه مرور کنیم. من از تصانیف مربوط به مشروطه و کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲، عبور می‌کنم و به انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ می‌پردازم. دهه ۱۳۵۰ دوران شکوفایی موسیقی عامه پسند ایرانی است. یعنی از سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵، دورانی است که بعضا حتی عوام در صحبت‌های روزمره از آن به عنوان دوران طلایی موسیقی پاپ ایران یاد می‌کنند. وقتی زمزمه‌های انقلاب بلند می‌شود یک پتانسیل عظیم از آهنگسازان، خوانندگان و نوازندگان وجود دارد که به تصور فردای بهتر با این جریان همراهی می‌کنند. در آن مقطع، آن‌ها با خیال آسوده می‌توانستند به استودیوهای ضبط صدا بروند و موسیقی دلخواه خود را ضبط کنند. در چند ماه منتهی به انقلاب بهمن ۱۳۵۷، بیش از ۱۰۰ ترانه/سرود به شکل خودجوش توسط هنرمندان خلق می‌شود. برخی از آهنگسازان و خوانندگانی که ترانه انقلابی ساختند، این اسامی هستند: فرهاد، مرجان، اسفندیار منفردزاده، حسن شماعی‌زاده، مجتبی میرزاده، داریوش، شهرام صولتی، پرویز مشکاتیان، شجریان، محمدرضا لطفی و … .

آن‌ها خبر نداشتند که در حال تولید موسیقی تهییج کننده برای اتفاقی هستند که منجر به خانه‌نشینی و یا مهاجرت آن‌ها می‌شود. جریان انقلاب اسلامی چندین سرود و ترانه‌ی شاخص داشت که البته با کمک پروپاگاندای جمهوری اسلامی در صداوسیما، بسیار به گوش مخاطبان رسید. ولی به هر روی، شاید بتوان ترانه‌ای مثل «یار دبستانی من» را ترانه شاخص و موفقی دانست که در بزنگاه‌های اجتماعی بعدی هم استفاده شد. 

پس از انقلاب، تا پیش از جنبش اعتراضی «زن، زندگی، آزاد» چند فراز مهم اتفاق افتاد. یکی از آ‌ن‌ها تیر ماه سال ۱۳۷۸ و ماجرای «کوی دانشگاه» بود که با اعتراض دانشجویان به توقیف روزنامه «سلام» شروع شد و در روز ۱۸تیر اوج رسید و با حمله گروهی شبه نظامی و امنیتی با عنوان «انصار حزب‌الله» به خوابگاه دانشجویان در «کوی دانشجویان»، وارد فاز جدیدی شد. این یورش منجر به قتل دست کم دو دانشجو و دستگیری بیش از ۳۰۰ دانشجو شد. اتفاقی تاثیرگذار و مهم که بسیاری آن را اولین حرکت اعتراضی شدید علیه حاکمیت جمهوری اسلامی می‌دانند. 

برای این جریان سرود و ترانه‌ای شاخص در زمان خودش ساخته نشد. بسیاری از حقایق مربوط به این اتفاق سال‌ها بعد روشن شد. بعد از ماجرای «کوی دانشگاه»، رخ‌داد اجتماعی بسیار مهم و تاثیرگذار، اعتراض میلیونی به تقلب در شمارش آرا در انتخابات سال ۱۳۸۸ بود. ماجرا گسترده‌تر از کوی دانشگاه بود و درگیری‌های شدیدی هم بین مردم و نیروهای پلیس و نیروهای امنیتی در گرفت. در این مقطع ترانه‌هایی ساخته شد و از جمله مشهورترین آن‌ها تصنیف «تفنگت را زمین بگذار» به خوانندگی محمدرضا شجریان،‌ خواننده برجسته موسیقی سنتی ایرانی بود. ترانه‌ای که بیش از آن‌که شنیده‌ شود، بحث برانگیز بود. این تصنیف هم شهرت بسیار پیدا کرد. به هر روی محمدرضا شجریان به دلیل همراهی با این اتفاق که از آن با عنوان «جنبش سبز» یاد می‌کنند، و به واسطه به زبان آوردن سخنانی انتقادی در مورد جمهوری اسلامی، ممنوع‌الکار شد و تا آخر عمر دیگر نتوانست در موطنش روی صحنه برود. 

در آن مقطع ترانه‌های بسیاری ساخته شد و ترانه‌هایی سیاسی هم از دوران انقلاب به شکل‌های مختلف بازخوانی شد، مثل سرود مشهور «آفتاب‌کاران جنگل» یا همان «سر اومد زمستون»، اثری که توسط سازمان چریک‌هایی فدایی خلق ایران در سال ۱۳۵۷ منتشر شده بود. یکی دیگر از ترانه‌های تاثیرگذاری که در سال ۱۳۸۸ خوانده شد، «یه روز خوب میاد»، اثر «هیچکس» رپر مشهور ایرانی بود. ترانه‌ای که اشاره به آینده‌ای داشت که در آن از ظلم و ستم خبری نیست و مردم ایران در صلح زندگی می‌کنند. در سال ۸۸ ترانه‌های زیادی تولید شد، ولی به جز این مواردی که اشاره شد، ترانه‌های چندانی نبودند که تاثیرگذار باشند و بر ذهن مردم حک شده باشند.

بعد از ۱۳۸۸، اعتراضاتی در دی ماه سال ۱۳۹۶ رخ داد، و بعد از آن هم آبان خونین ۱۳۹۸ رخ داد، که هر دو با سرکوب شدید در ایران مواجه شد. در آبان ۱۳۹۸ مردم در اعتراض به سه برابر شدن قیمت بنزین به خیابان‌ها آمدند و در فاصله یک هفته به گزارش «رویترز»  ۱۵۰۰ نفر از مردم معترض کشته شدند. طبق اسناد منتشر شده، حاکمیت پیش‌بینی اعتراض مردم به گرانی قیمت بنزین را داشته و در یک حرکت از قبل برنامه‌ریزی شده، اینترنت را قطع کرد و به قسی‌ترین حالت ممکن دست به کشتار معترضین زد. سال ۹۸ اتفاق وحشتناک دیگری هم رخ داد، شلیک موشک از جانب سپاه‌پاسداران به پرواز ۷۵۲ اوکراین و کشته شدن ۱۷۶ مسافر که خشم ملی دیگری را رقم زد. در بین آبان تا پایان سال ۱۳۹۸ در همراهی با این اتفاقات هم تعدادی ترانه خوانده شد مثل «خونه باهار» از «علی عظیمی» یا ترانه «دستاشو مشت کرده» از سروش هیچکس که بعد از مدت‌ها سکوت به عرصه آمد و ترانه‌ای برای ماجراهای آبان ۱۳۹۸ خواند. «محسن نامجو» هم در آذر ماه «به یاد آر» را برای ادای دین به کشته‌شدگان آبان ۱۳۹۸ خواند و … . این ترانه‌ها در جایگاه خود قابل بحث هستند و نقاط قوت و ضعف خود را دارند، اما فارغ از مسائل زیبایی شناسانه، هیچکدام به اندازه‌ای که ترانه «برای...» در اعتراضات سراسری اخیر مردم ایران، که با مرگ «مهسا امینی» آغاز شد، تاثیرگذار نبودند. 

 

۴۰ میلیون بار یعنی چقدر؟

نوشتم که ترانه «برای...» تنها در صفحه اینستاگرام شروین حاجی‌پور در کمتر از دو روز ۴۰ میلیون بار بازدید شد. این ۴۰ میلیون شاید برای خیلی‌ها یک عدد باشد، اما برای روشن شدن، ذکر چند نکته ضروری است. اول اینکه شروین حاجی‌پور تا پیش از این اتفاق حدود ۵۰ هزار فالوئر در اینستاگرام داشت و در فاصله دو هفته بعد از این عدد به بیش از ۲ میلیون رسید. دوم اینکه شما مثلا وقتی به یوتیوب رجوع می‌کنید، اغلب ترانه‌های مشهور و مگاهیت ایرانی به جز یکی دو مورد استثنایی، بین یک تا هفت میلیون بار شنیده شدند. در اسپاتیفای و پلتفرم‌های مشابه اعداد خیلی کمترند، چون ایرانی‌ها به دلیل تحریم‌ها توانایی خرید اکانت اسپاتیفای یا اپل را از داخل ایران ندارد. شاید یک مصداق موضوع را روشن‌تر کند، «امیر مقصودلو» مشهور به «امیر تتلو» یکی از محبوب‌ترین چهره‌های موسیقی معاصر ایران است، چهره‌ای جنجال برانگیز که مخالفان بسیاری هم دارد. تتلو با حدود ۲۰ سال سابقه فعالیت و شهرت بسیار زیاد تنها در کانال یوتیوب خود بیش از هفتصد هزار دنبال‌کننده دارد. پربازدیدترین ویدیوی یوتوب او ترانه‌ هیت «من باهات قهرم» است که ۱۰ میلیون بار شنیده شده است. در پلتفرمی مثل اسپاتیفای هم این ترانه به عنوان موفق‌ترین کارش، دو میلیون چهارصد هزار بار شنیده شده است. درباره یک ابرستاره ایرانی حرف می‌زنیم. حالا این آمار را قیاس کنید با اتفاقی که برای ترانه «برای...» رخ داد؛ ۴۰میلیون بار شنیده شدن تنها در صفحه اینستاگرام خود شروین حاجی‌پور، بازخوانی‌های متعدد داخلی و خارجی، و زمزمه شدن از جانب صدها هزار ایرانی معترض اتفاقی است که در تاریخ معاصر ایران تنها برای این ترانه رخ داده است. 

ترانه «برای...» براساس ترندی شکل گرفت که با کلمه «برای» آغاز می‌شد. توییت‌هایی که یا تاکید بر حسرت آزادی‌های ساده اجتماعی در ایران داشتند، و یا به موضوع دردناکی که زندگی زیر سایه جمهوری اسلامی با خود به همراه داشته. مثل توییتی که می‌گوید:‌ «برای سگ‌های مظلومی که قانونی توسط شهرداری‌ها قتل عام شدند»، که شروین حاجی‌پور هم در ترانه این جمله را با کمی تغییر در این ترانه می‌خواند. موضوع بازمی‌گردد به اینکه شهرداری‌ها در ایران در اغلب مواقع  ترفندی جز کشتن برای کنترل سگ‌های ولگرد ندارند. در مقطعی ماموران شهرداری با تفنگ شب‌ها در خیابان‌ها می‌چرخند و سگ‌های ولگرد را می‌کشند، که این موضوع سر و صدای زیادی به پا کرد. یا مثلا در جای دیگری از ترانه با کمی تغییر از این توییت استفاده شده است: «برای روزی که پروفایل همه‌مون عکسای خودمون با لبای پر از خنده باشه»، این اشاره به بخشی از کاربران فعال توییتر در ایران دارد که به دلایل امنیتی نمی‌توانند از اسم واقعی و عکس خودشان استفاده کنند. ترندِ «برای» در هفته اول اعتراضات ایرانی بسیار بازخورد داشت و اغلب کاربران ایرانی خشم و حسرت‌های خود را در قالب جملاتی که با «برای» آغاز می‌شد، توییت کردند. 

عباراتی که برای اغلب مردم رنج کشیده ایران مفهوم و ملموس بود. شروین حاجی‌پور در یک ایده خلاقانه با ساختن ترانه‌ای براساس این ترند، احتمالا بدون اینکه بداند، یکی از تاثیرگذارترین ترانه‌‌های سیاسی ایران (شاید تاثیرگذارترین) را خلق کرد. 

هیچ ترانه‌ای حداقل از سال ۱۳۵۷ تا امروز در رویدادهای مهم اجتماعی ایران خلق نشد که اینگونه شهرتی فزاینده داشته باشد و مردم ایران در تجمعات مختلف آن را هم‌خوانی کنند. ترانه‌ای که مانیفست خواسته‌های ساده و بدیهی زندگی آزاد در یک جامعه آزاد را گوش‌زد می‌کند. ترانه‌ای از یک متولد دهه ۱۳۷۰ خورشیدی برای هم نسلانش که این روزها به امید فردای بهتر، شجاعانه در خیابان‌ها فریاد آزادی‌خواهی سر داده‌اند.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

تصویری

چهارمین هفته اعتراضات درسنندج

۱۸ مهر ۱۴۰۱
چهارمین هفته اعتراضات درسنندج