در ماههای گذشته، بسیاری از تحلیلگران احتمال وقوع جنگ میان ایران و اسراییل را ناچیز میدانستند، اما این روزها، بهویژه پس از ترور «اسماعیل هنیه»، رهبر شاخه سیاسی حماس در تهران، احتمال بروز جنگی بزرگتر، میان ایران و اسرایيل بیش از هر زمان دیگری است.
«بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسراییل، در سخنرانی خود در ۱۴مرداد اعلام کرد که اسراییل درحالحاضر در یک «جنگ چندجانبه» با ایران و نیروهای نیابتی آن قرار دارد.
براساس گزارشهای منتشر شده، هر دو طرف در حال آمادهسازی نیروها و فراهم کردن لجستیک لازم هستند. آنها در این مدت سامانههای ضد هوایی و موشکی خود را تقویت کرده و نوآوریهای جدیدی را معرفی کردهاند. شرکای نظامی هر دو کشور نیز بهدنبال تقویت سامانههای دفاعی ایران و اسرایيل، وارد عمل شدهاند.
***
عملیاتهای هماهنگی که در لبنان، سوریه، عراق و احتمالا ایران با هدف حذف چهرههای کلیدی «محور مقاومت» انجام شد، در نظر جمهوری اسلامی و حزبالله، ضربهای به شرافتشان بود. محور مقاومت اصطلاحی است که برای ائتلاف نانوشته جمهوری اسلامی با گروههای شبهنظامی طرفدار اسد در سوریه، گروههای شبهنظامی شیعیان در عراق، یمن و حربالله به کار میرود.
اکنون مقامات سپاه و نیروهای مقاومت، با استناد به کلام علی خامنهای ، فرمانده کل قوا ، از آمادگی خود برای «انتقام» میگویند؛ فرماندهی که گفته بود: «این حادثه تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی رخ داده است، ما را به خونخواهی وا داشته است.»
در سوی دیگر این معادله، اسراییل قرار دارد. مقامات این کشور از حمله ۷اکتبر حماس به این سو،ایران را «سر مار» نامیدهاند و صریحا اعلام کردهاند که این کشور را مسوول شعلهور شدن درگیریهای اخیر میدانند. تهدیدهای آنها بیپرده و واضح است؛ هرگونه اقدامی بیپاسخ نخواهد ماند.
«یوآو گالانت»، وزیر دفاع اسراییل نیز در ۲۱مرداد هشدار داد: «هرکس به ما آسیبی برساند که در گذشته انجام نداده است، احتمال دارد به گونهای ضربه بخورد که در گذشته انجام ندادهایم و ارتش اسراییل قابلیتهای بزرگی دارد.»
این زبان خصمانه و اعلام آمادگیهای نظامی، بیشاز آنکه بهعنوان عاملی برای بازدارندگی عمل کند، نشاندهنده آماده شدن طرفین برای بروز یک جنگ احتمالی در منطقه است. این درحالیست که بخشی از مردم هر دو کشور، از آینده پیش رو نگرانند. اما آیا شرایط برای وقوع یک جنگ گسترده میان اسراییل و ایران فراهم است؟
برتری نظامی یا جنگ نامتقارن
جمهوری اسلامی ایران سالهاست که اسراییل را بهعنوان دشمن اصلی خود معرفی کرده و مقامات ارشد این کشور حتی برای پایان حیات رژیم صهیونیستی، تاریخ تعیین کردهاند. این خصومتها اما تنها به بیان شفاهی محدود نمانده و ایران در راستای سخنان خود، استراتژیهای مختلفی را برای «حفظ امنیت» توسعه داده و جنگافزارهای لازم را نیز برای پشتیبانی از این نگاه خود آماده کرده است.
اسراییل با حفظ برتری تکنولوژیکی و نظامی خود، تلاش میکند از امنیت خود در برابر تهدیدات ایران، بهویژه در زمینه برنامههای هستهای و موشکی، محافظت کند. در مقابل، ایران با توسعه موشکهای بالستیک و توانمندیهای نامتقارن، بهویژه از طریق نیروهای محور مقاومت، بهدنبال ایجاد بازدارندگی و آمادهسازی برای ضربهزنی در صورت نیاز است. در روزهای اخیر نیز بخشی از این نیروها از سوریه تا یمن، آمادگی خود برای رویارویی با اسراییل اعلام کردهاند.
در آن سو اسراییل با تکیه بر فناوری پیشرفته، ازجمله جنگندههای اف-۳۵ (احتمالا بیش از ۲۵ عدد از مجموع بیش از ۶۰۰ جنگنده) و سیستمهای دفاع موشکی مانند گنبد آهنین، خود را بهعنوان یکی از قدرتمندترین نیروهای هوایی منطقه مطرح کرده است. این توانمندیها به اسراییل اجازه میدهد تا در نبردهای هوایی دست برتر را داشته باشد.
همچنین اسراییل به سیستمهای دفاعی پیشرفتهای مانند دیوید اسلینگ و پیکان نیز مجهز است که برتری قابل توجهی در برابر حملات موشکی احتمالی ایران به این کشور میدهند. حمایت نظامی آمریکا از اسراییل نیز از طریق تقویت نیروهای هوایی در منطقه و وعدههای «لوید آستین»، وزیر دفاع آمریکا، به تقویت این برتری کمک میکند.
هرچند بودجه نظامی ایران حدود ۱۰ میلیارد دلار کمتر از اسراییل است، اما تهران در مقابل این برتریها دست بسته نیست. ایران با داشتن زرادخانهای شامل بیش از ۳,۰۰۰ موشک بالستیک و صدها پهپاد رزمی و شناسایی، توانایی ایجاد تهدیدات گسترده علیه اسراییل را دارد. داشتن انواع موشک، ایران را به یک بازیگر قدرتمند و خطرناک در منطقه تبدیل میکند. این درحالیست که گمان میرود حزبالله نیز بین ۱۲۰ تا ۲۰۰ هزار موشک در اختیار داشته باشد.
در صورت وقوع جنگ، احتمال آن وجود دارد که اسراییل با بهرهگیری از برتری هوایی خود به حملات پیشگیرانه علیه تاسیسات هستهای و موشکی ایران دست بزند، اما گستردگی جغرافیایی ایران این امکان را فراهم میکند که تاسیسات نظامی و هستهای خود را در مناطق پراکنده و دور از دسترس قرار دهد.
به گفته «رویترز»، «این پراکندگی تاسیسات میتواند حملات پیشگیرانه اسراییل را به چالش بکشد و آنها را مجبور به انجام عملیاتهای گستردهتر و پیچیدهتر کند.» از سوی دیگر، مساحت کوچکتر اسراییل موجب میشود که تاسیسات نظامی و جمعیت این کشور در معرض تهدیدات بیشتری قرار گیرند. بااینحال، این کوچکی نسبی به اسراییل امکان میدهد که بهسرعت نیروهای خود را بسیج کرده و به تهدیدات پاسخ دهد.
اگرچه اسراییل در میدان نبرد مستقیم برتری دارد، توانمندیهای نامتقارن ایران میتواند نتیجه جنگ احتمالی را غیرقابل پیشبینی کند. برتری اولیه اسراییل در هوا و فناوری ممکن است با حملات موشکی و جنگهای نیابتی ایران که در منطقه حضور گستردهای دارند، به چالش کشیده شود و منجر به یک جنگ طولانی و ویرانگر شود که هیچیک از طرفین بهراحتی قادر به پیروزی نخواهند بود.
فشارهای اقتصادی و تهدید جنگ
برخی تحلیلگران سیاسی و نظامی معتقدند که ایران و اسراییل ممکن است بهدلیل وضعیت اقتصادی شکننده خود، از ورود به جنگ خودداری کنند تا از بدتر شدن اوضاع اقتصادی جلوگیری کنند. بااینحال، جنگ، بهویژه در کوتاهمدت، میتواند بهعنوان ابزاری برای مهار نارضایتیهای مردمی ناشی از مشکلات اقتصادی عمل کند. هرچند این استراتژی ممکن است بهطور موقت موفق باشد، اما در بلندمدت، بهویژه برای ایران، میتواند زمینهساز جنبشها و خیزشهای مردمی شود.
مجله »Foreign Policy» گزارش میدهد که ایران تحت فشار تحریمهای شدید، با تورمی بالای ۴۰ درصد، کاهش شدید ارزش ریال و افت محسوس درآمدهای صادرات نفت مواجه است. این مجله هشدار داده است که «یک درگیری طولانیمدت میتواند اقتصاد ایران را به آستانه فروپاشی بکشاند» و به تشدید فقر و ناآرامیهای اجتماعی منجر شود.
هفته گذشته، سایت «تابناک» نیز از احتمال افزایش تورم ایران به ۶۳ درصد خبر داد. علاوهبر این، بازار بورس و ارز ایران تحتتاثیر احتمال جنگ، روزهای پر نوسانی را تجربه میکند و عواملی همچون قطعیهای مکرر برق نیز بر این مشکلات افزودهاند، که همگی بخشهای مختلف اقتصاد ایران را با چالشهای جدی مواجه کردهاند؛ ازاینرو برخی بر آن هستند که ایران نمیتواند جنگی گسترده و طولانی را تحمل کند.
اسراییل، هرچند از اقتصادی قویتر نسبت به ایران برخوردار است، اما از تاثیرات بحران اقتصادی ناشی از جنگهای کوچک کنونیای که اکنون درگیر آن است، مصون نمانده است. نرخ تورم اخیر این کشور کمتر از ۳ درصد اعلام شده، اما هزینههای هنگفت جنگ که بالغ بر ۵۴ میلیارد دلار برآورد شده و مسدود شدن برخی مسیرهای تجاری، اقتصاد اسراییل را تحت فشار قرار داده است.
به گزارش «The National»، ارزش شِکِل اسراییل در ماههای اخیر، حدود ۸ درصد پایین آمده و پیشبینیهای رشد تولید ناخالص داخلی از ۳ درصد، به حدود ۲.۵ درصد کاهش یافته است. افزایش هزینههای دفاعی که بیش از ۶ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، میتواند رشد اقتصادی را کند کرده و فشار بیشتری بر مالیاتدهندگان وارد کند. علاوهبر این، بخشهای کلیدی مانند فناوری و گردشگری نیز در معرض خطر کاهش شدید فعالیت اقتصادی قرار دارند. پیشبینیها نشان میدهند که وضعیت اقتصادی اسراییل احتمالا بدتر خواهد شد.
آیا تنشهای منطقهای ایران و اسراییل به درگیری گسترده تبدیل خواهد شد؟
«ناصر کنعانی»، سخنگو وزارت خارجه ایران، تاکید کرده است «تنش نمیخواهیم، اما حق تنبیه متجاوز را برای خودمان قائلیم.» بااینحال، واکنشهای اخیر کشورهای منطقه ازجمله ترکیه، اردن، عراق، عربستان و مصر، نشان از نگرانی آنها برای وقوع یک جنگ گسترده دارد. این جنگ احتمالی، موضوعی است که تهران و تلآویو سالها برای همزمان جلوگیری و آمادهسازی آن سرمایهگذاری کردهاند.
در سالهای اخیر، اسراییل با حملات نظامی و تحریمهای بینالمللی، بهدنبال کاهش نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه بوده است. در مقابل، ایران با توسعه تسلیحات و حمایت از محور مقاومت، در تلاش برای ایجاد بازدارندگی قوی در برابر تهدیدات اسراییل است. این استراتژیهای مهار، صنایع دفاعی و نظامی هر دو کشور را تقویت کرده و بهنوعی آماده رویارویی کرده است.
احتمال جنگ تمامعیار، نگرانیهایی را در میان مردم دو کشور ایجاد کرده است. در ایران، برخی از این جنگ استقبال میکنند، زیرا آن را فرصتی برای پایان جمهوری اسلامی میدانند. بااینحال، بخش بزرگی از ایرانیان، بهدلیل مشکلات اقتصادی روزمره، به این احتمال با بیتفاوتی مینگرند. اما نگرانی از بدتر شدن شرایط اقتصادی، افزایش فقر و ناآرامیهای اجتماعی در میان بخش دیگری از مردم ایران وجود دارد.
در اسراییل نیز نگرانیها در مورد فشار اقتصادی، اختلالات زندگی روزمره و تاثیرات جنگ بر معیشت مردم مطرح است. تحلیلگر سایت «الجزیره» هم تاکید میکند که باوجود اقتصادهای مقاوم، «ظرفیت هر دو کشور برای تحمل یک درگیری طولانی و شدید محدود است.»
البته نباید فراموش کرد اقتصاد ایران باوجود شکنندگی، بهنوعی شرایط یک کشور درگیر جنگ را دارد. مقامات ایرانی از «اقتصاد مقاومتی» سخن میگویند و تاکید بر «ظرفیتهای داخلی»، بهجای نگاه به تجارت با کشورهای بهویژه غربی دارند. این وضعیت، نشان میدهد که جنگ احتمالا تغییر عمدهای در وضعیت اقتصادی ایران ایجاد نخواهد کرد، اما این بهمعنای توانایی جمهوری اسلامی در کنترل قیمت دلار، یا مهار نارضایتیهای جمعی در درازمدت نیست.
باتوجه به عوامل فوق، میتوان گفت که احتمال وقوع درگیریهای محدود و تشدید تنشها بسیار بالا است، اما تبدیل شدن این درگیریها به یک جنگ گسترده تمامعیار، بهعوامل مختلفی منطقهای بستگی دارد و بهدلیل هزینههای سنگین و پیامدهای غیرقابل پیشبینی، احتمال آن کمتر از درگیری مقطعی است.
از بخش پاسخگویی دیدن کنید
در این بخش ایران وایر میتوانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راهاندازی کنید
ثبت نظر