دور جدید اعتصاب فرهنگیان سراسر کشور در حالی برگزار شد که تصاویر زیادی در شبکههای اجتماعی در مورد استقبال معلمان از این حرکت اعتراضی منتشر شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان کمتر از یک هفته قبل در بیانیهای خواستار شرکت معلمان در دور جدید اعتصاب برای اعتراض به بیتوجهی نهادهای حکومتی، از جمله وزارت آموزش و پرورش به خواستههای این صنف شد.
«جواد لعل محمدی»، عضو کانون صنفی معلمان در مشهد درباره گستره مشارکت فرهنگیان سراسر کشور در این حرکت اعتراضی به «ایرانوایر» میگوید: «با این که اعتراضات معلمان در دورههای گذشته با برخوردهای امنیتی شدیدی رو به رو شده است اما مقایسه دقیق اعتصاب اسفندماه امسال با حرکات اعتراضی قبلی نشان میدهد انسجام همکاران ما در بیان نقدهای خود بسیار بیشتر شده و حتی معلمانی در روستاهای دور افتاده هم با اعتصاب اخیر همراه شدهاند. هر چند در صورتی که شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان اطلاعرسانی در مورد این حرکت را زودتر آغاز میکرد، با استقبال گستردهتری هم روبهرو میشد.»
«محمدبطحایی»، وزیر آموزش و پرورش روز چهارشنبه پانزدهم اسفندماه در مراسم افتتاح مرکز آموزشی رفاهی شهرستان مبارکه استان اصفهان با اشاره به اعتصاب اخیر معلمان در چند روز اخیر با «ضد عدالت» خواندن این حرکت، به خبرنگاران گفت: «در معدودی از مدارس، اعتراضات همکاران وجود داشته است که این نوع و روش اعتراض حتی در یک مدرسه از کشور هم اگر انجام شود، اقدامی ضد تربیتی است. گلایه و ناراحتی من نه از اعتراض همکارانم بلکه از روش طرح اعتراض است. زیرا بدآموزی برای دانشآموزان دارد که معلم در دفتر مدرسه بنشیند و در کلاس درس حضور پیدا نکند. با این کار، در حقیقت ضد عدالت رفتار کردهایم.»
معلمان به چه اعتراض دارند؟
به کارگیری معلمان «حقالتدریس» در سیستم آموزشی کشور یکی از اعتراضاتی است که فرهنگیان در دور جدید اعتصاب خود اعلام کردهاند. در همین مورد، «صدیقه پاک ضمیر»، عضو کانون صنفی فرهنگیان در یادداشتی که در «کانال صنفی فرهنگیان» منتشر شده، به محرومیت معلمان حقالتدریس از هرگونه امکانات و تسهیلات انتقاد کرده است. این فعال صنفی به کارگیری معلمان حقالتدریس در سیستم آموزشی را با هدف ارزانسازی نیروی کار دانسته است.
از سوی دیگر، به گزارش «ایسنا»، وزیر آموزش و پرورش روز سهشنبه چهاردهم اسفندماه درباره پرداخت مطالبات فرهنگیان گفته بود: «مراحل اداری پرداخت مطالبات فرهنگیان انجام و حدود دو هفته پیش اعتبار تخصیص یافته شده به خزانه کشور واریز شده است.»
اعتراضات فرهنگیان اما به عدم پرداخت حقوق خود و به کارگیری نیروهای ارزان خلاصه نمیشود؛ برخوردهای امنیتی شدید با برخی فعالان صنفی معلمان یکی دیگر از این اعتراضات است. در حال حاضر «محمد حبیبی»، «اسماعیل عبدی»، «محمود بهشتی لنگرودی» و «روحالله مردانی» معلمانی هستند که به خاطر اعتراضات صنفی در زندان به سر میبرند.
تعدادی از فعالان صنفی معلمان هم به دنبال همین فعالیتها از تدریس در آموزش و پرورش محروم و یا به تبعید فرستاده شدهاند. «رسول بداغی» از فعالان محروم از تدریس و «علی اکبر باغانی» نیز از فعالان صنفی تبعیدی است که دوران تبعید خود را در شهرستان «زابل» در استان سیستان و بلوچستان میگذراند.
خصوصیسازی آموزش و پرورش یکی دیگر از اعتراضات معلمان است. از نظر این معترضان، این سیاست به محرومیت بخش بزرگی از دانشآموزان کشور از امکانات آموزشی منجر شده است.
جواد لعل محمدی، عضو کانون صنفی معلمان با انتقاد از گنجاندن سیاست خصوصی آموزش و پرورش در لایحه بودجه سال آینده کشور میگوید: «مناقشه خصوصیسازی آموزش و پرورش که با کمال تأسف آقای روحانی هنگام تحویل لایحه بودجه به مجلس شورای اسلامی از آن دفاع کرد، به دلیل زیاد بودن تعداد معلمان و دانشآموزان به راه افتاده است. در واقع، دولت با تبدیل دارالعلم به تجارتخانه، میخواهد از تامین هزینههای آموزش و پرورش شانه خالی کند.
او همچنین درباره طرحهای نیمه تمام وزارت آموزش و پرورش برای ارتقا سطح معیشت فرهنگیان، به «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» اشاره میکند که سالها اجرای آن به تعویق افتاده است.
این سند که سال ۱۳۹۰ از سوی «شورای عالی انقلاب فرهنگی» به تصویب رسید، در بخشهای مختلف اخلاقی، علمی و فرهنگی به تبیین سیاستهای جمهوری اسلامی در حوزه آموزش و پرورش پرداخته و بر ضرورت ارتقا سطح معیشت معلمان بر اساس شایستگی و رقابت نیز تأکید کرده است.
به نظر جواد لعل محمدی، وزارت آموزش و پرورش برای تقویت وضعیت معیشت معلمان، پروژههای موقت زیادی را کلید زده اما همه آنها به بهانههایی مثل کمبود بودجه رها شدهاند: «از جمله طرح رتبه بندی معلمان که بر اساس طرح سند تحول بنیادین آموزش و پرورش تهیه اما بعد از مدت کوتاهی نیمه کاره رها شد.»
محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش مردادماه امسال در برنامهای تلویزیونی در پاسخ به سوالی در مورد دلیل اجرا نشدن کامل طرح رتبهبندی معلمان گفت: «سال ۱۳۹۴ طرح رتبهبندی تصویب شد و بر اساس آن طرح، میانگین حقوق معلمان کمی تغییر کرد و آن به طور میانگین، ۲۰ درصد حقوق معلمان را شامل میشد. در سال ۱۳۹۷، مرحله دوم طرح رتبهبندی را آماده کردهایم و مطابق با قانون مصوب مجلس، این طرح قرار است بخشی از نظام رتبهبندی را اصلاح و رضایت معلمان عزیز را از این جهت فراهم کند. اما متأسفانه با این شرایط، کار کمی به کندی پیش میرود.»
اگر در سایت گوگل واژههای «معلم» و «شغل دوم» را در کنار هم جستوجو کنید، نتیجه، انبوهی از مشاغل کاذب با درآمدهای پایین است که به فرهنگیان کشور برای جبران بحران معیشتی پیشنهاد شدهاند.
جواد لعل محمدی، فعال صنفی معلمان درباره رو آوردن تعداد زیادی از همکاران خود به شغل دوم میگوید: «عدهای از همکاران ما که در رشتههای فنی و مهندسی تدریس میکنند، آموزش در مراکز فنی و حرفهای را به عنوان شغل دوم خود انتخاب میکنند. اینها افرادی هستند که میتوانند شأن فرهنگی خود را در جامعه حفظ کنند. برخی دیگر که به تدریس رشتههای نظری میپردازند، مجبور هستند به تدریس خصوصی و آموزش در مدارس غیرانتفاعی بپردازند. متأسفانه آموزش و پرورش با فشار معیشتی به معلمان، بخشی از همکاران ما را مجبور میکند با وجود مخالفت با سیاست پولیسازی آموزش، به تدریس در مدارس غیرانتفاعی تن دهند. دسته سوم معلمان هم که به شغل دوم روی میآورند، به قدری از فشار معیشتی خسته هستند که به انواع مشاغل بازاری و حتی کاذب، از نوشتافزار فروشی تا سمساری و خریدوفروش ارز هم روی آوردهاند. اینها همه به اصالتزدایی از جایگاه معلم در جامعه منجر شده است.»
او در مورد آثار جذب ناخواسته بخشی از معلمان کشور در سیستم پولی آموزش و پرورش، یعنی مدارس غیرانتفاعی میگوید: «فشار معیشتی غیرقابل تحمل بر معلمان، بخشی از آنها را مجبور ساخته است جذب سیستم پولی آموزش و پرورش بشوند. این موضوع باعث شده همکاران ما برای آموزش در مدارس دولتی که وظیفه قانونی آنها است، توان و انرژی خود را از دست بدهند. بسیاری از همکاران ما بابت این وضعیت احساس عذاب وجدان دارند اما هیچ چارهای برای خروج از این چرخه پیش پای خود نمیبینند.»
سوی دیگر ماجرای فشارهای معیشتی بر معلمان، قطع حقوق دریافتی آنها به دنبال فعالیتهای صنفی است. این حرکت در سالهای گذشته با استفاده از ابزارهای قانونی، از جمله قانون غیبت غیرموجه معلمان بعد از گذران احکام حبس آنها عملی شده است.
لعل محمدی در این مورد میگوید: «این حرکت غیراخلاقی در سالهای گذشته برای تعداد زیادی از فعالان صنفی معلمان، از جمله "محمد حبیبی"، "رسول بداغ"، "اسماعیل عبدی" و آقای "اسدی" انجام شده است. ما تا به حال بارها با وزارت آموزش و پرورش بر سر این موضوع گفتوگو کردهایم. این وزارت خانه هم بارها قول پیگیری حقوق همکاران ما را داده است ولی نه تنها وزارت خانه فعلی، که هیچ کدام از وزرای قبلی آموزش و پرورش هم کوچکترین برخوردی با این رویه نکردهاند. وزیر آموزش و پرورش به لحاظ قانونی اختیار دادن دستور برای صرف نظر از اعمال این دست فشارها را دارد اما یا برای آن که خودش به این اقدامات معتقد است و یا به خاطر آن که ترجیح میدهد جلوی باندهای امنیتی ایستادگی نکند، همکاران خود را در آموزش و پرورش قربانی میکند.»
با این که کانون صنفی معلمان به عنوان یک تشکل صنفی از اواسط دهه ۷۰ شمسی مجوز فعالیت خود را گرفت اما این فعالیت با سنگاندازی قوه قضاییه و نهادهای امنیتی تا امروز با معضلات زیادی روبهرو شده است.
به گفته برخی فعالان صنفی، برخوردهای امنیتی با معلمان هر روز سختتر از قبل میشود. به نظر جواد لعل محمدی، دلیل سختتر شدن برخوردهای حکومتی با این فعالان صنفی، همراه شدن دیگر بخشهای جامعه با آنها است: «برای حکومت مشخص است که اعتراضات جسته و گریخته معلمان در سالهای گذشته حالا به یک حرکت مدنی فراگیر تبدیل شده و هر آن ممکن است که این حرکت مدنی، شورش مردم را بر غارت ثروت خود از سوی حاکمان به همراه داشته باشد. امروز معلمان دیگر آن وحشت سابق را نسبت به رویکردهای ایدئولوژیک حکومت ندارند و با جرأت از ظلمهای وارد شده بر خود انتقاد میکنند. این رویکرد جدید معلمان، حاکمان را از انتشار روحیه شجاعت به دیگر اقشار مردم ترسانده و آنها را به برخورد شدیدتر با فرهنگیان فعال وادار کرده است.»
ثبت نظر