close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

تلخ و شیرین؛ خاطرات جنگ لشکر فاطمیون

۹ مرداد ۱۳۹۷
شما در ایران وایر
خواندن در ۶ دقیقه
«محمدجواد» از فرماندهان لشکر «فاطمیون» است. پیشینه و تجربه جنگ در افغانستان و رابطه و شناخت با ایران، او را در موقعیت برتری قرار داده است.
«محمدجواد» از فرماندهان لشکر «فاطمیون» است. پیشینه و تجربه جنگ در افغانستان و رابطه و شناخت با ایران، او را در موقعیت برتری قرار داده است.

سیرت شایگان و شهروند خبرنگاران افغانستانی

«محمدجواد» از فرماندهان لشکر «فاطمیون» است. پیشینه و تجربه جنگ در افغانستان و رابطه و شناخت با ایران، او را در موقعیت برتری قرار داده است.

او وقتی به فاطمیون پیوست، سوریه را مثل روستای پدری در نوردید. در «دمشق»، در مناطق «ملیحه»، «جرمنا»، «ده سلمان»، «قاسمیه»، «فورسیه» و «عطیبه» عملیات نظامی انجام داد و در «رازقیه»، در مرز با ترکیه و کنار دریای مدیترانه مانور داد و به جنگ «داعش» رفت. در «حمص»، نواحی «شطه» و «نهرالبار» را از وجود داعش پاک سازی کرد. او کدنام‌هایی را که برای دیگر نقاط سوریه دارد، به خوبی به یاد می آورد؛ «تیتمور»، «تپه ۹۰۰»، «ابر یک» و «ابر دو» و «دکل» زیر چکمه اش بودند.

جالب ترین ترین عملیات محمدجواد در منطقه دمشق بود و در پادگان فورسیه. می گوید:«یک فرمانده فاطمیون در محاصره داعش افتاده بود. محاصره تنگ و تنگ‌تر می‌شد و داعش عزم زنده گرفتن او را داشت تا خودشان سر بزنند. عصر روز بود و باران می‌بارید و فرمانده محاصره شده مرتب مخابره می‌کرد که با افرادش نجات داده شود. راه ها کلا بسته شده و تک تیراندازان داعش امکان نزدیک شدن به پایگاه تحت محاصره را سخت‌تر کرده بودند.

محمدجواد با لبخند تلخ، خاطره دشوارش را بازگو می‌کند:‌«با نیروهای متحد، ما برای کمک وارد عمل شدیم. اول نفرات ارتش سوریه گریختند، بعد "حزب الله" و بعدش "حیدریون". مستشاران ایرانی هم گریختند. فقط ما ۳۰ نفر ماندیم که به کمک فرمانده برویم در مقابل تعداد نامعلوم داعش. عملیات سختی بود. باران می بارید و هوا سرد بود. ما استقامت کردیم. ۱۵ نفر را در سنگر خواباندیم و با یک تانک و یک دافع هوا حرکت کردیم تا فرمانده را از محاصره بیرون کنیم. متاسفانه دافع هوا و افرادش اسیر دشمن شدند. پنج نفر شهید دادیم. اما فرمانده را نجات دادیم و عملیات موفقیت آمیز بود. تکفیرها بعدا ادعا کردند که ارتش سوریه برای دفاع از خود از چین نیرو وارد کرده بود. برای ما خیلی عملیات جالب و سختی بود.»
شهروندان «هزاره» افغانستان شباهتی با اتباع چینی دارند.

خاطرات جنگ کم نیستند. محمدجواد از حلب هم قصه‌ای دارد:‌«در حلب بودیم. حادثه ای اتفاق افتاد که هم گریه کردیم و هم خنده. صبح زود بود که نیروها خبر دادند تکفیری ها حمله کرده اند. یک عده سنگر را رها کردند. نگران شدیم. سنگر را دوباره تقویت کردیم و منتظر ماندیم تا کاروان آن ها از دور نزدیک تر بیایند. تیراندازی را شروع کردیم و چهارتاشان را کشتیم. آن ها عقب نشستند. اما دوباره با یکی دو میل دافع هوا، حمله کردند. ما موشک "کورنت" رهبری ‌شده را سر سکو نصب و با دوربین حرارتی نگاه کردیم. دیدیم که آن ها به جای پرچم سیاه، بیرق سرخ دارند. گفتیم این ها داعش نیستند. با مرکز تماس گرفتیم که تایید کرد این ها "زینبیون" هستند؛ مبارزان پاکستانی. جنگ خاتمه پیدا کرد. گریه کردیم که چهار نفرشان کشته شدند. خنده کردیم از این خاطر که اگر ما به دست این ها شکست می خوردیم، دیگر برای فاطمیون جایی در سوریه باقی نمی ماند!‌»

 لشکر فاطمیون یک نیروی شبه نظامی وابسته به سپاه «قدس» است که اعضای آن را داوطلبان شیعیه از افغانستان تشکیل می دهند.  سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران این افراد را با وعده دستمزد قابل توجه و دادن اقامت بسیج کرده است تا در کنار نیروهای «بشار اسد»، علیه مخالفانش در سوریه بجنگند. مأموریت اصلی لشکر فاطمیون، «دفاع از مقدسات مسلمانان» و نیز «مبارزه با ظلم در سراسر جهان» عنوان شده است.

فاطمیون دیگر در این دهه گذشته با جنگ گام به گام با سپاه پاسداران، تا حد زیادی آب‎دیده شده است. فرمانده محمد جواد می‌گوید در این مدت دایره آموزش نیروها از تیراندازی و بمب‌گذاری بزرگ‌تر شده است:‌«شیوه جنگ طوری بود که افراد فاطمیون به دسته های کوچک تقسیم می شدند. چند دسته بودند. جنگ حساب شده یاد گرفته بودیم. اما بعضی هم بی تجربه بودند. برای گروه های جنگ دیده چیزهای مهمی وجود داشت؛ مثلا تجهیزات ما پیش از شروع جنگ باید تکمیل می بود، اطلاعات به دست می آوردیم، دید شبانه منطقه را بررسی می کردیم، از تجهیزات و از جمعیت دشمن اطلاع می داشتیم تا سرانجام عملیات را شروع می کردیم. اگر در جاهایی شکست می خوردیم، شکست را تحلیل و بررسی می کردیم.»

او با افتخار می‌افزاید:‌«گردان گردان و محور محور با ۴۵۰ نفر دست یک فرمانده فعالیت می کردیم. فاطمیون یک ارتش ۱۲ هزار نفری شده بود. بخش های مختلف زرهی، ادوات، توپ‌خانه، اطلاعات و عملیات، حفاظت و حراست و پشتیبانی و لجستیک به صورت جداگانه داشتیم، نیروی رزمی هم جدا. افراد در قالب های گوناگون جا به جا شده بودند.»

اما این طور هم نبود که سپاه تمام امکانات را در اختیار فاطمیون قرار داده باشد.  نیروهای تحت فرمان محمدجواد یک بار با کمبود شدید آب رو به رو شده بودند: ‌«ایرانی ها گفتند بروید به قرارگاه جدید و همه چیز درست است. ۵۶۰ نفر بودیم. وقتی رفتیم به قرارگاه، نه آب آشامیدنی وجود داشت و نه آب برای وضو. به قرارگاه سوری‌ها در همان نزدیکی رفتیم. ما عربی یاد نداشتیم و آن ها فارسی . تنها چیزی که یاد گرفته بودیم، این بود "هاذا مقر فاطمیون. جمعیت کثیر. ماء لا موجود. شدیدا نیاز." این را گفتیم، آن ها یک عالم عربی گفتند. هیچ نمی فهمیدیم. تحت فشار نیروها بودیم. آب نیاز داشتیم و سختی زیاد بود. بچه ها هم اجازه خروج از پایگاه و رفتن به روستاها را نداشتند چون درباره منطقه اطلاعات نداشتیم. می ترسیدیم داعش آن ها را بکشند و سرشان را ببرند و توی انترنیت بگذارند. این برای ما افت شدید داشت. از طرف دیگر، نیروهای ما جوان بودند و زنان سوری بی باک و دخترا برهنه پوش بودند و با مردها دست می دادند. این ها به خاطر این کارها نیآمده بودند. خلاصه به سردردی فراوان آب پیدا کردیم.»

دیده‎بان حقوق بشر اخیرا در گزارشی اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران از کودکان افغان استفاده می کند تا در جنگ سوریه بجنگند. براساس گزارش این سازمان، کودکان پایین تر از ۱۴ سال نیز برای شرکت در جنگ سوریه استخدام شده‌اند.

این سازمان هشت گور را در ایران شناسایی کرده است که به کودکان افغانی مربوط هستند که در جنگ سوریه کشته و در ایران به خاک سپرده شده اند؛ کسانی که بین ۱۴ تا ۱۷ سال عمر داشتند.

محمدجواد تایید می‌کند که میان افرادش، کودکان بوده اند:‌«مبارزان در سنین مختلف هستند؛ از ۱۵ ساله تا ۷۰ ساله.  آخرین شهید ما ۱۶ سال داشت؛ "رضا". داعشی ها او را دستگیر کردند و سرش را بریدند. یک نفر پیرمرد دور و بر 70 سال هم بود. یک بار سپاه تصمیم گرفت پیرمردها را اخراج کند ولی مردم قبول نکردند. گفتیم هر کدام نماینده یک قوم هستند. گفتیم بیایید به چشم خود ببینید. اما بیش تر مبارزان جوان بودند. این ها از افغانستان می آمدند. از شهرهای ایران می آمدند. خلاصه از همه جا می آمدند.»

***

شما هم می‌توانید خاطرات، مشاهدات و تجربیات خود از قاچاق انسان، پناهندگی و مهاجرت به اشتراک بگذارید. اگر از مسئولان دولتی یا افراد حقیقی و حقوقی که حق شما را ضایع کرده‌اند و یا مرتکب خلاف شده‌اند شکایت دارید، لطفاً شکایت‌های خود را با بخش حقوقی ایران وایر با این ایمیل به اشتراک بگذارید: [email protected]

مطالب مرتبط:

زندگی پر فراز و نشیب یک جنگ‌جوی لشکر فاطمیون

آموزش آمریکا در خدمت لشکر فاطمیون ایران

خون‌بهای شبه‌نظامیان فاطمیون

پول جنگ برکت ندارد؛ گام به گام با تربیت یک شبه‌نظامی لشکر فاطمیون

پادگان یزد، مرکز سری آموزش سربازان افغانستانی

تنور جنگ در سوریه دامن‌گیر شیعیان افغانستان

از بخش پاسخگویی دیدن کنید

در این بخش ایران وایر می‌توانید با مسوولان تماس بگیرید و کارزار خود را برای مشکلات مختلف راه‌اندازی کنید

صفحه پاسخگویی

ثبت نظر

بلاگ

«شب گذشته جو خرمشهر امنیتی بود»

۹ مرداد ۱۳۹۷
شما در ایران وایر
خواندن در ۱ دقیقه
«شب گذشته جو خرمشهر امنیتی بود»