close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

۵۳ زندانی عقیدتی رجایی شهر در بن بست بی خبری

۳۰ مرداد ۱۳۹۶
فرشته ناصحی
خواندن در ۶ دقیقه
۵۳ زندانی عقیدتی رجایی شهر در بن بست بی خبری

«یک هفته قبل از نقل و انتقال جنجالی زندانیان سالن ۱۲ به سالن ده، همسرم طی یک تماس تلفنی به من گفت رئیس زندان آنها را تهدید کرده که همین روزها به تدریج همه شما را به سالن ده منتقل می کنیم.» این روایت همسر یکی از ۵۳زندانی بند چهار زندان رجایی شهر است.

سالن ده زندان رجایی شهر، محرومترین بخش زندان رجایی شهر است. جایی که فاقد حداقل امکانات رفاهی است.

چند روزی در بی خبری می گذرد و زندانیان عقیدتی تصور می کنند آب ها از آسیاب افتاده ولی صبح روز یکشنبه هشتم مردادماه که نیروهای گارد حفاظت زندان به شکل ضربتی به سالن ۱۲ هجوم می برند، متوجه می شوند برداشت شان اشتباه بوده است.

در جریان این حمله، ماموران اجازه نمی دهند زندانیان سالن ۱۲ وسایل شخصی، لباس، مواد غذایی  و داروهایشان را جمع آوری کرده و با خودشان ببرند، زندانی ها در میان همهمه ، توهین  و فریاد در حالی که دستبند به دستهایشان زده شده و بعضا با ضرب و شتم، به سالن ده منتقل می شوند.

غالب زندانیان سالن ۱۲ با عرقگیر، تی شرت یا لباس راحتی در حال تردد بوده اند. در نهایت مقاومت شان نتیجه نمی دهد و با دخالت گارد زندان، راهی سالن ده می شوند. چند نفر از آنها بلافاصله بعد از این نقل و انتقال غیر قانونی، به رئیس زندان نامه نوشته  و رسما اعلام می کنند که دست به اعتصاب غذا زده اند.

«کیوان» یکی از محدود زندانیان عادی ساکن سالن ۱۲ بوده  که با آن ۵۳ نفر به سالن ده منتقل نشده است. او به جرم خرید و فروش غیر قانونی دارو در زندان به سر می برد و شاهد این نقل و انتقال بوده. او می گوید سالن ده در طبقه سوم همان ساختمانی قرار دارد که سالن ۱۲ در آن واقع شده، سالنی که بعد از اعدام دسته جمعی زندانیان سنی مذهب، مدت زمانی تحت بازسازی بود و تمهیدات امنیتی شدیدی برایش تعبیه کرده بودند: سرگرد زلفعلی ، یوسف مردی و  تعدادی از نیروهای گارد حفاظت به داخل سالن ۱۲هجوم آوردند، وسایل شخصی بچه ها را شکستند و به آنها یورش بردند. بچه ها واقعا آمادگی این هجوم  را نداشتند. آنها  شروع کردند به ضرب و شتم آنهایی که برای رفتن مقاومت می کردند.»

زندانی های ساکن بند چهار که در طول ماه های گذشته شاهد سر و صدای ناشی از بازسازی سالن ده بوده اند می گویند اولش حدس زده اند که زندانیان خطرناکی مثل وابستگان به القاعده یا سرشاخه های قاچاق مواد مخدر قرار است ساکنان بعدی سالن ده باشند. آنها می پرسند مگر چهار زندانی عقیدتی، دگراندیش مذهبی یا بهایی چه کاری از دستشان بر می آید؟ یا این همه دستگاه کنترل کننده اینترنت، پارازیت انداز، دوربین مدار بسته، دستگاه شنود و پنجره های جوش خورده با میله و ورقه های آهن واقعا چقدر ضرورت داشته است. به گفته همسر یکی از زندانیان، « به محض روشن شدن موبایل، رادیو یا هر وسیله ارتباطی دیگری، بخش حفاظت زندان به سلول ها مراجعه کرده و وسایل ارتباطی بچه ها را ضبط کرده و با خودشان می برند.»

همسر یکی از زندانیان اعتصاب کننده که روز چهارشنبه گذشته با شوهرش دیداری کوتاه داشته، می گوید: «همسرم در اعتصاب به سر می برد. شاید جزییات به نظر شما پیش پا افتاده باشند اما در آن شرایط سخت حبس، این نقل وانتقال غیر قانونی و ضبط وسایل شخصی آن بچه ها، عرصه زندگی آنها  را تنگ تر کرده، مثلا یکی از مشکلات شان نبود چراغخانه در سالن جدید است. آنها در این آشپزخانه های عمومی آشپزی می کردند. کیفیت غذای زندان در حد فاجعه باری بد است و وضع مالی زندانی ها به شکلی نیست که از بیرون غذا سفارش بدهند. تنها راه چاره شان پخت و پز است، اما سالن ده فاقد امکان آشپزی است، درها و پنجره ها بسته شده و هوا در آنجا جریان ندارد، هواخوری بچه ها را هم قطع کرده اند.»  

امروز بیستمین روز اعتصاب غذای تر حدود ۱۸نفر از زندانیان بند چهار در اعتراض به انتقال خشونت بار آنها به سالن ده است: «وسایل شخصی این زندانی ها، چند کتابی که به سختی مجوز دریافتش را گرفته اند، چهار تکه ظرف و ظروف، پتو و رختخواب­هایشان، وسایل اندکی بودند که از فشار زندگی در حبس می کاست و شیوه زندگی را برایشان ساده تر می کرد. آنها در طول هفته گذشته زیر فشار دوربین های مدار بسته به سر بردند. لباس هایشان را تا ده روز اول تحویل نداده بودند. حتی یک ژیلت نداده بودند تا صورت شان را اصلاح کنند. تازه بعد از انتقال، شروع کرده بودند به تجسس در وسایل شان، در حالی که طبق آیین نامه زندان باید وارسی وسایل زندانی در حضور خودش انجام شود.»

در طول دو هفته گذشته خانواده این ۵۳نفر بارها به دادستانی مراجعه و اعتراض کردند اما دادستانی مدعی شد ناهماهنگی، ناشی از خودسری رئیس زندان رجایی شهر بوده: «همسرم می گوید زندگی در زندان به قدر کفایت سخت است. آنها باید این چتر امنیتی را از بالای سرمان بردارند. چرا حقوق اولیه و ابتدایی یک زندانی مثل حق ملاقات یا تماس تلفنی را نادیده می گیرند؟ خانواده خیلی از این بچه ها، ساکن شهرستان هستند.  مثلا خانواده چند نفر از بچه های بهایی ساکن گرگان هستند. تلفن نباشد آنها به زحمت و مرارت می افتند.»

از کیوان می پرسم آیا همه زندانی ها در اظهار اعتراضشان یک صدا بودند؟ او می گوید تا جایی که شاهد ماجرا بوده، اولش کل بچه های سالن 12 اعتصاب و اعتراض کردند، اما بعد از طرف رئیس زندان آمدند و گفتند اگر دست از اعتصاب بردارید وسایل شخصی ، داروها و وسایل پخت و پزتان را پس می دهیم: «زندانی ها مواد غذایی مصرفی شان را به تدریج خریداری کرده و زیر تخت یا داخل کمد مشترک ذخیره کرده بودند. برخی با همیاری خانواده ها اقدام به خریدن دستگاه آب سرد کن یا تصفیه آب کرده بودند تا از احتمال ابتلا به سنگ کلیه جلوگیری کنند و حالا هیچ کدام را ندارند.»

بند چهار زندان رجایی شهر دارای سه سالن اصلی است، سالن ده، یازده و دوازده. سالن ده محل نگهداری زندانیان وابسته به داعش و القاعده بود، در سالن یازده زندانیان عادی که بعضا بخشی  از آنها جزو زندانیان مرتبط با مواد مخدر یا زندانیان خطرناک و اشرار و قاتلین هستند نگهداری می شوند و سالن۱۲ هم محل تجمع زندانیان عقیدتی – سیاسی بود.

بعد از اعدام زندانیان سنی مذهب ساکن سالن ده زندان رجایی شهر، مسئولان زندان به فکرش افتادند از تجمع سنی مذهب ها جلوگیری کنند. مسئولان زندان معتقد بودند بعد از ماجرای آن اعدام دسته جمعی، وجود  زندانیان سلفی در کنار همدیگر تبدیل به یک پتانسیل خطرناک خواهد شد. به همین دلیل هم  باقیماندگان این سالن را به تدریج از همدیگر جدا کرده و به بخش های دیگر فرستادند تا با خالی شدن سالن ده، ایده تجمع زندانیان عقیدتی، با نظارت بیشتر را عملی کنند.  

«راحله » دختر یکی از این ۵۳نفر است. او به ایران وایر می گوید آخرین باری که پدرش زنگ زده، عصر روز سه شنبه سوم مردادماه بوده و  بعد از آن دیگر از او خبری ندارد: « روز چهارشنبه چهارم مردادماه به علت بیماری نتوانستم برای ملاقات بروم. چهارشنبه هفته بعد که به زندان مراجعه کردم دیدم عده زیادی از خانواده ها پشت در اصلی زندان تجمع کرده و می گویند به علت اعتراض و اعتصاب زندانی ها، ممنوع الملاقات هستیم. از همان روز سوم مردادماه هم تماس های تلفنی به کلی قطع شده و این بی خبری واقعا همه ما را نگران کرده است.»

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

استان‌وایر

۵ مامور منابع طبیعی کهگیلویه در پرتگاه گیرافتادند/اعزام بالگرد امدادی به منطقه...

۳۰ مرداد ۱۳۹۶
خواندن در ۱ دقیقه
۵ مامور منابع طبیعی کهگیلویه در پرتگاه گیرافتادند/اعزام بالگرد امدادی به منطقه کوه خامی