برجام ماه آینده، دی۱۴۰۱، وارد هفتمین سالگرد اجرای خود میشود، در حالی که مدتهاست اجرا نمیشود. «بنیامین نتانیاهو» که قرار است به زودی به عنوان نخستوزیر جدید اسراییل مجددا دولت تشکیل دهد، این پرسش را مطرح کرده که آیا واقعا توافق برجام مرده است؟ این نوشتار درصدد پاسخ به این پرسش است که چرا باید برجام را یک توافق مرده دانست و ده ماه دیگر در مهر، قرار بود چه اتفاقی بیفتد؟
***
توافق برجام احتمالا تنها توافقی در جهان معاصر است که بیشتر از آنکه اجرا شود، مدت زمان برای «احیا» صرف آن شده است.
در حالی که توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی کمتر از دو سال و نیم (از دی ۱۳۹۴ تا اردیبهشت۱۳۹۷) از سوی همه طرفها «به طور کامل» اجرا شده بود، «دونالد ترامپ» به دنبال سیاستهای ماجراجویانه «علی خامنهای» در منطقه، باب انتقاد و بهانهگیری را باز کرد و با ادامه رفتار تحریکآمیز ایران در منطقه و برنامههای موشکی، سرانجام پس از ۲۹ ماه از اجرای برجام، در بهار ۱۳۹۷ از آن خارج شد.
زمانی که «قاسم سلیمانی» در عملیات نظامی تحت نظارت ترامپ کشته شد، ایران که قبلا نقض برجام را آهسته و پیوسته شروع کرده بود، در بخشهای اصلی محدودیتهای برجام تجدید نظر کرد و وقتی از باخت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری مطمئن شد، مجلس شورای اسلامی بخشهای نظارتی برجام را هم به حالت تعلیق درآورد.
در این دوره جمهوری اسلامی ایران نه تنها غنیسازی بدون محدودیت ۵ درصد و ۲۰ درصد را از سر گرفته بود، که دست به غنیسازی ۶۰ درصدی هم زد؛ که به گفته «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس، هیچ هدفی جز استفاده در سلاح هستهای نمیتواند داشته باشد. امید ایران این بود که با روی کار آمدن «جو بایدن»، امکان چانهزنی بیشتری با ایالات متحده داشته باشد و با افزایش غنی سازی اورانیوم، به تعبیر مقامهای نظام، «دست خود را در برابر آمریکا پر کند.»
جمهوری اسلامی که از بهار۱۳۹۷ تا آبان ۱۳۹۹ در انتظار بازگشت آمریکا به برجام بدون مذاکره و تماس میان مقامهای دو کشور بود، از از فروردین ۱۴۰۰ تا مرداد ۱۴۰۱، به طور غیرمستقیم با ایالات متحده برای احیای برجام مذاکره کرد. هربار که احتمال احیای توافق بالا میگرفت، بخشیهایی از داخل حکومت با آن مخالفت میکردند و موضوع دوباره برای هفتهها، در حالت نامعلوم قرار میگرفت. اینک کار به جایی رسیده است که دو سال از عمر دولت بایدن باقی مانده، اما فقط و فقط ۱۰ ماه به روز انتقال در برجام باقی مانده است.
روز انتقال در برجام، هشت سال پس از روز پذیرش آن است که ۲۶مهر سال آینده، یعنی سال ۱۴۰۲ خواهد بود. در این روز ایالات متحده آمریکا باید در کنگره، زمینه لغو قانونی تحریمهای اتمی جمهوری اسلامی ایران و لغو تحریم فروش و ارائه خدمات و لوازم یدکی هواپیماهای ساخت آمریکا را فراهم میکرد، در حالی که تحریمها حتی رفع و تعلیق هم نشد. اجرای این بند مهم برجام برای جمهوری اسلامی، در ده ماه آینده غیرممکن است.
به فرض احیای برجام، این بند باید به مدت دست کم دو سال به تعویق بیفتد، یعنی زمانی که دیگر دولت بایدن بر سر کار نیست و همانطور که اعلام کرده، هیچ تضمینی برای باقی ماندن دولت بعدی آمریکا در برجام به فرض احیای آن هم وجود ندارد.
این وضعیت غیر قابل انجام در حالی است که دولت آمریکا و حکومت ایران، علاقمند به احیای برجام میبودند، در حالی که «علی خامنهای» در سخنرانی خود در آبان ۱۴۰۱ اعلام کرد که توافق با دولت آمریکا غیرممکن است، چرا که به تعبیر او باید به طور مداوم به آمریکا باج داد. کاری که به فرض او، جمهوری اسلامی ایران انجام نمیدهد.
نه انگیزهای سیاسی برای احیای برجام با کیفیت فعلی وجود دارد، و نه متن این توافق و تاریخها و زمانهای پیشبینی شده در آن دیگر چنین اجازهای میدهد.
بنابراین، گرچه بخشهایی از برجام مثلا خارج کردن آب سنگین از ایران (مادهای که میتواند در تولید بمب پلوتونیومی استفاده شود) هنوز اجرا میشود، اما اصل توافق که تحریمها را علیه ایران رفع میکرد و تضمین نرسیدن جمهوری اسلامی به بمب اتمی بود، اکنون مرده است. وضعیتی که ده ماه دیگر یعنی ۲۶مهر۱۴۰۲، ناچارا به طور رسمی اعلام خواهد شد.
ثبت نظر