close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

حکم اعدام ۶ زندانی عقیدتی؛ قاضی در حرم امام رضا توبه کرده

۱۹ مرداد ۱۴۰۳
رقیه رضایی
خواندن در ۸ دقیقه
حکم اعدام ۶ زندانی عقیدتی؛ قاضی گفت در حرم امام رضا توبه کردم
یک فرد مطلع که به‌دلایل امنیتی نام او نزد ما محفوظ است، می‌گوید قاضی پس از صدور دوباره حکم اعدام، به یکی از اعضای خانواده این شهروندان گفته که به حرم «امام رضا» رفته و «توبه» کرده است
حکم اعدام ۶ زندانی عقیدتی؛ قاضی گفت در حرم امام رضا توبه کردم
فرهاد شاکری در پلیس‌راه خوی بازداشت شده است؛ وقتی که از کارگری برای یک شرکت سازنده تاب و سرسره کودکان در ترکیه به‌منظور دیدار خانواده‌اش در گنبدکاووس باز می‌گشت
حکم اعدام ۶ زندانی عقیدتی؛ قاضی گفت در حرم امام رضا توبه کردم
تصویر منتسب به غلامحسین احمدیان سلامی، قاضی شعبه ۴ دادگاه انقلاب که برای بار دوم برای ۶ زندانی عقیدتی اهل سنت اعدام صادر کرده است

بر اساس اطلاع «ایران‌وایر»، حکم اعدام «فرهاد شاکری»، «عیسی عیدمحمدی»، «حکیم عظیم گرگیج»، «عبدالرحمن گرگیج»، «تاج‌محمد خرمالی» و «مالک فدایی‌نسب» که پیش‌تر توسط دیوان عالی کشور نقض شده بود، در شعبه هم‌عرض، یعنی شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد عینا دوباره صادر شده است. بر اساس این گزارش، حکم اعدام این زندانیان سُنی مذهب که از سال ۱۳۹۴ در بازداشت هستند، به اجرای احکام رفته است.

یک فرد مطلع که به‌دلایل امنیتی نام او نزد ما محفوظ است، می‌گوید قاضی پس از صدور دوباره حکم اعدام، به یکی از اعضای خانواده این شهروندان گفته که به حرم «امام رضا» رفته و «توبه» کرده است؛ امری که نشان می‌دهد قاضی درباره حکم صادره خود شبهه دارد اما به‌دلیل فشار وزارت اطلاعات، این حکم را صادر کرده است.

***

درباره پرونده این زندانیان عقیدتی چه می‌دانیم؟

«فرهاد شاکری»، «عیسی عیدمحمدی»، «حکیم عظیم گرگیج»، «عبدالرحمن گرگیج»، «تاج‌محمد خرمالی» و «مالک فدایی‌نسب»

که حکم اعدام آن‌ها به اجرای احکام رفته بود، در پرونده‌ای محاکمه شده‌اند که دست‌کم شش متهم دیگر نیز داشته است. آن‌ها از بهمن‌ ۱۳۹۶ در بازداشت به‌ سر می‌برند. 

قوه قضاییه جمهوری اسلامی می‌گوید آن‌ها با «داعش» همکاری کرده‌اند. ولی چون حتی به وکلا اجازه دسترسی به دادنامه و رونویسی از کل رای قاضی را نداده‌اند- امری که در اغلب پرونده‌های امنیتی انجام می‌شود- مشخص نیست که مصادیق اتهام آن‌ها چه بوده‌اند.

به‌ جز این شش نفر که در خطر اعدام هستند، در دی‌ماه ۱۳۹۹، سه نفر دیگر، یعنی «حمید راست‌بالا»، «کبیر سعادت جهانی» و «محمدعلی آرایش» به اتهام «بغی» از طریق عضویت در «گروه سلفی حزب ‌الفرقان» و «جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران» اعدام شدند.

حکم اعدام فرهاد شاکری و هم پرونده‌ای‌هایش در دی‌ ۱۳۹۸ توسط دیوان عالی کشور نقض شد اما بعد از چهار سال بلاتکلیفی، در آذر ۱۴۰۲، شعبه۴ دادگاه انقلاب مشهد که شعبه هم‌عرض شعبه اولیه صادرکننده حکم اعدام تلقی می‌شود، مجددا برای آن‌ها اعدام صادر کرد.

حالا بر اساس اطلاعاتی که به‌تازگی به «ایران‌وایر» رسیده، حکم اعدام آن‌ها به واحد اجرای احکام رفته و این به معنای خطر اعدام قریب‌‌الوقوع این شش زندانی عقیدتی عمدتا بلوچ و ترکمن است.

سه نفر دیگر هم در همین پرونده به نام‌های «محمدرضا شیخ احمدی»، «عبدالباسط اورسن» و «مرتضی فکوری» پیش‌تر از سوی «محمود داوودآبادی»، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد به اتهام بغی از طریق عضویت در «گروه تکفیری و سلفی داعش»، هر یک به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند. 

بَغْی به معنی تجاوز و تعدی به حقوق دیگران و خروج یا شورش علیه امام مشروع و حاکم اسلامی است. کسی که مرتکب بغی می‌شود، «باغی» خوانده می‌شود و مطابق «قانون مجازات اسلامی» در جمهوری اسلامی، حکم او اعدام است.

فرهاد از کارگری بر می‌گشت که بازداشتش کردند

درباره چند و چون بازداشت این شش نفر اطلاعات زیادی در دسترس نیست اما «ایران‌وایر» توانسته است از یک منبع مطلع اطلاعاتی را درباره پرونده و نحوه بازداشت و بازجویی‌های فرهاد شاکری به دست بیاورد که می‌تواند نشان از پرونده‌سازی وزارت اطلاعات برای تمامی این شهروندان اهل سنت داشته باشد.

بر اساس این اطلاعات، فرهاد شاکری در پلیس‌راه خوی بازداشت شده است؛ وقتی که از کارگری برای یک شرکت سازنده تاب و سرسره کودکان در ترکیه به‌منظور دیدار خانواده‌اش در گنبدکاووس باز می‌گشت.

اما البته این اولین بازداشت فرهاد نبوده است؛ او پیش‌تر، در جریان مفقود شدن یک نیروی اطلاعاتی در نیشابور به نام‌خانوادگی «حسینی»، فرزند «علی» که در پوشش راننده آژانس فعالیت می‌کرد، بازداشت شده بود. 

فرد مطلعی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده است، می‌گوید چون فرهاد آن روز در میان کسانی بود که درخواست آژانس کرده بودند، اداره اطلاعات او را بازداشت کرد. 

فرهاد از مهرماه ۱۳۸۴ که بازداشت می‌شود، به مدت چهار سال تحت بازداشت موقت بود تا اعتراف کند سر آن مامور اطلاعاتی بلایی آورده است. اما با وجود شکنجه‌های بسیار، فرهاد اعتراف نمی‌کند و در نهایت چهار سال بعد در دادگاه تبرئه و آزاد می‌شود. 

بنا بر گفته‌های این شخص آگاه، او پس از آزادی، دوره‌های زنبورداری را در سازمان فنی و حرفه‌ای طی می‌کند و به‌عنوان زنبوردار مشغول به‌کار می‌شود. اما مشکلات اقتصادی سرانجام فرهاد را به تعطیل کردن کسب‌وکار تازه‌ تاسیس خود وا می‌‌دارد و او نیز مانند خیل شهروندان ترکمن دیگر، برای کارگری و کار سیاه راهی ترکیه می‌شود.

بر اساس گفته‌های فرد آگاهی که با «ایران‌وایر» صحبت کرده است، فرهاد در بهمن ۱۳۹۴، در راه بازگشت به ایران در شهر خوی بازداشت می‌شود و با وجود این‌ که هیچ یک از هم پرونده‌ای‌هایش را نمی‌شناخته است، او را متهم به بغی از طریق عضویت در حزب‌‌الفرقان و جبهه همبستگی ملی اهل‌ سنت ایران می‌کنند: «در نهایت، او را با اتهام بغی به مشهد بردند. در این مدت فرهاد نامه‌هایی را به دست خانواده‌اش می‌رساند و در آخر هم مشخص شد که گویا در استان گلستان افرادی را به این اتهام گرفته‌ و طی شکنجه‌ها، یک نفرشان را مجبور کرده‌اند که باید اسم فرهاد شاکری را هم بیاورد. بعد البته همین فرد در دادگاه اعلام کرد که من تحت شکنجه بودم و خانواده‌ام را گروگان گرفته بودند که اسم آقای شاکری را آوردم. ولی قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب می‌گوید موضوع را قبول نمی‌کنم. آن فرد موضوع را کتبا هم اعلام کرد و گفت که فرهاد را نمی‌شناسم و قبلا ندیده‌ام و مجبور شدم تحت شکنجه اسم او را بیاورم.»

اما روایت شکنجه‌های این شهروندان اهل سنت فقط به همین محدود نیست. پیش از این، حمید راست‌بالا در رنج‌نامه‌ای که توسط وب‌سایت «هرانا» منتشر شد، نوشته بود که او و هم‌پرونده‌ای‌هایش برای ماه‌ها از تماس با خانواده محروم بوده و ۱۰ ماه را در سلول انفرادی و تحت شکنجه قرار داشته‌اند تا علیه خود اعتراف کنند: «ما قریب به ۱۰ ماه در سلول‌های انفرادی برای اخذ اعترافات واهی تحت شکنجه قرار ‌گرفتیم. بسیاری از ما زندانیان سیاسی اهل ‌سنت با شلاق زدن‌های فراوان به بدن و شوکرهای قوی پذیرایی می‌شدیم. حتی چند نفر از ما با پاشیدن اسپری فلفل به آلت تناسلی و مقعد مورد شکنجه‌های جنسی قرار گرفتیم.»

او در این نامه تکان‌دهنده، درباره نحوه اعتراف‌گیری بازجوهایشان نوشته بود: «آن‌ها ما را تهدید به بازداشت، شکنجه، ترور و تجاوز به خانواده‌های‌مان می‌کردند. به گفته آن‌ها، باید ما اعترافاتی بنویسیم که بتوانند ما را با آن متهم کنند. بسیاری از ما تحت این شکنجه‌ها تعادل روحی و روانی خود را از دست داده بودیم و برای خلاصی از این شکنجه‌ها و فشارها، هر نوع اتهامی را که به ما نسبت می‌دادند، می‌پذیرفتیم.»

فرد آگاهی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده است، به اعتصاب‌ غذای مکرر فرهاد شاکری و هم‌پروندهای‌هایش اشاره می‌کند و می‌گوید: «فرهاد چند بار لب‌هایش را دوخت و سال‌ها بلاتکلیف بودند. با این‌که همه‌ آن‌ها به‌خاطر شکنجه‌ها و اعتصاب‌ها بیمارند، وقتی اسم درمانگاه می‌آید، می‌لرزند. می‌گویند بمیریم هم درمانگاه نمی‌رویم! فرهاد بعد از مدت‌ها اعتصاب غذا، از نظر کبد و کلیه به شدت مشکل دارد. بیماری قلبی دارد و بینایی‌ او بسیار تحلیل‌ رفته است. فرهاد ورزشکار بود و بدن قوی داشت ولی الان آدم نمور و مریضی شده است.»

حکم مجدد اعدام؛ این بار شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد

شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور به ریاست «علی رازینی» حکم اعدام این شهروندان را نقض کرده بود. 

منبع «ایران‌وایر» می‌گوید ایراداتی که دیوان عالی به حکم دادگاه اولیه وارد کرده بوده، مربوط به موارد نقص در ادله و مشخصا در حبس بودن متهمان در زمانی که بازجوها می‌گویند جرم اتفاق افتاده، بوده است.

روال قوه قضاییه به این صورت است که اگر دیوان عالی حکمی را نقض کند، آن را برای بررسی مجدد به یک شعبه هم‌عرض ارجاع می‌دهد.

به گفته فرد مطلعی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده، وزارت اطلاعات برای تغییر شعبه و قاضی پرونده هم تلاش می‌کند تا این‌ که سرانجام پرونده این زندانیان عقیدتی به‌دست «غلامحسین احمدیان سلامی» در شعبه ۴دادگاه انقلاب مشهد می‌افتد؛ فردی که گفته می‌شود سال‌ها مستشار دادگاه‌های انقلاب و دست راست «سیدهادی منصوری»، رییس پیشین شعبه ۴ دادگاه انقلاب و از مظنونان ارتکاب «جنایت علیه بشریت» بر اساس سند اخیر «کمیته حقیقت‌یاب» سازمان ملل متحد بوده است.

با این‌حال، بنا بر گفته‌های منبع مطلع «ایران‌وایر»، قاضی احمدیان همان‌زمان با صدور مجدد حکم اعدام، به یکی از اعضای خانواده یکی از متهمان این پرونده می‌گوید: «حکم اعدام را دادم و رفتم (حرم) امام رضا توبه کردم.»

فرد مطلعی که با «ایران‌وایر» گفت‌وگو کرده، این موضوع را حمل بر صدور حکم اعدام توسط قاضی تحت فشار نهاد امنیتی می‌داند و می‌گوید فقط دو خط پایانیِ حکم به وکیل فرهاد برای رونویسی نشان داده شده است که در آن گفته بود: «ایشان (فرهاد) هیچ‌گونه همکاری با نیروهای فلان (امنیتی) نکرده، سعی می‌کند آن‌ها را گمراه کند و به هیچ‌چیز اعتراف نمی‌کند و به عهده نمی‌گیرد. لذا به استناد گزارشات واصله که از طریق افراد دیگر داشتیم، او را هم با همان رای اصراری به اعدام محکوم می‌کنیم.»

او توضیح می‌دهد: «یعنی در یک خط و نیم به خاطر عدم همکاری و مبتنی بر اعترافات اجباری دیگران، او را به اعدام محکوم کرده‌اند. اسمش است که وکیل دارند، وگرنه در ابلاغ همین رای هم وکیلش شانسی متوجه شده که حکم صادر شده است. نه به وکیل ابلاغ می‌کنند، نه به خود زندانی.»

این منبع مطلع در پایان به تهدید اعضای خانواده این شهروندان از سوی بازجوها نیز تاکید می‌کند: «فشارهای زیادی از طرف سازمان اطلاعات بوده که چرا پی‌گیر پرونده می‌شوید و چرا وکیل گرفتید، بگذارید فرایند خودش طی شود. به خانواده یکی از آن‌ها گفته بودند ما بین شما و خانواده عبدالمالک ریگی تفاوتی نمی‌بینیم و برخوردی که با آن‌ها شده، با شما هم خواهد شد.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

فاجعه در تولید در پی ٰٰقطعی‌های مکرر برق صنایع

۱۹ مرداد ۱۴۰۳
خواندن در ۲ دقیقه
فاجعه در تولید در پی ٰٰقطعی‌های مکرر برق صنایع