close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
سیاست

ماجرای محسن پهلوان مقدم، مدیرعامل بازداشت شده پدیده شاندیز

۷ مرداد ۱۳۹۵
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۷ دقیقه
ماجرای محسن پهلوان مقدم، مدیرعامل بازداشت شده پدیده شاندیز
ماجرای محسن پهلوان مقدم، مدیرعامل بازداشت شده پدیده شاندیز

محسن پهلوان مقدم، مدیرعامل سابق شرکت پدیده شاندیز دیروز بازداشت شده است. او که پس از وقوع تخلفات گسترده در این شرکت از کار برکنار شده بود، خود را سرباز ولایت می دانست و در خدمت اقتصاد مقاومتی ولی اکنون از نظر دستگاه قضایی متهم ردیف یک یکی از بزرگ ترین پرونده های اقتصادی است که هزاران شهروند عادی را متضرر کرده است. 

محسن پهلوان مقدم را اوایل سال 90 در جزیره کیش دیدم، مردی کوتاه قامت، خوش صحبت، بذله گو و شلوغ. بابک زنجانی هم آن وقت ها تازه داشت در کیش جان می گرفت. پهلوان مقدم رستوران بزرگش را در گوشه ای دور افتاده راه انداخته بود، راضی به نظر نمی رسید ولی ایده اش ساخت یک شهر رویایی در کیش بود و مصمم نشان می داد برای اجرایش. دنبال این بود که نماد رستورانش که یک لنگر بزرگ بود، بشود نماد جزیره کیش و می خواست پروژه رسانه ای برای این تعریف شود.

دوستش که نشریه ورزشی داشت می گفت پهلوان مقدم می خواهد جدی تر وارد فعالیت های تبلیغاتی و رسانه ای شود. ایده عجیبش این بود که رسانه ها می توانند از کارهایی که او می کند یک بچه خوشگل بسازد، طوری که همه تعریف کنند ازش. خبرگزاری دانشجو چند روز پیش گزارش داد: ۱٫۵ درصد از حجم درآمد صدا و سیما از محل تبلیغات مربوط به شرکت پدیده شاندیز است، علاوه بر این روزانه در روزنامه‌های سراسری هم تبلیغات دارد که به طور متوسط هزینه هر روز تبلیغ، تنها در یک روزنامه ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان است." خب! این یعنی که ایده بچه خوشگل را او خیلی خوب دارد دنبال می کند.

دنبال کارهای خیریه و مذهبی هم بود، مثلا یک مورد دیدم که 150 میلیون تومان داده به ستاد بازسازی عتبات عالیات که خرج مکان های مذهبی شیعیان در عراق شود، به ابومسلم خراسان و پرسپولیس هم کمک کرده بود. ادبیات مخصوص این کارها را هم دارد. مثلا وقتی می خواست سهام شرکتش را به قیمت 8 هزار تومان بفروشد، گفت عدد 8 به نیت امام رضا انتخاب شده است.

او تیرماه سال 92 در گفت و گو با مجله زندگی ایده آل اینطوری خودش را توصیف کرده است: " بچه خیابان تهران، مشهد هستم. نسل در نسل، ما در كارهای ساختمانی بودیم. كاشی‌كاری‌های حرم امام رضا (ع) و بقعه خواجه‌ربیع، كار پدربزرگ من بوده. برای همین ما هم دركار ساخت و ساز افتادیم. مجتمع سازی و ویلا سازی و... ؛ اما با این حال در تمام مدتی كه در كار ساخت و ساز بودم، هرچند روز یك مرتبه به رستوران شاندیز سر می‌زدم. چون بهترین جایی بود كه می‌توانستیم در مشهد غذا بخوریم. این رفت‌و آمدها باعث شد ما یك كار مشاركتی را آغاز كنیم.»

این داستان به سال 1376 باز می گردد: «با همكاری یكی از رستوران‌های زنجیره‌ای شاندیز، رستوران شاندیز خیابان جردن تهران را برپا كردیم ...  بازی تبلیغات را از گروه ارمغان بهزیستی یاد گرفتم؛ برگه‌هایی را با 200 تومان به مردم می‌فروختند تا در قرعه‌كشی‌جایزه‌های نقدی شركت كنند. در واقع كاغذ می‌فروختند به مردم. یك تیم بازرگانی فرانسوی هم پشت ماجرا بود ... با این تیم بازرگانی دیدار كردم، پیشنهاد كردند برای افتتاح رستوران شاندیز در جردن تبلیغ كنم.»

اما داستان پدیده شاندیز: «یك روز دریكی از باغ‌هایم در شاندیز نشسته بودم. جمعی از دوستان بودیم و شهردار شاندیز هم بود. او من را دعوت كرد، فردای آن روز به دفتر شهردار بروم. روز بعد شهردار شاندیز به من گفت یكی از پارك‌های شاندیز، تبدیل شده به پاتوق معتادان. از من خواهش كرد دراین پارك سرمایه‌گذاری كنم ... بازهم بمباران تبلیغاتی را آغاز كردم. جوری ... در ایران، رستورانی نداریم كه با این ظرفیت رقابت كند. در دنیا هم فقط رستورانی در دمشق سوریه ساخته شده كه ظرفیت آن 6 هزار نفر است. البته ما در پدیده شاندیز در یك وعده، 8 هزار غذا دادیم، این ركورد در هیچ جای دنیا ثبت نشده."

داستان این شیرین کاری ها به ایران ختم نشده است: «در افغانستان رستوران را افتتاح كردم، پاتوقی شد برای وزیران افغانستان. حتی حامد كرزای هم، برای یك وعده به رستوران ما آمد. از همه مهم‌تر چیزی ‌كه برای سفارت ایران هم غیرقابل پیش‌بینی بود، حضور زلمای خلیل‌زاد، سفیر وقت ایالات متحده آمریکا در رستوران ما بود ... تمام حق انحصاری بیل‌بورد‌های تبلیغاتی افغانستان را به مدت 20 سال از حامد كرزای گرفتم .... شروع كردم به ساختمان سازی. چند مجتمع را كلنگ زدم. البته دراین مدت، آستان قدس رضوی هم، در افغانستان سرمایه‌گذاری كرد و شریك ما شد.»

اما پهلوان مقدم آرام و سرخوش آن روزها، سرانجام درگیر یک ماجرای پیچیده شد، یک بابک زنجانی دیگر. شرکت پدیده، بهمن 83 ثبت شده است. اول اسمش بود "شرکت سرمایه‌گذاری کاوشگران سهام"، سال 87 تغییر اسم داد به " شرکت توسعه بین‌المللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز." 73 درصد سهام این شرکت متعلق به خانواده پهلوان مقدم است.

زیر مجموعه شرکت پدیده، 7 شرکت مشغول به کار هستند: "شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز، پدیده پارسیان توس، بین‌المللی کیش، تجارت الکترونیکی پدیده کیش، آریا دوام ساز شرق، شهربازی پدیده شاندیز و باشگاه فرهنگی ورزشی پدیده". شرکتی که الان فعالیت هایش دردسرساز شده، "ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز" است که سال 87 ثبت شده.

ایران وایر قبلا در گزارشی به فاسد بودن روند خرید و فروش سهام این شرکت اشاره کرده بود. ارزش سهام شرکت پدیده سال 88، 100 تومان بوده، دی ماه 93 رسیده به 11300 تومان.

پس از وقوع برخی تخلفات،‌ فروش سهام پدیده شاندیز با دستور قضایی ممنوع و دفاتر فروش سهام پلمپ شده اند. غلامعلی صادقی، قاضی پرونده پدیده در مشهد هم گفت "به خاطر افزایش های به اصطلاح بادکنکی و غیرقانونی سهام، مبالغ میلیاردی جابه جا شده است که این امر حتما نیازمند شفاف سازی است تا هر کسی یک شبه میلیاردر نشود."

پیش از این، محسن پهلوان مقدم، مدیرعامل این شرکت گفته بود: "شاید پدیده اولین و آخرین شرکت اقتصادی در دنیا باشد که در آن سهام افزایش پیدا می‌کند و قیمت سهم در آن کاهش نمی یابد. از بزرگان علم اقتصاد هم بپرسید به شما می‌گویند که این موضوع کاری بزرگ است."

شرکت پدیده در سال 92 سودی معادل 680 میلیارد تومان داشته، روزنامه قدس در گزارشی درباره ابعاد فعالیت های این شرکت، نوشته: "بیش از 64 درصد سود خالص سال مالی 92 شرکت پدیده، ناشی از معاملات درون گروهی و سود فروش سهام شرکت بین المللی پدیده شاندیز کیش به شرکت ابنیه و ساختمان پدیده شاندیز به مبلغ 4353 میلیارد ریال بوده ؛ به عبارتی حدود 835 تومان از سود 1305 تومانی "پدیده” از بابت انجام معاملات درون گروهی است که طی آن تنها سهام از یک شرکت به یک شرکت دیگر زیرمجموعه آن منتقل شده، یعنی شرکتی با سرمایه 14 میلیارد تومانی به قیمتی بیش از 435 میلیارد تومان فروخته شده."

تخلفات پدیده محدود به این موارد نیست. این شرکت در مشهد با تغییر کاربری 41.5 هکتار خارج از محدود شهری، مساحت اجرای پروژه پدیده شاندیز را به 50 هکتار رسانده، آن را جزو محدوده شهری تعریف کرد، مسئولان استانی و شهری و نمایندگان مجلس هم حمایت و صدا و سیما هم تبلیغ این پروژه مشغول شد.  پدیده در قزوین و شمال کشور هم از این کارها کرد و تقریبا در همه جای ایران می شد تبلیغات این شرکت را مشاهده کرد.  دفاتر فروش سهام پدیده در 20 شهر بزرگ ایران به فروش سهام 150 پروژه این شرکت مشغول بوده اند.

این شرکت در طول این روند موفق شد ۲۲درصد از سهام خود را به ۱۳۶هزار نفر بفروشد و بیش از ۹۰هزار میلیارد تومان پول مردم را جمع آوری کند، برای پروژه های نیمه تمام و با ارزش های غیرواقعی. دست پدیده شاندیز زمانی رو شد که بدهی ۹۴هزار میلیاردی اش رو شد،‌ ۴ وزارتخانه شاکی شدند، دادستان کل وارد ماجرا شد و انبوهی از سهامداران سرگردان. 

پس از افشای ماجرا، نمایندگان مجلس که قبلا پروژه های پدیده را افتخار ملی توصیف کرده بودند، گفتند فاجعه و فساد ملی رخ داده، کار به نهادهای بالادستی و شورای عالی امنیت ملی کشیده شد، اموال پدیده توقیف شد و حالا غلامعلی صادقی،‌ دادستان خراسان رضوی گفته با آرام شدن شرایط و اوضاع شرکت، رسیدگی به تخلفات مجرمان آغاز شده است. بازداشت محسن پهلوان مقدم می تواند نقطه اوج ماجرایی باشد که به گفته عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور ایران «از صدر تا ذیلش تخلف بوده است.»

ثبت نظر

ویدیو روز

برسد به دست وزیر ورزش

۷ مرداد ۱۳۹۵
برسد به دست وزیر ورزش