حمید بقایی؛ پسر شجاعی که رو به جلو فرار می کند

در فیلم کوتاهی که از لحظات آزادی حمید بقایی منتشر شده، جمعی جلوی ماشین ایستاده و شعار می دهند: «صلی علی محمد، یاور رهبر آمد». یک نفر سعی می کند شعار را عوض کند: «صل علی محمد، یاور دکتر [احمدی نژاد] آمد» چند نفر شعار می دهند: «صل علی محمد، حمید بقایی آمد»، پاسخ می شنوند: «صل علی محمد، مرد بهاری آمد». این چند شعار سردرگم نشانه خوبی است برای پرسیدن این سوال که حمید بقایی کیست؟ برای پاسخ به این سوال، نیاز به واکاوی تاریخی نیست، روایت دو شب پیش کافی ست.

تصویر اول از بقایی را احمدی نژاد خواست القا کند: «در تاریخ انقلاب سابقه ندارد مردم کسی را که با انگیزه سیاسی بازداشت شده، با حرکت خودش آزاد کنند.» اطلاعیه بقایی و همسرش هم در تایید این مدعاست. مشایی این مدعا را مفصل تر بیان کرد: «مردم [که وثیقه تامین کردند] احساس قدرت کردند» و «بقایی تبدیل شد به نمادی که در آن نماد حضور، قدرت، انسجام و اتحاد مردم مشخص شد»، او «فرزند ملت» شد و مردم «پدرش و مادرش» و «بقایی دیگر ملت است». به روایت احمدی نژاد، تامین وثیقه بقایی که عضو «جریان نرم و پر از محبت بهار» ست، یک چشمه از پشتیبانی ملت است که شامل حال خودش و دولت ۸ ساله اش هم می شود.

تصویر بعدی «پسر شجاع» ست. آرزوی سرنگونی که بقایی برای نظام و حداقل مسئولان دستگاه قضایی کرد، آنها را فاسد و فلان فلان شده خواند،‌ نان شان را حرام توصیف کرد و گفت سخنگوی قوه قضاییه [بیخود] کرده به او اتهام دروغ می زند، در مسیر این تصویرسازی بود. مشایی هم آنجا که از پایان دوران ترس و شروع دوران گفتن حقیقت گفت و افزود آماده پرونده، مجازات و مرگ هستیم، یادآوری کرد بقایی آماده شهادت بود و او را با بابی ساندز، مبارز ایرلندی مقایسه کرد و در نهایت مردم را به قیام دعوت کرد، بزرگنمایی همین تصویرسازی بود.

تصویر سوم، «مرد معترض» بود، از اعتراض بقایی به وضعیت زندانیان تا آنجا که مشایی، بقایی را نماد مبارزه با ظلم، فساد و ریا دانست و خواستار برگزاری رفراندوم و نظرخواهی درباره نحوه اداره کشور شد، انتقاد تمام عیار از وضع موجود را نشان می داد. وضعی که مدعی هستند می توانند بهترش کنند، توسط احمدی نژادی که به تعبیر بقایی مامور و نیروی امام زمان است.

به روایت این طیف «فرزند ملت»، «پسر شجاع» و «مرد معترض»، در این مسیر ایثارگرانه، قربانی کینه و انتقام شخصی دو نفر شده اند: صادق آملی لاریجانی و غلامحسین محسنی اژه ای که به خاطر افشای فیلم برادر لاریجانی در بهمن ۹۱ و برکناری اژه ای در مرداد۸۸ کینه شخصی از احمدی نژاد دارند. در واقع مهم ترین تکنیک آنها در این مرحله شخصی کردن دعواست. تکنیک بدی نیست؛ لاریجانی و اژه ای، بدنام هستند و ایستادن مقابل شان اگر حقانیت نیاورد، حس خوب به خیلی ها می دهد، القا می کند رسیدگی به پرونده بقایی یک روند از پیش تعیین شده و فاقد اعتبارست و همچنین روند رسیدگی به پرونده شان را حساس، کند و پر از حاشیه می کند.

فایده مهم تر اما این است که بحث و دعوای کلان درباره احمدی نژاد را رو به جلو پیش می برد، دیگر کسی نمی پرسد آن هشت سال چه رخ داد، همه دارند می پرسند در آینده بین احمدی نژاد و نظام چه رخ می دهد. این تصور باطل که احمدی نژاد آتوهای مهمی از نظام دارد و اگر بخواهند بیشتر و قوی تر با او برخورد کنند، چنان افشاگری می کند که نظام فرو می پاشد، در جذاب شدن بحث و انتظار موثر واقع شده است.

طیف احمدی نژاد با استفاده از چنین تکنیکی، در حالی که هنوز با قاطعیت از ۸ سالی که مامور و مجری سیاست های آیت الله خامنه ای بودند، دفاع می کند و اگر به قدرت برسد، تکرارش می کند و هیچ موردی از همه جنایت و مفاسد آن ۸سال را نپذیرفته، در مقام فرزند شجاع و معترض ملت، در حال فرار رو به جلوست تا کسی از حمید بقایی نپرسد در سازمان میراث فرهنگی، دبیرخانه مناطق آزاد، نهاد ریاست جمهوری و ... چه کردی؛ این سروته نمایش باند احمدی نژاد است.