بنا به اطلاعاتی که به «ایرانوایر» رسیده، گروهی از شهروندان و فعالان مدنی در ایران از روز اول خرداد ۱۴۰۲ با نمادهای قرمز رنگ مانند کارتهای قرمزی که شبیه به کارت همهپرسی سال ۱۳۵۸ طراحی شدهاند، قرار است در شبکههای اجتماعی و در خیابان، محل کار و محل زندگی خود حاضر شوند و به این شکل به حق خود برای «نه» گفتن به حکومت تاکید کنند.
***
«علی خامنهای» در یکی از سخنرانیهای اخیرش به صراحت مخالفت خود را با مراجعه به رای مردم برای همهپرسی درباره مسایل کشور اعلام کرد و گفت مسایل گوناگون کشور قابل رفراندوم نیستند.
حالا شماری از شهروندان ایران با کارت و روبانهای قرمزرنگ، رفراندومی مردمی برای «نه» گفتن به جمهوری اسلامی برپا کردهاند؛ رنگی که در ۱۲ فروردین سال ۱۳۵۸ نیز روی تعرفههای رای همهپرسی که به تشکیل جمهوری اسلامی منجر شد، نماد نه به جمهوری اسلامی بود.
در بیانیه اعلام موجودیت این کمپین که از سوی «شبکه همیاری برای دموکراسی در ایران» هماهنگی و راهاندازی شده، این شبکه خود را «غیرمتمرکز» و «بدون رهبری» معرفی کرده و نوشته با کمک همه شهروندان برای گذار به دموکراسی در ایران تلاش میکند و هر شهروندی که علاقهمند به دموکراسی در ایران است، میتواند خود را بخشی از آن بداند.
«کمپین روبان و کارت قرمز» در راستای پایبندی این شبکه به مبارزه خشونتپرهیز و کمهزینه، با هدف، «تقویت روحیه مبارزه مردم و ایجاد فشارهای متناوب علیه جمهوری اسلامی تا مرحله تسلیم و یا فروپاشی این رژیم تشکیل شده است.
در بخش دیگری از این بیانیه اعلام موجودیت، شبکه همیاری برای دموکراسی در ایران تاکید کرده است: «نه گفتن امری دموکراتیک است و حق هر شهروندی است که به عنوان صاحبان این آب و خاک به حاکمان آن نه بگویند و آنها را از حکومت پایین بکشند و یا خواستار نظامی شوند که بدون تبعیض و نابرابری، حقوق شهروندی آنها را تامین کند.»
جوانان در رفراندوم ۵۸ نقشی نداشتند
«محمد برزنجه»، فعال مدنی و از هماهنگکنندگان شبکه همیاری برای دموکراسی در ایران ضمن دعوت از شهروندان برای پیوستن به این مبارزه مسالمتآمیز، به «ایرانوایر» میگوید: «کمپین کارت قرمز و نه به جمهوری اسلامی متعلق به هیچ شخص و گروهی نیست و هر شهروند ایرانی که به هر شکلی مخالف این نظام است، میتواند به صلاحدید خود در این کمپین مشارکت کند.»
برزنجه با گفتن این که نسل جوان هیچ نقشی در رفراندوم آری یا خیر به جمهوری اسلامی که در فروردین ۱۳۵۸ برگزار شد، نداشته و مجبور به تحمل این نظام است، میافزاید: «البته این کمپین به تنهایی نمیتواند باعث تغییر اساسی در جامعه شود اما در این شرایط چنین کمپینهایی باعث ایجاد حس همبستگی و اعتماد در جامعه میشوند و این امر تاثیر مثبتی دارد.»
برزنجه در ادامه به برخی از روشهای مشارکت در کمپین که اعضای شبکه همیاری برای دموکراسی در ایران آنها را پیشنهاد کردهاند، میپردازد و میگوید: «در ایران، شبکهها قویتر هستند و فعالان میتوانند راههای خلاقانهای را پیدا کنند و جوانان در مورد حرکتهای ریشهای یا گرسروت بینظیرند. برای همین ما فقط پیشنهاداتی را ارایه کردهایم و مردم خودشان به هر روشی که فکر میکنند مناسبتر است، میتوانند از رنگ قرمز استفاده کنند.»
او استفاده از برچسبهایی قرمز رنگ روی شیشههای اتومبیلها، مغازهها، منازل و دیوارها را یکی از روشهای پیشنهادی گروه مبتکر این کمپین میداند و میگوید: «برگههای رایگیری در سال ۱۳۵۸ با دو رنگ سبز برای بله و رنگ قرمز برای نه طراحی شده بودند. با اضافه کردن رای من امروز، میتوانیم مخالفت خود را با کمترین هزینه اعلام کنیم. این برگهها متعلق به خود جمهوری اسلامی هستند و نصب آنها مغایرتی با قانون ندارد.»
برزنجه استفاده از برگههای قرمز رنگ با شعارهایی مانند «نه به جمهوری اسلامی» و «زن، زندگی، آزادی» را نیز یکی دیگر از پیشنهادات گروه سازماندهنده این کمپین عنوان میکند: «این برگهها را میتوان در اماکن عمومی نصب کرد. حتی میتوانیم روبان قرمز را با سنجاق به لباسهای خود نصب کنیم و یا به موهای خود ببندیم.»
او تاکید میکند: «این روبانها را به آنتن، برف پاککن اتومبیلها و حتی به شاخه درختان هم میشود آویزان کرد.»
به گفته این فعال مدنی، گروه مبتکر این کمپین معتقدند که پوشیدن لباس، تیشرت، شال، روسری، کفش و جوراب قرمز که به معنی نفی و توقف و نماد مبارزه و سمبل خون جوانانی است که جان خود را فدا کردهاند نیز میتواند یکی دیگر از روشهای اعلام مخالفت به صورت خشونتپرهیز در شرایط کنونی باشد.
استفاده از یک رنگ خاص در تاریخ مبارزات خشونتپرهیز جهان قدمتی نزدیک به دو دهه دارد. جنبشهای مدنی علیه دیکتاتوریهای باقیمانده از حزب کمونیست در کشورهای اقمار شوروی سابق و اروپای شرقی، همچون انقلاب «نارنجی» اوکراین، «گل سرخ» در گرجستان و «گل لاله» در قرقیزستان در اوایل قرن بیست و یکم و سپس اعتراضات به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که با نام «جنبش سبز» شناخته میشود، از نمونههای مثال زدنی در این زمینه هستند.
برزنجه با تاکید بر تجربه استفاده از رنگ سبز در اعتراضات سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ نیز به «ایرانوایر» میگوید: «تجربه استفاده از رنگ سبز نشان داد که تاثیر رنگ، نمایانگر یک جنبش است و حاکمان به هر شکلی از آن میترسند.»
این فعال مدنی تاکید میکند: «کمپینهای روبان در خیلی از کشورهای جهان، به مناسبتهای مختلف انجام شده و بازتابهای مثبتی داشتهاند؛ از جمله کمپین روبان سفید برای جنبش خشونت علیه زنان و دخترانی که در مدرسه پلیتکنیک استان کبک کانادا که در سال ۱۹۸۹ میلادی به قتل رسیدند و کمپین روبان رنگینکمان برای حمایت از حقوق جامعه رنگین کمانی و آخرین آنها، کمپین روبان زرد در اعتراض به حمله روسیه به اوکراین.»
او میگوید: «هدف از این کمپین این است که با کمترین هزینه، این پیام را به حاکمان جمهوری اسلامی برسانیم که این جنبش زنده است و همچنان برای نفی این حکومت مبارزه میکند.»
از زمان کشته شدن «ژینا (مهسا) امینی» در بازداشت ماموران «گشت ارشاد» و شروع اعتراضات در شهریور ۱۴۰۱، خواسته برگزاری رفراندوم جدیتر از همیشه مطرح شده است. آن قدر این خواسته جدی بوده است که رهبر جمهوری اسلامی نیز در یک سخنرانی در جمع گروهی از دانشجویان در روز ۲۹ فروردین ۱۴۰۲، وقتی درباره رفراندوم از سوی یکی از حاضران اظهارنظر شد، گفت: «یکی از برادران (دانشجویان) گفت اگر چنانچه از اول انقلاب در مورد همه مسایل رفراندوم برگزار میکردید، این حساسیت نسبت به رفراندوم به وجود نمیآمد! کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسایل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر مردمی که باید در رفراندوم شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مساله را دارند؟ این چه حرفیه؟ چهطور میشود رفراندوم کرد در مسایلی که تبلیغات میشه، حرف میشه زد، از همه طرف، یک کشور را برای یک مساله، شش ماه درگیر بحث و جدل و گفتوگو و دو قطبیسازی میکنند برای اینکه یک رفراندوم برگزار شود. تو همه مسایل رفراندوم کنیم؟»
جدا از این که این اظهارنظر او از نظر حقوقی چهقدر درست است یا غلط، بسیاری این شکل از حکمرانی را مورد انتقاد قرار دادهاند؛ مثلا، «انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها» که یک نهاد نزدیک به اصلاحطلبان است، از خامنهای خواست اظهاراتش را تصحیح کند.
در این بیانیه آمده است: «مردم میپرسند اگر ما امکان تحلیل برای شرکت در همهپرسی را نداریم، چهگونه برای شرکت در انتخابات غیر رقابتی و حضور در راهپیماییها و تایید قطعنامههایی که نقشی در نوشتن آن نداریم، امکان تحلیل داریم؟»
«فائزه هاشمی»، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و زندانی سیاسی هم در نامهای که به «ایرانوایر» رسیده، خطاب به خامنهای نوشته است: «آیا این جمله، توهین به مردمی که در انقلاب، رفراندوم انتخاب جمهوری اسلامی، ۲۲ بهمنها، انتخاباتها، روزهای قدس، تشییع جنازهها، نمازهای جمعه، روزهای ۹ دی و سایر اجتماعات حکومتی مشارکت داشتهاند و همچنین به کل مردم ایران نمیباشد؟ حضوری که همیشه به عنوان پایه مردمی حکومت به آن بالیدهاید؟ به نظر میرسد مردمی که با شما هستند، امکان تحلیل دارند و در غیراین صورت، بی تحلیل و بعضا خائن و مزدور بیگانه. سیاست یک بام و چند هوا؟»
موضوع رفراندوم یا همهپرسی اینک به موضوعی عمومی در ایران بدل شده و مخالفت خامنهای با یک اصل «قانون اساسی»، تعجب طرفدارانش و مخالفت شهروندان را برانگیخته و حکومت را در تضادهایی که رهبر آن آفریده، درگیر کرده است.
ثبت نظر