close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

مغازله نتانیاهو و پوتین، شکست سیاست خارجی خامنه‌ای

۳ مرداد ۱۳۹۷
آرش عزیزی
خواندن در ۷ دقیقه
در مقابل چشمان ناباور ایرانی‌ها، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، این روزها دوست جدیدی در عرصه سیاست جهانی پیدا کرده: ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه.
در مقابل چشمان ناباور ایرانی‌ها، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، این روزها دوست جدیدی در عرصه سیاست جهانی پیدا کرده: ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه.

بر سر در وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران شاید نوشته باشند «نه شرقی و نه غربی» اما هیات حاکمه این حکومت، در عمل مدت‌ها است راه‌های مختلف رابطه با شرق و غرب را امتحان می‌کند.

این روزها، در حالی که سیاست رو به غرب روحانی و ظریف با پیروزی ترامپ و عدم وفاداری پایدار اروپایی‌ها به برجام شکست خورده، سیاست «نگاه به شرق» که خامنه‌ای مدت‌ها است بر آن پافشاری کرده، نیز در میدان جنگ داخلی سوریه به شکست رسیده و در مقابل چشمان ناباور ایرانی‌ها، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، این روزها دوست جدیدی در عرصه سیاست جهانی پیدا کرده: ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه.

تا همین چند وقت پیش رسانه‌های اصولگرا، پوتین را رهبر قدرتمند جبهه ضدآمریکایی می‌دانستند، از قرآن خطی قدیمی که برای خامنه‌ای به تهران آورده بود، ذوق می‌کردند و در مورد ارادتش به دربار «آقا» اغراق می‌کردند، اما حالا پوتین نه تنها به واشنگتنِ دونالد ترامپ نزدیک شده که بر سر سوریه، بیشتر با تل‌آویو مذاکره می‌کند تا با تهران. یوسف العتیبه، سفیر قدرتمند امارات در آمریکا، با اشاره به همین واقعبت بود که اخیرا گفت: «نخست‌وزیر اسرائیل این روزها بیشتر به مسکو می‌رود تا با آمریکا. این‌را می‌گویم که نشان‌‌تان دهم خاورمیانه امروز چقدر تغییر کرده.»‌

خلاصه آن‌چه را در چند وقت اخیر اتفاق افتاده می‌توان این‌گونه خلاصه کرد: پوتین از بی‌تجربگی و تشتت داخلی دولت ترامپ از یک سو و خواست او برای انزواگرایی و خروج از سوریه از سوی دیگر استفاده کرده و مسکو را به قدرت خارجی اصلی در سوریه بدل کرده. اسرائیل با به رسمیت شناختن این واقعیت به معامله‌ای با پوتین رسیده: تضمین خروج نیروهای ایران از نزدیکی مرز سوریه و اسرائیل و در صورت امکان تمام خاک سوریه، در ازای پذیرش قدرت روسیه در سوریه و پذیرش حاکمیت بشار اسد. توافقی که هم واشنگتن را راضی می‌کند و هم اردن و دولت‌های عرب منطقه خلیج فارس را. یعنی اتحادی همه‌جانبه علیه ایران و شکست سیاست خارجه‌ای که خامنه‌ای بخش عمده‌ای از اعتبار و سرمایه سیاسی‌اش را پای آن گذاشته. 

پیش از دیدار روز دوشنبه ترامپ و پوتین در هلسینکی، این جاش روگین، ستون‌نویس «واشنگتن پست» بود که نسبت به توافق احتمالی این دو رهبر بر سر سوریه هشدار داد. او گفته بود ترامپ ماه گذشته طرحی را با ملک عبدالله، پادشاه اردن، مطرح کرده که طبق آن نیروهای آمریکا «خیلی زود» از سوریه خارج می‌شوند و جنوب سوریه کاملا به دست نیروهای بشار اسد با پشتیبانی پوتین داده می‌شود، که نقض توافق قبلی پوتین و ترامپ است.

روسیه در عوض جلوی حضور نیروهای ایران در جنوب سوریه را می‌گیرد. ۲۲۰۰ نیروی آمریکا از شمال شرق سوریه خارج می‌شوند و جایشان را به «نیروهای دموکراتیک سوریه» می‌دهند، گروه شبه‌نظامی مورد حمایت آمریکا که بیشترش را کردهای چپ‌گرای نزدیک به «پ ک ک» ترکیه تشکیل می‌دهند. روگین گفته بود درون دولت ترامپ این طرح تنها دو طرفدار جدی دارد: برت مک‌گورک، نماینده وزارت خارجه در ائتلاف جهانی ضدداعش - که از معدود بازمانده‌های دولت اوباما است - و دیوید سترفیلد، معاون موقت وزارت خارجه در امور شرق نزدیک که شایعه می‌شود قرار است سفیر جدید ترامپ در آنکارا شود. 

مخالف اصلی اما جان بولتون، مشاور امنیت ملی جدید ترامپ است که سنتا به شدت ضد جمهوری اسلامی و ضدپوتین بوده و جزو نومحافظه‌کارهای کلاسیک است. بولتون از یک طرف نمی‌خواهد پایگاه نظامی آمریکا در سوریه از بین برود و از طرف دیگر می‌خواهد نیروهای ایران از کل خاک سوریه خارج شوند و نه فقط از جنوب. پنتاگون نیز مخالف است و فکر می‌کند خروج نیروهای آمریکا می‌تواند باعث پا گرفتن دوباره داعش و گروه‌های مشابه شود. همین است که مایل ناگاتا، از مقامات ارتشی ارشد در «مرکز ملی ضدتروریسم» آمریکا اخیرا گفته بود:‌ «به نظر من نقش آمریکا در برخورد با بازمانده‌های داعش غیر قابل جایگزینی است.» 

روگین جزو مخالفین سیاست پرومسکوی ترامپ است و می‌گوید بنیان این معامله جدید بر فرضی غلط بنا شده: ‌که او قدرت یا اراده عقب زدن ایران را دارد. حتی مایک پمپئو، وزیر خارجه ترامپ، هم همین ماه پیش گفته بود معلوم نیست روسیه توان بیرون کردن ایران از سوریه را داشته باشد یا نه. او در ضمن به این واقعیت اشاره کرده بود که قابلیت آمریکا برای پیشبرد راه‌حل دیپلماتیک تضعیف شده چون اهرم فشار چندانی ندارد که بر اسد و شرکا اعمال کند. دولت ترامپ نه تنها اعلام کرده که هدفش خروج نیروهای آمریکا از سوریه است که تمام کمک‌های بشردوستانه به سوریه - که بیشتر به گروه‌های مخالف اسد می‌رسید- قطع کرده و هیچ کمک نظامی به شورشیان سوریه هم نمی‌کند. کنگره قوانینی تصویب کرده که دست ترامپ را برای اعمال تحریم و فشار بر حکومت بشار اسد باز می‌گذارد اما ترامپ به نظر علاقه‌ای به استفاده از این قدرت‌ها ندارد. دنیل کوتز، رئیس دستگاه اطلاعاتی آمریکا، هم روز پنجشنبه در نشست امنیتی آسپن گفت: «به تخمین ما بعید است که روسیه اراده یا ظرفیت اجرای کامل این توافق و مقابله با تصمیمات و نفوذ ایران در سوریه را داشته باشد.»

حالا که نشست هلسینکی تمام شده ناظرینی مثل روگین می‌گویند معلوم نیست ترامپ و پوتین به چه توافقی رسیده‌اند. اما می‌دانیم که نتانیاهو هفته گذشته به مسکو سفر کرد تا توافق خودش با پوتین را نهایی کند. بیبی در ضمن پیش از نشست هلسینکی در تماس تلفنی با ترامپ جزئیات را با رئیس کاخ سفید در میان گذاشت. پس از نشست هلسینکی بیشتر توجه‌‌ها به حرف‌های جنجالی ترامپ راجع به دخالت مسکو در انتخابات آمریکا بود اما چنان‌که روگین به درستی اشاره کرده از حرف‌های او و پوتین می‌شود برداشت کرد که توافق مسکو-تل‌آویو اکنون به تایید ترامپ هم رسیده. ترامپ در توضیحش راجع به نشست دوشنبه گفت: «از اسرائیل و امنیت اسرائیل حرف زدیم و رئیس‌جمهور پوتین در گفتگو با نتانیاهو برای رسیدن به نتیجه‌ای در مورد سوریه است.. مشخصا در رابطه با امنیت درازمدت اسرائیل.»

از طرف دیگر پوتین هم در حرف‌هایش گفته بود که با ترامپ حرف از «خرد کردن تروریست‌ها» در جنوب سوریه را زده‌اند (و برای پوتین این لقب همیشه به معنای تمامی نیروهای اپوزیسیون سوری بوده) و در ضمن مقرر کردن توافق ۱۹۷۴ بین دمشق و تل‌آویو. پوتین گفت: «این توافق صلح را به بلندی‌های جولان می‌آورد و رابطه صلح‌آمیزتری بین سوریه و اسرائيل برقرار می‌کند و در ضمن امنیت دولت اسرائیل را تامین می‌کند. ترامپ در مذاکرات امروز توجه ویژه‌ای به این مساله نشان داد و می‌خواهم تایید کنم که روسیه هم به این تحول علاقمند است و در همین راستا عمل می‌کند.» 

توافق سال ۱۹۷۴ در واقع به معنای قرار گرفتن نیروهای سازمان ملل بین نیروهای اسرائیل و بشار اسد است و یعنی به رسمیت شناختن کنترل جنوب سوریه به دست نیروهای بشار اسد. این در حالی است که اسرائیل تا همین اواخر مرتبا به طور غیرمستقیم به نیروهای ضداسد جنوب سوریه که هم‌جوار با اسرائیلند کمک می‌کرد، حداقل از طریق درمان آن‌ها، کاری که حتی در مورد نیروهای القاعده هم انجام می‌داد.

در ماه‌های اخیر شاهد بودیم که روسیه با زیرپا گذاشتن توافق آتش‌بسی که با ترامپ بسته بود به نیروهای اسد کمک کرد اراضی جنوب سوریه را به دست بگیرند. طبق آمار سازمان ملل، حدود ۱۴۰ هزار شهروند غیرنظامی بر اثر این آخرین حرکت نظامی بی‌خانمان شده‌اند و نیازمند کمک‌های فوری هستند. 

اما نکته مهم برای ایران این است که پس از این همه سرمایه‌گذاری که انجام داده طبق توافق جدیدی که معماران اصلی آن نتانیاهو و پوتین هستند، روسیه نیروهای ایران و هم‌پیمانانی هم‌چون حزب‌الله لبنان را حداقل ۸۰ کیلومتر دور از مرزهای اسرائیل نگاه می‌دارد و در ضمن مسکو شکایتی به حملات اسرائیل به نیروهای ایرانی در جنوب سوریه (و احتمالا سایر نقاط کشور) نخواهد کرد بخصوص اگر ایران بخواهد سلاح‌های تهدیدآمیزی همچون سامانه‌های ضدهوایی یا موشک‌های استراتژیک وارد خاک سوریه کند. 

حالا باید پرسید نتیجه چند هزار شهروند ایرانی که در سوریه کشته شدند و میلیون‌ها دلاری که خرج سرپا نگاه داشتن حکومت بشار اسد شد چیست؟ رویکرد دولت‌ها و مردم جهان عرب نسبت به ایران بسیار منفی شده و حتی آن دسته از عرب‌ها که روزگاری از انقلابی‌گری و حرف‌های ضداسرائیلی تهران دل خوشی داشتند اکنون آن‌را قدرتی می‌بینند که آمال غلبه بر سرزمین‌های عربی را دارد. از سوی دیگر، آن‌ها که خامنه‌ای را بازیگر استراتژیک قدرتمندی می‌دانستند با پوزخند می‌بینند که چطور رودست خورده، آن هم از نتانیاهو، دشمن اصلی‌اش. ایران نه تنها دستخوش بزرگ‌ترین بحران داخلی خود در نیم‌قرن اخیر شده که رهبرش اکنون باید نظاره‌گر شکست سیاست خارجه خود هم باشد. 

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

گزارش

آموزش آمریکا در خدمت لشکر فاطمیون ایران

۳ مرداد ۱۳۹۷
شما در ایران وایر
خواندن در ۶ دقیقه
آموزش آمریکا در خدمت لشکر فاطمیون ایران