close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

همسر رضا شهابی: در ملاقات زندان اصلا نمی‌توانست پلکش را باز نگه دارد

۳ دی ۱۳۹۶
شیما شهرابی
خواندن در ۵ دقیقه
ربابه همسر رضا شهابی می گوید در ملاقات آخرشان  رضا نمی‌توانست پلکش را باز نگه دارد. کل سمت چپ بدنش انگار لمس باشد، پایش را روی زمین می‌کشیده و صورتش ورم داشته و لبش کج شده بود
ربابه همسر رضا شهابی می گوید در ملاقات آخرشان رضا نمی‌توانست پلکش را باز نگه دارد. کل سمت چپ بدنش انگار لمس باشد، پایش را روی زمین می‌کشیده و صورتش ورم داشته و لبش کج شده بود

از چهارشنبه پیش که از ملاقات برگشته، درست نخوابیده. هر بار  تلفن زنگ زده، بند دلش پاره شده و ناخودآگاه اسم همسرش را بر زبان آورده و با شتاب سمت تلفن رفته است.

«ربابه رضایی»، همسر «رضا شهابی»، راننده 45 ساله‌ای است که به دلیل فعالیت‌های کارگری در قالب «سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‎رانی تهران و حومه»، زندانی است. او می‌گوید: «نه خودم حال خوشی دارم، نه بچه‌ها. دو هفته پشت هم در ملاقات زندان، رضا را در وضع بدی دیدم. چهارشنبه که اصلا نمی‌توانست پلکش را باز نگه دارد. کل سمت چپ بدنش انگار لمس باشد، پایش را روی زمین می‌کشید و صورتش ورم داشت. لبش هم کج شده بود.»

این اولین بار نیست که ربابه رضایی همسرش را در چنین وضعی دیده است: «هفته قبل  از آن، 22آذر ماه که به ملاقات رفتم، متوجه شدم نیمه چپ صورت رضا افتاده و زیر چشمش فرو رفته. گفتم چی شده؟ گفت دیروز صبح که از خواب بیدار شدم، سرم خیلی درد می‌کرد، بعد دیدم این طور شده‌ام. رضا همان‌روز رفته بود بهداری و پزشک بهداری گفته بود سکته خفیف کرده‌ای. اما او را به بیمارستان نفرستاده بودند.»

ربابه با بغض می‌گوید: «رضا تحمل زندان ندارد. دکترهای مختلف نامه عدم تحمل حبس داده‌اند اما گوش کسی بدهکار نیست. سردرد فراوان دارد، خون دماغ می‌شود و در عرض دو هفته، دوبار در زندان سکته کرده است اما کسی توجه نمی‌کند.»

به گفته همسر این کارگر زندانی، شهابی روز بعد از اولین ملاقات هم در خواب خون‌دماغ شده و لخته خون در حلق ‌او جمع می‌شود اما بازهم به بیمارستان منتقل نمی‌شود. ربابه این روزها کفش آهنی به پا کرده و بارها به دادستانی مراجعه رفته است تا وضعیت شوهرش را برای اعزام به بیمارستان یا مرخصی درمانی پی گیری کند: «تا چهار روز بعد رضا را به بیمارستان نفرستاده بودند. روز یک شنبه که رفتم دادستانی، متوجه شدم روز شنبه حالش دوباره بد شده و فرستادنش بیمارستان امام. دکتر اورژانس آزمایش‌هایی مثل نوار مغزی و قلبی و... تجویز کرده بود اما نگذاشته بودند در بیمارستان بماند و او را دوباره به زندان برگردانده بودند.»

مسوولان دادستانی بارها در این چند روز قول پی گیری وضعیت رضا شهابی را داده‌ اند اما ربابه می‌گوید: «تا این لحظه هیچ کاری انجام نشده است و ما فقط نگران هستیم. در حالی که همسر من از مرداد ماه به ناحق در زندان است.»

رضا شهابی خرداد سال ۱۳۸۹ بازداشت و به اتهام های «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی»، با حکم قاضی «صلواتی» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به شش سال زندان و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شد. او پس از اعتصاب غذاهای مکرر در زندان‌های «اوین» و «رجایی شهر»، چهاردهم مهر ۱۳۹۳ با سپردن وثیقه ۲۰۰میلیون تومانی، برای پی گیری روند درمان بیماری‌هایش به مرخصی درمانی آمد. مرخصی این فعال کارگری چند بار با نامه‌های پزشکی قانونی به خاطر ادامه روند درمان تمدید شد و مدت زمان حبس او به پایان رسید. اما قوه قضاییه دوره مرخصی درمانی این کارگر زندانی را به عنوان غیبت در نظر گرفته و مردادماه گذشته در تماس با وثیقه‌گذار اعلام کرده بود در صورت عدم مراجعه شهابی به زندان، وثیقه را ضبط می‌کنند: «گفتند سه ماه از مرخصی رضا ثبت نشده و برای گذراندن این سه ماه باید برگردد زندان. رضا هم می‌خواست وثیقه مردم آزاد شود. گفت می‌روم و این سه ماه را می‌مانم.»

او اما در زندان متوجه می‌شود که به جای سه ماه، پنج ماه غیبت خورده و یک حکم یک ساله که مربوط به پرونده «پنج شنبه سیاه» اوین است، به پرونده او اضافه شده است. 
فروردین۹۳، شهابی در جریان اعتراضات زندانیان بند۳۵۰ اوین به ماموران زندان و درگیری مضروب شد و آذرماه همین سال با وجود این که در مرخصی درمانی به سر می‌برد، به دادسرای اوین احضارش کردند و مورد بازجویی قرار گرفت. شهابی در اردیبهشت۹۴ به یک سال زندان محکوم شد. او 50 روز دست به اعتصاب غذا زد. این اعتصاب غذا مشکلات کلیوی و بینایی برای او به وجود آورد: «مسوولا دادستانی آمدند و قول دادند زودتر به پرونده رسیدگی کنند. او هم اعتصاب را شکست. حالا که سکته کرده هم مرخصی درمانی نمی‌دهند.»

رضا شهابی پیش تر از مشکلات گردن و کمر رنج می‌برده و جراحی کانال نخاعی انجام داده است. پزشکان پیش از سکته رضا شهابی و پس از جراحی کمر او، گواهی عدم تحمل کیفر به وی داده‌اند اما به گفته همسرش، توجهی به این نامه نشده است: «این 50 روز اعتصاب مشکلات کلیوی زیادی برایش ایجاد کرده و درد کمر و گردنش هم تشدید شده است چون دکتر می‌گفت در زمان اعتصاب، ماهیچه‌ها تحلیل رفته اند و این موضوع مشکلات رضا را اضافه کرده است.»

رضا شهابی پس از بازداشت، از شرکت واحد اتوبوس‎رانی اخراج شد. همسرش در تمام مدت نبودن او، با درست کردن ترشی و پاک کردن سبزیجات امورات زندگی خود و فرزندانش را گذراند و زمانی که شهابی هم از زندان برگشت، همین کار را ادامه داد. حالا چند ماهی است که ربابه به تنهایی مغازه کوچک‌شان را می‌چرخاند. او در 10 روز اخیر بارها مغازه را رها کرده و دنبال کار همسرش رفته است: «این مشکلات فرعی است؛ اول سلامتی رضا مهم است.»

ربابه تصمیم گرفته است از امروز نامه‌های مختلفی بنویسد و وضعیت شوهرش را برای ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی شرح دهد. او می‌گوید: «سه شنبه می‌خواهم به وزارت کار بروم. بالاخره وزیر کار متولی و مسوول کارگران است. ساعت 10 صبح می روم جلوی وزارت کار.»

صدای رضا شهابی را البته اتحادیه‌های کارگری خارج از ایران به خوبی شنیده‌اند. در چند روز گذشته، کنفدراسیون اتحادیه کارگری نروژ در نامه‌ای به روحانی، خواستار آزادی بی‌قید و شرط شهابی شد. کنفدراسیون کمیسیون‌های کارگری اسپانیا هم روز گذشته از رضا شهابی حمایت و خواستار آزادی این کارگر زندانی شدند. ربابه رضایی می‌گوید: «کاش این‌جا هم صدای ما را بشنوند.»

مطالب مرتبط:

دروغ و کلک قوه قضاییه در پرونده رضا شهابی

ربابه رضایی: رانندگان شرکت واحد صدای رضا شهابی را به گوش مردم رساندند

۸ مارس با طعم ترشی های ربابه رضایی

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

بودجه شهرداری، منشا مشکلات مهم تهران است

۳ دی ۱۳۹۶
ایران وایر
خواندن در ۷ دقیقه
بودجه شهرداری، منشا مشکلات مهم تهران است