close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

روایت رضا دقتی از همه‌پرسی کردستان عراق

۴ مهر ۱۳۹۶
آیدا قجر
خواندن در ۶ دقیقه
عکس از رضا دقتی
عکس از رضا دقتی

«رضا دقتی»، عکاس مشهور ایرانی این روزها در حال تجربه یک ماموریت متفاوت است. او ناظر مستقل بر همه پرسی استقلال کردستان عراق است که دوشنبه ۲۵ سپتامبر برگزار شد.

کم‌تر از دو هفته پیش مقامات اقلیم کردستان با رضا دقتی تماس گرفتند تا او به عنوان شخصی «بی‌طرف» که به کار خود معتقد است، در رفراندوم به عنوان ناظر حضور داشته باشد.

دقتی شرط خود را برای این حضور، انجام حرفه خود به عنوان خبرنگار عکاس تعیین کرد و این‌که محل حضورش را خودش انتخاب ‌کند. این عکاس ایرانی در همه‌پرسی اقلیم کردستان عراق، عضو کمیسیون نظارت بر انتخابات است و دوربین به دست، داستان‌های مردم را در آن‌چه او «جشن همگانی» توصیف کرده، ثبت می کند.

از ساعات نخست برگزاری همه‌پرسی، رضا دقتی انتخاب کرد که در دو منطقه حضور داشته باشد؛ در میان بیوه زنان «انفال» و شهر کرکوک. او مثل ناظران دیگر، کارت‌های شناسایی را چک کرد، محل زندگی افراد را با منطقه رای‌گیری تطبیق داد، حتی جوهر انگشت‌هایشان را دید که قابل پاک شدن نباشد. اما متفاوت از دیگر ناظران، به سراغ بیوه زنان انفال برگشت و با عرب‌های کرکوک که به رفراندوم پاسخ مثبت می‌دادند، هم‌کلام شد.

در سال ۱۹۸۸ - ۱۹۸۹ صدام حسین طی عملیاتی، بیش از ۱۸۰هزار کرد را در کردستان عراق کشت و چهار هزار و۵۰۰ ده را تخریب کرد؛ یعنی تمام مناطق کردنشین. او زنان و کودکان را به اردوگاه برد و مردان را قتل عام کرد. بیوه‌زنان انفال، همین زنان خوانده می‌شوند که طی آن جنگ، همسران خود را از دست دادند. برخی حامله بودند و برخی تازه‌عروس. آن‌ها همواره سیاه‌پوش‌ هستند؛ دیگر ازدواج نکردند و خانواده‌ای تشکیل ندادند. یکی از داستان‌های مورد علاقه رضا دقتی، همین زنان است که طی سال‌های گذشته آن‌ها را دنبال کرده است. حالا این زنان هم پای صندوق‌های رای آمده بودند تا به این رفراندوم پاسخ دهند.

دیگر منطقه‌ای که رضا دقتی روز رفراندوم را در آن گذراند، کرکوک بود؛ شهر مورد اختلاف همه‌گان. به روایت دقتی، پیش‏مرگه‏ها و پلیس‌های شهر بیش تر از دیگر مناطق در کرکوک حضور داشتند. چندین ماه پیش «داعش» برای گرفتن کرکوک تلاش کرده و دو روز جنگ در آن‌جا برپا بود؛ منطقه‌ای خطرناک که هنوز داعشی‌ها در آن حضور دارند و رضا دقتی هم به همین‌ خاطر از سفر به آن منع شده بود. اما او در کرکوک، هم به عنوان ناظر بر رفراندوم حضور داشت و هم پای روایت‌های جوان‌های عرب نشست: «این جوان‌ها می‌گفتند می‌خواهند جزو کردستان باقی بمانند. حکومت عراق شیعه است و آن‌ها ترجیح می‌دادند از کشوری سنی باشند که کردها هم آن را می‌شناسند تا زیر دست شیعه عراق و پاسدارهای ایرانی بیفتند. این جوان‌ها در داستان‌هایی که روایت می‌کردند، از رفتار پاسداران ایرانی و "حزب‌الله" و "حشد شعبی" می‌گفتند که مثل داعشی‌ها، مقابل چشمان زن و بچه‌ها، اعضای بدن مردان سنی را می‌بُرند یا آن‌ها را می‌کشند. خیلی از این‌ خانواده‌ها هم داعشی نبودند اما به خاطر سنی بودن، وحشیانه توسط شیعیان کشته شده یا مورد شکنجه قرار گرفته اند. وقتی از ۲۰ منطقه جغرافیایی مختلف، ۵۰ داستان مختلف شبیه به هم می‌شنوید، متوجه می‌شوید که این داستان‌ها دروغ و ساختگی نیستند. علاوه بر این‌که بعضی پاسداران ایرانی هم ویدیوهای این کشتارها و شکنجه‌‌ها را در شبکه‌های اجتماعی خود منتشر می‌کنند. این جوان‌ها، این شکنجه‌ها و کشتارها را از سوی شیعیان، به ویژه وقتی داعشی‌های موصل به دست ایرانی‌ها یا سوریه‌ای‌ها افتادند، دیده بودند.»

شهر کرکوک پیش‌تر شهری کردنشین بود اما بعدها تحت فرمان حکومت عراق، عرب‌نشین شد. رضا دقتی که از سال ۱۹۸۰ کردها را در جغرافیاهای مختلف دنبال می‌کند، تحقیقاتی پیرامون این شهر انجام داده است. می گوید وقتی صدام روی کار می‌آید، حق خرید و فروش املاک را از کردهای این منطقه سلب می‌کند. صدام به خانواده‌های عرب برای مهاجرت به این منطقه ۱۰هزار دینار و نیز کار می‌داده و در اثر همین جابه‌جایی جمعیت، به تدریج حضور کردها کاهش پیدا کرده است.

روز رفراندوم اما عرب‌ها و کردها در کنار هم در این شهر مثل دیگر شهرها و مناطق کردستان در جغرافیاهای مختلف جشن برپا کردند؛ لباس‌هایی رنگی، دستانی در هوا که به شادی تکان می‌خوردند، صدای همهمه و شادی در چراغانی شب رفراندوم که چشم گیر بود: «شاید در تاریخ معاصر هیچ ملتی را نتوان پیدا کرد که به مدت 100سال زندان، قتل عام و شکنجه شده باشند. آن‌ها همیشه اقلیت و شهروند درجه دو بوده‌اند. با چنین تاریخی، طبیعی ا‌ست در این شرایط از ته دل جشن برگزاری رفراندوم برگزار می‌شود؛ جشنی که به معنای واقعی همگانی بود و از دل‌ برمی‌آمد.»

در کنار روایت‌هایی که رضا دقتی از روز برگزاری همه‌پرسی اقلیم کردستان داشت، از او درباره انتقادهای مطرح به زمان برگزاری این رفراندوم هم پرسیدیم که نظرش در این‌باره با توجه به شرایط کنونی منطقه و در مقابله با تهدیدهای حکومت‌های همسایه چیست؟ 
گفت: «تمام بحث بر سر زمان برگزاری رفراندوم، بازی سیاسی است. به این مفهوم که سال‌ها است همین مقام‌های اقلیم کردستان با عراق موافقت‌نامه امضا کرده‌اند که در عراق می‌مانند به شرطی که از پول فروش نفت، سهمی به آن‌ها تعلق بگیرد. اما سال‌ها است که حکومت عراق این بودجه را به کردها اختصاص نمی‌دهد.»

او این این استدلال که هم‌زمانی رفراندوم با جنگ داعش می تواند مبارزه با داعش را منحرف کند، بدترین توجیه می داند: «سال ۲۰۱۳ که داعش به موصل حمله کرد، همه، از جمله ارتش عراق فرار کردند. داعشی‌ها داشتند نزدیک بغداد می‌شدند. تنها گروهی که با داعش جنگید، پیش‌مرگه‌ها بودند که تا هزار و ۵۰۰ کیلومتر جلوی داعش را گرفتند. وگرنه حتی ممکن بود داعش به ترکیه هم برسد. این قابل انکار نیست. اما حکومت عراق  حقوق جنگ جو‌ها را که از امریکا می‌گرفت، به کردها نمی‌داد. آن‌ها می‌جنگیدند به این دلیل که از خاک‌شان دفاع کنند و حتی یک‌بار به مدت شش ماه حقوق نگرفتند.»

او با اشاره به این که در وضعیت اقتصادی و معیشتی دشوار کنونی، جمعیت چهار میلیونی کردستان عراق پذیرای دو میلیون پناهنده هم شده است، می گوید: «از زمان مذاکره لوزان، استقلال کردستان عراق پذیرفته شده بود ولی هر وقت پای عمل می‌رسید، می‌گفتند الان وقتش نیست و باشد برای بعد. کردهای کردستان عراق می‌گویند با همین یک جمله، 100 سال است که ما را می‌کشند و از بین می‌برند. آن‌ها یک سال و نیم پیش مذاکرات خود را برای برگزاری رفراندوم با دولت عراق و کشورهای همسایه و دنیای بین‌الملل شروع کردند اما هیچ مذاکره جدی اتفاق نیفتاد. از سوی دیگر، تمام حکومت‌هایی که بر کردها حاکم‌اند، دولت‌های اسلامی هستند. درحالی‌که خود این‌ها لاییک‌اند. در کردستان عراق مسیحی و سنی و شیعه و یهودی کنار هم زندگی و در مقابل ناامنی‌ها از یک دیگر حفاظت می‌کنند؛ مثل وقتی داعش می‌خواست قدیمی‌ترین دیر و صومعه مسیحیان را به نام "متی" در نینوا تخریب کند. صدها مسلمان برای دفاع از این دیر کشته شدند. اما همین حکومت‌های اسلامی در ایران، ترکیه و عراق می‌خواهند کردها را زجر بدهند بدون آن‌که به آن‌ها حق جدا شدن و رهایی بدهند.»

رضا دقتی از عکس هایش در کردستان، یک عکس در اختیار «ایران وایر» برای انتشار گذاشت. مجموعه عکس هایش از این تجربه و ماموریت متفاوت که در آینده منتشر می شود، دیدنی خواهد بود.

ثبت نظر

گزارش

ردپاي نهادهاي امنيتي در باندهاي فحشا؛ پرونده يك روحاني قاچاقچي

۴ مهر ۱۳۹۶
محمد اولیایی فرد
خواندن در ۹ دقیقه
ردپاي نهادهاي امنيتي در باندهاي فحشا؛ پرونده يك روحاني قاچاقچي