close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

واکنش روحانی به اعتراضات؛ بازی باخت-باخت

۱۱ دی ۱۳۹۶
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۵ دقیقه
تا کنون کشته شدن دست کم چهار نفر در اعتراضات روزهای اخیر در ایران تأیید شده است
تا کنون کشته شدن دست کم چهار نفر در اعتراضات روزهای اخیر در ایران تأیید شده است

حسن روحانی، رئیس جمهور ایران دیروز عصر در جلسه هیات دولت به نارآمی های اخیر ایران واکنش نشان داد. قبل از ارزیابی محتوایی این واکنش، باید به مهم ترین اشتباه رسانه ای دفتر رئيس جمهور ایران اشاره کرد.

دیروز رسانه های نزدیک به دولت اعلام کردند روحانی قصد دارد با مردم سخن بگوید. ابتدا سخن از یک گفتگوی زنده بود، سپس خبرگزاری فارس اعلام کرد گفتگو ضبط شده خواهد بود. خبرگزاری حتی تصویر از استقرار دوربین و ضبط گفتگوی رئيس جمهور را منتشر کردند. تغییر تاکتیک از گفتگوی زنده به گفتگوی ضبط شده، نشان دهنده مخالفت مقامات دیگر بود ولی مشکل به اینجا ختم نشد. در حالی که انتظارها برای گفتگوی روحانی از شبکه یک بالا گرفته بود و برخی کاربران با هشتگ «روحانی چه بگه» در حال طرح مطالبات خود بودند، شبکه خبر سخنرانی روحانی در هیات دولت را که قبلا توسط رسانه ها منتشر شده بود، پخش کرد. هر دو اتفاق نشان داد که رئیس جمهور ایران در پیشبرد یک خواست حداقلی و واکنشی که طبیعی است، قدرتی ندارد و زور صداوسیما بیشتر از اوست. فاقد اقتدار بودن روحانی در این زمینه به راحتی سبب می شود مخاطب او را جدی نگیرد. این ضرر صرفا کوتاه مدت نیست، تصویر کلی یک رئيس جمهور در خلال همین اتفاقات شکل می گیرد.  

اشتباه دوم اما محتوای سخنرانی روحانی بود که در مقام یک آخوند، به نصیحت کردن طیف های مختلف پرداخت.

مهم ترین تاکتیک او در این سخنرانی، فرافکنی بود. او گفت مردم علاوه بر اعتراض اقتصادی، به فساد و شفافیت هم اعتراض دارند و می خواهند در بخش های دیگر هم شفافیت باشد تا بتوانند قضاوت دقیقی داشته باشند. در واقع، او توضیح داد که قضاوت فعلی مردم دقیق نیست و اینکه «همه نقدهای مردم را به دستگاه اجرایی برگردانیم، بی دقتی است.» به نظر می رسد مشاوران روحانی شعارهای روزهای اخیر را به اطلاع او نرسانده اند. مردم در روزهای اخیر علیه کلیت حاکمیت، روسای قوه قضاییه و مقننه و رهبر جمهوری اسلامی شعار داده اند. در هیچ تجمعی همه شعارها علیه دولت نبوده است.

فرافکنی دوم او توام با جعل بود. او از مقام های امنیتی و نیروی انتظامی تشکر کرد، چون به تعبیر روحانی شکیبایی خود را حفظ کرده اند. تا لحظه ای که روحانی حرف می زد، خبر مرگ  ۳نفر، مجروح شدن ده ها نفر و بازداشت صدها نفر تایید شده بود. رئيس جمهور نه تنها هیچ همدردی با خانواده جان باختگان که ممکن است حتی در تظاهرات شرکت نکرده و یا به جایی حمله نکرده باشند، نکرد، بلکه با قاطی کردن نقد و خشونت، به نصیحت کردن مردم پرداخت. مردمی که در ده ها شهر ایران به خیابان آمده بودند، قبلا نصیحت ها را گوش کرده بودند. طرح سوال هایی چون «آیا اگر در جامعه ناآرامی داشته باشیم، اشتغال ما بیشتر شده و وضعیت اقتصادی مردم بهتر می شود؟»، به انشاهای دوران ابتدایی شبیه بود تا نطق یک رئیس جمهور. معترضان عذرخواهی می خواستند و مسئولیت پذیری و پیشنهاد، چیزی که در نطق حسن روحانی وجود نداشت.

فرافکنی سوم اما طبق سنت رایج جمهوری اسلامی به ایما و اشاره به ترامپ و عربستان باز می گشت، اینکه خودشان مشکل دارند و دلسوز مردم ایران نیستند. احتمالا هر اصولگرایی هم جای روحانی سخن می گفت، همین حرف ها را می زد. کسی در خیابان با و یا از زبان ترامپ  و یا بن سلمان حرف نمی زد، مردم با او و به خصوص آیت الله خامنه ای حرف می زدند. روحانی در بخشی دیگر از سخنرانی اش وقتی گفت «ما در کشور مشکل هوا، ریزگرد، آب، اشتغال و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گوناگون داریم»، همین رویه را تکرار کرد. اگر هر کدام از معترضان می خواست حرف بزند، بهتر و صریح تر از روحانی همین حرف ها را می زد.

روحانی بدون توجه به موقعیت و مسئولیت خود سخنرانی کرد. او البته در این سخنرانی بر خلاف اسحاق جهانگیری، معاون اول رئيس جمهور، اشاره مستقیم یا غیرمستقیم به دولت و یا مخالفان دولت قبل نکرد ولی به شیوه های مختلف توضیح داد که وضع در بسیاری از حوزه ها بهتر شده و مسئولان دولت نتوانسته اند دستاوردها را به صورت دقیق برای مردم تبیین کنند. روحانی از این منظر یک دوگانه مدام را در سخنرانی اش ترسیم کرد، مردم حق اعتراض دارند ولی معترضین اطلاعات دقیقی ندارند. این دوگانه بدترین انتخاب ممکن در مواجهه با معترضان است. کسی که معترض است، از وضعیت اقتصادی خود، برباد رفتن پول هایش در صندوق قرض الحسنه، بیکاری فرزندانش، فساد مسئولین، ناتوانی در تامین هزینه های زندگی و ... اطلاع دقیق دارد. معترضی که در خیابان است، موظف نیست دستاورد و وضعیت دولت را گزارش دهد، وضعیت خودش را گزارش می دهد.

حسن روحانی منبری خوب و باسابقه ای است، از سال۵۷ تاکنون نیز به قدرت منبری بودن خود نازیده است ولی بحران اخیر نشان داد که او حداقل هنگامی که خودش از بازیگران اصلی است و درگیر ماجرا شده، از قدرت اقناع گری برخوردار نیست.

سخنرانی اخیر همچنان نشان داد که کماکان تاکتیک اصلی او خشمگین نکردن لایه های دیگر حاکمیت است. حداقل می توان گفت فعلا او به عنوان رئيس جمهور حق دارد در محدوده ای سخن بگوید که لایه های دیگر حاکمیت خشمگین نشود. وضعیتی که روحانی برای خود رقم زده، محصول یک بده بستان سیاسی با لایه های دیگر حاکمیت است که ماه ها درباره آن گفتگو می شود. در چنین فضایی بود که او ناتوان از گفتگوی صریح شد.

گفتگوی صریح و مسئولانه و داده وعده مشخص توسط یک رئیس جمهور نیازمند بازوان قدرتمند و اراده ای جدی برای جلو رفتن بود، چیزی که روحانی دقیقا در انتخابات به آن اشاره کرد و از مردم خواست به همین دلیل به او رای بدهند، ولی دیروز به خوبی نشان داد که فاقد آن است، با وجود ۲۴میلیون رای. حتی اگر صندوق رای را کماکان یک مسیر و بستر مفید برای تغییر در ایران بدانیم، سخنرانی دیروز روحانی نشان داد او کسی نیست که بتواند چنین ایده ای را عملی کند؛ بازی باخت – باخت.

مطالب مرتبط:

اعتراضات اقتصادی؛ توپ در زمین رهبری است

روایت شاهدان عینی از تجمع اعتراضی مردم مشهد

بازداشت پنجاه و دو نفر در تجمع نه به گرانی در مشهد

امام جمعه موقت اصفهان: یاد کردن از شاه تکان دهنده بود

قاسم شعله سعدی: مردم از مرز اصلاح طلبی عبور کرده اند

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

unknown
۱۲ دی ۱۳۹۶

سرکوبگران در حال تلاش برای اتحاد و استراتژی چیدن هستند. اگر جنبش ساختارمند نشه ممکنه بی نتیجه بمونه. لطفا مخالفان چه داخل چه خارج از تمام ظرفیت های خودشون استفاده کنند. نیاز به فضا و ابتکارات جدید داریم تا ناراضیانی که در خانه ها هستند به مردم بپیوندند، اقلا به طور حداقلی.روحیه کسانی در خیابان اند حفظ بشه. ابتکار و خل اقیت جوون ها می تونه مسیر رو عوض کنه و حکومت رو منفعل کنه. این چیزها به فکر من رسیده:
1- ایجاد یه وبسایتی مثل بالاترین که ایده های جدید مطرح شه و در صورت محبوب شدن اجرایی بشه
2- قطع وابستگی به سرورهای خارج برای مقابله با قطعی سراسری اینترنت
3- شعارهای جدید.مثلا این خیلی خوبه: کارگرامون بی مزدن......آخوندا دزد دزدن
4- تلاش برای عدم متمرکز کردن جنبش در شهرهایی که سرکوب خیلی شدیده مثل تهران
5- همراه کردن قشر مذهبی کلاسیک که کاری به جایی نداره و حکومت فضاهاشون (مثل مسجد) رو تسخیر کرده و در نتیجه با دروغ پردازی مسمومشون می کنه. مثلا چسباندن چنین اعلامیه هایی بر در یا نزدیک مساجد: دارایی بیت رهبری در سال 92، نود و پنج میلیارد دلار تخمین زده شده. دانستن این که این پول ها چگونه و کجا خرج می شود حق مردم است. یا مثلا: چرا مجلس حق تحقیق و تفحص از اموال بیت رهبری را ندارد؟ پایگاه اصلی حکومت از خیلی از این بیچاره های از همه جا بی خبره. بچه مذهبی های روشنفکر باید برن مسجد نزارن آخوند های حکومتی فضا رو مسموم کنند. افرادی مثل سروش و کدیور و اشکوری کلی تئوری و کتاب و مقاله دادن تا حالا که باید ازشون واسه ی این گروه حداکثر بهره رو برد و به گوششون رسوند.
6- لزوم توجه بیشتر به وجه تئوریک ماجرا. بچه های علوم انسانی باید دست به کار بشن، به خصوص ضد عوامل اصلاح طلب. بخشی از نقدهایی که به نظام وارد شده، تحلیل از بمبست های اقتصادی حکومت، بررسی وضعیت تاریخی ایران به جهت متافیزیکی.اینا دوباره باید با توجه به شرایط جدید به کار بیفته و تازه بشه و روشنگری ها و حقایق تازه به گوش بچه ها برسه.
7- طرح آکسیون های بی خطر با امکان مشارکت حداکثری: مثلا هر کسی می تونه هر روز که از خونه میاد بیرون ده تا کاغذ کوچیک با خودش ببره، شعارها یا فراخوان های خیلی موجز سر راهش جاهای عمومی بچسبونه.
8- این که خارج کشور گرگ هایی مثل عربستان با کلی پول و نیروی تکفیری می تونن جنبش رو به کثافت بکشن یا جنگ داخلی درست کنن یه واقعیته. باید یه فکری واسه این جور خطرها هم کرد.
9- باید دیالوگ های نظری حکومت رو خنثی کرد. مثلا مسئله صهیونیزم و قصه های شیطان پرستی و اینا یه چیزاییه که حکومت به واسطش کلی یارگیری کرده. باید از اینا رد شد. کلی از امنیتی ها گرفتار این جور قصه ها هستند و اگه شک کنن یا قصه های دیگه به گوششون بخوره خنثی می شن. مثلا باید اطمینان داد که از تجربه ی انقلاب 57 درس های مثبتش رو مثل اینکه باید مستقل بود حفظ می کنیم. یا مثلا قصه ی این توطئه ای هارو می شه ضد خودشون تبدیل کرد اینجوری: چرا باید حکومتی که انقلابش "بیست و دوی یازده شده" و رهبرش "موسوی" خمینی بوده، با خودشون نباشه؟ چرا مجلس و قوه ی قضاییه دست یه کساییه که ایرانی نبودن و باباشون یه وقتی یهودی بوده؟ (به گفته خزعلی، راست و دروغش با خودش). چرا خمینی سال 42 به نفع آمریکایی ها حرف می زنه؟ چرا موقع انقلاب با آمریکا مصاحبه کرده؟ و ...
... بیشتر

گزارش

چرا اصلاح طلبان با اعتراض های مردم هم‎دلی نشان ندادند؟

۱۱ دی ۱۳۹۶
آیدا قجر
خواندن در ۶ دقیقه
چرا اصلاح طلبان با اعتراض های مردم هم‎دلی نشان ندادند؟