close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

روایت دانشجویان اهوازی: اعتراض صنفی کردیم، می‌گویند سیاسی کاری بود

۳۰ خرداد ۱۳۹۶
ماهرخ غلامحسین پور
خواندن در ۷ دقیقه
روایت دانشجویان اهوازی: اعتراض صنفی کردیم، می‌گویند سیاسی کاری بود
روایت دانشجویان اهوازی: اعتراض صنفی کردیم، می‌گویند سیاسی کاری بود

پس از معاون صندوق رفاه وزارت علوم، تحقیقات و فن‎آوری، «محمود صادقی»، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی دومین نفری است که برای رسیدگی به وضعیت دانشجویان معترض اهوازی به این شهر سفر می کند.

او  روز گذشته در توییتر خود نوشت: «برای بررسی مشکلات خوابگاه های دانشجویی و شنیدن حرف های دانشجویان دانشگاه "چمران"، عازم اهواز هستم.»

از صبح یک شنبه با وعده هایی که مسوولان به دانشجویان دختر خوابگاه «حضرت معصومه» چمران برای تعویض چیلرهای فرسوده این خوابگاه داده­اند، دانشجویان دست از تجمع برداشته اند.

بر خلاف انکارهای مکرر «غلامحسین خواجه»، رییس دانشگاه چمران، محمود صادقی اما گفته حق با دانشجویان است و مسوولان قبلی و فعلی در این مورد مقصرهستند.

چهارهزار دانشجو در خوابگاه حضرت معصومه سکونت دارند که به گفته «لیلا. ر»، دانشجوی رشته زیست شناسی، این روزها بیش تر وقت خود را در کتاب خانه دانشگاه یا نمازخانه و مراکز عمومی می گذرانند.

لیلا می گوید از سه ماه پیش به مسوولان خوابگاه مراجعه کردیم اما کسی توجهی نکرد: «سیستم سرمایش 7 بلوک از 11 بلوک خوابگاه دختران عملا فرسوده اند و هیچ کارایی ندارند. تقریبا بودن یا نبودنشان تفاوتی ندارد.»

اولین تجمع دانشجویان روز پنج شنبه و وقتی رخ داد که درهای خوابگاه را برای شرکت دانشجویان در مراسم شب قدر باز کرده بودند. خیلی­ها گرمازده شده بودند و حالت تهوع داشتند. چند شب متوالی نخوابیده بودند و استرس شدید امتحانات و کلافگی ناشی از گرمازدگی باعث شد دانشجویان معترض، بیرون خوابگاه و روبه روی اتوبان تجمع کنند.

«غزاله» می گوید مساله آن ها فقط گرما نیست بلکه با افزایش دمای اتاق ها، موش ها، مارمولک ها و حیوانات موذی که در فضای خوابگاه زندگی می کنند، خودشان را نشان می دهند: «شب گذشته تمام مدت چشمم خیره مانده بود به مارمولک درشتی که حداقل 20 سانتی متر طول داشت. او هم از گرما بی قرار بود. نیمه های شب بود که بی حال شد و افتاد روی هیکل هم اتاقی من که تازه خوابش برده بود. چنان جنجالی به پا شد که قابل ذکر نیست.»

غزاله گوشی تلفنش را می دهد دست «مریم». مریم هم از وعده و وعید مسوولان خوابگاه در تجمع شب اول می گوید: «گفتند مشکل را حل می کنیم، برگردید. ما هم برگشتیم داخل خوابگاه. اما تحمل گرمای دم کرده اتاق واقعا سخت بود. خیلی ها پناه بردند به فضای بیرون که آن هم چیزی بین 45 تا 50 درجه بود. فردای آن روز آمدند سرکشی کردند و چند کامیون یخ آوردند. این بار به ما گفتند خوابگاه برایتان مهیا می کنیم اما فقط حدود 70 نفر استقبال کردند. یکی نیست بگوید با این پول هایی که می فرستید سوریه، چرا برای دانشجوی بی‌چاره کولر نمی خرید؟»

می گوید: «آن ها قول دادند تابستان که شد، دو بلوک خوابگاه را از سیستم مرکزی جدا و برایشان چیلرهای جداگاه تعبیه کنند تا از فشار سیستم مرکزی کم شود. البته این قول ها را هر سال می دهند ولی شاید این بار که آبروریزی و سر و صدا شده، واقعا انجام شود.»

دانشجویان دانشگاه چمران معتقدند عمده مشکلاتشان به علت نبود شورای صنفی است. از چندین سال پیش شورای صنفی در این دانشگاه تعطیل شده و این بار مسوولان زیر بار راه اندازی دوباره آن نمی روند.

غزاله می گوید خودش و سه نفر دیگر از دوستانش اردیبهشت ماه به مسوولان خوابگاه مراجعه کرده و گفته اند که تحمل فضای اتاق ها دشوار است: «آن ها می گویند غافل گیر شده ایم. این واقعا درست نیست. ما بارها مراجعه کرده ایم. رفته و گفته ایم بیش تر فن ها خراب هستند و این سیستم کهنه شده و دیگر جواب گو نیست اما هیچ کس توجه نکرد. حالا که کار گره خورده، راه حل شان چیست؟ می گویند بیایید وسط فصل امتحانات بروید خوابگاه "نور". خوابگاه نور از محل دانشگاه دور است. کدام دانشجو فصل امتحانات اسباب کشی می کند؟ یا آن جا که آقای استاندار پیشنهاد داده و می گوید شیک و مرتب است، حداقل 30 کیلومتر از محل دانشگاه فاصله دارد.»

«مهسا» اهل دزفول است. می گوید جزو خوش شانس ها است چون می تواند هر آخر هفته برود خانه: «دل‎شوره امتحانات، وضعیت عصبی بدی درست کرده است. طبیعی است جا به جایی برای دانشجویانی که راه‎شان دورتر است، آسان نیست. آن ها چه طور انتظار دارند دانشجو در فصل به این گرمی و روزهای ماه رمضان و در اوج امتحانات، اسباب کشی کند؟ همان موقع که برای هر ترم از ما 265 هزار تومان می گیرند، به این فکر نمی کنند که حداقل امکانات را برایمان فراهم کنند؟»

او شماره یکی از مسوولان خوابگاه به نام «رضیه» را می دهد که به نظر می رسد با دانشجویان احساس هم دلی بیش تری دارد.

رضیه ابتدا از صحبت کردن امتناع می کند ولی بالاخره به چند سوال جواب می دهد. می پرسیم چرا درهای خوابگاه را به روی دانشجویان معترض بستید؟
می گوید: «آن شب شیفت نبودم. اگر بودم هم شاید همین کار را می کردم.فکر نمی کنید شاید کسی در آن ساعت شب به یک دانشجو آسیب می زد؟ اگر یکی از آن ها بی هوا وارد اتوبان گلستان می شد یا مثلا اتفاقی برای یکی از دانشجویان می افتاد، شما خبرنگارها اولین کسی بودید که می نوشتید چرا هیچ کس مانع خروج دانشجویان در آن ساعت شب نشد.» او می گوید دانشجویان وظایف خود را اشتباه گرفته اند: «باید درس بخوانند نه این که کار سیاسی کنند.»

اما مهسا می گوید: «فقط یک اعتراض صنفی داریم. اعتراض ما به خاطر گرما است. این، آن ها هستند که با بی توجهی و تهدید و احضار، ماجرا را به یک مساله سیاسی تبدیل می کنند. تا کی باید یک دست‏مان کتاب باشد و دست دیگرمان حوله خیس، اسپری آب، بطری و یا کاغذهای کپی درسی که با آن ها خودمان را باد بزنیم؟»

دانشجویان این خوابگاه از بسته شدن درهای خوابگاه در شب دوم اعتراض خود می گویند: «می گویند نگران حراست ما در خیابان جلوی خوابگاه هستند. چه طور نگران حراست ما هستند در حالی که داخل اتاق ها از شدت گرما در حال جان دادن هستیم؟»

مهسا از جنجال تعقیب کردن یک دانشجو توسط یکی از افراد نیروی انتظامی می گوید:«آن دختر صورتش را بسته بود. وقتی شروع کرد به دویدن به سمت خوابگاه، یک نفر هم با اسلحه دنبالش دوید. ما از ترس می لرزیدیم که نکند آن دانشجو بی دلیل کشته شود. بچه های معترض هم شروع کردند دویدن به سمت آن دانشجو. بعدها مامور گفت که خیال می کرده او یک فرد متفرقه یا احیانا یک مرد است. از خودش نپرسیده یک مرد با مانتوی زنانه آن جا چه می کند؟»

آن ها ظهر روز بیست و پنجم خردادماه بین دانشجویان پنکه توزیع کردند؛ اقدامی که با استقبال دانشجویان مواجه نشد. به گفته لیلا، یکی دو نفر از دانشجویان هم پنکه های تحویلی را زدند زمین و شکستند. آن ها گفته بودند هیچ پنکه ای حریف هوای 50 درجه نخواهد شد.

آن طور که لیلا می گوید، حمام های خوابگاه که بیرون از ساختمان محل سکونت دانشجویان قرار دارند‌ هم یک پناهگاه دیگر برای دختران گرمازده هستند؛ محلی که معمولا شب ها بسته می شوند و به همین دلیل هم دانشجویان نمی توانند دوش بگیرند تا حداقل خنک تر شوند.

اما در این میان، برخورد هم‎دلانه مردم منطقه باعث شادمانی دانشجویان شده است. وقتی اعتراض دانشجویان بالا گرفت، عده ای از اهالی منطقه اعلام آمادگی کردند که آن ها را درخانه هایشان اسکان دهند.

عمه مهسا که در محله «زیتون کارمندی» زندگی می کند، به او گفته بود: «با همه هم اتاقی هایت بیایید این جا. تا هشت یا نه نفر هم می توانم پذیرایی کنم.»

«مریم» که دانشجوی رشته ریاضی کاربردی است، از احتمال برخورد با دانشجویان معترض می گوید: «آن ها در رسانه ها می گویند با هیچ دانشجویی برخورد نمی شود و قول دادند هیچ کس احضار نشود اما زمزمه می کنند که این تجمع، یک تجمع صنفی نیست و شما کار را به رسانه های بیگانه کشانده اید. طبیعی است بچه ها نگران برخوردهای حذفی هم هستند.»

دانشجویان در پاسخ به ادعای مسوولان مبنی بر غافل گیری، می پرسند: «آن ها مگر در این شهر زندگی نمی کنند و گرمای وحشتناک اهواز را متوجه نمی شوند؟ البته که متوجه نمی شوند چون زیر کولرهای آخرین مدل شان، حال دانشجوی گرمازده را نمی فهمند.»

ثبت نظر

گزارش

خط ممیزی به نام صفایی فراهانی- قسمت دوم

۲۹ خرداد ۱۳۹۶
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۱۳ دقیقه
خط ممیزی به نام صفایی فراهانی- قسمت دوم