close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

آیت الله خامنه ای چه تصمیمی درباره علی مطهری می گیرد؟

۱۱ آذر ۱۳۹۳
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۹ دقیقه
آیت الله خامنه ای چه تصمیمی درباره علی مطهری می گیرد؟

"فردی وارد داروخانه شد و از داروخانه دار پرسید میخ دارید؟ پاسخ شنید: نه. مشتری، با شنیدن این جواب گفت: داروخانه ایکه در آن میخ نفروشند به درد ادرار کردن می خورد. در محوطه داروخانه ادرار کرد و رفت. فردا دوباره آمد و همان سوال و تکرار شد و همچنین ادرار کردن. مدیر داروخانه کمی میخ تهیه کرد و در یکی از قفسه ها گذاشت. دست بر قضا مشتری آمد و سوال را تکرار کرد و جواب شنید: بله، میخ داریم. مشتری گفت اگر اینجا داروخانه است باید دارو بفروشد نه میخ و باید در چنین داروخانه ای ادرار کرد. مشتری روز چهارم هم آمد و پرسید: میخ دارید؟ صاحب داروخانه گفت: تو ادرارت را بکن. چکار داریما میخ داریم یا نه!"

سر خط این لطیفه را چهارم آذرماه الیاس نادران، نماینده تندروی مجلس ایران در صحن علنی مجلس تعریف کرد، همان وقت که می خواست به علی مطهری کنایه بزند که چرا وقتی به یک وزیر رای نمی دهند، آنها را متهم به کاسبی می کند و چرا وقتی رای می دهند، باز هم می گوید اینها کاسب فتنه هستند. 

این لطیفه از محترمانه ترین تعابیری بوده که اصولگرایان به ویژه تندروها علیه علی مطهری به کار برده اند. از نظر آنها، همانگونه که احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد گفت او یک "ابوالیلغوز" است که با سوءاستفاده از نام پدر شهیدش، در میدان دشمنان نظام بازی می کند و الان هم مهدی کروبی به عنوان یکی از سران فتنه به او وکالت داده است.

صورت مسئله هم غریب است. او فرزند مرتضی مطهری است، مشهور به ایدئولوگ انقلاب، خمینی مشهورترین ستایش ها را درباره اش گفته، علی مطهری اشاره کرده که اگر پدرش ترور نشده بود، نوبت رهبری به خامنه ای نمی رسید، نه تنها در شعارها همواره تندروها از مطهری یاد می کنند، بلکه علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی وقتی می خواهد محمدتقی مصباح یزدی، وفادارترین حامی این سال هایش را توصیف کند او را مطهری زمانه می داند. در کلاس های عقیدتی سیاسی سپاه موسوم به حلقه های صالحین برای تربیت نیروهای وفادار به انقلاب، کتاب های مطهری یک منبع مهم است و بسیاری نشانه های دیگر که روایت می کند از علاقه اصولگرایان تندرو به حفظ مطهری پدر به عنوان ایدئولوگ انقلاب و متفکر بزرگ اسلامی. 

مطهری با خانواده لاریجانی هم نسبت دارد. علی داماد خانواده اوست و در سال های اخیر حامی سیاسی مهمی برای علی مطهری محسوب می شده، هر چند گاهی راه خود را جدا کرده، از جمله وقتی که مطهری به دخالت سپاه در انتخابات پرداخت یا وقتی که رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه را احمدی نژاد به عنوان وزیر نفت معرفی کرد و مطهری به تندی علیه اش سخن گفت و همین اخیرا که مطهری مجلس را متهم به معامله کرد و لاریجانی گفت این حرف ها ناجوانمردانه است. مطهری علیه جواد لاریجانی هم نوشته و حرف زده، با صادق لاریجانی هم دهان به دهان شده و کنایه وار هم را نواخته اند، با این حال او و خانواده لاریجانی پیوندی عمیق دارند.

در عالم سیاست، مطهری برآمدنش را با انتقاد از هاشمی رفسنجانی شروع کرد، امر دلخواه اصولگرایان. او حتی حامی احمدی نژاد بود و در ستایش رفتارش نامه نوشته، احمدی نژادی ها هم از او خوش شان می آمد و او را در لیست انتخابات مجلس گذاشتند. درست است که راه او و احمدی نژادی ها زود از هم جدا شد ولی سال 88 هم که مطهری دنبال یافتن جایگزین احمدی نژاد بود، رفت سراغ اینکه علی اکبر ولایتی بشود رئیس جمهور و محمدباقر قالیباف، معاون اولش باشد. 

درد تندروها وقتی عمیق تر می شود که در حوزه فرهنگ، حجاب و امثالهم، علی مطهری تنه به تنه مصباح یزدی می زند. او نه تنها یقه احمدی نژاد را گرفت و متهم به بی مبالاتی اش کرد و گفت اگر اینطوری است بیا کاباره تاسیس کن در ایران، که در همین نامه اخیرش به حسن روحانی برای رفع حصر، هشدار داد درباره حوزه فرهنگ و گفته است روحانی نیز راه احمدی نژاد را می رود در حوزه فرهنگ.

الان اما علی مطهری کجا ایستاده است؟ پس از 88 را مرور کنیم، داستان خشم او علیه احمدی نژاد و مشایی که از قدیم بود و او این دو را در راس قبیله منحرفین از اصولگرایی می دانست و آغازگر فتنه های سیاسی بسیار در ایران و شبیه به گروه فرقان که مسئولیت ترور پدرش در سال های اول پس از انقلاب 57 را بر عهده گرفتند. پس از انتخابات 88، او در مقام دفاع از معترضان، از حسین طائب شروع کرد، گفت فرمانده اطلاعات سپاه با باتوم مانوس است و مغزش کار نمی کند، یقه حسین شریعتمداری، مدیرمسئول کیهان را هم گرفت و او را دوست نادان ولی فقیه دانست. محمد مطهری، برادر منتقد علی هم در این ماجراها به کمک آمد و بر شریعتمداری تاخت.

شورش علی مطهری علیه اصولگرایان به مدیران میانی ختم نشد، او در گام های بعدی سراغ احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه رفت. یک گام بالاتر، با همان ادبیات روشن و مدافع حقوق رهبران جنبش سبز و معترضان، این وسط شیوخ مجلس خبرگان رهبری هم بی نصیب نماندند. 

او در گام سوم، آیت الله خامنه ای را نشانه گرفت. شخص او را مسئول دانست، در جلسه ای حضوری با رهبر جمهوری اسلامی طرح مشکل کرد و پاسخ آیت الله خامنه ای قانعش نکرد و در جلسه ای جنجالی در مشهد گفت که تصمیم ولی فقیه، خلاف عدالت است، پیغمبر هم نمی تواند چنین کاری بکند. آیت الله خامنه ای در همان جلسه خرداد امسال به علی مطهری گفته بود که باید اهل بصیرت بود. یکی دو روز پس از انتشار فایل صوتی سخنان جنجالی علی مطهری، آیت الله خامنه ای باز هم از بصیرت گفت، بر طبل فتنه 88 کوبید و هشدار داد تا غیرمستقیم جواب مطهری پسر را داده باشد. به روال معمول، مریدان رهبری هم به میدان آمده اند، یکی دو ماه پیش حمید روحانی در میانه میدان بود علیه مطهری، اکنون احمد علم الهدی. 

این تنها یک وجه ماجراست. او که روزگاری منتقد هاشمی بود، روزگاری رفت در دفتر هاشمی بست نشست تا رئیس مجمع تشخیص مصلحت را قانع کند برای ثبت نام، دفترش مرجع ثبت نقض حقوق شهروندان توسط جمهوری اسلامی شده، آنچنانکه کار به شنود گذاری در دفترش کشیده شد، دولت روحانی را تشویق می کند شجاع تر باشد علیه اصولگرایان و خرده هم گرفت به رئیس دولت یازدهم که چرا کاری نمی کند پای فاسد سپاه از اقتصاد ایران بیرون کشیده شود و اکنون از سوی مهدی کروبی، وکالت گرفته که برود دنبال برگزاری دادگاه علنی، و پاسخ داده که از قبل دنبال این موارد بوده، از جمله دادگاهی کردن محمود احمدی نژاد.

مطهری در این سال ها دنبال فراکسیون و حزب هم بوده، هم در ایام انتخابات مجلس نهم، هم برای حمایت از دولت روحانی در مجلس، منتها هیچ گاه موفق نبوده، تعداد بازیگرانی که او را یاری کنند در این میدان، کافی نیست. خودش هم این را می داند که نظام سیاسی موجود هم اجازه تشکیل حزب پیرامون او را نمی دهد، سقف تحمل، شخص علی مطهری است اما تا کجا؟

سرنوشت محتمل این است که او در انتخابات آینده مجلس ردصلاحیت شود. در انتخابات مجلس نهم ابتدا رد صلاحیت شد ولی زور کافی نبود و دوباره تایید شد. به فرض که راه این باشد، تا آن زمان بیش از یک سال مانده و مطهری قرار نیست این یک سال را ساکت باشد. با خونسردي تمام كارش را مي كند، ممكن است اين وسط عصباني شود و به كوچك زاده ها بگوييد بشين پفيوز ولي خودش ايستاده و خونسرد مي زند در برجك تندروها. اما می شود به برگزاری تجمع هایی علیه او فکر کرد، همانطور که در مشهد قصدش را داشتند بسیجی ها ولی منصرف شدند، هر چند نمی شدند هم برآیند سیاسی اش به نفع علی مطهری بود. می شود از احتمال شکایت علیه او خبر داد، همان سان که سپاه به وقت متهم شدنش از سوی مطهری به دخالت در انتخابات، هوس شکایت کرد ولی زود عقب نشست. راه های دیگری هم هست، مثلا راهی که نظام سیاسی به رهبری خامنه ای علیه آذری قمی یا منتظری و همچنین میرحسین موسوی، رهنورد و کروبی پیشه کرده، او در حصر شود، به تعبیر احمد جنتی پر و بالش قیچی شود و ارتباطش با جامعه قطع. این دلخواه تندروهاست که زبان مطهری بریده شود ولی امکانش نیست. می شود یادی از سعید امامی هم کرد و از احتمال ترور مطهری سخن گفت، خیلی وقت ها بوده که جمهوری اسلامی وقتی نمی تواند مسئله ای را حل کند، حذفش می کند. با این حال هنوز تندروها دارند تاوان ترور سعید حجاریان را می دهند، ترور مطهری که جای خود دارد. 

احتمال دیگر این است که علی خامنه ای موضع علنی علیه او بگیرد. مطهری بارها گفته است که اگر درباره موضوعی حکم حکومتی صادر شود، سکوت خواهد کرد. یک بار خامنه ای صراحتا به او گفته که در موضوع حصر، لطف کرده به موسوی و کروبی و حکم رهبران جنبش سبز سنگین تر از حصر بوده ولی مطهری می گوید این نظر خامنه ای است و اساسا اینجا جایی برای حکم حکومتی نیست و با نظر رهبر جمهوری اسلامی مخالفم. این سابقه هراس این را ایجاد کرده که موضع علنی هم درد زخم علی مطهری بر تن نظام نباشد. آیت الله خمینی از این موضع گیری ها زیاد می کرد، حتی علیه خامنه ای هم حرف زد ولی خامنه ای نشان داده که آن میزان شجاعت و صراحت را ندارد، بیشتر می خواهد مصلحت جویانه همه چیز به نفع او تمام شود. 

احتمال دیگر را خود مطهری مطرح کرده، رهبر جمهوری اسلامی دستور به برگزاری دادگاه بدهد، مطهری دادگاه را علنی می خواهد، همانطور که کروبی می خواهد. مطهری دادگاهی شدن احمدی نژاد را هم همزمان می خواهد. دادگاه علنی ولو نتیجه اش اعدام رهبران جنبش سبز باشد، هزینه اش برای جمهوری اسلامی هم کمتر از آن نیست و راه برای فتنه های بسیار باز می شود. با این حال این الان تنها احتمال ممکن برای سکوت مقطعی علی مطهری است. 

راه حل ها و پیامدها را دوباره در ذهن تان مرور کنید، حتما شما هم به تندروها حق می دهید سرپا خشم باشند علی مطهری. پیش از این هم نوشته بودم جایی که اگر روزگاری مطهریِ پدر، پاره تن خمینی بود، اکنون مطهریِ پسر، زخم تن خامنه ای شده است، چونان خاری در گلو. مهم نیست او اکنون میخ می خواهد، یا دارو یا هر چیز دیگر، مهم این است که او پرده از سیمای کسانی بر می دارد که ادرار کرده اند در محوطه داروخانه جمهوری اسلامیِ پدرش.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

از شكنجه سپاه تا اشتباه قاضي

۱۱ آذر ۱۳۹۳
سوال و جواب حقوقی
خواندن در ۸ دقیقه
از شكنجه سپاه تا اشتباه قاضي