close button
آیا می‌خواهید به نسخه سبک ایران‌وایر بروید؟
به نظر می‌رسد برای بارگذاری محتوای این صفحه مشکل دارید. برای رفع آن به نسخه سبک ایران‌وایر بروید.
گزارش

سفارت شاهنشاهی ایران در امریکا چه گونه به دست روح الله خمینی افتاد؟

۱۷ بهمن ۱۳۹۷
فرامرز داور
خواندن در ۱۵ دقیقه
ساختمان مجلل سفارت ایران در امریکا با گنبدی نیلوفری، یک عمارت بسیار زیبا با معماری شرقی و الهام گرفته از بنای آرامگاه سعدی در شیراز
ساختمان مجلل سفارت ایران در امریکا با گنبدی نیلوفری، یک عمارت بسیار زیبا با معماری شرقی و الهام گرفته از بنای آرامگاه سعدی در شیراز
سفارت ایران در واشنگتن، سال ۱۳۵۵
سفارت ایران در واشنگتن، سال ۱۳۵۵
معماران داخلی سعی کرده بودند تمامی بخش_های سفارت ایران فرهنگ و هنر ایران را انعکاس دهند
معماران داخلی سعی کرده بودند تمامی بخش_های سفارت ایران فرهنگ و هنر ایران را انعکاس دهند
عکس های شاه و شهبانوی سابق ایران در سفارت ایران در واشنگتن
عکس های شاه و شهبانوی سابق ایران در سفارت ایران در واشنگتن
اردشیر زاهدی، سفیر ایران درآمریکا در حال نشان دادن بخش های مختلف سفارت به باربارا استرایسند، هنرمند آمریکایی، و دوست پسرش جان پیترز
اردشیر زاهدی، سفیر ایران درآمریکا در حال نشان دادن بخش های مختلف سفارت به باربارا استرایسند، هنرمند آمریکایی، و دوست پسرش جان پیترز
اردشیر زاهدی، سفیر ایران درآمریکا به همراه اتل کندی، بیوه رابرت کندی، ۱۳۵۵
اردشیر زاهدی، سفیر ایران درآمریکا به همراه اتل کندی، بیوه رابرت کندی، ۱۳۵۵
اردشیر زاهدی، سفیر ایران در امریکا، در حال سرو جوجه کباب به مهمانان آمریکایی، ۱۳۵۵
اردشیر زاهدی، سفیر ایران در امریکا، در حال سرو جوجه کباب به مهمانان آمریکایی، ۱۳۵۵
اردشیر زاهدی، سفیر ایران در امریکا (۱۳۵۱-بهمن ۱۳۵۷)
اردشیر زاهدی، سفیر ایران در امریکا (۱۳۵۱-بهمن ۱۳۵۷)
۲۲ بهمن ۱۳۵۷، دانشجوهای انقلابی سقوط حکومت شاهنشاهی و تسخیر سفارت ایران در واشنگتن را به هم تبریک می گویند
۲۲ بهمن ۱۳۵۷، دانشجوهای انقلابی سقوط حکومت شاهنشاهی و تسخیر سفارت ایران در واشنگتن را به هم تبریک می گویند
۲۲ بهمن ۱۳۵۷، تسخیرکنندگان سفارت ایران درآمریکا در حال خالی کردن بطری های مشروب در حوض سفارت
۲۲ بهمن ۱۳۵۷، تسخیرکنندگان سفارت ایران درآمریکا در حال خالی کردن بطری های مشروب در حوض سفارت
نشان شیرو خورشید هنوز در سفرات ایران در واشنگتن به چشم می خورد
نشان شیرو خورشید هنوز در سفرات ایران در واشنگتن به چشم می خورد
از سفارت ایران در واشنگتن این روزها خرابه ای بیشتر به جا نمانده
از سفارت ایران در واشنگتن این روزها خرابه ای بیشتر به جا نمانده

سفارت ایران در واشنگتن دی سی، پایتخت امریکا تا پیش از قطع روابط دو کشور، بزرگ ترین نمایندگی خارج از کشور بود. بلافاصله پس از خروج محمدرضا شاه از ایران، هواداران روح الله خمینی به فکر تسخیر سفارت ایران در واشنگتن افتادند.

موضوع از سوی دانشجویان انجمن اسلامی دانشگاه های امریکا و کانادا روز بیست و هفتم ۱۳۵۷ با «ابراهیم یزدی» درمیان گذاشته شد. یک روز بعد، آیت الله خمینی در حکمی، یک گروه پنج نفره را مامور کمیته ای کرد که مسوولیت آن، سرپرستی سفارت و نمایندگی های کنسولی ایران در امریکا بود.

این سرآغاز اشغال سفارت ایران در امریکا در ۴۰ سال پیش در چنین روزهایی بود که انقلاب هم در حال رقم خوردن بود؛ انقلابی که به سرعت نام آن با اِشغال و تسخیر سفارت‌ها عجین شد.

 

سرعت عمل ابراهیم یزدی و روح الله خمینی

ابراهیم یزدی که پس از انقلاب، وزیر امور خارجه دولت موقت «مهدی بازرگان» شد، در خاطرات خود با نام «شصت سال صبوری وشکوری» نوشته است پس از خروج شاه از ایران در بیست و ششم دی ۱۳۵۷ ، «اردشیر زاهدی»، سفیر ایران در واشنگتن از سوی «احمد میرفندرسکی»، وزیر خارجه دولت «شاپور بختیار» از کار عزل شد.
اردشیر زاهدی گفته است میرفندرسکی روابط خوبی با شاه نداشت اما عزلش از سفارت توسط او رخ نداد و نامه رسمی در این باره را بعدها «صادق قطب زاده» به عنوان وزیر امور خارجه و عضو شورای انقلاب به وزارت خارجه امریکا فرستاد.

زاهدی پس از خروج شاه از ایران، برای همراهی  و تدارک محل اقامت او به مصر و مراکش رفته بود و در امریکا حضور نداشت.

وزارت خارجه دولت امریکا هم می گوید به عنوان دولت میزبان، از برکناری سفیر ایران مطلع نشده است اما ابراهیم یزدی به نقل از معتمدان خود در امریکا گفته بود شماری از کارکنان سفارت به رهبری «جعفرفقیه» مانع از ورود زاهدی به ساختمان شده بودند.

ابراهیم یزدی گفته بود: «دوستان ما در واشنگتن با پاریس (محل اقامت خمینی) تماس گرفته بودند و می خواستند تا هیاتی برای سرپرستی سفارت تعیین شود. موضوع را با آقای خمینی مطرح کردم. ایشان از من خواستند تا اشخاصی را معرفی کنم. با برادران مسلمان در امریکا تماس گرفتم و از آن ها خواستم چند نفری را معرفی کنند.»

یک روز بعد حکم آیت الله خمینی منتشر شد. پنج نفر شامل «جلیل ضرابی» (مسوول کمیته)، دکتر «طباطبایی» (نام کوچک او در دسترس نیست اما پس از سقوط شاه به ایران بازنگشت و سرنوشت وی مشخص نیست)، «شهریار روحانی» (داماد ابراهیم یزدی)، «رضا صدر» (بعدها در دولت موقت مهدی بازرگان وزیر بازرگانی شد) و «احمد عزیزی» (از مدیران سازمان صداوسیما که قائم مقام وزارت خارجه ایران شد) از طرف او مامور شده بودند تا نمایندگی‌های رسمی ایران در امریکا را به کنترل خود درآورند.

 

دستور آیت الله خمینی برای پاک سازی سفارت ایران
آیت الله خمینی در حکم خود خطاب به جلیل ضرابی نوشته بود: «به طوری که مسبوق هستید، سفیر فاسد غیرقانونی طرف دار محمدرضا پهلویِ‏‎ ‎‏خیانت کار که متصدی غاصبان سفارت ایران در امریکا است، حاضر نشده است حتی‏‎ ‎‏بعد از خلع شاه از سلطنت و فرار وی از ایران، دست از تلاش های مذبوحانۀ خود بردارد و‏‎ ‎‏کارمندان محترم سفارت ایران در واشنگتن و کنسول گری های ایران در مراکز مختلف‏‎ ‎‏امریکا حسب وظیفۀ قانونی و ملی خود وی را نپذیرفته اند.»

او در این حکم از منصوبان خود خواسته بود تا با همکاری «کارمندان سالم و علاقه مند به حیثیت و شرافت اسلامی و ملی»، بر‏‎ ‎‏امور سفارت خانه و کنسول گری ها سرپرستی کنند.

دستور آیت الله خمینی به طرف دارانش برای در اختیار گرفتن کنترل سفارت و کنسول گری ها، در رسانه ها منتشر شد. احمد عزیزی از اعضای منصوب شده از سوی آیت الله خمینی در کتاب خاطراتش به نام «شتای عمر» نوشته است بلافاصله اعضای کمیته در نشستی بر سه موضوع توافق کردند؛ اول تحت فشار قرار دادن کاردار موقت و اعضای موثر نمایندگی ها برای ایجاد دو دستگی و تنش بین آن ها با هدف همکاری با اعضای کمیته، دوم صدور اطلاعیه خطاب به کارمندان نمایندگی ها و سوم استخدام وکیل برای بررسی عواقب این کارها.

کادر دیپلماتیک سفارت و کنسول گری های ایران به طور قانونی اماکن دولت ایران را در اختیار داشتند و وظیفه آن ها، حفظ منافع دولت مستقر و جلوگیری از ورود افراد غیرکارمند به سفارت و کنسول گری ها بود.

در غیاب سفیر، «اسد همایون»، نفر دوم سفارت، کاردار موقت ایران در ایالات متحده امریکا شده بود. ۱۲ کارمند سفارت هم با انتشار بیانیه ای، از کار خود دست کشیده بودند اما سفارت هنوز بیش از ۴۰ کارمند و دیپلمات داشت. جلیل ضرابی، مسوول کمیته آیت الله خمینی با اسد همایون، کاردار موقت ایران تماس تلفنی گرفت اما احمد عزیزی نوشته است: «با ابراز شگفتی از تعارض آشکار ماموریت کمیته با موازین قانونی و دیپلماتیک حاکم بر سفارت، پیامدهای فروپاشی رژیم را بر شمرد... نتیجه گفت و گو، رد محترمانه درخواست کمیته برای تسلیم سفارت بود.»

 

 

تاسیس سفارت در سایه منصوبان خمینی در اتاق‌های یک هتل
منصوبان آیت الله خمینی برای تحت کنترل در آوردن سفارت ایران در واشنگتن، دست به تاسیس یک سفارت در سایه زدند. با اجاره سه اتاق از هتل «هالیدی این» در خیابان «ویسکانسن» در منطقه مشهور «جورج تاون» در غرب واشنگتن که منطقه استقرار سفارت خانه‌ها است و با سفارت ایران هم فاصله بسیار کمی دارد، یک مرکز برای تحت کنترل درآوردن سفارت شاهنشاهی ایران شکل گرفت.

روز دوم بهمن اطلاعیه ای از سوی اعضای کمیته منتشر و تاسیس سفارت سایه رسما اعلام شد. این کمیته بیانیه ای هم خطاب به کارکنان سفارت منتشر کرد و در زمان خروج از ساختمان، به دست آن ها داده شد. هم زمان از خبرنگاران هم دعوت کردند تا روز سوم بهمن برای شرکت در کنفرانس خبری در هتل حاضر شوند.

شهریار روحانی به سوالات خبرنگاران جواب می داد و طی آن هشدار داده شد که ارتباط ایالات متحده امریکا با اعضای سفارت ایران بدون اطلاع سفارت در سایه، مغایر با منافع مردم ایران است. صبح سوم بهمن ۱۳۵۷ دیداری میان اعضای کمیته با کاردار و کارکنان سفارت تنظیم شد.

کاردار سفارت از پذیرش دانشجویان معترضی که خواهان ورود به ساختمان همراه با اعضای کمیته بودند، خودداری کرد اما «علی اصغر آگاه»، از دوستان اعضای کمیته، همراه آن‌ها به داخل سفارت رفت. آگاه بعدها به عنوان کاردار جمهوری اسلامی انتخاب شد. در این جلسه، اعضای کمیته خواهان یک روز تعطیل رسمی سفارت در همراهی با انقلابی ها و پایین کشیدن عکس های شاه از سفارت و کنسول گری های ایران شدند.  

احمد عزیزی که در این جلسه حضور داشته، نوشته است اسد همایون، کاردار موقت ایران گفت: «ما در اصول مخالفتی با شما نداریم اما بنابر موازین قانونی، با تاکید بر "کنوانسیون وین" و قیود و تعهدات دیپلماتیک، ملزم به رعایت حقوق دولت حاکم هستیم و در صورت کوچک ترین تخلفی از این موازین، دولت میزبان اخراج مان می کند... او اطمینان داد که امکان جابه جایی اسناد سفارت وجود ندارد و شاید حضور وی در مسوولیت جاری بدین لحاظ به مصلحت نزدیک تر هم باشد.»

اعضای کمیته نگران بودند که اسناد سفارت از سوی اردشیر زاهدی یا دیگر دیپلمات های وفادار به او از ساختمان خارج شوند اما کاردار ایران قول داده بود که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. اردشیر زاهدی گفته است نه تنها پس از خروج شاه از ایران سندی از سفارت خارج نکرد که حتی فرصت جمع آوری لوازم شخصی خود شامل عکس های خانوادگی و دوستانه اش هم به او داده نشد.

روز چهارم بهمن ۱۳۵۷ ، اعضای کمیته سراغ کنسول گری ایران در واشنگتن رفتند. پیش تر، اعضا از آن ها خواسته بودند که این روز را در همراهی با انقلابی ها تعطیل کنند. کنسول گری تعطیل شده و پلیس در برابر ساختمان مستقر بود و اجازه ورود به اعضای کمیته نمی داد.
احمد عزیزی نوشته است:«]پس از تماس تلفنی با داخل[، "احمد مشوق زاده"، سرکنسول ایران در واشنگتن پایین آمد و تعطیلی کنسول گری و پایین کشیده شدن شماری از عکس های شاه را یادآور شد. وی در برابر اصرار اعضای کمیته برای حضور خبرنگاران در داخل کنسول گری و  تهیه گزارشی از این رخ داد و تصویربرداری از آن تسلیم شد و به آنان اجازه ورود داد.»

 

پخش تصاویر پایین کشیدن عکس شاه در کنسول گری ایران

همان شب تلویزیون‌ها تصاویر وضعیت آشفته کنسول گری ایران را پخش می کردند که عکس های شاه از روی دیوارها پایین کشیده می‌شدند و انقلابی‌ها با لباس‌هایی غیررسمی در آن رفت و آمد می کردند.

یک روز بعد کنفراس خبری دیگری در هتل این که محل سفارت در سایه بود، تشکیل شد و این بار ۱۲ کارمند اعتصابی هم در آن حضور داشتند. پلیس ممانعتی از این کار که دعوت به اشغال سفارت قانونی یک دولت بود، نکرد. اعضای کمیته از این ۱۲ نفر که قانونا اجازه ورود به داخل اماکن دیپلماتیک ایران در امریکا را داشتند، خواستند که روز ششم بهمن در محل کار خود در سفارت حاضر شوند و عکس های شاه را پایین بکشند.

احمد عزیزی روز ششم بهمن را این طور روایت می کند: «راس ساعت ۱۱ صبح این جانب به اتفاق دکتر "رضا صدر" و دکتر شهریار روحانی جلوی سفارت حاضر شدیم. بنابر برنامه ریزی انجام شده، گروهی حدودا ۵۰ نفره از دانشجویان و ایرانیان مقیم واشنگتن و شهرهای دور و نزدیک به صورت پراکنده در نزدیکی سفارت حضور یافته و مراقب شرایط و در صورت لزوم، آماده ورود به سفارت بودند. برنامه مورد نظر به رسانه ها هم اعلام شده بود... پلیس که با تجهیزات کامل در همان حوالی آماده دخالت بود، بلافاصله وارد عمل شد و تظاهرکنندگان را که مرتب شعار می دادند، به سوی خیابان رانده و در محاصره قرار داد... نکته ای که شاید رد خواست کمیته و در عین حال حضور گسترده پلیس را توجیه می کرد، ظاهرا حضور اردشیر زاهدی در سفارت بود که قصد داشت همان روز واشنگتن را برای پیوستن به شاه در مراکش ترک کند.»

اردشیر زاهدی می گوید: «بلافاصله پس از این که اعلی حضرت تهران را به سوی مصر ترک کردند، من هم ایشان پیوسته بودم و دیگر در سفارت حاضر نشدم.»

اما اعضای کمیته منصوب آیت الله خمینی مشکوک بودند که او برای جا به جایی اسناد به سفارت رفت و آمد دارد.

در جلوی سفارت ایران، پلیس شماری از معترضان را برای ساعاتی بازداشت کرد. از جمله بازداشت شدگان، «محمدحسین عادلی» بود که بعدها رییس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و سفیر در کشورهای ژاپن، کانادا و بریتانیا شد.

برنامه اعضای کمیته آیت الله خمینی برای ورود به سفارت در ششم بهمن به نتیجه نرسید. انقلابی ها یک روز بعد، این بار برنامه ای دیگر تدارک دیدند که با حضور سرزده «عزت الله سحابی»، عضو شورای انقلاب در واشنگتن هم زمان شده بود. در این جلسه، افرادی که شایسته به دست گرفتن کنترل کنسول گری های ایران در شهرهای مختلف امریکا بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. مقام ها و مناصب کم کم میان اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان ایران در امریکا تقسیم می شدند. پنج روز مانده بود که آیت الله خمینی دهکده «نوفل لوشاتو» در حومه پاریس را به مقصد تهران ترک کند.

 

ورود نهایی منصوبان آیت الله خمینی به سفارت ایران
«روز بیست و دوم بهمن خبر پیروزی انقلاب در میان توفان رسانه ای امریکا مانند بمبی منفجر شد. تلفن خانه ام مدام از گوشه و کنار زنگ می زد. به سرعت شال و کلاه کردم و از خانه بیرون زدم؛ به طرف همان وعده گاهی که همه – بی هیچ قرار و اعلام قبلی- از آن خبر داشتند؛ سفارت رژیم پادشاهی که اکنون شده بود سفارت ایران اسلامی.»

احمد عزیزی از اعضای کمیته تسخیر سفارت در کتابش بیست و دوم بهمن در واشنگتن را این طور روایت کرده است: «نیازی به تماس با سایر اعضای کمیته و قرارمان برای حضور در سفارت نبود.»

انقلابی های سرانجام سه هفته بعد از اطلاعیه آیت الله خمینی، وارد سفارت ایران شده و بسیار راحت تر و سریع تر از چیزی که پیش بینی می کردند، آن جا را به تسخیر خود درآوردند: «تصاویر شاه، همان‌ها که آن همه برای پایین کشیدنش تلاش کرده و چانه زده بودیم، همه جا و بیش از هر جا، در پیاده روی پلکان کوتاه منتهی به ورودی اصلی سفارت خرد شده بودند. شیشه و کاغذ همه جا پراکنده بود. جوان ترها بالای نرده‌های آهنی جلوی پنجره های بلند سفارت چند متری بالاتر از زمین در حال کلنجار رفتن با نمادهای فلزی رژیم گذشته – تاج و شیرخورشید- بودند و کندن و فروریختن آن ها.»

اردشیر زاهدی می گوید اسد همایون، کاردار موقت ایران در واشنگتن که اختیار اماکن دیپلماتیک ایران در غیاب سفیر به دست او افتاده بود، در برابر فشار نمایندگان خمینی یک مقداری از وظایفش چشم پوشی کرد.

یک روز بعد کنترل کامل سفارت به دست نماینده های منصوب شده آیت الله خمینی افتاد. اتاق کار اردشیر زاهدی، اتاق مشترک اعضای کمیته شد و جعفر فقیه که زمانی رهبر کارکنان اعتصابی بود، از سوی کمیته آیت الله خمینی، به سمت کاردار موقت انتخاب شد. یکی از پسران ملا«مصطفی بارزانی»، رهبر کردهای عراق اولین فردی بود که به دیدار انقلابی‌ها رفت.

 

جشن در سفارت ایران در امریکا با شربت و سرود ای امام
نمایندگان آیت الله خمینی در تدارک برگزاری جشن بودند. جشن بدون دعوت نامه های طلاکوب که زمانی سفارت شاهنشاهی برای میهمانانش می‌فرستاد، تنها با فراخوانی از طریق افراد کمیته تسخیر و نزدیکان و انجمن اسلامی در حال تدارک بود.

احمد عزیزی می گوید می دانستیم همه خواهند آمد و عده ای هم که نمی شناسیم، بی دعوت می‌آیند. از یکی از کارکنان سفارت که خانمی مسوول برگزاری برنامه‌ها بود، خواسته شد اشیای قیمتی سفارت از راهروها و سالن پذیرایی جمع آوری شود: «همه پیشنهادها در مورد پذیرایی‌های متعارف سفارت را رد کرده و فقط بسنده کردم به پذیرایی با شیرینی و آب میوه ای. بالاخره انقلابی رخ داده بود و در حال و هوای خاص آن، ریخت و پاش‌های معمول سفارت خانه‌ها جایی نداشت... به جای موسیقی متداول در این گونه مراسم در سفارت خانه‌ها، فقط سرودهای انقلابی رایج در ایران در آن ایام پخش می شد: الله الله الله، لا اله الا الله و خمینی ای امام.»

روز بیست و هشتم بهمن کمیته کار خود را برای آن چه اصطلاح آن ایام بود، یعنی پاک سازی نیروها آغاز کرد. همه ۴۲  نفر از کارکنان سفارت، سرکنسول گری و وابستگی نظامی از حضور در سفارت منع شدند و کار اداره کنسول گری ها به افرادی سپرده شد که قبلا در جلسه با حضور عزت الله سحابی برای این کار انتخاب شده بودند یا انجمن اسلامی آن ها را معرفی کرده بود. «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه کنونی ایران و شماری از دیپلمات‌ها و مقام های ارشد جمهوری اسلامی ایران هم چون «محمود واعظی» رییس دفتر «حسن روحانی» رییس جمهوری ایران، از اعضای انجمن های اسلامی دانشجویان امریکا در آن زمان بودند.

احمد عزیزی که برای در اختیار گرفتن امور سرکنسول گری ایران در واشنگتن به آن جا رفته بود، می گوید از کارکنان خواسته بود پیشنهادهایشان را درباره این که چه تصمیمی برای کارکنان سفارت گرفته بشود، به او بدهند: «آن چه در پایان روز و از مجموعه دیدارهایی پرشماری خاطرم ماند، تلاش تک تک کارکنان، خصوصا خانم ها بود برای تنه زدن به همکارانشان و در واقع، ایجاد سوءظن در من نسبت به آنان. شاید آن ها با این کار قصد داشتند حصار امنی برای خود ایجاد کنند.»

پاک سازی اصطلاحی بود که با وقوع انقلاب در ایران رایج و در سفارت و نمایندگی های ایران در امریکا هم آغاز شد. در واقع، مشابه آن چه در ایران جریان داشت اما در مقیاسی محدودتر، در سفارت ایران در واشنگتن می گذشت.

 

اخراج دیپلمات های آیت الله خمینی از امریکا و ترور دیپلمات دوره شاه

 با مسلط شدن آیت الله خمینی بر اوضاع در ایران، علی اصغر آگاه، فردی که با اعضای کمیته به دیدار اسد همایون، آخرین کاردار سفارت شاهنشاهی رفته و مسوول مذاکرات برای پایین کشیدن عکس های شاه از اماکن دیپلماتیک ایران بود، اولین کاردار جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن شد.

مدتی بعد، «علی‌اکبر طباطبایی»، وابسته مطبوعاتی و سخن گوی سفارت ایران در امریکا که در یکی از جلسات اعضای کمیته منصوب آیت الله خمینی، با اسد همایون، آخرین کاردار سفارت شاهنشاهی ایران در واشنگتن هم حضور داشت، در تیرماه ۱۳۵۹ در نزدیکی واشنگتن کشته شد. قاتل او، فردی عرب تبار امریکایی معرفی شد که در دفتر حفاظت از منافع ایران در سفارت الجزایر در واشنگتن کار می کرد. او پس از این قتل به ایران رفت و هنوز در آن جا زندگی می کند.

گفته می‌شود فردی که در نقش یک پزشک با وجدان در فیلم «سفر به قندهار»، ساخته «محسن مخملباف» بازی کرده، همان کسی است که دیپلمات ایرانی دوره شاه را در امریکا به قتل رسانده است. این واقعه از اولین قتل های سیاسی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور توصیف شده است.

پیش از این قتل، طولی نکشیده بود که روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا قطع و دوره تحریم و بدبینی میان دو طرف آغاز شد. این بار با اشغال سفارت امریکا در تهران توسط برخی از افرادی که اتفاقا در انجمن اسلامی دانشگاه‌های امریکا فعال بودند، دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران از امریکا اخراج شدند.

علی اصغر آگاه که تا به امروز آخرین کاردار جمهوری اسلامی ایران در امریکا است، از اعضای کمیته منصوب آیت الله خمینی بود که در پرونده گروگان گیری و روند اجرای توافق با امریکا برای آزادی دیپلمات های ایالات متحده نقش داشت؛ درست مانند احمد عزیزی. او در کتابش نوشته است که سال ها بعد، در زمانی که از سوی «محمد خاتمی» به عنوان سفیر به کانادا پیشنهاد شده بود، این کشور به دلیل فشار امریکا مبنی بر نقش او در گروگان گیری دیپلمات های ایالات متحده، حاضر به پذیرش او نشد.

از دیگر اعضای این کمیته، شهریار روحانی، داماد ابراهیم یزدی بود که اکنون در ایالات متحده اقامت دارد. خود ابراهیم یزدی هم پس از اشغال سفارت امریکا در تهران، همراه با دولت موقت استعفا داد و روابط آیت الله خمینی با او هم به هم خورد و فعالیت سیاسی «نهضت آزادی» که یزدی از بنیان گذاران آن بود نیز به تعطیلی کشانده شد.

ساختمان مجلل سفارت ایران در امریکا با گنبدی نیلوفری، یک عمارت بسیار زیبا با معماری شرقی و الهام گرفته از بنای آرامگاه سعدی در شیراز، همراه با دیگر اماکن دیپلماتیک ایران در شهرهای مختلف امریکا، تحت محافظت و امانت وزارت خارجه ایالات متحده است. این اماکن نزدیک به ۴۰  سال است که اجاره داده شده اند و درآمد آن ها صرف نگه داری و نوسازی ساختمان‌ها می شود.

 

ثبت نظر

استان‌وایر

ذوالنوری: کی‌روش مصداق مدیریت خارجی بود که گندش در آمد

۱۷ بهمن ۱۳۹۷
خواندن در ۱ دقیقه
ذوالنوری: کی‌روش مصداق مدیریت خارجی بود که گندش در آمد