close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

روزانه های جشنواره کن- نه

۴ خرداد ۱۳۹۶
محمد عبدی
خواندن در ۵ دقیقه
فیلم وقت ناهار
فیلم وقت ناهار
فیلم وقت ناهار
فیلم وقت ناهار
فیلم حیوان ساخته بهرام و بهمن ارک
فیلم حیوان ساخته بهرام و بهمن ارک
فیلم حیوان ساخته بهرام و بهمن ارک
فیلم حیوان ساخته بهرام و بهمن ارک
فیلم حیوان ساخته بهرام و بهمن ارک
فیلم حیوان ساخته بهرام و بهمن ارک

موج سینماگران جوان ایرانی

 

نهمین روز جشنواره کن ادامه دارد، در حالی که طبق سنت این جشنواره، فیلم های کوتاه در آخرین روزها به نمایش درمی آیند و کن در این یکی دو روز میزبان این فیلم ها در دو بخش مسابقه فیلم های کوتاه و سینه فونداسیون(فیلم های دانشجویان) است.

بخش مسابقه فیلم های کوتاه جشنواره کن به یک دژ بسته می ماند که وارد شدن به آن بسیار سخت به نظر می رسد. از آنجایی که تولید فیلم کوتاه ساده تر است و حالا با دوربین های دیجیتالی ساخت فیلم کوتاه در جهان صدها برابر شده، تعداد درخواست برای شرکت در این بخش از هر بخش دیگر جشنواره کن بیشتر است.

هر سال نزدیک به پنج هزار فیلم متقاضی شرکت در بخش مسابقه فیلم های کوتاه و رقابت برای دریافت یکی از دو نخل طلای هر سال هستند (نخل طلا تنها به بهترین فیلم بلند و بهترین فیلم کوتاه اهدا می شود و احیاناً نخل طلای افتخاری هم برای تجلیل از یک عمر فعالیت سینمایی یک شخصیت سینمایی شناخته شده)، اما از بین این هزاران نفر مشتاق، تنها نه نفر این بخت را دارند که فیلم شان در بخش مسابقه فیلم های کوتاه جشنواره کن نمایش داده شود. ساز و کار انتخاب فیلم های این بخش همیشه مورد سوال بوده چرا که کسی باور نمی کند مسئولان این بخش واقعاً فرصت تماشای پنج هزار فیلم را داشته باشند.

امسال اما بخت با علیرضا قاسمی فیلمساز جوان ایرانی همراه بوده تا یکی از این نه نفر باشد؛ با فیلم پانزده دقیقه ای «وقت ناهار». قاسمی پیشتر فیلم هایی کوتاهی چون «میانبر» و «فرکانس» را در کارنامه دارد که در جشنواره های مختلف نمایش داشته اند و در جشنواره «نهال» فیلم میان بر جایزه ویژه هیات داوران را از آن خود کرد.

فیلم روایت ساده اما تلخ و غریبی دارد. با یک دختر نوجوان روبرو هستیم که در یک بیمارستان اصرار دارد که جسد مادرش را که در یک تصادف کشته شده ببیند. ابتدا به نظر می رسد که با یک رابطه احساسی مادر/ فرزندی و روایت آن روبرو هستیم اما فیلم از نیمه به بعد به سمت دیگری پیش می رود: دختر در بدن زن مرده به دنبال مواد مخدر است.

با آن که دختر درعین خشونت صحنه در حال اشک ریختن است، اما این گمان تقویت می شود که او با جسد مادرش روبرو نیست، اما خیلی زود می فهمیم که او در واقع بین احساسات و خشونت زندگی یکی را باید برگزیند.

فیلم اطلاعات کمی به ما می دهد و تنها از گفته های دختر می فهمیم که پدرش در یک مرکز ترک اعتیاد است، اما فیلم به طور مستقیم مشخص نمی کند که کبودی گوشه چشم او به چه دلیل است؛ تنها از خشونت دیالوگ نهایی می توانیم حدس بزنیم که دلیل آن چه می تواند باشد.

فیلم درواقع نوعی روایت مینی مالیستی را برمی گزیند تا ذره ذره اطلاعات جانبی ای به ما بدهد که درک موقعیت و شخصیت را آسان تر می کند، به همین دلیل همراهی با شحصیت اصلی کمی دیر اتفاق می افتد و پیش از عمیق شدن احساس ما درباره او، فیلم- به دلیل کوتاهی- به پایان می رسد.

حیوان و انسان

«حیوان» ساخته برادران ارک (بهمن و بهرام)، دیگر فیلم کوتاه ایرانی حاضر در کن است که در بخش مسابقه سینه فونداسیون به نمایش درآمد و مورد استقبال واقع شد و به نظر می رسد از مدعیان اصلی جایزه این بخش باشد (برنده جایزه سینه فونداسیون این بخت را دارد که اولین فیلم بلندش حتماً در بخشی از بخش های مختلف جشنواره کن نمایش داده شود وآناهیتا قزوینی زاده هم با همین قانون با فیلم «آنها» در جشنواره امسال حاضر است؛ هر چند به تازگی بحث هایی درگرفته که این قانون جشنواره ملغی شود).

بهمن و بهرام ارک برادران اهل تبریز هستند که دو سال پیش تر هم به طور مشترک فیلمی به نام «سرما» ساخته اند؛ فیلمی به زبان ترکی که در جشنواره هایی چون شانگهای نمایش داشته است.

 حیوان یک فیلم تجربی غریب است که بدون دیالوگ ساخته شده. ابتدا مردی را می بینیم که سعی دارد از سیم خارداری رد شود. او قوچی را شکار می کند و داخل پوست آن می رود تا بتواند به این ترتیب از مرز عبور کند.

فیلم ضدقصه است اما روایت یک خطی اش را به خوبی پیش می برد. خود شکار و پوست کندن آن به یک آئین بدل می شود که ما جزئیات آن را می بینیم و همین طور ذره ذره با شخصیت اصلی همراه می شویم تا در هیبت یک قوچ ظاهر شود. نمایش رابطه انسان/ حیوان و در واقع حیوان شدن شخصیت اصلی – که رفته رفته صورت می گیرد- تم اصلی را شکل می دهد. ما مطلقاً نمی دانیم که این مرد کیست و چرا می خواهد از مرز خارج شود؛ تنها با شخصیتی نیمه انتزاعی روبرو هستیم که به نظر می رسد با رفتن در پوست قوچ، به یک بحران هویتی دچار می شود.

فیلم روایتی درونی را انتخاب می کند و خواب شخصیت اصلی، از واقعی ترین بخش های آن به نظر می رسد؛ فیلم درون و برون شخصیت اصلی را می آمیزد تا در فیلمی شبه سوررئال، تماشاگر را به دنیای دیگری دعوت کند.

دوربین بی طرف نیست و گاه به شدت با شخصیت اصلی همراه می شود. در واقع نوع قاب بندی و حرکات دوربین ما را با فضای متشنجی همراه می کند که تماشای جزئیات آن چندان دلچسب نیست، اما سازندگان موفق می شوند با خلق فضایی به شدت استیلیزه و فکر شده و تصاویری قوی، تماشاگر را با دنیای غریبی همراه کنند.

شکار به عنوان نقطه عطفی ابتدا و انتهای فیلم را به هم مربوط می کند جایی که جای شکار و شکارچی عوض می شود و در واقع نقطه ثقل تمرکز خالقان فیلم را آشکار می کند.

پایان فیلم در ادامه همان دنیای بنا شده معنا می یابد: او کاملاً به یک حیوان بدل شده و حالا خود می تواند قربانی انسان ها شود. صحنه عبور او از مرز ، گویی رد شدن از مرز انسان و حیوان و تبدیل شدن به حیوانی است که به آسانی می تواند در کنار دیگر حیوانات باشد و در فضای زیبای مه گرفته سکانس آخر، در کنار آهوان و گوزن ها زندگی کند؛ اگر که انسان ها این بخت را به او بدهند.

روزانه های جشنواره کن- هشت

روزانه های جشنواره کن- هفت

روزانه های جشنواره کن- شش

روزانه های جشنواره کن- پنج

روزانه های جشنواره کن- چهار

روزانه های جشنواره کن- سه

روزانه های جشنواره کن- دو

روزانه های جشنواره کن- یک

 

ثبت نظر

ویدیو

حضور بی‌سابقه زنان در انتخابات شورای شهر و روستا

۴ خرداد ۱۳۹۶
خواندن در ۱ دقیقه
حضور بی‌سابقه زنان در انتخابات شورای شهر و روستا