close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

دانشمند، دوپینگی، نویسنده و عضو شورای شهر؛ عباس جدیدی

۱۶ آبان ۱۳۹۵
شما در ایران وایر
خواندن در ۵ دقیقه
دانشمند، دوپینگی، نویسنده و عضو شورای شهر؛ عباس جدیدی
عباس جدیدی و امیر تتلو
عباس جدیدی و امیر تتلو
دانشمند، دوپینگی، نویسنده و عضو شورای شهر؛ عباس جدیدی
دانشمند، دوپینگی، نویسنده و عضو شورای شهر؛ عباس جدیدی

پدرام قائمی- شهروند خبرنگار

حافظه تاریخ را که مرور کنیم، کمتر نشانه روشنی از «عباس جدیدی» می بینیم. در حقیقت او یک تصویر خاکستری از خودش به یادگار گذاشته. همان فینال مشهور المپیک آتلانتا و رقابت با «کورت انگل» آمریکایی که در نهایت بات رای داوران شکست خورد و نایب قهرمان شد. همان یک تصویر، از «عباس جدیدی» یک قهرمان مظلوم در تاریخ ورزش ایران ساخت.

حریفش بدل شد به «شیطان بزرگ» که با دسیسه و نیرنگ بهخ قهرمانی رسیده بود. از «جدیدی» در حالی یک قهرمان ساختند که سه سال قبل او «ملوین داگلاس» آمریکایی را اول با لطف داوران و بعد با دوپینگ شکست داد. وقتی افتضاح دوپینگش را اعلام کردند، باید مدال طلا را پس می داد. اما گفت که مدالش را به دریاچه آزادی پرت کرده و پیغام داد که بروید خودتان پیدایش کنید.

شهیر است به طلا و نقره و برنزهای آسیایی و جهانی. در کشتی، مدال آورتر و پرافتخارتر از او کم نیست، اما دایره گسترده لابی گری های طولانی اش با احزاب راست و تندرو هم کم نبوده. مدتها با بازار و کسبه و نزدیکان حزب موتلفه رابطه صمیمانه داشت. از کشتی که کنار رفت، از نزدیکان حزب «آبادگران اسلامی» در شورای شهر تهران هم شد. رابطه صمیمانه اش با مهدی چمران، ابوالفضل قناعتی و همین طور «رحمت‌الله حافظی» او را هم به شورای شهر نزدیک می کرد و هم به دولت محمود احمدی نژاد. تا جایی که حتی چند بار زمزمه هایی مبنی بر حضورش در سازمان وقت تربیت بدنی به عنوان گزینه ریاست بر آن سازمان هم به گوش رسید.

اما ورزش برای «عباس» یک داستان تمام شده بود. می خواست سری به سیاست بزند. رابطه صمیمانه اش با «آبادگران» چندان درهای این حزب را برای او باز نکرد. سرانجام سراغ «غلامرضا حیدری کرد زنگنه» رفت. یکی از مردان پرحاشیه دولت محمود احمدی نژاد که درست در آستانه بازتاب خبری اختلاس سه هزار میلیارد تومانی خودش را با موافقت «شمس الدین حسینی» وزیر دارایی وقت، در سازمان خصوصی سازی بازنشسته کرد. «حیدری کرد زنگنه» سال 92 ائتلافی ساخت به نام «زاگرسیان ایران اسلامی»

کرد زنگنه گفته بود: «شورای شهر یک پارلمان محلی است که اگر توسط اندیشمندان و متخصصان اداره شود، می‌تواند موجب بهبود شاخص‌های زندگی برای شهروندان تهرانی شود.» به همین دلیل از دل چنین ائتلافی، دانشمندی مانند «عباس جدیدی» وارد شورای شهر تهران می شود.

جدیدی برای اثبات دانشمندی خود، ابزار کافی هم دارد. مثلا سال گذشته  دو کتاب منتشر کرد به نام های «آموزش نماز و گزیده‌های اخلاقی و معرفتی» و «من و نماز و نیاز» که هر دو کتاب در نمایشگاه کتاب سال گذشته ارائه می شود. بعد شهرداری تهران اقدام به خرید نیمی از کتاب های این عضو شواری شهر می کند تا آنها را به صورت رایگان در همایش ها و همین طور روزهای مناسبتی در مترو تهران میان مردم توزیع کند.

این اولین اقدام شورای شهر و شهرداری در خرید فله ای کتب برگشت خورده نزدیکان شهرداری نیست. مثلا روزنامه ایران شهریورماه امسال خبر داد که شرکت بهره برداری مترو تهران با چک 72 میلیون تومانی، کتاب «خبرنگار ژنرال دوگل» نوشته «کامران نجف زاده» مجری و گزارشگر صداوسیما که پرونده هایی نزدیک به شهرداری هم دارد را خریداری کرده که قدرت فروش آنها را ندارد.

داستان «قهرمان کشتی» متفاوت است. او در مورد خلق آثار معنوی اش به جام جم آنلاین گفته بود: «براساس تجربه‌های شخصی، به نظر می‌رسد اگر جوان‌ها از ابتدای جوانی با نماز انس و الفت بگیرند، خطر آسیب‌های اجتماعی تا حد زیادی کاهش می‌یابد، هر چند ارشاد و راهنمایی خانواده و تأثیر محیط زندگی و جامعه نیز نباید نادیده گرفته شود.» نوشته های کتاب عباس جدیدی البته چندان تناسبی با دست خط های او و کلامش ندارد. ادبیاتی که نگارنده برای کتاب «عباس جدیدی» انتخاب کرده فاصله ای شگرف با شکل ادبیات قهرمان سابق کشتی ایران داشته.

دانشمند مورد نظر «کرد زنگنه» در شورای شهر تهران یک بار از سوی مرحوم «منوچهر لطیف» کشتی نویش پیشکسوت ایران به دلیل آن چه بی حرمتی به پدرش در فرودگاه مهرآباد در سال 1380 خورشیدی خوانده می شد به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. حالا تصاویری از او در حال بوسیدن دست والدینش در فضای مجازی منتشر شده است. همین طور تلاش او برای عکس انداختن با «امیر مقصودلو» یا همان «تتلو» در روزهای اخیر هم مورد توجه بوده. او مدعی شده که به واسطه دوستی قدیمی که با «بیژن قاسم زاده» قاضی پرونده «امیر تتلو» داشته، پادرمیانی کرده تا او از زندان آزاد شود.

این روزها، «عباس جدیدی» مرد دوربینی شورای شهر شده است. با پدر و مادرش، کنار رهگذرانی که به رستوران «فیلا استار» در خیابان پیروزی می آیند، با امیر تتلو و حالا با پیکر بی جان منصور پورحیدری روی تخت بیمارستان. این آخری، سروصدای بیشتری هم به راه انداخت.

«عباس» برای ثبت آخرین تصویر خود به بیمارستان «ایرانمهر» رفت و کنار پیکر بی جان پورحیدری ایستاد. تصویری که از او کنار اسطوره استقلال منتشر شده آن قدر مشمئز کننده بود که واکنش های سریعی را در دنیای مجازی به همراه داشت.

«دانشمند» مورد نظر «کرد زنگنه» در شورای شهر تهران، واکنش حیرت انگیزی به حملات کاربران نشان داد. او به روزنامه قانون گفت: «من عکس نینداختم. این عکس من نیست. نمی‌دانم عکس چه کسی است!» ولی بلافاصله گفته که شاید پرستارها این عکس را از او انداختند درحالی که از او اجازه نگرفتند. «عباس جدیدی» در تصویر منتشر شده به دوربین نگاه می کند و ژست یک ملاقات کننده آگاه از لنز دوربین را هم به خودش گرفته. البته در پایان گفت و گویش با قانون گفته است: «ما که جایی می‌رویم 100 تا دوربین پشت سر ماست، نمی‌دانم شاید آنها گرفته‌اند. اگر غیر ورزشی برود و عکس بگیرد شاید مشکل داشته باشد ولی من ورزشی هستم و رفتم.»

ماجرای انکار آخر عباس جدیدی، بی شباهت به همان افتضاح دوپینگ و بعد ادعای پرتاب مدال به دریاچه نیست. داستان های عباس جدیدی در ورزش و شورای شهر همواره لبریز از حاشیه های آزاردهنده بوده. نهم آذرماه سال قبل هم تابناک نوشت که خانمی همراه با فرزندش به ساختمان شورای شهر رفته و از نمایندگان این شورا خواسته تا تکلیف او را با همسر موقت سابقش (عباس جدیدی) روشن کنند. «دانشمند» مورد نظر «کرد زنگنه» البته به صورت کلی منکر وجود این زن در زندگی اش شد و ساختمان شورای شهر را به صورت و میان جلسه ترک کرد.

انتخابات شورای شهر نزدیک است و باید منتظر تصاویری جدید از جدیدی بود. او فعلا برای رسیدن به قدرت تلاش می کند.

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

فجایع طبیعی

مسمومیت گازی ده کارگر زن در کارخانه تولید خشکبار ملکان

۱۶ آبان ۱۳۹۵
خواندن در ۱ دقیقه
مسمومیت گازی ده کارگر زن در کارخانه تولید خشکبار ملکان