«ایرانوایر» مطلع شده است که کبری غلامی، شهروند افغانستان که در ایران ساکن و در دانشگاه «الزهرا» در حال تحصیل و پژوهش در زمینه «هویتیابی زن مهاجر» بوده، هنوز در مرزهای ایران است. تلاش مجموعههایی که او با آنها همکاری و پژوهش داشته برای تغییر حکم رد مرز یا اخراج او از ایران ادامه دارد.
بر اساس گزارشها، کبری غلامی به رغم داشتن مدارک اقامتی معتبر در ایران، پس از دریافت تذکر درباره حجاب، به سمت افغانستان فرستاده شده است. کبری غلامی کیست و برای مقابله با اقدام غیرقانونی جمهوری اسلامی در بازداشت و رد مرز او چه باید کرد؟
***
کبری غلامی، پژوهشگر اجتماعی اهل افغانستان که در ایران زندگی و تحصیل میکند، پس از دریافت چند پیامک تذکر حجاب، به اداره گذرنامه احضار و در خطر ردِمرز یا اخراج از ایران قرار گرفته است. دوستان او میگویند گذرنامه او بهدلیل همین تذکرها توقیف شده است.
در گزارش فعالان مدنی آمده که کبری غلامی بعد از احضار به اداره گذرنامه، «بدون هیچ توجیه قانونی و با وجود داشتن مدارک قانونی سکونت در ایران» بازداشت شده و به سمت مرز افغانستان برده شده است. «شیما وزوایی» یکی از فعالانی که خانم غلامی را میشناسد در حساب کاربری ایکس (توییتر) خود نوشته که او حتی نتوانسته با خانواده و عزیزانش خداحافظی کند.
کبری غلامی کیست؟
کبری غلامی زن مهاجر افغانستانی متولد ایران و ساکن تهران که در مقطع کارشناسی ارشد علوم اجتماعی در دانشگاه الزهرا دانشجو است. او سالهاست که بهصورت قانونی در ایران زندگی میکند. پاسپورت و کارت اقامت معتبر دارد و بر مبنای تحصیلات و فعالیتهای مدنی خود در حوزه حقوق زنان بهویژه زن مهاجر افغانستانی پژوهشهای متعددی انجام داده است.
او سالها در گروه جوانان مهاجر جشنوارههای گل سرخ در فرهنگسرای خاوران فعال بوده و در اسفند ۱۴۰۲ ششمین همایش پژوهش اجتماعی فرهنگی در ایران که در بخش «زنانگی و تحول اجتماعی فرهنگی» برگزار شد، کبری غلامی در آن به مساله هویتیابی زنان افغانستانی در گرهگاه جنسیت و ملیت پرداخت.
در یکی از آخرین پژوهشهایش که بخشی از آن در این نشست هم مرور شده بر موضوع هویتیابی که در مراحل کودکی شکل میگیرد تاکید کرده و گفته بود که «برای مهاجران نسل دوم و سوم افغانستانی که در ایران بهدنیا آمده و رشد کردهاند هویتیابی با فشار همراه است، زیرا آنها در مدرسه بهدلیل نوع برخورد و مواجهه دیگران تبدیل به یک «دیگری» میشوند و از سوی دیگر، چون هر سال باید برای تمدید مدارک اقامتی خود بروند، درمییابند که ایرانی محسوب نمیشوند. در حالیکه از افغانستانی که وطن آنها قلمداد میشود هم هیچ تجربه و درکی ندارند.»
«آمنه زمانی»، فعال حقوق کودکان که نخستین بار خبر بازداشت و رد مرز کبری غلامی را منتشر کرد، او را یک زن مهاجر افغانستانی «قوی و مستقل» توصیف کرده که برایش مهم نبوده در کجای این دنیا به زنی ظلم میشود.
او از همه فعالان مدنی در شبکههای اجتماعی خواسته تا نسبت به رد مرز کبری غلامی که میتواند برای او تبعات و خطرات جدی به دنبال داشته باشد، واکنش نشان دهند.
چه باید کرد؟
«زهرا باقری شاد»، فعال و پژوهشگر حوزه زنان و مدیر شبکه «مردان علیه خشونت»، با اشاره به اینکه پیش از این نیز در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، اخبار مرتبط با بازداشت و تهدید به رد مرز زنان مهاجر افغانستانی کموبیش توسط برخی فعالان، رسانهای شده بود به ایرانوایر میگوید: « روایت یکی از این زنان گویای برخورد تبعیضآمیز و خشنتر ماموران با او بود به گونهای که این زن جوان افغانستانی متولد ایران حتی پس از آزاد شدن از زندان هم تا چندین ماه بهصورت تلفنی تهدید میشد که در صورت حضور دوباره در اعتراضات، هم خودش و هم خانوادهاش ردِ مرز خواهند شد.»
این کنشگر فمینیست بر این باور است که مبارزه مدنی زنان با حجاب اجباری به همه آنها هزینه تحمیل میکند اما «کبری غلامی و دیگر زنان افغانستانی ساکن ایران – چه مهاجران و چه آنها که در ایران متولد شدهاند – برای مبارزه مدنی با تبعیض جنسیتی، هزینههای به مراتب بیشتری میپردازند و تحت خشونت شدیدتری قرار میگیرند. مبارزه با حجاب اجباری و تبعیض جنسیتی برای کبری غلامی و دیگر زنان افغانستانی ساکن ایران مساوی است با رد مرز و این درحالی است که این زنان حتی در معادلات جنبش زنان ایران هم جایی ندارند.» زهرا باقری شاد تاکید میکند که کبری غلامی یکی از معدود زنان افغانستانی است که تبعیض و ستمی که بر او روا داشته شده، رسانهاش شده است. بنابراین حمایت از او باید به یک کنش جمعی فمینیستی بدل شود: « برای مبارزه در حوزه حقوق زنان در ایران و حتی جهان باید توجه کنیم که جمعیت زنان متکثر است و یک گروه واحد نیست. از نظر تعلقهای اتنیکی، طبقاتی، گرایشهای جنسی و ویژگیهای فیزیکی تفاوت دارند و همه آنها در مسیر مبارزه با آپارتاید جنسیتی شیوه خودشان را دارند. به باور من برای اینکه بتوانیم همه این زنان را زیر یک چتر ببینیم و بتوانیم از هر گروه تحت ستمی حمایت کنیم به یک فمینیسم ضدنژادپرست نیازمندیم. فمنیسمی که هم بتواند از حقوق زنان صحبت کند و با نفرتپراکنیهای اتنیکی و نژادی مبارزه کند. من فکر میکنم در ایران ما نمیتوانیم از حقوق زنان صحبت کنیم، اما رویکردهای ضدنژادپرستانه نداشته باشیم چون در ایران زن بلوچ داریم، زن عرب داریم، زن ترک و کرد و گیلک و افغانستانی داریم و به جز زن فارس، بقیه این زنان علاوه بر ستم جنسیتی از ستم اتنیکی هم رنج میبرند. در مورد زنانی مثل کبری غلامی به مراتب ستم بیشتری تجربه میشود چرا که موضوع پناهندگی و مهاجر بودن هم در مورد آنها مطرح است. بنابراین در این موارد باید حتما در کنار مبارزه برای حقوق زنان مبارزه با نژادپرستی را هم در نظرگاهمان داشته باشیم.»
حملههای نژادپرستانه علیه مهاجران افغان؛ سازمانیافته و هدفمند
در ماههای اخیر و بهخصوص در نیمه دوم سال جاری و پس از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی اوجگیری حملههای نژادپرستانه علیه افغانستانیها مشهود بود. افرادی همچون «هادی کساییزاده» از روزنامهنگاران حکومتی با روایتهایی اغراق شده و بدون ارائه آمار و ارقام موثق، نقش مهمی در کارزارهای شایعهپراکنی در مورد مهاجران افغانستانی در ایران داشتند.
برخی مقامهای مسوول در ایران نیز تلاش کردند که افغانستانیستیزی را صرفا به مردم نسبت بدهند و از زیر بار مسوولیت خود در شکلگیری این دیدگاه شانه خالی کنند. اما ناگفته پیداست که تبعیضهای دولتی و خشونتهای ساختاری علیه افغانستانیها چقدر در بروز و تقویت این نگاه در جامعه نقش دارد.
از اواسط مهرماه سال ۱۴۰۲ حملات فیزیکی به مهاجران افغانستانی افزایش یافت. در یکی از این حملهها در شهرک «اقبالیه» قزوین و محله «سلطانآباد» تهران، گروهی از مردم با سنگ و چماق به خانههای مهاجران حمله کردند. همزمان، حمله به مهاجران افغانستانی در فضاهای عمومی و حتی حمله به کودکان افغانستانی در مدارس گزارش شد. مهاجرانی که ادعا میشد مخل امنیت هستند، لحظهای در موج نفرت و خشم لجامگسیخته احساس امنیت نمیکنند.
دولت و مقامات جمهوری اسلامی حتی در خصوص مهاجران افغانستانی که دارای اقامت قانونی و مدارک معتبر اقامتی در شهرهای ایران هستند از عبارت «اتباع بیگانه» استفاده میکنند. بعد از جنبش «زن زندگی آزادی»، احساسات ناسیونالیستی مردم در ایران به شکلی غریب بر خشونت دولتی و اجتماعی علاوه شد و بهنظر میرسد سازماندهی چشمگیری برای مهاجرستیزی در ایران در دستور کار دولت قرار گرفته است.
این در حالی است که برخی از مهاجران افغانستانی سالیان سال در ایران زندگی کردهاند، حتی برخی در این کشور به دنیا آمده و روابط اجتماعی و اقتصادی خود را شکل دادهاند و کارهایی را به انجام رساندهاند که شهروندان ایران کمتر متقاضی آن بودهاند.
ایرانوایر پیشتر در گزارشهایی از استثمار و ستمی که نیروی کار مهاجر افغانستانی در ایران با آن مواجه است، پرداخت دستمزد کمتر کارگران افغانستانی توسط کارفرمایان و عدم امکان شکایت کارگران در صورت آسیب یا حتی مرگ در محل کار منتشر کرده بود.
اینکه ایران امروز درگیر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است، محصول سیاستهای نادرست مقامات و دولتهایی است که آمده و رفتهاند اما وقوع این بحرانها به باور «مهرداد درویشپور»، جامعهشناس و استاد دانشگاه «مالاردالن» سوئد بیش از هر گروهی، مهاجران را هدف میگیرد. او پیشتر در گفتگویی با ایرانوایر گفته است: «هنگامی که فشارهای اقتصادی، شکافهای طبقاتی، بیکاری و فقر و بزهکاری، و تمام ناملایمات ناشی از آن در یک جامعه گسترش مییابد، یکی از سادهانگارانهترین اشکال واکنش عمومی نسبت به این مشکلات، پیدا کردن بلاگردانی است که برای همهچیز او را مقصر جلوه دهند.»
او در بخش دیگری از این گفتوگو تصریح کرد که مهاجران در همه جای جهان حتی اروپا و جهان غرب «از نخستین گروههای قربانی این دست از واکنشها» هستند و به عنوان مسوولان گسترش بزهکاری و سربار جامعه و یا تهدیدی علیه امنیت کشور معرفی میشوند.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر