close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

بهزیستی: نمی توانیم به اقلیت های مذهبی بچه بدهیم

۳ شهریور ۱۳۹۵
شیما شهرابی
خواندن در ۵ دقیقه
اقامت در مناطق مختلف تهران، اولین شرط اداره بهزیستی تهران است: «شرط قسمت اول برای این است که در تهران سه منطقه بهزیستی وجود دارد و می‌خواهند ببینند خانه در محدوده تحت پوشش کدام بهزیستی است.»
اقامت در مناطق مختلف تهران، اولین شرط اداره بهزیستی تهران است: «شرط قسمت اول برای این است که در تهران سه منطقه بهزیستی وجود دارد و می‌خواهند ببینند خانه در محدوده تحت پوشش کدام بهزیستی است.»

حدود هشت ماه است که پاشنه‌هایش را ور کشیده و هفته‌ای چند بار به سازمان بهزیستی می‌رود، همه مدارکش را کامل کرده و هنوز در نوبت است. ندا سی وپنج ساله است و بر اساس قانون بهزیستی برای واگذاری فرزند خوانده به دختران مجرد بالای سی سال اقدام کرده است. این قانون سال گذشته تصویب شد. او می‌گوید: «همیشه می‌گفتم اگر یک روز ازدواج کنم، فقط به خاطر بچه‌دار شدن است. وقتی متوجه این قانون شدم دست به کار شدم اما هنوز در نوبتم. می‌گویند اگر بچه هشت سال به بالا میخواهی بیا بگیر ولی برای گرفتن بچه‌های کوچکتر باید در نوبت بمانی.»

روز گذشته جعفر شریبانی روابط عمومی سازمان بهزیستی اعلام کرد از سال گذشته تا الان 62 دختر مجرد برای فرزندخواندگی اقدام کرده‌اند اما فقط پنج‌نفر موفق به گرفتن فرزند شده‌اند.

ندا می‌گوید: «وقتی من به بهزیستی رفتم و مدارک مورد نیاز را خواستم همان فرمی را به من دادند که به زوج‌ها داده می‌شود، یعنی آنقدر این قانون جدید بود که هنوز فرمی برای متقاضیان مجرد وجود نداشت. به من گفتند همه این شرایط را باید فراهم کنی فقط نیازی به گواهی پزشک نداری.»

اقامت در مناطق مختلف تهران، اولین شرط اداره بهزیستی تهران است: «شرط قسمت اول برای این است که در تهران سه منطقه بهزیستی وجود دارد و می‌خواهند ببینند خانه در محدوده تحت پوشش کدام بهزیستی است.» تمکن مالی، ثبات شغلی، داشتن بیمه تامین اجتماعی، داشتن حداقل تحصیلات دیپلم، داشتن یک ملک شخصی و یا زمین به نام شخص درخواست دهنده و پذیرش شرط انتقال یک سوم اموال پس از فوت به فرزند به صورت تعهد محضری از شروطی است که بهزیستی برای فرزندخواندگی عنوان کرده، ندا می‌گوید: «البته در مورد این شرایط خیلی سخت نگرفتند و پرونده تشکیل شد، مثلا من یک خانه کوچک پنجاه متری دارم که قبول کردند یا فیش حقوقی من یک میلیون و هشتصد هزارتومان بود و بازهم قبول شد.» البته زیر همه شروط نوشته شده: «زمان انتظار حداقل دو سال است و تشکیل پرونده در سازمان بهزیستی و زمان انتظار لزوما به معنای تحویل فرزند نیست.»

ندا معتقد است که تک والد بودن برای بچه هشت سال به بالا که باید به مدرسه برود، سخت است: «بچه‌ هشت سال به بالا همه چیز را درک می‌کند. مدتی طول می‌کشد که او به تغییر محیط عادت کند، بعد هم باید به مدرسه برود، خب بچه‌های دیگر پدر دارند، من به شخصه با سن بچه مشکل ندارم اما تک والد بودن برای بچه‌هایی با سن بالاتر به مراتب سخت‌تر است.» او حاضر است بچه پنج شش ساله بگیرد اما در جلسه آخری که با مسئولان بهزیستی داشته‌، به او گفته‌اند فعلا باید صبر کند: «گفتند اولویت ما با زوج‌هاست و شما فعلا باید صبر کنید.»

جعفر شریبانی ؛ مسئول روابط عمومی بهزیستی هم روز گذشته به ایسنا گفته دلیل ناچیز بودن آمار فرزندخواندگی دختران مجرد این است که اکثر آن‌ها برای فرزندخواندگی کودکان زیر دو سال درخواست داده‌اند و «اولویت سازمان بهزیستی برای تحویل کودکان زیر دو سال به خانواده‌ها و زوجین است.»

سارا یکی از همان پنج نفری است که توانسته دخترش را به خانه بیاورد، دخترش پنج ساله است و سارا می‌گوید: «یک ماه است که با خودش برایم خوشبختی آورده، یک ماهی که به همه آن شش ماه دوندگی می‌ارزید.» او شش ماه قرار سرپرستی موقت گرفته و بعد از شش ماه و پس از تائید کارشناسان بهزیستی می‌تواند سرپرستی دائم بچه را بگیرد: «فکر می‌کنم بهترین کاری است که در زندگی‌ام انجام داده‌ام. توصیه می‌کنم آن‌هایی که واقعا بچه دوست دارند و به هردلیلی نخواسته‌اند یا نتوانسته‌اند ازدواج کنند، از این قانون استفاده کنند.»

آرزو افشار، بازیگر و استاد دانشگاه هنر و معماری اولین کسی بود که از این قانون استفاده کرد و توانست سرپرستی دختر دو سال و چند ماهه‌ای را بگیرد. او به «ایران وایر» می‌گوید: «توصیه من به کسانی که می‌خواهند این راه را بروند، این است که کوتاه نیایند و این کار را دنبال کنند. فرزندخواندگی برای دختران مجرد شدنی است.»

او چند سال پیش متوجه می‌شود که یک روز خودش هم جزو همین کودکان بهزیستی بوده و کسانی را که به عنوان پدر و مادر می‌شناسد، او را به فرزندی پذیرفته‌اند: «دنیایم تیره و تار بود، تئاتر و دانشگاه و همه چیز را کنار گذاشتم.» اما بعد همین موضوع سبب خیر می‌شود: «در یک تئاتری بازی می‌کردم که مسئولان بهزیستی به دیدن تئاتر آمدند. من بعد از نمایش برای کار داوطلبانه در بهزیستی با آن‌ها صحبت کردم و وارد بهزیستی شدم.»

او بعد از چند مدت دختر کوچکی را می‌بیند که حس می‌کند شبیه خود اوست: «به پارمیدا انس گرفته بودم و تمام وقتم را با او می‌گذراندم. تا این که توسط یکی از همکارانم از قانونی که برای دختران مجرد تصویب شد، باخبر شدم. چند ماه طول کشید اما خسته نشدم و الان بیشتر از پنج ماه است که با دخترم زیر یک سقف زندگی می‌کنیم.»

او ماه رمضان گذشته مهمان برنامه تلویزیونی  پربیننده ماه عسل بود و درباره خودش و اتفاقاتی که او را به پارمیدا رسانده، صحبت کرد.

ماه بانو یکی از بینندگان برنامه او بوده، حرف‌های او را می‌شنیده و اشک می‌ریخته، او یکبار ازدواج کرده و چون نتوانسته باردار شود از همسرش جدا شده است. او عاشق بچه‌هاست و بچه نداشتن بزرگترین غصه زندگی‌اش. ماه‌بانو سی و سه ساله است و فردای مصاحبه آرزو افشار راهی بهزیستی می‌شود و شرایط را می‌گیرد. او همه شرایط را دارد، برایش هم مهم نیست که بچه بالای هشت سال بگیرد. او می‌خواهد مادر یک دختر بچه باشد اما یک ماه‌بانو می‌گوید: «من زرتشتی هستم، بهزیستی فقط به مسلمان‌ها بچه می‌دهند و به من گفتند نمی‌توانیم برایت کاری کنیم.»

حرف‌های ماه بانو باعث می‌شود با اداره بهزیستی تماس بگیرم. کارمند روابط عمومی بهزیستی در جواب سوالم فقط یک جمله می‌گوید: «غیر مسلمان‌ها نمی‌توانند برای فرزندخواندگی از بهزیستی اقدام کنند.» کارمند بخش فرزند خواندگی بهزیستی استان تهران هم این موضوع را تائید می‌کند: «دادگاه تائید می‌کند اما بهزیستی نمی‌تواند به اقلیت‌ها بچه بدهد خودشان شوراهای حل اختلافی دارند، آنها در این زمینه به اقلیت‌ها کمک می‌کنند و اگر بچه‌ای از دین خودشان بدون سرپرست باشد، واگذار می‌کنند. ما نمی‌توانیم به اقلیت‌های مذهبی بچه بدهیم.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

ویلیام مورگان شوستر: ایران در کنار یک آمریکایی در مصاف با امپراطوری...

۳ شهریور ۱۳۹۵
رولاند الیوت بران,  
خواندن در ۱۲ دقیقه
ویلیام مورگان شوستر: ایران در کنار یک آمریکایی در مصاف با امپراطوری روسیه