close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

طلبه حامی حیوانات: پدرم گفت این راه به بهشت می رود

۲ آذر ۱۳۹۵
آیدا قجر
خواندن در ۵ دقیقه
طلبه حامی حیوانات: پدرم گفت این راه به بهشت می رود
طلبه حامی حیوانات: پدرم گفت این راه به بهشت می رود
طلبه حامی حیوانات: پدرم گفت این راه به بهشت می رود
طلبه حامی حیوانات: پدرم گفت این راه به بهشت می رود

«کمیل نظافتی»، طلبه ۳۳ ساله، اهل آمل استان مازندران است. او بیش از ۲۴ هزار فالوئر در اینستاگرام دارد؛ فالوئرهای مشتاقی که رابطه دوستانه او و سگ ها و گربه ها را تعقیب می کنند.

کم‌تر از یک‌سال پیش بود که این طلبه جوان هنگام قدم‌زنی در خیابان‌های تهران، به توله سگی برخورد که از گرسنگی گوشه خیابان افتاده بود. نظافتی که تا پیش از آن فوبیای شدیدی به سگ‌ها داشت، یک پاکت شیر خرید و آن را آرام‌آرام به خورد توله سگ داد.

او به «ایران‌وایر» می گوید آن هنگام، مردمی که از کنار او می‌گذشتند، برخوردهایی داشتند که می‌توانست دلسردکننده باشد: «هرکدام از مردم یک چیزی می‌گفتند؛ یکی می‌گفت حاج آقا بچه‌ته؟ یکی دیگه رد می‌شد و می‌گفت حاج آقا مگه سگ‌بازی؟ اول ناراحت شدم ولی بعد با خودم فکر کردم وظیفه من نجات این حیوان است. وقتی این سگ شیر را خورد، جان گرفت و شروع به پرسه زدن کرد. دفعه بعد در جاده هراز، از تهران به سمت آمل می‌رفتم که اضافه غذای خودم را به سگ‌ها دادم و از آن هم عکس گرفتم و در اینستاگرام گذاشتم.»

به گفته خودش، برخوردهای تشویق‌کننده مردم در این شبکه اجتماعی باعث دلگرمی ‌او شده است. بعضی‌ها هم از این‌که یک روحانی به سگ‌ها کمک کند، ابراز تعجب می‌کردند. تا آن‌که یک روز پدر کشاورزش، او را مورد خطاب قرار می دهد که این‌ عکس‌ها چیست که بین مردم دست به دست می‌شود:«نظر پدرم برایم خیلی مهم است. از او پرسیدم که آیا این رفتار اشکالی دارد؟ پدرم گفت اگر به فکر بهشت هستی، شاید همین مساله راه نجات تو باشد و تو را به بهشت برساند. عکس‌العمل مثبت پدرم باعث ترغیب بیش تر من برای کمک به حیوانات شد.»

حالا نزدیک به هشت ماه می‌شود که کمیل نظافتی به همراه چند تن از دوستان‌ خود، گروهی به نام «مهر» ایجاد کرده‌ اند و در جهت رساندن غذا، ایجاد نقاهت‌گاه و درمان حیوانات بی‌پناه شهری فعالیت می‌کنند.

در حال حاضر ۱۰۰ سگ و ۱۵۰ گربه از فعالیت‌های حمایتی این گروه برخوردارند. البته کمیل نظافتی ۵۰۰ پرنده را هم در منزل‌ خود نگه داری می‌کند؛ از جمله غاز، اردک، شترمرغ و... .

اما چه طور یک روحانی می‌تواند با سگ‌ها ارتباط بگیرد؟ آ‌ن‌چه در عرف به اسلام ارجاع داده شده، «نجاست سگ» است که حتی بسیاری از افراد مذهبی از نماز خواندن در محیطی که سگ در آن باشد، سرباز می‌زنند. اما نظافتی می‌گوید اگرچه در اسلام گفته شده سگ نجس است ولی نه هر سگی:«سگی که بدن آن خیس باشد و این خیسی به لباس انسان برسد. در آن صورت هم گفته‌اند لباس‌ خود را تغییر دهید، نه آن‌که ماهیت سگ نجس باشد. هیچ‌کجای اسلام به حیوان آزاری و حیوان کشی توصیه نشده است. حتی پیغمبر اسلام و امامان لقمه دهان خود را برای حیوانات می‌ریختند. در احکام فقهی هم داریم که اگر ظرف آبی برای وضو دارید و حیوانی در حال مرگ از تشنگی است، باید تیمم کنید و آب را به حیوان دهید. احکام شرعی به خوبی به گوش مردم نمی‌رسد و برخی از مذهبی‌نماها بدون آن‌که اصل حکمی را بدانند، به نجس بودن سگ چسبیده‌اند.»

یکی از بهترین و غم انگیزترین خاطرات نظافتی در طول ماه‌ها حمایت و رسیدگی به حیوانات خیابانی،یادآوری سگی به نام «سفیدبرفی» است که هر شب ساعت ۱۱و۴۵  دقیقه برای او غذا می‌برده است. او روایت می‌کند که  سفیدبرفی خودروی او را می‌شناخت و هربار به استقبال او می‌رفت:«همیشه در بغلم می‌پرید. یک شب لباس روحانیت تنم بود و به شوخی به او گفتم اسلام دست و پای من را بسته و نمی‌توانم بغلت کنم. سگ هم رفت و حتی برای خوردن غذایش نیامد. به سراغش رفتم و از او عذرخواهی کردم که من دارم می‌روم، بیا و غذایت را بخور اما سفیدبرفی ۴۸ ساعت بعد تصادف کرد و مرد.»

در میان تمامی این سگ‌هایی که مورد حمایت این روحانی قرار دارند، یکی بیش تر از بقیه مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت؛ سگی زشت که گفته می‌شد مردم از چهره وحشتناکش می‌ترسند. مشخص نبود که این سگ در صورت درمان باز هم زنده می‌ماند یا نه. نظافتی به همراه چند تن از دوستان خود به سراغ سگ می‌روند، او را نزد پزشک می‌برند، مداوایش می‌کنند و سگ طی دو ماه سلامتی خود را به دست می‌آورد. نام این سگ را  «خسته» گذاشته‌اند.

فعالیت‌های نظافتی تنها محدود به حیوانات نیست. او پیش‌تر با «سجاد»، پسر هشت ساله‌ای در بیمارستان مواجه شد که توانست با اهدای یکی از کلیه‌هایش، این کودک را از مرگ نجات دهد. او می‌گوید مواجهه با سجاد «تصادفی» بود.

این طلبه توضیح می‌دهد وقتی در بیمارستان‌های شمال ایران به عنوان مشاور فعالیت داشت، به دیدن بیمارها می رفت و اگر به پزشک نیاز داشتند یا با مشکلات مالی مواجه بودند، آن‌ها را به افراد خیر شهر معرفی می‌کرد:«در یکی از این ملاقات‌ها با سجاد روبه‌رو شدم. آرزویش این بود که این آمپول‌های گنده دیالیز دیگر در دستش نروند. سجاد هشت ساله، چهار سال بود که دیالیز می‌شد و به همین دلیل مورد عمل پیوند مثانه و قلب باز قرار گرفته بود. اگر پیوند کلیه انجام نمی‌شد، کبدش بزرگ می شد و مرگ او قطعی بود. شما هم جای من بودید، همین کار را می‌کردید.»

نظافتی ماشین خود را برای تامین هزینه آزمایش‌ها و عمل جراحی فروخت و پس از سه ماه توانست سجاد را به آرزویش برساند. حالا مستند «ده، چهار و نیم، سه‌ و نیم» که از این ماجرا تهیه شده، تنها نماینده مازندران در« جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران» است.

به گفته خودش، اگرچه هر هفته یک آرزویی دارد اما دو آرزوی بزرگ تبدیل به هدف ‌او شده است؛ هرچند نه بنیه مالی آن را دارد و نه کسی به حمایت و یاری وی شتافته است:«یکی این‌که زنان و کودکان کارتن‌خواب، بد یا بی‌سرپرست جمع‌آوری و سامان دهی شوند. دیگر آرزویم ایجاد پناهگاهی در تمامی شهرهای کشور برای حیوانات است تا سازمان‌های وابسته برای جمع‌آوری آن‌ها کمک کنند و به آن‌ها عزت بدهند. کمک کنند تا این حیوانات را عقیم کنیم.»

او باور دارد که تنها راه موجود برای کنترل حیوانات بی‌پناه، عقیم‌سازی آن‌ها است: «هر سگی بین ۵ تا ۱۲ توله می‌زاید و چون سرپناهی ندارند، در شهرهای مختلف بی‌سرپناه می‌شوند. شهرداری هم که راه به راه آن‌ها را از بین‌ می‌برد، می‌کشد یا زجرکش‌شان می‌کند. با عقیم‌سازی، دیگر سگ بی‌پناهی پیدا نمی‌شود که زجرکش شود.»

در اینستاگرام این روحانی، تصاویر بسیاری از بیماران، کودکان و حیوانات منتشر می‌شود که یا مورد حمایت او قرار گرفته‌اند یا نیازمند کمک‌های مردمی هستند.

 

 

 

 

 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

خاطرات «سپاه صلح»: «تام ایرانی»

۲ آذر ۱۳۹۵
رولاند اليوت براون
خواندن در ۱۳ دقیقه
خاطرات «سپاه صلح»: «تام ایرانی»