close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

روحانی در سیمای شاه حسن

۴ بهمن ۱۳۹۶
رضا حقیقت‌نژاد
خواندن در ۶ دقیقه
طراحان مصاحبه دیشب حسن روحانی باید ابتدا توضیح دهند که کدام واقعیت تغییر کرده؟ اگر اصلاح طلبان و به خصوص شخص خاتمی دست از حمایت از روحانی بکشند، چقدر از سبد رای روحانی سرجایش باقی می ماند؟
طراحان مصاحبه دیشب حسن روحانی باید ابتدا توضیح دهند که کدام واقعیت تغییر کرده؟ اگر اصلاح طلبان و به خصوص شخص خاتمی دست از حمایت از روحانی بکشند، چقدر از سبد رای روحانی سرجایش باقی می ماند؟

چهارشنبه ۲۷دی ماه، محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی با اشاره به اینکه «متاسفانه در ماه‌های گذشته حوادثی مثل زلزله‌ یا حادثه نفتکش را داشته‌ایم»، گفت «باید برنامه‌هایی برای جوانان و مردم داشته باشیم که امید آفرین باشد»، خبر داد به زودی رئییس جمهور «برنامه‌های دولت برای ایجاد تحول، نشاط و شغل» را با مردم در میان می گذارد.

یک فرض مهم در طراحی چنین برنامه ای که به خواست کابینه روحانی هم بوده، این است که سخنان حسن روحانی در فضای ملتهب پس از حوادث طبیعی و حوادث سیاسی که رئیس دفتر روحانی نگفت، می تواند امیدآفرین و نشاط بخش باشد. فرض پیشین این ادعا هم این است که حسن روحانی از سرمایه اجتماعی قابل توجه ای برای تاثیرگذاری در افکار عمومی است و یا دستکم می تواند به تعبیر سعید حجاریان پروژه «نرمالیزاسیون» را با هدف «عادی سازی» اوضاع جامعه و کشور جلو ببرد. هدف نهایی چنین برنامه هایی طبعا معرفی او به عنوان یک شخصیت مرجع اجتماعی و سیاسی است. خود حسن روحانی هم از پیش انتخابات ۹۲ که با ژست هایی چون حصر منتظری را من با اجماع حل کردم، به ترسیم چنین شخصیتی علاقه مند است. نمایش نقدپذیری روحانی، بازی با کلمات با امید و اطمینان بخشی و کلی گویی، خنثی نمایی و لبخندهای مصنوعی برای القای تسلط، در مصاحبه دیشب در جهت همان «مرجع نمایی» روحانی بود و البته معطوف به اعتبارزایی بالادستی برای حاکمان جزیره ثبات. این بخش برای بعدا است ولی درباره فرض مرجعیت اجتماعی حسن روحانی:

۱) اکبر هاشمی رفسنجانی اسفند۹۴ گفت «دکتر روحانی یک هفته قبل از انتخابات ۹۲، سه درصد رأی داشت که با حمایت من به بالای ۵۰ درصد رفت.» هاشمی معمولا عادت داشت درباره توانایی و سرمایه خودش اغراق کند ولی در این جمله نشانه های نسبی از این واقعیت وجود دارد که سرمایه اجتماعی حسن روحانی برای ورود به سیاست بسیار اندک بود.

۲) سعید حجاریان تیر۹۳ در گفتگویی این پرسش مهم را درباره حسن روحانی مطرح می کند: «چرا صدای آقای روحانی پژواک ندارد ولی صدای آقای خاتمی پژواک داشت؟» شهریور۹۴ به هفته نامه اندیشه پویا گفت: «ما سعی می‌کنیم که مسیر اعتدال و نرمالیزه کردن را هموار کنیم و به حرف‌های آقای روحانی پژواک دهیم.» بخش مهمی از عدم پژواک صدای روحانی به حساب بی کفایتی دستگاه اطلاع رسانی دولت گذاشته شده، انتقادی که تاکنون هم ادامه دارد. البته به نظرم صرفا مقصر دستگاه اطلاع رسانی نیست. حسن روحانی مثل هاشمی خودش دوست دارد در نقطه ثقل صدای دولت به ویژه بخش های سیاسی اش بایستد و قدرت مانور چندانی به کابینه اش نمی دهد و سعی می کند با حرکت در زیگزاگ اعتدال گرایی و موج سواری مقطعی، خودش بلندگوی خودش باشد در گفتگو با جامعه، چه اهل سیاست و چه مردم عادی. او در این مسیر البته چندان موفق نشده، چون قدرت اجتماعی سازی شخصیت رئیس جمهور و تجربه موفق گفتگوی موثر و صمیمانه با مردم را نداشته است.

۳) می توان مهم ترین نماد پژواک دهی به صدای روحانی را جمله «تکرار می کنم» محمد خاتمی دانست. پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری۹۶، جمله ای به اشتباه به مرتضی طلایی، عضو شورای شهر نسبت داده شد: «انتخابات در ایران، دیگر انتخابات نیست، بلکه انتصابات سید محمد خاتمی است.» این جمله در درون خود یک خبر داشت؛ همانطور که سرمایه هاشمی در سال۹۲ روحانی را بالا کشید، حمایت خاتمی در سال۹۶ بود که او را پیروز کرد.

۴) در انتخابات ریاست جمهوری۹۶، ماهرانه ترین تاکتیک حامیان روحانی واردکردن اسحاق جهانگیری به عنوان یار کمکی برای مناظره های انتخاباتی بود. این کمک گرفتن ناظر به ترس از مغلوب شدن روحانی در مواجهه با سه کاندیدای اصولگرا بود و نشانه عدم اعتمادبنفس کافی رئیس جمهور.

ناظر به این چهار واقعیت، طراحان مصاحبه دیشب حسن روحانی باید ابتدا توضیح دهند که کدام واقعیت تغییر کرده؟ اگر اصلاح طلبان و به خصوص شخص خاتمی دست از حمایت از روحانی بکشند، چقدر از سبد رای روحانی سرجایش باقی می ماند؟ ستاد اطلاع رسانی روحانی چه تغییر محتوایی نسبت به چهارسال قبل کرده؟ این سخنرانی روحانی بود که تجمعات اخیر ایران را جمع کرد یا کشته شدن ۲۵نفر و بازداشت ۳۷۰۰نفر؟ فارغ از این، آیا روحانی اساسا در میدان خطرناک کنونی، اعتمادبنفس مقابله جویانه یا معطوف به حل بحران های مهم دارد؟

احتمالا آدم های عاقل اطراف روحانی می دانند مواردی چون دخالت مکرر و پاسخگو نبودن رهبری، دخالت نظامیان در اقتصاد و فسادهای ناشی از این دخالت، عدم پرداخت مالیات توسط نهادهای زیر نظر رهبری، فعالیت های امنیتی و سیاسی دولت با تفنگ، نظارت استصوابی و قدرتمندترشدن گیوتین شورای نگهبان، پایمال شدن حقوق اقلیت ها، حجاب اجباری، برنامه موشکی، سیاست های ایران در خاورمیانه، بودجه نهادهای مذهبی خارج از کنترل دولت، نقض حقوق بشر، ناکارآمدی مفرط قوه قضاییه، اعتراض های اخیر، جنگ آب، ورود زنان به ورزشگاه، حاشیه نشینی و ...، از مهم ترین بحران هایی هستند که در کنار اشتغال، محیط زیست، فیلترینگ، موسسات مالی، ریزگردها و دلار -که دیشب درباره شان اندکی حرف زده شد-، به طور روزانه در پایین و بالادست جامعه ایران درباره شان گفتگو می شود. همین آدم های عاقل متوجه هستند که بخش مهمی از این بحران ها، در فضای عمومی اکنون سیاست ایران غیرقابل گفتگو هستند و اگر هم بشوند، یا باید کلی باشند یا سریع عقب نشینی شود، کما اینکه روحانی بعد از گفتن دولت باتفنگ، عقب نشینی های بسیار کرد تا جبران کند و همین دیشب وقتی می خواست واگذاری بنگاه ها را شرح دهد، نتوانست و یا نخواست به نهادهای نظامی اشاره کند، سربسته گفت نهادهای عمومی. در چنین شرایطی که مصاحبه شونده نمی تواند و یا تصمیم ندارد از بخش مهمی از بحران های مهم جامعه حرف بزنند و درباره همان اندک بخش باقی مانده هم کلی و مبهم می گوید، چطور می شود چتر امید و نشاط و شادی بر سر جامعه مخاطب گستراند؟ حتی برنامه کمدی هم آداب و اصولی دارد.

عبدالله ناصری، فعال اصلاح طلب به تازگی گفته: «معروف است که صندلی آقای روحانی در جلسات هیئت دولت خالی است و جلسات را آقای جهانگیری اداره می‌کند. این کم حوصلگی آقای روحانی مورد اذعان و تایید نزدیکان او هم هست.» او روحانی را کم کارترین رئیس جمهور پس از انقلاب توصیف کرده است. کم کاری حسن روحانی ناظر به یک مولفه دیگر می تواند باشد. مولفه ای که محمدرضا زائری، روحانی اصولگرا فروردین۹۵ آن را اینطور توصیف کرد: «[برخی] فکر می‌کنند که پادشاهی به‌ جای پادشاهی نشسته و مثلاً سلسله هاشمیه و روحانیه به‌ جای پهلویه و قاجاریه آمده!» این حس که از بادبزن حسین فریدون در روزهای پیش از انتخابات۹۲ تا اجبار به پاسخ دادن به سوالاتی درباره ماشین ضدگلوله و در میان مردم نرفتن روحانی در مصاحبه دیشب، جلوه گر است - و نشان می دهد فرایند ارتباط گیری اجتماعی او با چه دشواری هایی مواجه است-، یک واقعیت مهم است که می تواند ما را در درک کلیت مصاحبه دیشب یاری کند. ما با یک شاه حسن مواجه هستیم که دوست دارد یا ناچار است بگوید جمهوری اسلامی لخت نیست؛ دولت امید و تدبیر و اعتدال.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

ویدیو

محمد محمدی گیلانی؛ مدال عدالت برای فرزندکشی

۴ بهمن ۱۳۹۶
خواندن در ۱ دقیقه
محمد محمدی گیلانی؛ مدال عدالت برای فرزندکشی