close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

زینب کبری موسوی: حراست وزارت ورزش می‌گفت دیوانه‌ای در ایران ماندی

۲۴ بهمن ۱۴۰۱
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۸ دقیقه
«گفتند از این به بعد منتظر ما باش. هرجایی باشی پیدایت می‌کنیم. من از ترس این‌که مبادا شناسایی شوم، حتی در هیچ باشگاهی نام‌نویسی نکردم.»
«گفتند از این به بعد منتظر ما باش. هرجایی باشی پیدایت می‌کنیم. من از ترس این‌که مبادا شناسایی شوم، حتی در هیچ باشگاهی نام‌نویسی نکردم.»
«زینب کبری موسوی»، دختر یخ‌نورد ایرانی، به سوئیس پناهنده شده است
«زینب کبری موسوی»، دختر یخ‌نورد ایرانی، به سوئیس پناهنده شده است
او پرافتخارترین یخ‌نورد ایران در سال‌های گذشته است که یک قهرمانی آسیا، یک نایب قهرمانی آسیا، صعود به فینال رقابت‌های جهانی و چهار عنوان قهرمانی جهان در بخش انفرادی و تیمی را تجربه کرده است
او پرافتخارترین یخ‌نورد ایران در سال‌های گذشته است که یک قهرمانی آسیا، یک نایب قهرمانی آسیا، صعود به فینال رقابت‌های جهانی و چهار عنوان قهرمانی جهان در بخش انفرادی و تیمی را تجربه کرده است
دیدم یک به یک دوستان و ورزشکاران ما را هم دستگیر می‌کنند. از طرفی بعضی از بچه‌های کوهنورد پیام می‌دادند که زینب الان دیگر برنگرد چون قطعا بازداشتت می‌کنند
دیدم یک به یک دوستان و ورزشکاران ما را هم دستگیر می‌کنند. از طرفی بعضی از بچه‌های کوهنورد پیام می‌دادند که زینب الان دیگر برنگرد چون قطعا بازداشتت می‌کنند
طی سال‌ها، مقام‌های قهرمانی و نایب قهرمانی آسیا را کسب کردم و اولین دختر ایرانی بودم که در این رشته به ۴ عنوان قهرمانی انفرادی و تیمی در جهان رسیدم. از مدتی قبل در کشور سوئیس اعلام پناهندگی کردم
طی سال‌ها، مقام‌های قهرمانی و نایب قهرمانی آسیا را کسب کردم و اولین دختر ایرانی بودم که در این رشته به ۴ عنوان قهرمانی انفرادی و تیمی در جهان رسیدم. از مدتی قبل در کشور سوئیس اعلام پناهندگی کردم
به من می‌گفتند هر استوری یا متنی که منتشر می‌کنی، از آن طرف الناز رکابی را زیر فشار می‌گذارند و می‌گویند تو از خارج از کشور یا از زینب موسوی خط می‌گیری. من حرف خاصی نمی‌زدم. فقط می‌گفتم الناز رکابی کجاست؟
به من می‌گفتند هر استوری یا متنی که منتشر می‌کنی، از آن طرف الناز رکابی را زیر فشار می‌گذارند و می‌گویند تو از خارج از کشور یا از زینب موسوی خط می‌گیری. من حرف خاصی نمی‌زدم. فقط می‌گفتم الناز رکابی کجاست؟
دختر صخره‌نورد ایران در ادامه می‌گوید که مشکلات اقتصادی در کنار تمام موضوعات اجتماعی به حدی به مردم ایران فشار آورده که دیگر نگرانی‌ای حتی برای از دست دادن زندگی خود نداشته باشند: «تنها چیزی که برای ما مانده، جان‌مان است.»
دختر صخره‌نورد ایران در ادامه می‌گوید که مشکلات اقتصادی در کنار تمام موضوعات اجتماعی به حدی به مردم ایران فشار آورده که دیگر نگرانی‌ای حتی برای از دست دادن زندگی خود نداشته باشند: «تنها چیزی که برای ما مانده، جان‌مان است.»

«زینب کبری موسوی»، دختر یخ‌نورد ایرانی، به سوئیس پناهنده شده است. او پرافتخارترین یخ‌نورد ایران در سال‌های گذشته است که یک قهرمانی آسیا، یک نایب قهرمانی آسیا، صعود به فینال رقابت‌های جهانی و چهار عنوان قهرمانی جهان در بخش انفرادی و تیمی را تجربه کرده است.

دختر یخ‌نورد ایران در گفت‌وگو با «ایران‌وایر»، از چرایی و چگونگی پناهنده شدن خود می‌گوید.

 ***

زینب کبری موسوی، آخرین پناهنده ورزش ایران کیست؟

او خودش را این‌گونه معرفی می‌کند: «من زینب کبری موسوی اهل تهران و متولد سال ۱۳۷۰ هستم. از شش سالگی با ژیمناستیک ورزش را شروع کردم. در ۱۹ سالگی با دیواره‌نوردی و کوهنوردی آشنا شدم. از ۲۱ سالگی سنگ‌نوردی را آغاز کردم و از ۲۳ سالگی به‌صورت حرفه‌ای یخ‌نوردی کردم. طی سال‌ها، مقام‌های قهرمانی و نایب قهرمانی آسیا را کسب کردم و اولین دختر ایرانی بودم که در این رشته به ۴ عنوان قهرمانی انفرادی و تیمی در جهان رسیدم. از مدتی قبل در کشور سوئیس اعلام پناهندگی کردم.»

 

پدرم از دراویش بود و با تهدیدهای حکومت بزرگ شدم

از زینب کبری موسوی در مورد چرایی و چگونگی اعلام پناهندگی‌اش به سوئیس سوال کردیم. این‌که او به عنوان پرافتخارترین دختر یخ‌نورد تاریخ ایران چه مشکلات یا تهدیدهایی داشت که دیگر حاضر نشد به ایران برگردد؟

او در پاسخ می‌گوید: «من ۳۱شهریور برای شرکت در صعود به قله «مون‌بلان» از ایران خارج شدم. در حقیقت مدتی بود که من هیچ سفر خارجی نداشتم و دلیلش هم مشکلاتی مانند کرونا یا تغییر شرایط روحی و روانی من و بحران‌هایی که پشت سر گذاشتم بود. 

هم‌زمان با سفر من، ماجرای فوت «مهسا امینی» به وجود آمد و برای من دیگر قابل باور نبود که یک دختر غریب در تهران فقط به‌دلیل چند تار مویش کشته شود. این موضوع در کنار فشارهای اقتصادی و روحی که طی سال‌های اخیر متوجه مردم شده، باعث شد هر کسی به هر نحوی، اعتراضش را فریاد بزند. تنها کاری که از دست من برمی‌آمد، این بود که از طریق شبکه‌های اجتماعی و اینستاگرام شخصی‌ام، اطلاع‌رسانی کنم. حس می‌کردم با توجه به قطع و محدود شدن اینترنت در ایران، باید این کار را انجام دهم.

از همین‌جا تهدیدها علیه من آغاز شد تا بتوانند من را هم ساکت کنند. ولی وقتی به گذشته‌ام نگاه می‌کنم، می‌بینم چیزی برای از دست دادن نداشتم و ندارم. پدر من از دراویش بود؛ وقتی کودک بودم پدرم را به‌دلیل برگزاری مراسم مذهبی دراویش بارها دستگیر کردند. اما تا وقتی پدرم زنده بود به‌ یاد می‌آورم که ماموران اطلاعات به خانه ما حمله می‌کردند و پدرم را با خودشان می‌بردند. از کودکی یک حس ناامنی داشتم که قرار است این‌ها ناگهان وارد خانه ما شوند.» 

دختر صخره‌نورد ایران در ادامه می‌گوید که مشکلات اقتصادی در کنار تمام موضوعات اجتماعی به حدی به مردم ایران فشار آورده که دیگر نگرانی‌ای حتی برای از دست دادن زندگی خود نداشته باشند: «تنها چیزی که برای ما مانده، جان‌مان است.»

 

از خود حکومت به من می‌گفتند بیا با هم الناز رکابی را از کشور خارج کنیم

زینب موسوی در مورد تهدیدهایی که از ابتدای آغاز اعتراض‌هایش در فضای مجازی، متوجه او شده است می‌گوید: «از شماره تلفن‌های مختلف با من تماس گرفتند. گفتند از این به بعد منتظر ما باش، هرجایی باشی پیدایت می‌کنیم. من از ترس این‌که مبادا شناسایی شوم، حتی در هیچ باشگاهی نام‌نویسی نکردم. بعضی وقت‌ها اما به خودم می‌گفتم این‌ها شوخی است، مگر می‌شود در یک کشور آزاد بخواهند من را تهدید کنند؟ بعد دیدم یک به یک دوستان و ورزشکاران ما را هم دستگیر می‌کنند. از طرفی بعضی از بچه‌های کوهنورد پیام می‌دادند که زینب الان دیگر برنگرد چون قطعا بازداشتت می‌کنند.»

از زینب کبری موسوی در مورد نگرانی‌هایش برای خانواده «الناز رکابی» در روزهایی که دختر صخره‌نورد ایران به اسارت نیروهای امنیتی درآمده بود سوال کردیم. زینب موسوی در همان زمان پیگیر وضعیت سلامت خانواده الناز رکابی بود و حالا می‌گوید: «شاید الان هر حرفی در موردش بزنم اتفاقات بدی برایش بیفتد. فقط این را بگویم که به من می‌گفتند هر استوری یا متنی که منتشر می‌کنی، از آن طرف الناز رکابی را زیر فشار می‌گذارند و می‌گویند تو از خارج از کشور یا از زینب موسوی خط می‌گیری. من حرف خاصی نمی‌زدم. فقط می‌گفتم الناز رکابی کجاست؟ می‌پرسیدم چه اتفاقی برایش افتاده که دسترسی به تلفن همراهش ندارد؟ یادم است که قبل از انتشار خبر الناز رکابی توسط شما هم من خبردار شدم که وضعیت الناز مناسب نیست. بعد از آن خبر خب بیشتر نگران شدم.»

او می‌گوید که پیش از این هم بارها به اروپا و کانادا سفر کرده بود، اما قصدی برای مهاجرت و پناهندگی نداشت: «در همان روزهای اول که هنوز نمی‌دانستند من از ایران رفته‌ام، برخی از افرادی که از آن‌ها شناخت داشتم و حتی می‌دانستم عضو سازمان‌های امنیتی هستند، به من پیام می‌دادند و از من می‌خواستند که با آن‌ها برای کوهنوردی به ارتفاعات تهران بروم. بعضی‌ها از کشورهای خارجی پیام می‌دادند و من را از عواقب استوری‌هایم می‌ترساندند. مثلا از خاطرات زندان رفتن‌شان در ایران می‌گفتند و می‌ترساندند که جمهوری اسلامی اگر دستش به تو برسد، چطور شکنجه‌ات می‌کند. کاملا مشخص بود که نیروهای خود سازمان‌های امنیتی هستند. بعضی‌ها به من می‌گفتند بیا با هم الناز را از ایران فراری بدهیم. چه دلیلی داشت من که خارج از کشور هستم تلاش کنم الناز را که می‌خواهد در ایران بماند را از کشور خارج کنم؟»

 

روزی زنان و مردان ورزشکار ایرانی رازهایشان را خواهند گفت 

«ایران‌وایر» پیش از این دو بار در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۸ با زینب موسوی در مورد روزگارش به‌عنوان دختر یخ‌نورد در ایران گفت‌وگو کرده است. او در اسفند ۱۳۹۸ به «ایران‌وایر» از یک پرونده‌سازی علیه خودش خبر داده و گفته بود: «این آخرین تلاش فدراسیون برای حذف کردن من است.»

از او در مورد تهدیدهای همان زمان و دلیل این پرونده‌سازی پرسیدیم. زینب کبری موسوی به «ایران‌وایر» می‌گوید: «الان نمی‌خواهم در این مورد خیلی توضیح بدهم، چون یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌های رییس فدراسیون، فدراسیون و نهادهای بالاتر از من، باز شدن همین پرونده است. من مسلما در این مورد در زمان لازم یک شکایت به نهادهای بین‌المللی خواهم کرد.»

او می‌گوید: «از من خواستند در مورد موضوعی که در اردوی خارج از کشور برای یک خانم اتفاق افتاد سکوت کنم. من سکوت نکردم و بعد دیدم حراست فدراسیون و کمیته انضباطی علیه من پرونده‌سازی کرد. من روزی از نهادهای بین‌المللی ورزشی خواهم خواست که از فدراسیون ایران بپرسند چرا باید ورزشکاران بابت مسائل خصوصی‌شان تحت فشار قرار بگیرند. من آدمی نبودم که من را با پول یا پست بخرند. برای همین آدم‌هایی مثل من، همیشه برای مجموعه‌های مدیریتی داخل ایران دردسرساز هستیم. من مطمئنم روزی که من در مورد این پرونده صحبت کنم، بسیاری از ورزشکاران زن داخل ایران، می‌آیند و از موارد مشابهی که داشتند صحبت می‌کنند.»

زینب کبری موسوی در واکنش به این سوال «ایران‌وایر» که آیا موضوع شکایت احتمالی او، به ماجرای تعرض یا تجاوز به ورزشکاران برمی‌گردد می‌گوید: «نه. ولی این موضوع هم در ورزش ایران وجود دارد. این ماجرای مدرسه فوتبال که اخیرا منتشر شد یک نمونه آن است. من یک ورزشکار مرد می‌شناسم که به من می‌گفت مربی‌اش خیلی رک و صریح به او گفته اگر می‌خواهی فیکس تیم ملی باشی، باید با من وارد رابطه شوی. این موضوع تازه‌ای در ورزش ما نیست.»

 

وزارت ورزش یک قدم برای نجات محمدمهدی کرمی برنداشت

طی سال‌های گذشته، بعد از پناهنده شدن ورزشکاران ایرانی به کشورهای اروپایی، روزنامه‌نگاران این کشورها یا حتی مراجع قضایی اروپایی از ورزشکاران پناهجوی ایرانی می‌پرسیدند که «آیا با وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک خودتان برای گرفتن کمک، و همین‌طور تضمین امنیت جانی برای بازگشت به ایران تماس گرفته‌اید؟» از زینب موسوی همین سوال متداول میان خبرنگاران اروپایی را در مورد روزهای پیش از پناهندگی در سوئیس پرسیدیم.

او می‌گوید: «خودتان به حقیقت‌های موجود نگاه کنید. ورزشکار کشور ما را اعدام کردند؛ "محمدمهدی کرمی"، عضو تیم‌های باشگاهی و ملی کاراته ایران. در منشور المپیک قید شده که فدراسیون و کمیته المپیک باید از ورزشکاران حمایت کنند. آیا شنیدید که وزیر ورزش حرفی در مورد محمدمهدی کرمی بزند؟ آیا دیدید که فدراسیون کاراته بگوید این بچه را نکشید و لااقل به او حکم اعدام بزنید؟ من می‌گویم این‌ها مانند زنجیر به‌هم پیوسته هستند. هیچ فرقی بین وزیر ورزش و حکومت ایران نیست. ای کاش ما ورزشکاران هم مثل آن‌ها با هم متحد بودیم و پشت هم می‌ایستادیم، ای کاش برای جواز یک باشگاه یا رستوران، یا معافیت مالیاتی، خودمان را نفروشیم.»

او به یک مورد که برای خودش پیش آمده اشاره می‌کند و می‌گوید: «وقتی "حمید سجادی" وزیر ورزش شد، من به این امید که او یک مدیر ورزشی است، ۲۱ صفحه از ناعدالتی‌ها نوشتم و به دفتر وزیر ورزش بردم. حتی یک بار هم جواب من را ندادند. بارها برای دیدن معاون زنان وزارت ورزش و صحبت با "مریم کاظمی‌پور" رفتم، من را ساعت‌ها پشت در نگه می‌داشتند و داخل راه نمی‌دادند. تا این که یک روز دیدم زنی چادری با دو فرزند خردسالش وارد شد و بدون معطلی با سلام و صلوات رفت داخل. از منشی‌اش پرسیدم من ساعت‌هاست که اینجا نشسته‌ام اما این خانم بدون وقت وارد شد؛ گفت ایشان زن شهید مدافع حرم است.»

 

حراست وزارت ورزش به من گفت دیوانه‌ای در ایران مانده‌ای، چرا نمی‌روی؟ 

دختر قهرمان یخ‌نوردی ایران در بخشی دیگر از صحبت‌هایش به تبلیغات ایدئولوژیک و پروپاگاندای نظام در ورزش اشاره می‌کند و می‌گوید: «می‌خواستم بروم آکادمی المپیک تمرین کنم، می‌گفتند درها بسته است. می‌پرسیدیم چرا؟ می‌گفتند چون تشییع شهدای گمنام است. آن‌ها هیچ وقت درک نمی‌کنند ریتم ورزش یک قهرمان ورزشی چیست.»

زینب کبری موسوی می‌گوید هرگز نتوانسته که با "محمود خسروی‌وفا" یا حمید سجادی دیدار کند: «یک بار یکی از مدیران حراست وزارت ورزش و جوانان به من گفت تو دیوانه‌ای. مانده‌ای اینجا چکار کنی؟ تو که ویزا داری بلند شو از ایران برو. اینجا ماندی چکار کنی؟ می‌گفت ما خودمان دنبال این هستیم که برویم و بچه‌هایمان را بفرستیم، بعد تو می‌آیی اینجا از کی جواب بگیری؟ الان هم که من رفته‌ام فکر می‌کنید ناراحت هستند؟ باور کنید که نه. این‌ها فقط آرزو می‌کنند ما برویم، بعد هم بگویند زینب موسوی رفته است از فلان شبکه و فلان گروهک پول می‌گیرد که حرف بزند.»

او می‌گوید برایش آن‌چه گفته می‌شود مهم نیست و البته تلاش می‌کند روزی در ایران، دموکراسی به معنی واقعی برای مردم و ورزشکاران برقرار شود.

ثبت نظر

گزارش

طرد، تست بکارت اجباری و…؛ روزگار برخی زنان معترض پس از آزادی

۲۴ بهمن ۱۴۰۱
ثمانه قدرخان
خواندن در ۸ دقیقه
طرد، تست بکارت اجباری و…؛ روزگار برخی زنان معترض پس از آزادی