پنجشنبه ۱۸مرداد ۱۴۰۳، «مریم دهکردی»، عضو تحریریه «ایرانوایر» در یک لایو اینستاگرامی میزبان «یحیی سرخانی»، فعال محیطزیست و از آسیبدیدگان جنبش «زن زندگی آزادی» و «پروا دهلقی»، یکی از فعالان حقوق اقلیت یارسان بود. موضوع بحث مرور اخبار هفتگی استانهای غربی ایران این هفته اعدام «رضا رسایی»، یکی از معترضان بازداشت شده در اعتراضات «زن زندگی آزادیس، در شهرستان صحنه کرمانشاه بود.
در بخش دیگری از این برنامه نیز ابعاد مختلف نامهای که وریشه مرادی فعال مدنی کُرد محبوس با اتهام بغی در زندان اوین پرداختیم. وریشه مرادی که قرار بود روز چهاردهم مرداد سال جاری در جلسه دوم دادگاه خود حاضر شود، در نامهای سرگشاده نوشت در اعتراض به احکام اعدام صادر شده برای «شریفه محمدی» و «پخشان عزیزی» در دادگاه حاضر نخواهد شد.
***
روز چهارشنبه، ۱۷مرداد۱۴۰۳، مراسم ختم «رضا رسایی»، معترض اعدامشده از سوی حکومت، در جوی امنیتی برگزار شد.
«رضا رسایی»، از بازداشتشدگان اعتراضات پاییز و زمستان ۱۴۰۱، سهشنبه ۱۶مرداد۱۴۰۳ در زندان «دیزلآباد» کرمانشاه اعدام شد.
این زندانی به اتهام «مباشرت در قتل عمد نادر بیرامی، رییس اطلاعات سپاه پاسداران شهرستان صحنه»، توسط شعبه دوم دادگاه کیفری یک کرمانشاه به اعدام محکوم شد و این حکم اوایل دی سال قبل در دیوان عالی کشور به تایید رسیده بود.
مادر رضا رسایی با تاکید بر «بیگناهی» فرزند خود گفته بود که پرونده او نواقص زیادی دارد و چند نفر دیگر در رابطه با این پرونده مشترک «تحت تعقیب» هستند.
پروا دهلقی یکی از فعالان حقوق اقلیت یارسان و از نزدیکان رضا رسایی در برنامه زنده اینستاگرامی که روز پنجشنبه ۱۸ مردادماه برگزار شد، ضمن تایید فضای امنیتی حاکم بر شهر صحنه، محل سکونت خانواده رضا رسایی گفت: «نیروهای امنیتی حضور گستردهای در میان شرکتکنندگان در این مراسم داشتند و از حاضران میخواستند که مراسم را ترک کنند. آنها با لباس شخصی هم در میان عزاداران زن و هم در میان عزاداران مرد حاضر بودند و همه تلاش خود را کردند که مراسم سوگواری رضا برگزار نشود.»
بنا بر ویدیویی که برای ایرانوایر ارسال شده، مراسم ختم رضا رسایی، با حضور پرشور مردم در تالار «زنوزی» شهرستان صحنه، برگزار شد.
پروا دهلقی میگوید: «خانواده رضا و بسیاری از اهالی یارسان بهرغم تلاشهای زیادی که نیروهای امنیتی برای برهم زدن مراسم کردند، در محل برگزاری حاضر شدند. این سالن قرار بود میزبان میهمانان مراسم عروسی رضا باشد که قرار بود برگزار شود اما جمهوری اسلامی با یک برنامه از پیش تعریف شده رضا را بازداشت کرد و در نهایت او را بر اساس یک پرونده سراسر ابهام و تناقض اعدام کرد.»
تناقضات پرونده رضا رسایی
پروا دهلقی بر تناقضات بسیار پرونده رضا رسایی تاکید دارد. او میگوید وکلا و کنشگرانی که محتوای پرونده را در اختیار داشتند انبوهی از نواقص و تناقضات در این پرونده را معین و مشخص کرده بودند اما هرگز صدای آنها توسط دستگاه قضا شنیده نشد: «ما یقین داریم نادر بیرامی به دلایل شخصی توسط افرادی که برای حکومت شناخته شده هستند، کشته شد اما به یک دلیل مهم آن را به گردن یک یارسان انداختند.»
به گفته این فعال حقوق یارسان، ۲۱ سال است که مردم شهرستان صحنه کرمانشاه در سالروز قتل حکومتی «سید خلیل عالینژاد»، نوازنده برجسته یارسان که نامش در میان قربانیان قتلهای زنجیرهای حکومت جمهوری اسلامی دیده میشود، دور هم جمع شده و تنبور و ساز مینوازند: «حکومت سالهاست به اشکال مختلف به دنبال این بود که مانع تجمع مردم در این مراسم شود. سال ۱۴۰۱ این مراسم در میانه جنبش زن زندگی آزادی برگزار شد و شمار زیادی هم مثل همیشه حاضر بودند. آقای بیرامی که فردی نامحبوب و نه چندان خوشنام در صحنه است برای سرکوب به آنجا فرستاده شد. بهزودی اسناد و مدارکی که نشان میدهد چقدر او شاکی دارد منتشر خواهد شد. افرادی که این نیروی سرکوب را کشتند بهدنبال فرصتی برای انتقامگیری شخصی بودند. حکومت اما ترجیح داد از میان همه بازداشتشدگان یک یارسان را بهعنوان قاتل معرفی کند، در حالی که تنها مدرک علیه او اعترافات همپروندهایهای رضاست که اساسا مشخص نیست تحت چه شرایطی گرفته شده است.»
اجرای حکم اعدام رضا رسایی، بدون اطلاع وکیل مدافع و خانواده او و کاملا مخفیانه صورت گرفت و خانواده این جوان ۳۴ ساله اجازه نیافتند قبل از اعدام با او ملاقات کنند. یحیی سرخانی به ایرانوایر میگوید: «ماموران امنیتی خبر اعدام رضا را پس از انجام آن به خانواده وی اطلاع داده و به آنها گفتهاند اجازه دفن او را در شهرستان صحنه ندارند.»
پروا دهلقی نیز در ادامه توضیح داد که ماموران امنیتی ساعت ۲ بامداد تعداد زیادی دوربین مداربسته در کوچه محل زندگی خانواده رسایی نصب کردند و ساعت ۵ صبح با آنها تماس گرفتند که خبر بدهند حکم اجرا شده است: «حتی بعد از اعلام خبر هم مدام رصد کردند که تنها برادر خواهر و مادر رضا در محل خاکسپاری حاضر شوند. اجازه ندادند هیچکدام از آیینهای خاکسپاری یارسانها اجرا شود هرچند برادر رضا خودش او را به خاک سپرد اما همه چیز خیلی امنیتی و تحت فشار انجام شد.»
رضا رسایی که بود؟
۲۷ آبان ۱۴۰۱ همزمان با اعتراضات سراسری «زن، زندگی، آزادی»، رییس اداره اطلاعات سپاه شهرستان صحنه در استان کرمانشاه با نام «نادر بیرامی» در جریان برگزاری مراسم سالگرد سید خلیل عالینژاد و در نتیجه درگیری پیشآمده میان شهروندان حاضر در مراسم و ماموران امنیتی کشته شد.
در نتیجه کشتهشدن این مامور امنیتی پروندهای در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان کرمانشاه تشکیل شد. پس از گذشت نزدیک به یک سال این شعبه رای خود را در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۲ صادر میکند که بر اساس آن رضا رسایی، (با نام اصلی غلامرضا) جوان ۳۴ اهل شهرستان صحنه و از پیروان آیین یارسان، را از میان ۱۰ متهم دیگر به اتهام «مباشرت در قتل عمد» به قصاص نفس (اعدام) محکوم کرد.
چرا صدور و اجرای حکم اعدام رضا رسایی غیرقانونی بود؟
مجموعه حقوقی دادبان در مطلبی مفصل چند دلیل عمده برای غیرقانونی بودن صدور و اجرای حکم اعدام برای رضا رسایی برشمرده است.
اول، استفاده از شهادت متهمان یک پرونده علیه یکدیگر: این مجموعه حقوقی تصریح کرده که بهرغم غیرقانونی و غیرشرعی بودن استفاده از شهادتهای متهمان یک پرونده مشترک علیه یکدیگر، قضات دادگاههای شهادتهای شماری از متهمان علیه رضا رسایی را مستند اثبات مجرمیت قرار دادهاند.
دوم، نادیدهانگاری عامدانه شهادتها به نفع متهم: دادگاه تنها شهادت آن دسته از متهمان را پذیرفته که بر علیه رضا رسایی بوده و عامدانه شهادتهای دیگر متهمان که در تایید عدم عاملیت او در قتل بوده را نادیده گرفته است.
سوم، صدور رای علیرغم وجود نقص در پرونده: قضات دادگاه علیرغم وجود نقایص عمده در پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی و علم به آن، اقدام به صدور رای کردهاند. قضات خود در دادنامه صراحتا بهوجود نقص در پرونده اشاره کردهاند.
چهارم، عدم توجه به نظرات کارشناسی پزشکی قانونی: دادگاه به نظرات کارشناسی پزشکی قانونی درباره علت مرگ و تناسب آن با آلت قتاله و مسائل مربوط به آن توجهی نکرده و عامدانه آنها را نادیده گرفته است.
پنجم، دخالت و اعمال نفوذ نهادهای قدرتمند غیر قضایی در پرونده: علاوه بر شهادت یک منبع آگاه به دادبان درباره اعمال نفوذ نهادهای قدرتمند در پرونده رضا رسایی، اصرار به صدور رای علیرغم وجود تناقضات و ایرادات فراوان در پرونده به روشنی نشان از دستوری بودن رای صادره علیه رضا رسایی دارد.
نامه وریشه مرادی متهم به بغی محبوس در زندان اوین
«وریشه مرادی»، زندانی سیاسی کُرد در اعتراض به صدور حکم اعدام «شریفه محمدی» و «پخشان عزیزی» در نامهای سرگشاده اعلام کرد در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود یکشنبه ۱۴مرداد۱۴۰۳ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، شرکت نخواهد کرد.
یحیی سرخانی این اقدام وریشه مرادی عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان را «اعتراضی مدنی و مسالمتآمیز اما با هزینه بسیار زیاد برای وریشه» توصیف کرد و گفت: «وریشه خوب میداند که این اقدام میتواند تبعات سنگینی برای او داشته باشد. از صدور حکم اعدام تا محرومیت و آزار و شکنجه روحی و جسمی در ادامه حبس اما او در این نامه تاکید کرده است که احکام ناعادلانه اعدام فعالین زن (شریفه محمدی و پخشان عزیزی) در فاصله کمتر از یک ماه، اقرار جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و درماندگیِ سیاسیاش است. او در نامه خود نوشته که دولت جدید در ظاهر خود را قدرتمند جلوه میدهد اما این حکمها نشاندهنده رعب و وحشت و گسترش سرکوب در آستانه سالگرد جنبش زن زندگی آزادی است.»
یحیی سرخانی به بخش دیگری از نامه وریشه مرادی اشاره میکند و میگوید: «او در این نامه یادآور شده است که جمهوری اسلامی او را به جرم زن بودن، کورد بودن و جستوجوی حیات آزاد، به «بغی» متهم کرده است. این همان نگاه امنیتی شدید است که در چهار دهه گذشته بر مردم کُرد سنگینی میکند.»
این فعال محیط زیست میگوید: « تقریبا تمامی فعالان در همه حوزههای مدنی از حقوق کودکان تا محیطزیست، از حقوق زنان تا کنشگران آموزش زبان مادری همه با این نگاه آشنا هستند که فعالیتهایشان اتهامات امنیتی علیه آنها خواهد ساخت. وریشه درد خود را درد همه زنان جامعه میداند و در این نامه تاکید کرده که زنان زخمهای مشترکی دارند، پس مسیر رهاییشان نیز میتواند همسو و مشترک باشد و فعالیتهای مشترکی انجام دهند.»
وریشه مرادی در تاریخ ۱۰مرداد۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شده است. یحیی سرخانی با استناد به نامه سرگشاده او میگوید: « ماموران در زمان بازداشت وریشه اقدام به تیراندازی، شکستن شیشههای ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظه دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی به دور از چشم دوربینها بهمنظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقیشان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده کردند و به او گفته بودند تو وحشی هستی و زنانگیات را از دست دادهای.»
وریشه مرادی دو هفته بعد از بازداشت و تحمل این رنج به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل شد و به مدت چهار ماه و نیم در حالی که خانواده او از محل نگهداریاش بیخبر بودند تحت فشار و شکنجه برای اعتراف اجباری علیه خود قرار گرفت.
این فعال مدنی در ۲۱فروردین۱۴۰۳ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران بهاتهام «عضویت در گروههای معارض» و «بغی» تفهیم اتهام شده است.
وریشه مرادی در پایان نامه خود تاکید کرده است: «در طول یک سال گذشته هیچ چیزی موجب ایجاد کوچکترین تردیدی در انجام وظایف انسانیام در قبال جامعه و بهویژه زنان نگشته و هرگز نخواهد گشت.»
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر