close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

بازی تکراری واگذاری استقلال و پرسپولیس؛ این اهلیت چیست؟

۲۷ آذر ۱۳۹۷
پیام یونسی‌پور
خواندن در ۸ دقیقه
بخش عمده‌ای از نگرانی نظام ایران برای واگذاری باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی، خریداری سهام این دو باشگاه از سوی مدیرانی است که شاید متصل به «دشمنان» نظام ایران باشند.
بخش عمده‌ای از نگرانی نظام ایران برای واگذاری باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی، خریداری سهام این دو باشگاه از سوی مدیرانی است که شاید متصل به «دشمنان» نظام ایران باشند.

«مسعود سلطانی‌فر»، وزیر ورزش و جوانان از تصویب طرح واگذاری دو باشگاه «استقلال» و «پرسپولیس» خبر داد. او به پایگاه خبری این وزارت خانه گفت: «در جلسه روز یک شنبه هیات دولت، پیشنهاد وزارت خانه مبنی بر واگذاری دو شرکت استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی که پیش از این به تایید رییس‌جمهوری رسیده بود، بعد از طی کردن مراحل  کارشناسی، در کمیسیون اقتصادی در هیات دولت به تصویب رسید.»

بنا بر گفته مسعود سلطانی فر، سازمان خصوصی‌سازی وابسته به وزارت امور اقتصادی و دارایی، تمامی مراحل ارزیابی، قیمت‌گذاری، تعیین شرایط و نحوه واگذاری این دو باشگاه به متقاضیان را بر عهده خواهد داشت.

این مهم ترین خبر روزهای اخیر وزارت ورزش و جوانان است. خبر واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، حتی دعاوی پوپولیستی دو سرمربی تیم ملی و باشگاه پرسپولیس را هم تحت تاثیر قرار داد. با انتشار این خبر، «کارلوس کی‌روش» و «برانکو ایوانکوویچ» هر دو به سایه رفتند تا باز هم امیدهایی برای خروج دو باشگاه مصادره شده تهرانی از دست دولت شکل بگیرد.

پیش از انقلاب ۱۳۵۷، استقلال، «تاج» بود و در اختیار دربار پهلوی. پرسپولیس را اما مرحوم «علی عبده» پایه گذاشت. تاج ابتدا باشگاهی بود به نام «دوچرخه‌سواران» که تیمسار «پرویز خسروانی» دی‌ماه سال ۱۳۲۸ آن را خریداری کرد. روز اول اسفندماه همان سال براساس رای‌گیری از بازیکنان نظامی حاضر در این باشگاه، نامش را از دوچرخه‌سواران به تاج تغییر داد. باشگاه، مورد علاقه خاندان پهلوی بود اما مورد حمایت ویژه‌اش نه. پرسپولیس اما ناگهان محبوب شد چون از ادغام دو باشگاه «شاهین» و «پیکان» شکل ‌گرفته بود و البته ماهیتی خودمحور و کاملا خصوصی داشت. علی عبده با ثروتی که تقریبا تمامی آن را صرف تجارت و ورزش می‌کرد، پرسپولیس را بنا گذاشت.

بعد از انقلاب، هر دو باشگاه را مصادره کردند. نه فقط امتیاز باشگاه‌های ورزشی که حتی دارایی‌های جزیی تاج و علی عبده هم مصادره شدند. برای نمونه، زمین‌هایی که براساس اسناد، به نام باشگاه تاج تهران در «دهکده المپیک» یا اطراف «ورزشگاه آزادی» به این مجموعه تعلق داشتند، مصادره شدند و هرگز در اختیار تاج قرار نگرفتند. در مورد پرسپولیس هم همین روایت بود. آن هایی که فوتبال را در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ خورشیدی تعقیب می‌کردند، این جمله را از زبان «علی پروین» به یاد دارند که گفته بود: «ما پرسپولیس را در یک صندوق عقب جا داده بودیم.»
دلیل آن، مصادره شدن تمام اموال باشگاه و شخص علی عبده بود. حتی سالن بولینگ و تئاتر و باشگاه‌های ورزشی آن را از چنگ خانواده عبده درآوردند. پرسپولیس و استقلال رفتند در صندوق عقب ماشین های «منصور پورحیدری» و پروین تا زنده بمانند.

داستان که فقط مصادره کردن نبود؛ تاج را به نام استقلال سند زدند و در اختیار سازمان وقت تربیت بدنی گذاشتند. پرسپولیس اما داستان‌ پیچیده‌ای داشت؛ ابتدا امتیازش را به نام «بنیاد مستضعفان و جانبازان» زدند. قرار بود نام تیم هم «شهید چمران» شود. علی پروین در جلسه گفته بود: «ما به فحش خوردن در ورزشگاه عادت داریم اما نمی دانم شما می دانید که ممکن است به اسم یک شهید در ورزشگاه چه توهین هایی شود یا نه؟» 
«آزادی» و حتی «جمهوری» دو نامی بود که برای پرسپولیس انتخاب شد اما بازیکنان و هوادارانش نپذیرفتند. تا سال ۱۳۶۵ زمان برد تا بنیاد مستضعفان و سازمان وقت تربیت بدنی با هم به نام «پیروزی» به عنوان جانشین پرسپولیس برسند. هرچند که سرانجام نامش در فروردین سال ۱۳۹۱ به پرسپولیس تغییر کرد.

از سر تا ته داستان زندگی این دو باشگاه را که نگاه می‌کنیم، نوعی آوارگی و دست به دست شدن آن ها را در دولت‌های مختلف پس از انقلاب می‌بینیم. بحث واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی البته که یک اتفاق تازه نیست؛ اول بار «علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی»، رییس جمهوری وقت سعی کرد هر دو باشگاه را از زیر چتر دولت خود کنار بزند. او پرسپولیس را سال ۱۳۷۲ ابتدا به وزارت صنایع و معادن و سپس به «حوزه هنری» تحت ریاست «روح‌الله زم» سپرد. اما «محمد خاتمی» در سال ۱۳۷۹ پرسپولیس را باز هم به دولت برگرداند و تحت تکفل سازمان وقت تربیت بدنی قرار داد.

ماجرای خصوصی شدن «سرخابی‌ها» را اما نخستین بار به صورت جدی «محمود احمدی‌نژاد» در دولتش نوشت. او سال ۱۳۸۷ در یکی از جلسات هیات دولت، به «محمد علی‌آبادی»، رییس وقت سازمان بدنی که بعد به وزارت ورزش و جوانان تغییر یافت، دستور می‌دهد زمینه‌های واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی را بررسی کند. احمدی‌نژاد اسفندماه همان سال دستور این واگذاری را صادر کرد.

نه احمدی‌نژاد موفق به واگذاری استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی شد و نه حسن روحانی تا امروز موفق به چنین کاری شده است. حتی گاهی هر دو با وجود پیش قدم شدن برای فروش این دو باشگاه، پا روی پدال ترمز خودروی خصوصی‌سازی هم گذاشته اند.
شاید برای درک این‌که چرا باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس هرگز (لااقل تا امروز) موفق به خروج از چنگ دولت و حاکمیت نشده‌اند، بتوان به جمله «محسن صفایی فراهانی»، رییس وقت فدراسیون فوتبال ایران برگشت. او سال ۱۳۸۱ در روز استعفای خود از ریاست فدراسیون فوتبال گفت: «فوتبال را به نامادری‌اش سپردم.»

محسن صفایی فراهانی البته سال ۱۳۹۳ توضیح کامل‌تری در مورد این مشهورترین جمله اش داد: «نامادری، شخص نبود. من کلیت را گفتم؛ کلیتی که حق پخش تلویزیونی را از من گرفت، اجازه خصوصی سازی را از من گرفت، حق کپی رایت برای باشگاه ها و تیم ملی را هم از من گرفت. من نباید دستم را در جیب دولت می کردم.»

۲۱ مهرماه سال ۱۳۹۵، وقتی دولت حسن روحانی مدعی بود که به صورت جدی در حال واگذاری استقلال و پرسپولیس در سازمان خصوصی‌سازی است، خبرگزاری «مهر» نوشت: «دیوان عدالت اداری مصوبه دولت را تایید کرد که به این ترتیب، تیم‌های استقلال و پرسپولیس دولتی می‌مانند.»
یعنی خود دولت با خروج دو باشگاه از چنگ سازمان تربیت بدنی مخالفت داشت.

بخش عمده‌ای از نگرانی نظام ایران برای واگذاری باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی، خریداری سهام این دو باشگاه از سوی مدیرانی است که شاید متصل به «دشمنان» نظام ایران باشند.

داستان از کمی عقب‌تر آغاز می‌شود؛ «محمد رویانیان» خردادماه سال ۱۳۹۲، وقتی که هنوز مدیرعامل منتصب احمدی نژاد در باشگاه پرسپولیس بود، در گفت و گو با «جوان آنلاین»، خبر از وعده حسن روحانی برای خصوصی سازی سریع دو باشگاه استقلال و پرسپولیس داد. حرف او بی پایه نبود و دولت روحانی کلید را چرخانده بود.

سال ۱۳۹۳ سازمان خصوصی سازی به صورت رسمی هر دو باشگاه را به مزایده گذاشت. نوزدهم اسفندماه همان سال، «جعفر سبحانی»، مشاور رییس این سازمان به مهر گفت: «برای جلوگیری از خصوصی سازی، فشارها وجود داشته و هنوز هم بر سازمان خصوصی سازی فشارهایی وجود دارد ولی فعلا نمی خواهیم به خاطر متشنج شدن جو جامعه، به این موارد ورود کنیم. برخی ها نمی‌خواهند سازمان خصوصی سازی این دو باشگاه را واگذار کنند. من نمی‌دانم این افراد دنبال چه منفعتی می گردند.»

جواب این سوال را البته «سعید فائقی»، معاون وقت سازمان وقت تربیت بدنی در دولت‌های هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی داده بود؛ او سال ۱۳۸۱ به روزنامه «جهان فوتبال» گفت: «دغدغه بزرگ، خریداران باشگاه و حتی لایه های پشت خریداران باشگاه های استقلال و پرسپولیس هستند.»

فائقی به صورت غیرمستقیم به نگرانی مجموعه مدیریتی کشور اشاره کرد و گفت شاید با فروش عجولانه دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، بخش عمده ای از سهام دو باشگاهی که صاحب نزدیک به ۵۰ میلیون هوادار در کشور هستند، در اختیار «معاندان» داخلی و خارجی کشور قرار بگیرد. مصداق دقیق معاندان مشخص نبود. او با وجود اصرار خبرنگار روزنامه جهان فوتبال، حاضر به روشن گری در مورد معاندان هم نشد ولی در پشت پرده، همه نگرانی‌ها به نفوذ احتمالی لایه های امریکایی یا اسراییلی به مدیریت دو باشگاه می‌رسید.

بخش عمده‌ای از نگرانی نظام ایران برای واگذاری باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی، خریداری سهام این دو باشگاه از سوی مدیرانی است که شاید متصل به «دشمنان» نظام ایران باشند. طی چهار دهه اخیر، دولتمردان ایران همواره معتقد بوده اند که باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس با پتانسیل بیش از ۵۰ میلیون هوادار در داخل و خارج از کشور، می‌توانند روی معادلات سیاسی ایران تاثیرگذار باشند. به همین دلیل، ترس از نفوذ مدیرانی متصل به کشورهایی که جمهوری اسلامی آن ها را معاند می داند، به هیات مدیره این باشگاه‌ها وجود داشت. همین، سرخابی‌ها را همواره در ید قدرت دولت و حاکمیت حفظ کرده است.

در حقیقت، دولت تنها نهادی نیست که در مورد واگذاری باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی نگرانی‌هایی دارد؛ خردادماه سال ۱۳۹۵، «سیدمهدی هاشمی»، نایب رییس دوم فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی به خبرگزاری «ایلنا» گفت: «موضوع واگذاری باشگاه‌های سرخابی‌ها در دستور کار فراکسیون ورزش است و وزارت اقتصاد و دارایی حق ورود به این مساله را ندارد.»

تیرماه همان سال مجلس به این نتیجه رسید که فقط ۴۹ درصد از سهام باشگاه‌‌های استقلال و پرسپولیس به مردم واگذار شود و باقی آن در ید قدرت حاکمیت باقی بماند.
اگر می‌خواهید جنگ واقعی قدرت میان قوا در واگذاری و خرید و فروش استقلال و پرسپولیس را درک کنید، باید به ۲۸ مردادماه همین سال برویم؛ وقتی «ایرنا» نوشت: «براساس مصوبه هیات دولت، استقلال و پرسپولیس از فهرست شرکت های قابل واگذاری حذف شدند.»
به این ترتیب، تمام مزایده‌هایی که طی یک سال گذشته برگزار شده بودند، بی‌فایده ماندند.
اما حالا وزارت ورزش بار دیگر مدعی فروش دو باشگاه شده است. «مازیار ناظمی» رییس روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان در حساب توییتر خود نوشته است: «سازمان خصوصی سازی اهلیت خریداران از مراجع مختلف استعلام می کند.» این اهلیت یعنی همان خیال آسوده حاکمیت از عدم حضور نیروهای غیرخودی در ساختار مدیریتی باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس.

بحث خصوصی‌سازی دقیقا همواره در همین نقطه متوقف ‌شده است. پیش از این اهلیت، مدیرانی مانند «تقی گلرخسار» و «حسین هدایتی» برای رسیدن به مالکیت باشگاهی مانند پرسپولیس تایید شده بودند. هر دو از پدیده‌های پول شویی و فساد اقتصادی در فوتبال ایران بودند.

 

مطالب مرتبط:

چرا صداوسیما، استقلال و پرسپولیس را نمی فروشد؟

پشت پرده واگذاری پرسپولیس؛ یک پدیده احمدی نژادی

 

ثبت نظر

بلاگ

پلیس کرواسی در اقدامی غیرقانونی پناهجویان را به بوسنی برگرداند

۲۷ آذر ۱۳۹۷
پناهندگی و مهاجرت
خواندن در ۳ دقیقه
پلیس کرواسی در اقدامی غیرقانونی پناهجویان را به بوسنی برگرداند