close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
بلاگ

زنان تاثیرگذار ایران؛ ژینوس محمودی (نعمت)

۶ آبان ۱۴۰۲
ایران‌وایر
خواندن در ۸ دقیقه
ژینوس محمودی در سن ۵۲ سالگی به حکم دادگاه انقلاب اسلامی مرکز به جوخه اعدام سپرده شد و منزل و دارایی او توقیف شدند. خانواده‌‌اش چند روز بعد توسط یکی از مسوولان زندان اوین به شکل غیررسمی از این خبر مطلع شده و توانستند آرامگاه بنیان‌گذار هواشناسی دریایی ایران را در «کفرآباد» «بهشت‌زهرا» پیدا کنند؛ در قبری گم‌نام
ژینوس محمودی در سن ۵۲ سالگی به حکم دادگاه انقلاب اسلامی مرکز به جوخه اعدام سپرده شد و منزل و دارایی او توقیف شدند. خانواده‌‌اش چند روز بعد توسط یکی از مسوولان زندان اوین به شکل غیررسمی از این خبر مطلع شده و توانستند آرامگاه بنیان‌گذار هواشناسی دریایی ایران را در «کفرآباد» «بهشت‌زهرا» پیدا کنند؛ در قبری گم‌نام
«ژینوس محمودی»، اولین زن ایرانی‌ که توانست ریاست سازمان هواشناسی کشور را عهده‌دار شود
«ژینوس محمودی»، اولین زن ایرانی‌ که توانست ریاست سازمان هواشناسی کشور را عهده‌دار شود

«ایران‌وایر»، اولین جلد از کتاب «زنان تاثیرگذار ایران» را منتشر کرد. این کتاب، روایت صد زنی است که بر پیرامون خود، جامعه، علم، هنر، سیاست، فرهنگ، ورزش، اقتصاد و تکنولوژی تاثیر گذاشته‌اند، از موانع نظام نابرابر جنسیتی نهراسیده‌اند و مسیری را برای رشد و دستیابی زنان ایران به حق برابر انسانی خویش هموار کرده‌اند. انتخاب‌کنندگان این فهرست، مخاطبانی هستند که باور دارند از این زنان تاثیر گرفته‌اند. 

ما در جلدهای بعدی، به خدمات دیگر زنان ایرانی که در این مبارزه سهم داشته‌اند هم می‌پردازیم. شما هم می‌توانید در این انتخاب سهیم شوید، نظرات خود را برای ما بفرستید و اگر اطلاعات بیشتر و دقیق‌تری دارید، با ما در میان بگذارید. این نسخه دیجیتال است و تاثیر نظرات و پیشنهادات خود را می‌توانید در نسخه چاپی که در ماه آبان منتشر خواهد شد، ببینید.

به‌علاوه، جلد دوم کتاب با نام‌هایی بیشتر در دست تهیه است. اگر نام زنی که به‌نظر شما تاثیرگذار بوده است را در این فهرست نمی‌بینید، نام و دلیل آنکه او را تاثیرگذار می‌دانید را برای ما به ایمیل [email protected]  بفرستید.

فراموش نکنید که مجموعه کتاب‌های «زنان تاثیرگذار ایران»، برپایه انتخاب‌های شما گردآوری می‌شوند و منتخبان‌تان می‌توانند در هر عرصه‌ای، از فرهنگ، علم، آموزش، پژوهش و کنشگری گرفته تا هنر، ورزش، فعالیت‌های خیریه، سیاست، تکنولوژی، کارآفرینی، نوآوری، اقتصاد و ادبیات، گام‌های موثری برداشته باشند.

«کتاب زنان تاثیرگذار ایران را می‌توانید از این لینک دانلود کنید»

***

ششم دی ۱۳۶۰، هشت شهروند بهایی (هفت مرد و یک زن) به حکم دادگاه انقلاب اسلامی تهران به جوخه‌ی اعدام سپرده شدند. اتهام آن‌ها اداره‌ی جامعه‌‌ی بهایی کشور در شورایی به نام «محفل روحانی ملی بهاییان ایران» بود.

این شهروندان در دادگاهی غیرعلنی و بدون داشتن حق وکیل ـــ حتی تسخیری ـــ محاکمه و اعدام شدند. مأموران اجساد آن‌ها را بدون اطلاع خانواده‌ها و انجام مراسم مذهبی، در گورستان «خاوران» تهران دفن کردند. خانواده‌های این هشت تن به طور اتفاقی از اعدام آن‌ها مطلع شدند.

۳۴ سال بعد، نواری ویدیویی از جلسه‌ی دادگاه اعضای محفل ملی بهاییان توسط یکی از دست‌اندرکاران دادگاه انقلاب از کشور خارج و منتشر شد. در ویدیوی منتشره، فقط هفت متهم مرد دیده می‌شدند از نفر هشتم که تنها زن دستگیرشده بود، یعنی «ژینوس محمودی» (نعمت)، هیچ تصویری نیست.کیفرخواست هم برای هفت متهم مرد صادر شده و نامی از ژینوس محمودی برده نشده بود.

بر اساس تاریخی که بر این نوار به ثبت رسیده، جلسه‌ی دادگاه این هفت تن در روز شش دی برگزار شده و قاضی در همان جلسه حکم را صادر کرده است. چند ساعت بعد این هفت مرد بهایی و ژینوس محمودی اعدام شدند.

ژینوس محمودی اولین زن هواشناس در ایران بود. او سال ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد. پدرش، «عباس نعمت»، بنیان‌گذار حرفه‌ی گراورسازی در ایران و مادرش، «کمالیه اجزاچی»، از زنان تحصیل‌کرده‌ی زمان خود و معلم بود.

عباس نعمت دستی هم بر نشر و روزنامه داشت. آن زمانی که حکومت در اختیار «رضاشاه» بود، پدر ژینوس توانست امتیاز نشر مجله‌ی «طهران مصور» را که بعدها با عنوان «تهران مصور» ادامه پیدا کرد دریافت کند.

اما ژینوس در این خانواده عاشق کوه‌ها و ابرها بود و به جست‌وجوی علم در دل طبیعت رفت. او چنان به «البرز» دل‌بسته بود که آرزویش ایجاد بزرگ‌ترین گنجینه‌های آسیب‌ناپذیر علم و تمدن بشر در آن بود. می‌خواست تمامی مدارک علم و تمدن را در آن گنجینه جمع‌آوری کند، یعنی آثار تمدن‌های باستانی را، حیوانات و موجودات ماقبل تاریخ را در قالب تصاویری میکروفیش و میکروفیلم‌وار، همه‌ی فروم‌ها و کشفیات علمی را، نوارهایی را از صدای بعضی شخصیت‌های علمی و تاریخی و...، زیرا باور داشت: «این‌که ما حافظ و وارث همه‌ی علوم جهان باشیم بسیار برازنده‌ی ایران است.»

تحصیل در رشته‌ی فیزیک در دانشگاه و ادامه در رشته‌ی هواشناسی و تخصصی که ژینوس در این‌ خصوص پیدا کرده بود، به همراه شخصیت آرام، بذله‌گو و مقتدرش، پله‌های ترقی علمی را به روی او گشودند تا آن‌جا که تنها شخص مورد اعتماد «محمدرضا پهلوی» در امر هواشناسی شد.

او با شغل‌هایی چون پیش‌بینی هواشناسی و تدریس تئوری آن برای دوره‌های نشریات اقلیمی هواشناسی آسیا شروع کرد و ریاست اولین مدرسه‌ی عالی هواشناسی را برعهده گرفت. آخرین پستی که ژینوس عهده‌دار آن بود ریاست سازمان هواشناسی بود که در آن زمان شاخه‌ای از وزارت جنگ شناخته می‌شد.

در واقع، ژینوس معاونت وزارت جنگ را برعهده داشت و هم‌پایه‌ی سرلشکر به شمار می‌رفت. به همین دلیل، به عنوان نماینده‌ی ایران در کنفرانس‌های بین‌المللی شرکت می‌کرد.

«مونا»، دختر ژینوس، می‌گوید: «همیشه به یاد دارم آن زمان که ایران بودیم، مادر در دفتر هواشناسی فرودگاه مهرآباد می‌ایستاد، به آسمان خیره می‌شد و می‌گفت من هر کاری که برای هواشناسی می‌کنم به عشق این سرزمین و مردم است.»

عشق او به هواشناسی و هرآنچه به کوه و دریا و باد مربوط بود در پست‌های اداری خلاصه نمی‌شدند. او برای اولین بار در ایران به تحقیق و پژوهش در استفاده از اشعه‌ی آفتاب برای مصارف حرارتی پرداخت و مقدمات این بهره‌برداری را فراهم کرد. ژینوس همچنین سرپرستی و تهیه‌ی «اطلس اقلیمی ایران» را عهده‌دار بود.

او در کنار مشاغل اداری و مسافر‌ت‌های کاری که به نقاط مختلف ایران داشت، پی‌گیر حقوق برابر برای زنان نیز بود. ژینوس عضو «انجمن زونتا» (زنان تحصیل‌کرده در امور صلح) و رئیس «انجمن صلح دیهیم» بود و ریاست هیأت‌مدیره‌ی «جمعیت زنان وزارت راه و هواشناسی» را هم بر عهده داشت.

در همین زمان، «هوشنگ محمودی»، اولین تهیه‌‌کننده و گرداننده‌ی برنامه‌های کودک و تهیه‌کننده‌ی فیلم‌های مستند پا به زندگی ژینوس گذاشت، مردی که زندگی با او سه فرزند به همراه داشت به نام‌های «آریانا»، «مونا» و «آرتین». اما انقلاب ۱۳۵۷ نه تنها باعث محرومیت او از کار شد بلکه شوهر و در نهایت حیات او را نیز گرفت.

ژینوس و هوشنگ پیش از انقلاب فرزندان خود را برای ادامه‌ی‌ تحصیل به خارج از کشور فرستاده بودند. اما در پی انقلاب ۱۳۵۷ و روی کار آمدن حکومتی مذهبی، مدارج علمی این زوج برای حکومت جدید بی‌ارزش دانسته شد و تنها مذهب آن‌ها مهم جلوه کرد. ژینوس به دلیل اعتقاد به مذهب بهایی کار خود را از دست داد و به همراه همسرش زندگی مخفیانه‌ای را آغاز کردند اما در مرداد ماه ۱۳۵۹ هوشنگ محمودی ناپدید شد و دیگر اثری از او یافت نشد.

سال‌های اول انقلاب با اعدام بهاییان همراه بود. اعضای محافل محلی و ملی ناپدید یا بازداشت می‌شدند و گروهی نیز اعدام شدند. در این میان، ژینوس به عضویت «محفل ملی ایران» درآمد و در پی آن، رئیس «محفل روحانی ملی» شد.

او در چندین کمیته‌ی ملی بهایی و همچنین «محفل ملی تهران» فعالیت داشت و عضو هیأت معاونت آن بود. با وجود آن‌ که زندگی‌ ژینوس در خطر بود به ملاقات زندانیان بهایی می‌رفت و به خانواده‌های آن‌ها کمک می‌رساند.

او در ۲۳ آذر ۱۳۶۰، در منزل یکی از اعضای جامعه‌ی بهایی پس از نشست محفل ملی، در حالی‌که پاسداران خانه را محاصره کرده بودند، بازداشت شد. در روز یکشنبه ۲۲ آذر ۱۳۶۰، هشت عضو محفل روحانی ملی بهاییان ایران برای بررسی دو موضوع تخریب قبرستان بهاییان در تهران و آواره‌کردن صدها روستایی بهایی از محل‌های زندگی‌ خود در استان کهگیلویه و بویراحمد، در منزل یکی از بهاییان تهران به نام «ذوق‌الله مؤمن» جمع می‌شوند. جلسه‌‌‌ی مشورت ساعت ۱۱ شب به پایان می‌رسد و ژینوس محمودی و یکی دیگر از اعضا از منزل خارج می‌شوند. پس از دقایقی، چند پاسدار مسلح در حالی‌ که ژینوس و عضو دیگر را دستگیر کرده بودند، به منزل وارد می‌شوند و حاضران را بدون نشان‌دادن حکم، با تهدید و زور بازداشت می‌کنند. دو زن در بین بازداشت‌شدگان بودند: ژینوس محمودی و «فریده صمیمی»، همسر «کامران صمیمی»، از اعضای محفل ملی.

از فریده صمیمی نقل شده است که آن‌ها را چشم‌بسته سوار بر اتومبیلی می‌کنند و وقتی اتومبیل در جایی توقف می‌کند، او از زیر چشم‌بند می‌بیند که به «کاخ جوانان» سابق رسیده‌اند. سپس او و ژینوس را از ماشین پیاده و به سلولی منتقل می‌کنند. محوطه‌ی گلخانه‌ی کاخ جوانان را تبدیل به سلول‌های کوچک کرده بودند و زندانیان را در آن‌ها جای می‌دادند.

دختر ژینوس در نامه‌ای به خواهرش آریانا نوشته است: «خانم صمیمی می‌گویند ایشان زیاد حالشان خوب نبوده ولی مامان ایشان را همیشه تسلی می‌دادند و فوق‌العاده روحیه‌ی مامان قوی و عالی بوده...از قرار معلوم مامان را بازجویی می‌کنند. از مامان ۸۱ سؤال کتبی می‌پرسند که البته مامان هم جواب‌ها را کتبی می‌نویسد. حالا این سؤال‌ها چه بوده، نمی‌دانم!»

پس از چند روز، فریده صمیمی آزاد و ژینوس محمودی به زندان اوین منتقل می‌شود. از تاریخ دستگیری تا اعدام ژینوس محمودی ۱۴ روز طول می‌کشد. طی این دو هفته، اجازه‌ی تماس تلفنی یا دیدار با خانواده‌اش نداشته است. مسئولان مربوطه در زندان و دادگاه انقلاب هیچ پاسخی در مورد وضعیت پرونده، شرایط زندان و سلامتی او به خانواده‌اش نداده بودند. با این محدودیت‌ها، برای درک وضعیت ژینوس در زندان فقط می‌توان به معدود اسناد به‌دست‌آمده از زندان بسنده کرد.

«منیره برادران»، از زندانیان دهه‌ی ۶۰ در صفحه‌ی ۴۸ کتاب «حقیقت ساده» که خاطرات او از زندان‌های زنان در ایران است می‌نویسد: «روزی خانمی را به اتاق ما آوردند که نامش ژینوس بود و حدود ۴۰ساله. کت شیکی به تن داشت و وضع ظاهرش آراسته بود. رفتار و گفتار متین و شیرینش به سرعت توجه ما را به او جلب کرد. استاد فیزیک بود و نسبت به دانش‌آموزان علاقه‌ی خاصی نشان می‌داد. آن‌ها را دختران خود خطاب می‌کرد و می‌گفت شما جایتان پشت میز مدرسه است، نه این‌جا و این‌جا هم نباید فرصت را از دست بدهید، من به شما درس خواهم داد، مسلماً شما از بااستعدادترین دانش‌آموزان هستید. خیلی زود نسبت به وی علاقه و احترام پیدا کردیم. اما او دو سه روز نزد ما میهمان بود. یک روز عصر صدایش زدند، رفت و دیگر برنگشت. هنگام رفتن، کت زیبایش را برای ما به یادگار گذاشت.»

برادران در زیرنویس صفحه نوشته است که ژینوس محمودی به اتهام بهاییت در زمستان ۱۳۶۰ اعدام شد.

ژینوس محمودی در ۵۲سالگی به حکم دادگاه انقلاب اسلامی مرکز به جوخه‌ی اعدام سپرده شد و منزل و دارایی او توقیف شدند. خانواده‌‌اش چند روز بعد توسط یکی از مسئولان زندان اوین به شکل غیررسمی از این خبر مطلع شده و توانستند آرامگاه بنیان‌گذار هواشناسی دریایی ایران را در «کفرآباد» «بهشت‌زهرا» پیدا کنند، در قبری گم‌نام.

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

اخبار

هشت ایرانی در اندونزی به جرم قاچاق شیشه به اعدام محکوم شدند

۶ آبان ۱۴۰۲
خواندن در ۱ دقیقه
هشت ایرانی در اندونزی به جرم قاچاق شیشه به اعدام محکوم شدند